سرانجام عمر کوتاه شما به پایان می رسد
وای اگر من با چنين حال به جانب قبری منتقل شوم که
آن را با کار های شايسته برای خواب و راحت خودم آماده نکردم و
فرش در در آن نگسترانيدم و چرا نگريم در صورتی که از سر نوشت خود بی خبرم
و می بينم که نفسم با من خدعه می کند در حالی که بال های مرگ و مردن
بالای سرم سايه انداخته است ، پس چرا گريه نکنم ؟
گريه می کنم برای...
لحظه جان دادنم ، برای تاريکی قبرم ،برای تنگی لحدم ...
نظرات شما عزیزان: