تدفین ناقص بیماران کرونایی
آيا افرادي که به هر دليلي مانند جلوگيري از گسترش بيماري و يا غرق شدن در دريا و ...، بدون غسل و آداب شرعي دفن يا غرق يا ... میشوند در برزخ و قيامت دچار مشکل خواهند شد؟ چرا اسلام براي اين موقعيت فکري نکرده است؟
پاسخ اجمالي:
با توجه به متون ديني ميدانيم که آدمي محدود به جسم و بدن مادي نيست بلکه داراي ساحت ديگري است که از آن، به روح و بدن مثالي تعبير ميشود که بعد از مرگ، با ترک بدن مادي، به حيات خويش در برزخ ادامه ميدهد تا قيامت برپا گردد. اگر بدن آدمي در دنيا نابود شود و يا به سبب محذوراتي، به شکل مرسوم تشييع و تدفين نشود، مشکلي براي او در جهان پس از مرگ ايجاد نميشود بلکه خداوند عادل بوده و همه را طبق ايمان و عمل صالحي که پيش فرستادهاند، موردحسابرسي قرار ميدهد.
پاسخ تفصيلي:
مقدمه:
با گسترش ويروس کرونا در جامعه اسلامي و مرگومير ناشي از آن، اين مسئله پيش آمد که آيا عزيزاني که براثر اين بيماري وفات مييابند، غسل داده شوند يا اينکه به سبب محذوراتي که در اين مسئله وجود دارد، ميتوان از غسل و تدفين آنها به شکل مرسوم، جلوگيري کرد. در پي اين مسئله، اين نگراني براي برخي از دينداران پديد آمد که چهبسا عدم انجام مراسم تدفين به شکل مرسوم، براي شخص وفات يافته مشکلاتي در برزخ يا قيامت ايجاد نمايد. در اين نوشتار، سعي ميشود با ارائه نکاتي، اين انگاره را موردبررسي قرار دهيم:
نکته اول:
انسان موجودي تکساحتي نيست بلکه هم داراي جسم و بدن مادي است و هم داراي روح و بدن مثالي. بعد از مرگ، اگرچه روح آدمي بدن مادي را ترک ميکند اما همچنان زنده و باقي است و در برزخ (واسطه ميان دنيا و قيامت) متناسب با آنچه در دنيا انجام داده، از ثواب يا عذاب برخوردار ميشود تا اينکه قيامت برپا شود و هر کس به شکل دقيق و جزئي، موردحسابرسي قرار گيرد و آنها که بهشتي هستند به بهشت رهسپار شوند و آنها که جهنمي هستند به جهنم گرفتار شوند. (1)
با اين توضيحات مشخص ميشود که حتي اگر جسم و بدن آدمي بهواسطه موشک و حيوانات وحشي و غيره، تکهتکه شوند و غسلي داده نشوند و به شکل صحيح دفن نگردند، بازهم حيات آدمي در برزخ و قيامت پابرجاست؛ چه برسد به بيماران کرونايي که بهواسطه محذوراتي، ممکن است فقط به شکل مرسوم غسل داده نشوند. ازاينرو، از امام صادق (علیهالسلام) نقلشده که کسي که به دار آويخته شده و دفننشده، اگر مستحق عذاب و فشار قبر باشد، خداوند او را در همين شرايطي که در قبر قرار ندارد، مورد عذاب و فشار قرار ميدهد. (2) اين روايت نشان ميدهد که احوالات اخروي و جهان پس از مرگ، متوقف بر نحوه دفن و کفن آدمي نيست.
نکته دوم:
در باب چگونگي ورود به حشر، رواياتي كه از معصومين (علیهمالسلام) نقلشده، چند دسته ميباشند. دستهاي از روايات گوياي اين است كه انسانها عريان و برهنه محشور میشوند و اين روايات شامل همه ميشود و هيچگونه محدوديتي در اين روايات وجود ندارد.
از پيامبر گرامي (صليالله عليه و آله) نقلشده است كه فرمود: همانگونه كه به دنيا آمديد محشور ميشويد و سپس آيه مباركه: «كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ»(3) را قرائت فرمودند، حاصل اين روايت اين است كه همه انسانها در قيامت عريان و برهنه،... محشور میشوند. (4)
در دعاي ابوحمزه ثمالي ميخوانيم: «أبكي لخروجي من قبري عرياناً ذليلاً؛ براي حالتي كه از قبر برهنه و ذليل بيرون ميآيم گريه ميکنم.»(5) از اين فراز دعا هم معلوم ميشود كه كفني در كار نيست و انسانها عريان و برهنه هستند.
دستهاي ديگر از روايات حاكي از اين است كه در روز قيامت مردم با كفنهايشان از قبر بيرون ميآيند و بدنشان با كفنهايشان مستور است. از امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل كردهاند كه حضرت فرمود: براي اموات بهترين كفن را تهيه كنيد زيرا آنها با همان كفنهايشان از قبر بيرون ميآيند. (6)
در جمع و توضيح اين روايات گفتهاند: رواياتي كه بيانگر عريان و برهنه بودن اهل محشر ميباشند ناظر به احوال بدکاران و ظالمان است، اگرچه در دنيا بهترين کفن، باشکوهترين تشييعجنازه و ... داشته باشند و روايات دسته دوم كه حاكي از مستور بودن اهل محشر هستند، ناظر به احوال مؤمنين و صالحان است؛ حتي اگر در دنيا به بدترين شکل ممکن از بين رفته باشند و آداب تدفين و تشييع برايشان انجامنشده باشد.
در تأييد اين مطلب ميتوان به عدم نياز شهيدان به غسل و کفن اشاره کرد. ملاک اصلي در دنيا، ايمان و عمل صالح است و داشتن و نداشتن کفن و عدم غسل و تدفين، بر رستگاري انسان تأثير قابلتوجهي ندارد که انسان را در روز حشر، دچار مشکل کند. خداوند ميفرمايد: «الذين يتوفاهم الملائكة طيبين يقولون سلام عليكم ادخلوا بما كنتم تعلمون؛ همانها كه فرشتگان مرگ روحشان را ميگيرند درحاليکه پاك و پاکيزهاند، به آنها ميگويند: سلام بر شما وارد بهشت شويد به خاطر اعمالي كه انجام ميداديد.»(7)
نکته سوم:
با توجه به نکته قبلي، عدل الهي را نيز ميبايست در اين مسئله موردتوجه قرارداد؛ چراکه بر خداوند متعال، قبيح است فردي که عمري را به شرارت، ظلم، نفاق و... سپري کرده و در آخر با تمامي آداب اسلامي به خاک سپرده ميشود با شخصي که دوران زندگي خود را باايمان و اخلاص و عمل صالح گذرانده و سپس به علت حادثهاي بدون تدفين و تشييع و غسل و کفن از دنيا رفته است، همسنگ هم قرار دهد و کنار يکديگر بگذارد؛ اما خداوند اعدل العادلين بوده و فعل قبيح از وجود مقدس ايشان سر نميزند.
نکته چهارم:
همچنين از برخي روايات اين برداشت ميشود که نوع مرگ نيز، تأثيراتي براي متوفي داشته و در مواردي شهادت محسوب ميشود. پيامبر اکرم (صليالله عليه و آله) فرمودند: «شهدا پنج دستهاند: کسي که زير آوار بميرد. کسي که در آب غرق شود. کسي براثر قولنج بميرد. زني که در حال زاييدن از دنيا برود و... اين چند گروه شهيد به شمار ميروند و تمامي گناهانشان بخشوده ميشود». (11) همچنين امام صادق (عليهالسلام) به درجاتى كه بنده با بلا به آنها ميرسد اشارهکرده و ميفرمايند: «إِنَّ فِي الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا يَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالِابْتِلَاءِ فِي جَسَدِه؛ همانا در بهشت منزلتى است كه هيچ بندهاي بدان نميرسد مگر با بلايى كه [در دنيا] به بدنش ميرسد.»(12) بنابراین، وفات براثر کرونا و عدم تشييع و تدفين به شکل مرسوم، نهفقط مايه دلنگراني براي اموات نيست بلکه ميتوان اميد داشت آنها بهواسطه همين رنج و مظلوميت، از اجر و مقام بهتري برخوردار گردند.
نکته پنجم:
آنچه بهعنوان تجهيز ميت دستور دادهشده است، ازجمله غسل، حنوط، کفن کردن و نمازخواندن و دفن ميت از امور واجب است؛ اما مثل ساير واجبات، هرکدام امکان اجرا نداشت، ساقط ميشود. (در موضوع ويروس کرونا) اگر واقعاً يقيني است يا احتمال عقلايي داده ميشود که غسل دادن ميت موجب سرايت بيماري به فرد يا افراد غسل دهنده شود، در اين صورت بايد ميت را تيمم داد، اما اگر تيمم هم ممکن نباشد، اينها ساقط هستند. (13)
لذا با توجه به اينکه احکام اسلامي تابع مصلحت و مفسده بوده؛ لذا حکم شرعي بر توانايي انسان داير مدار است و در صورت عدم توانايي، اين حکم مختصر يا ساقط ميشود. البته تا جايي که اطلاع داريم، با بسيج مردمي و همکاري طلاب عزيز، همه يا اکثر امواتي که براثر کرونا وفات مييابند، به شيوه کامل غسل و دفن میشوند.
نتيجه:
با توجه به اينکه در آخرت آنچه براي انسان ملاک و معيار، بوده ايمان و عمل صالح است و خداوند از روي عدل و بر اساس ايمان و عمل صالحي که از دنيا پيش فرستادهايم، ميان انسانها جدايي حاصل ميکند، لذا انجام نشدن آداب تدفين و تشييع به جهت اتفاق يا محذوراتي که رخ ميدهد، پس از مرگ مشکلي براي شخص مؤمن ايجاد نميکند.
پينوشتها:
1. محسني دايکندي، محمد عظيم، برزخ و معاد از ديدگاه قرآن و روايات، ناشر چاپي: انتشارات مجمع جهاني شيعه شناسي، ناشر ديجيتالي: مرکز تحقيقات رايانهاي قائميه اصفهان، [بيتا]، ص ۴۲-۴۳؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1379 ش، ج 18، ص 488.
2. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، داراحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق، ج 6، ص 266.
3. سوره انبياء، آيه 104.
4. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403 ق، كتاب الفتن و المحن، ج 28، ص 28.
5. قمي، شيخ عباس، مفاتیحالجنان، دعاي ابوحمزه شمالي، قم، شركت چاپ قدسي نشر بلاغت، 1373 ش، ص 316.
6. صدوق، من لايحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1413 ق، ج 1، باب تكفين و آدابه، ح 408.
7. سوره نحل، آيه 32.
8. صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 140.
9. مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 46.
10. کليني، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، نشر دارالکتب الاسلاميه، 1407 ق، ج 7، ص 228.
11. محمدي ريشهري، محمد، ميزان الحکمه، قم، نشر دار الحديث، 1370 ش، ج 3، ص 125، حديث 9961.
12. حر عاملي، محمد بن حسن، وسائلالشيعة، قم، نشر موسسه آل البيت (علیهمالسلام) لاحياء التراث، 1416 ق، ج 3، ص 258.
13. به نقل از حجتالاسلام فلاح زاده، https://plus.irna.ir/news/83690622
نظرات شما عزیزان: