عبدالله مبارک از افراد منحرف بود و همواره با شراب و ساز و آواز سر و کار داشت ، ولى ناگهان عوض شد و به توبه حقیقى کرد و همه گناهان را کنار گذاشت و به راه خدا رفت .
شخصى از او پرسید: تو آدم بسیار منحرف و هتاک و بى دین بودى ، چه باعث شد که این چنین تغییر روش داده و به راه خدا آمدى ؟
عبدالله در پاسخ گفت : من بسیار به شراب و نواختن تار و ساز، علاقمند بودم ، شبى همراه دوستان مثل خودم ، در باغى بسر مى بردیم ، پس از عیش و نوش ، و بزم شراب و ساز و آواز، وسیله ساز و آوازم را روى شاخه اى از درخت باغ گذاشتم ، و زیر آن درخت خوابیدم ، پس از ساعتى ناگهان بیدار شدم و صداى آوازى کنار درخت شنیدم (شاید آواز وجدانش بوده!) که این آیه را مى خواند:
«أ لَمْ یَأْنِ للذین آمَنُوا أنْ تَخْشَعَ قلوبُهُم لِذِکْرِ اللّهِ» (الحدید: ۱۶) : آیا وقت آن نرسیده : آنانکه ایمان آورده اند، دلهایشان بیاد خدا بیفتد و خاشع و نرم شود؟
همین آیه ، آنچنان مرا تکان داد، که تصمیم قاطع گرفتم به دعوت خدا لبیک گویم و دلم را به او رهسپارم ، و در راه خدا گام بردارم !!!
نظرات شما عزیزان: