داروی امام کاظم (علیهالسلام)
دارویی با نام امام کاظم (علیهالسلام) وجود دارد که طریقه تهیه آن را به روایتی از ایشان منتسب میکنند، آیا این حدیث از جهت سند، مورد اعتماد و از جهت متن ایرادی ندارد؟ در ضمن خواصی برای این دارو ذکر میکنند، آیا چنین خواصی در روایت ذکرشده است و مورد تأیید است؟
پاسخ اجمالی
روایات متعددی از معصومان (علیهمالسلام) درباره طب وجود دارد و حتی مجموعه روایات برخی از ائمه در کتابهایی جمعآوریشده است، مثلاً «طب الائمه، طب الصادق، طب الکاظم و طب الرضا» ازجمله این کتابها است. پس مسئله طب، به شکل روایت در زمان ائمه و بعد از ایشان هم مطرح بوده است؛ اما تحقیقات زیادی بر این روایات صورت نگرفته است؛ بهعبارتدیگر این احادیث مواد خامی هستند که نیاز به تحقیق بیشتر دارند. روایت منتسب امام کاظم (علیهالسلام) ازجمله احادیث طبی است که با سند ضعیف در برخی کتب حدیثی، از ایشان نقلشده است؛ البته ضعف سند به معنای جعلی بودن حدیث نیست. از سوی دیگر در اعتبار سنجی یک روایت، فقط سند ملاک نیست بلکه عوامل دیگر نیز در نظر گرفته میشود.
پاسخ تفصیلی
گیاهان و ادویهجات دارای خواص فراوانی هستند، به همین جهت در تمام دنیا، برای درمان بیماریها، از آنها بهره میبرند، بهگونهای که حتی برخی از داروهای شیمیایی امروز منشأ گیاهی دارند. از سوی دیگر در دین اسلام، سلامت جسم، در کنار سلامت روح از اهمیت بالایی برخوردار است و حتی اگر عبادتی مضر به حال جسم باشد، وجوب آن تبدیل به حرمت میشود. به دلیل همین اهمیت، طبیعی است که در کلمات معصومان (علیهمالسلام) نکات طبی زیادی یافت میشود و متعدد در جواب سؤالهای پزشکی که از ایشان شده، مطالبی را بیان فرمودهاند و دیگران را از پرسش در این زمینه منع نکردهاند. (1)
1. متن و منبعشناسی روایت امام کاظم (علیهالسلام)
روایت منتسب به امام کاظم (علیهالسلام) به سند و متن ذیل در کتاب «طب الأئمة عليهمالسلام» گزارش شده است:
قَالَ السَّرِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ السَّرِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا علیهالسلام قَالَ: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ علیهالسلام وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْت. (2)
از امام رضا (علیهالسلام) نقلشده که فرمودند: شنیدم پدرم بیمار شدند و طبیبان داروهای مختلفی را به ایشان تجویز کردند. امام فرمودند به کجا برده میشوید؟ (منظور این است که چرا علم پزشکی را به این سمت بردهاید؟) از دارویی که برتر از همه داروهاست استفاده کنید؛ هلیله، رازیانه و شکر؛ در سه ماه اول تابستان (فصل گرما)، در هرماه سه مرتبه (استفاده شود) و در سه ماه اول زمستان (فصل سرما)، در هرماه سه مرتبه (استفاده شود؛ فقط) در زمستان بهجای رازیانه، مصطکی را جایگزین کنید. پس تا زمان مرگ بیمار نمیشوید.
این روایت، در کتاب «طبّ الائمه علیهمالسلام» در فصلی به نام «في صفة الحمى و طريق علاجه» (در صفت تب و راه علاج آن) با سه واسطه از امام رضا (علیهالسلام) نقلشده است. در مورد نویسنده و اعتبار این کتاب، نظرات مختلفی وجود دارد. معروف است که دو تن از راویان شیعی قرن چهارم هجری، یعنی «ابو عتاب عبدالله بن بسطام بن سابور» و برادرش «حسین بن بسطام بن سابور» نویسندگان این کتاب هستند. (3) نجاشی - از رجالیان معروف شیعه- درباره این کتاب مینویسد: «این کتاب فواید و منافع بسیاری درباره خوراکیها و منافع طبی آنها و اوراد و ادعیه دارد.» (4) در مقابل، برخی از محققان معاصر معتقدند: «این کتاب متعلق به غالیان شیعی است و برای محدثان امامی کهن شیعه، ناشناخته بوده و یا دستکم نسبت به آن بیاعتنا بودهاند. روایات و اسناد این کتاب موردتوجه محدثان کهن امامیه قرار نگرفته و در خود کتاب هم سندهای حدیثی آن عمدتاً آشفته، ناشناخته و یا بهروشنی ساختگی به نظر میرسند. این به معنای آن نیست که راویان احادیث این کتاب همگی ناشناختهاند و یا همه احادیث آن ساختگی باشد؛ اما وجود نامهای مشهور محدثان و راویان امامی در این کتاب به معنی آن نیست که اسنادی که آن نامها را نیز شامل میشوند، اصیل هستند». (5)
موضوع این كتاب، رواياتى از ائمه (علیهمالسلام) درباره علم طب و فوايد و مضرات مواد غذايى و بيان داروهاى گياهى و ادعيه است.
2. بررسی سند حدیث
روایات نقلشده در این کتاب، از جهت سند، برخی مسند یعنی سند آنها متصل به معصوم (علیهالسلام) است و برخی مرسل هستند که همین امر سبب کاهش ارزش سندی آن روایات میشود. سند حدیث موردبحث، با سه واسطه به امام رضا (علیهالسلام) میرسد، راوی اول «السَّرِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ السَّرِيِّ» و راوی دوم «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ» هستند که جزء افراد مجهول در کتب رجال میباشند، یعنی هیچگونه توثیق و تضعیفی برای آنها به ثبت نرسیده و در هیچ منبع دیگری (غیرازاین کتاب) از این دو، روایت نقل نشده است. (6) راوی سوم «مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ» است که «نجاشی» و «شیخ طوسی» قائل به تضعیف وی هستند. (7)
بنابراین، روایت از جهت سند ضعیف است و علاوه بر آن، عدم نقل این روایت در منابع حدیثی دیگر و همچنین اختلاف در مؤلف کتاب نیز سبب کاهش اعتبار حدیث میشود.
3. بررسی محتوای حدیث
محتوای حدیث منتسب به امام کاظم (علیهالسلام)، بهصورت کلی بیانگر این موضوع است که حضرت بیمار شدند و سپس برای درمان، دستورالعمل خاصی را بیان فرمودند که شامل «هلیله و رازیانه و شکر» در سه ماه اول تابستان (فصل گرما)، در هرماه سه مرتبه و در سه ماه اول زمستان (فصل سرما)، در هرماه سه روز و سه مرتبه و بهجای رازیانه، مصطکی قرار داده میشود؛ پس (فرد) به بیماری مبتلا نمیشود مگر بیماری مرگ.
با توجه به متن منتسب به امام (علیهالسلام)، در مورد کیفیت و زمان خوردن دارو، جزئیاتی بیانشده، از این متن برداشت نمیشود. همچنین مقدار جزء تشکیلدهنده هر یک از این سه موارد باهم مشخص نیست. از سوی دیگر مشخص نیست که آیا برای همه افراد مناسب است یا منع دارویی دارد؟ و نکته مهم دیگر اینکه از این سخن چنین برداشت میشود که دستور بیانشده جنبه پیشگیرانه دارد نه درمان.
البته لازم به ذکر است که این حدیث هرچند از جهت سند ضعیف است اما به معنای حدیث جعلی نیست، بلکه حدیث جعلی، به حدیثی گفته میشود که کذبش برای ما احرازشده باشد، یعنی با دلیل و برهان، این نتیجه حاصل شود که این سخن اصلاً حدیث نیست بلکه سخنی است که بهدروغ به یکی از معصومان (علیهمالسلام) نسبت دادهشده است؛ اما حدیث ضعیف، حدیثی است که درستی آن احراز نشده است، مثلاً به دلیل اینکه در سند آن، افراد مجهول وجود دارد، گفته میشود این حدیث ضعیف است اما نمیتوان گفت چون یکی از افراد موجود در سند، ناشناخته است پس حدیث جعلی است. ازاینرو نمیتوان به دلیل ضعف سند، بهصورت کامل روایت را کنار گذاشت بلکه چهبسا روایت طبی از جهت سند ضعیف باشد اما از راههای دیگر مانند تجربه، آزمایش و... این نتیجه به دست آید که دستور بیانشده در آن حدیث کاملاً صحیح است.
«شیخ صدوق» درباره اعتبار سنجی و اعتماد به احادیث پزشکی، گفتاری دارد که برای روشن شدن پاسخ، ذکر آن پسندیده است. ایشان میگوید: اعتقاد ما درباره روایات واردشده درزمینهٔ طب این است که این روایات بر چند دستهاند:
۱. برخی ازاین روایات ناظر به آبوهوای مکه و مدینه است. در این صورت نمیتوان آنها را در سایر آبوهواها به کار بست؛
۲. امام (علیهالسلام) بر اساس شناختی که از طبیعت [وضعیت جسمی] اشخاص داشت از آموزه طبی سخن به میان آورد. در این صورت نیز آن آموزه طبی قابلسرایت به شخص دیگر نیست؛ زیرا امام به طبیعت آن شخص از خود او آگاهتر بوده است؛
۳. روایاتی که مخالفان برای مشوه (زشت) جلوه دادن چهره دین در نظر مردم جعل کردند؛
۴. روایاتی که به خاطر سهو و اشتباه ناقلان آن دچار خطا شدهاند؛
۵. روایاتی که تنها بخشی از آنها نقلشده و بخشی دیگر فراموششده است. (8)
نتیجه
نتایجی که از این بحث میتوان ارائه داد به شرح ذیل است:
- این حدیث به دلایل متعدد از جهت سند ضعیف است، به همین خاطر نباید این دارو را بهطور قطعی به معصوم نسبت داد و نمیتوان حدیث را قطعیالصدور از سوی معصوم (علیهالسلام) دانست.
- جزئیاتی که در چگونگی استفاده و همچنین ترکیب این دارو بیان میشود، از این سخن منسوب به امام (علیهالسلام) قابلبرداشت نیست.
- ضعف سند دلیل بر جعلی بودن سخن نیست، بلکه ممکن است این دارو تأثیراتی داشته باشد که متخصصان باید در این زمینه نظر بدهند؛ بهعبارتدیگر، با توجه به اینکه داروی موردبحث از گیاهان و ادویهجات طبیعی تشکیل میشود، درنتیجه ترکیب آنها چهبسا اثرات مفیدی را دارا باشد.
- لازم است جزئیات استفاده این دارو در آزمایشگاههای معتبر موردبررسی قرار بگیرد تا موارد منع آن مشخص شود.
- نمیتوان روایت طبی را بهعنوان یک تجویز عمومی و کلی دانست و برای همگان توصیه و تجویز کرد.
پینوشتها
- رجوع کنید: ایلخانی، رضا- قاضی مرادی، زهره، «استخراج و دستهبندی روایات طبی کتاب الکافی، بر اساس اعتبار سندی»، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی تهران.
- ابنا بسطام، عبدالله و حسين، طب الأئمة علیهمالسلام، محقق/مصحح: خرسان، محمدمهدی، قم: دار الشريف الرضي، چاپ دوم، 1411 ق، ص 50.
- نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365 ش، ص 39.
- همان، ص 39.
- انصاری، حسن، «از میراث غلات: کتاب طب الأئمة منسوب به پسران بسطام»، برگرفته از سایت بررسی تاریخی به آدرس http://ansari.kateban.com/post/1232
- رجوع کنید: مامقانی، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم: موسسة آل البيت علیهمالسلام لإحياء التراث، چاپ اول، 1431 ق، ج30، ص 194.
- نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (پیشین)، ص 328 و 425؛ شیخ طوسى، محمد بن الحسن، فهرست الطوسي، قم: مكتبة المحقق الطباطبائي، چاپ اول،1420 ق، ص 406؛ شیخ طوسى، محمد بن الحسن، رجال الطوسي، قم: مؤسسة النشر الاسلامي، چاپ سوم، 1373 ش، ص 364.
- ابن بابويه، محمد بن على، إعتقادات الإمامية، ناشر: كنگره شيخ مفيد ـ قم، 1414 ق، چاپ دوم، ص 115؛ برای مطالعه بیشتر در زمینه احادیث طبی مراجعه کنید به: نصیری، علی، مقاله «تبارشناسي روايات طبي»، پژوهشنامه قرآن و حديث، دوره 2، شماره 4، تابستان 1387.
نظرات شما عزیزان: