رزق مادی، رزق معنوی
بحث ما این است که در این جلسه خداوند برای هر پوستی یک مغزی قرار داده بسیاری از تعبیراتی که ما داریم مادی، یک فتوکپی معنوی هم دارد. مثلاً خوراک مادی، خوراک معنوی، لباس مادی، لباس معنوی، زینت مادی، زینت معنوی، سفر مادی، سفر معنوی، رزق مادی، رزق معنوی، شیرینی مادی، شیرینی معنوی، پاداش مادی، پاداش معنوی، پدر مادی، پدر معنوی، هجرت مادی و هجرت معنوی. یعنی هر کمال و بسیاری از کمالها و کلمات یک آستر و یک رویه دارد. این را توضیح بدهیم به اینکه بحث ما در این ایام بحث رزق است که رزق مادی، رزق معنوی.
یک کسی به من در حرم گفت: حاج آقا چه کنم رزق من کم است و هرچه میدوم به جایی نمیرسم. یک خرده که با او صحبت کردم دیدم این معنای رزق را نفهمیده است. گفتم: رزق یعنی اسکناس؟ گفت: بله، گفتم: چشم برایت رزق نیست؟ ممکن است پولت زیاد باشد و چشمت مشکل پیدا کند. پولت زیاد باشد، گوشت، بچههایت مشکلی دارند؟ نه. ما فقط میگوییم اگر پول آمد رزق ما خوب است. مشتری آمد رزق ما خوب است، مشتری نیامد رزق ما کم است. رزق را بد معنا میکنیم. اینها را از قرآن امشب در 27، 28 دقیقه نمونههایش را برای شما میگویم.
اما خوراک مادی، خوراک مادی را میدانید همین که میخوریم. قرآن میفرماید: «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ»
1- علم و دانش، رزق معنوی انسان
قاری: «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ» (مؤمنون/51) قرآن میگوید: اگر غذا میخورید، غذای طیب بخورید. طیب یعنی غذای پاک و دل پسند و بدون شبهه، این برای غذای مادی است. غذای معنوی چیست؟ غذای معنوی این آیه است. «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» قاری: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» (عبس/24) انسان به طعامش نگاه کند، بعد امام میفرماید: مراد از طعام یعنی علم. «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِه» یعنی انسان نگاه کند به علمش که چه علمی یاد میگیرد و نزد چه کسی میخواند. علم هم رزق است. پس همینطور که نان رزق است، علم هم رزق است. یک آیه میگوید: نانی که میخوری، طیب باشد. یک آیه میگوید: علمی که یاد میگیری ببینی پهلوی چه کسی درس میخوانی. یا این علمی که میخوانی چه فایدهای دارد؟
لباس مادی قرآن میگوید: «سَرابِيلَ تَقِيكُمُ» قاری: «سَرابِيلَ تَقِيكُمُ» (نحل/81) این لباس، لباس مادی است. «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّر» قاری: «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّر» (مدثر/4) پیغمبر، لباس تو تمیز باشد. این لباس مادی است. لباس معنوی چیست؟ لباس معنوی «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ» قاری: «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ» (اعراف/26) تقوا هم لباس است. این لباس بدن را حفظ میکند، تقوا هم انسان را حفظ میکند. تقوا یعنی محافظ، تقوا، ق یعنی حفظ کن، «وَ قِنا عَذابَ النَّار» (بقره/201) قنا یعنی ما را از عذاب حفظ کن. تقوا یعنی حفاظت، انسان یک ایمانی دارد که به گناه که میرسد میگوید: نه، من این حرف را نمیزنم، گناه است. من این حرف را گوش نمیدهم، گناه است. لباس بدن را حفظ میکند و تقوا هم ایمان را حفظ میکند.
2- ایمان، زینت معنوی انسان
زینت مادی، «خُذُوا زِينَتَكُمْ» قاری: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف/31) مسجد میروید با خودتان زینت ببرید. زینت چیست؟ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ» قاری: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» (کهف/46) مسجد میروید زینت ببرید. یعنی چه؟ یعنی طلا برداریم ببریم؟ نه، مال و اولاد زینت است. مسجد میروی زینت ببر، یعنی مسجد میروی بچهات را هم ببر. یک پولی هم در جیبت بگذار و آنجا به یک فقیری کمک کن. این زینت مادی است. زینت معنوی چیست؟ زینت معنوی این آیه است. «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ» قاری: «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» (حجرات/7) ایمان زینت معنوی است. آدمی که ایمان دارد طلا به او آویزان نیست اما این زینت است. مردم کسی را که زینت داشته باشد، نگاه میکنند. همینطور که زینت چشمها را جذب میکند، کسی هم که ایمان کاملی داشته باشد، مردم وقتی او را دیدند نگاهش میکنند، نگاه کریمانه میکنند. طلا زینت است و ایمان زینت است، زینت مادی و زینت معنوی.
سفر، سفرهایی که ما با ماشین و هواپیما و قطار میرویم سفر مادی است. «وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ» قاری: «وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا» (بقره/283) این سفر، سفر مادی است. سفر معنوی چیست؟ «إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً» قاری: «إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ» (انشقاق/6)
والا من نمیدانم صدای برادر قاری که میخواند، من صدا را خوب تشخیص نمیدهم... اگر صدای من هم مثل این قاری است یک فکری کنیم...؟؟؟ هردو خراب است؟ آنهایی که میگویند صدا خراب است دست بلند کنند... حضار... جوابگو کیست؟ کدخدا کیست؟ (صلوات حضار) چه کنیم؟ صدا که خراب باشد تلویزیون پخش نمیکند. میگوید: قابل پخش نیست. شما نیستید بینندهها هم گیر هستند.... اگر همه دست بلند کنید که صدا خراب است، دروغ که نه... کسانی که میگویند صدا خراب است دست بلند کنند. عجب این توهین است.... این بنده خدایی که قرآن میخواند من نمیفهمم چه میگوید؟ خوب چه کنیم؟ الآن صدا بهتر شد؟ چه کنیم؟ مجبور نیستیم در رواق بیاییم... در یک سالن برویم. ما عید هم اینجا بودیم یک بساطی داشتیم و گفتیم: مسئول صدا استعفا بدهد. چه کسی فته شما رئیس باشی؟ وزنه بردارها وقتی نمیتوانند وزنه بلند کنند زمین میگذارند... اشکال ندارد آدم یک چیزی را بلد نباشد. یک دو سه... همین صوت در تلویزیون پخش میشود. اگر اینجا خراب است، آنجا هم خراب است. یک دو سه... چه؟ وقتی مداح میخواند و مکبر و عوامل خودتان... چه شد؟ بهتر شد؟ آنهایی که میگویند صدا بهتر شد دست بلند کنند؟ نه، خیلی خوب با کمال معذرت امشب جلسه تعطیل... عرض کردم این قسمت خوب شد و این قسمت بد شد... ما باید بدانیم من بامسئول صحبت میکنم. از این بلندگوهای خربزه فروشها بگیریم راحتتر حرف میزنیم...... شب جمعه است دو سه تا دعا کنم. من خیلی حرص میخورم. انواع قرصها را میخورم و با زحمت خودم را آماده میکنم. حال ندارم روی تخته بنویسم. ضعف من یک نفر هستم، ولی اینکه شما یکی مبلغی خرج میکنید به عشق امام رضا و شب جمعه میآیید و بعد صدا بد است به شما بد میگذرد. امیدوارم که فکر اساسی شود. خدایا چه... سوره والعصر را بخوانید. قاری: بسم الله الرحمن الرحیم... [حضار: صدا خوب است] شما خوب است. عقبیها چی؟ ایشان خواند صدا بهتر شد؟ عقبی ها ساکت هستند... قاری: قرائت سوره والعصر. (صلوات حضار) چقدر وقت داریم؟ وقت تمام شد؟ من چه کنم؟ (صلوات حضار) بهتر شد؟ بله... عقبیها بهتر شد؟ بله. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) 40/19
3- پیامبر و امیرالمؤمنین، پدران معنوی امت
گفتیم: هرچیزی مادی دارد، معنوی هم دارد. پدر و مادرهای مادی همین پدر و مادرهای ما هستند. خدا اگر زنده هستند سلامتشان بدارد و اگر از دنیا رفتند، رحمتشان کند. ولی پدر و مادر معنوی کیست؟ پیغمبر فرمود: «أنا و علىّ ابوا هذه الامّة» (بحارالانوار/ج16/ص95) قرآن یک آیه دارد میگوید: حضرت ابراهیم پدر شماست. «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيم» قاری: «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيم» (حج/78) پدر شما حضرت ابراهیم است.
هجرت مادی، همین کسانی که از شهری، روستایی، کشوری هجرت میکنند. مسافرت میکنند، هجرت معنوی قرآن میگوید: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُر» (مدثر/5) قاری: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُر» همینطور که شهرت را پشت سر میگذاری و هجرت میکنی، عیبت را هم پشت سر بگذار و هجرت کن، در غصهها و غمها و سوء ظنها و گناهان خودت نایست و هجرت کن. به هر حال این چند دقیقه برای این بود که علم مادی، علم معنوی. لباس مادی، لباس معنوی، سفر مادی، سفر معنوی، والدین مادی، والدین معنوی، بخاطر اینکه دید ما را وسیع میکند. پهلوان به چه کسی میگوییم؟ به کسی که کشتیگیر باشد یا وزنه بلند کند پهلوان میگوییم. ولی حدیث داریم پهلوان کسی است که عصبانی شود و جلوی عصبانتیش را بگیرد. اگر عصبانی شدی و خودت را نگه داشتی تو پهلوان هستی. چون پهلوان چه میکند؟ جاذبه زمین این وزنه را پایین میکشد، پهلوان در مقابل جاذبه وزنه را بالا میکشد. غضب، عصبانی شدی. میگویند: بزنش، او را پرت کن بیرون، طلاقش را بده. ولی پهلوان معنوی این است که با اینکه همسر، شریک، شاگرد، همسایه ظلمی کرد، عصبانی شدی خودت را نگه داری. اگر خودت را نگه داشتی پهلوان هستی. این حسابش است.
4- معنای درست زهد در فرهنگ دینی
زهد چیست؟ بعضی وقتها میگویند: فلانی آدم زاهدی است. میگوییم: چیه؟ میگوید: روی حصیر نشسته است. زهد این نیست که فقط روی حصیر بنشینی و نان خالی بخوریم. زهد این است که اگر روی قالی هم نشستی، دل به قالی نبندد. ممکن است کسی یک ماشین قیمتی داشته باشد ولی وقتی رفیقش نیاز به ماشین دارد، میگوید: این سوییچ! برو کارت را راه بیانداز. ولی ممکن است یک کسی یک دوچرخه قراضه داشته باشد، دوچرخهاش را به برادرش هم ندهد. زاهد این نیست که دوچرخه دارد. زاهد این است که دل به دوچرخه بسته یا نه؟ ممکن است به یک دوچرخه قراضه دل ببندی و به برادرت ندهی. ممکن است ماشین قیمتی را به دوستش بدهد. این آشنایی...
5- شرک، نجاست و پلیدی معنوی
آقا زیارت رفتم دلم چسبید. چه زیارت خوبی! به به! هیچکس نبود. ما معنا میکنیم زیارت خوب آن وقتی است که دور امام رضا خلوت باشد. ما بتوانیم حرم را ببوسیم. زیارت خوب این نیست که شما ضریح را ببوسی یا نبوسی. زیارت خوب این است که امام رضا به شما توجه کرد یا نکرد؟ شما حالی پیدا کردید یا نکردید؟ حالا به ضریح بچسبیم، به ضریح نچسبیم، آقا تشییع جنازه یک سرش کجاست و یک سرش کجاست؟ هیأت عزاداری ما پنجاه دیگ بار گذاشتند، شله و غذا پختند. دیگها یک سر هیأت کجاست و یک سر هیأت کجاست، بعضی عزادارها فکر میکنند هیأت خوب این است که این علماتها و تیغههایش بیشتر باشد. علامت هیأت شما چند تیغ دارد؟ ما پهلوان به کسی میگوییم که زیر علامات میرود. این آهنهای سنگین را حمل میکند. به عشق امام حسین، همین پهلوان نمیتواند چهار نفر از بچههای محله را داماد کند؟ یک خرده ذهنمان را از اینکه هست بالا ببریم. پذیرایی خوب چیست؟
پدر خوب کیست؟ پدر خوب کسی است که به بچهاش لقمه حلال بدهد. پدر خوب کسی نیست که برای بچهاش خانه و زندگی درست کند، چه حلال، چه حرام. این لغتها را باید دقت کنیم. نجاست ظاهری داریم، همانهایی که در رساله نوشتند، خون و بول و این حرفها، نجاست باطنی این است که «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَس» (توبه/28) این به جای خدا بت میپرستد. قرآن به این نجس گفته است. میکروب ندارد و ممکن است بدنش را با بهترین صابونها ضد عفونی کند اما به جای خدا سراغ بت رفته است. این عروسی خوب چیست؟ داماد خوب کیست؟ داماد خوب خانه و ماشین دارد و استخدام دارد و چه و چه... داماد خوب این است؟ این خوب داماد خوب مادی است. داماد معنوی این است که داماد اهل نماز و اهل تقواست، حلال خور است، انقلابی و باسواد است، این داماد خوب است. خلاصه همیشه ما در اینکه چه خوب است و چه بد است گرفتار میشویم.
شهر خوب کجاست؟ فلانی رفته تهران، فلانی رفته اصفهان، شیراز، مشهد، شهر خوب را به شهرهای بزرگ میگوییم.
6- ارزش خانه به بندگی خدا، نه گرانی زمین آن
حدیث داریم بهترین شهر آن شهری است که بتوانی درونش زندگی کنی و گرفتار گناه نشوی. اگر در محلهای زندگی کردی گرفتار گناه نشدی، شهر خوب است. حالا چه شهر کوچک، چه شهر بزرگ، پدران ما ایمانی داشتند، بچه بودم. از پدرم ما پرسیدم: آقاجون، خانه ما گرانتر است یا خانه حاج عمو؟ پدر من بازاری بود، حاج عمو هم بازاری بود. ولی پدر ما آدم حکیمی بود. گفتم: خانه ما گرانتر است یا خانه او؟ بچه بودم... گفت: هر خانهای که عبادت خدا در آن بیشتر باشد. الآن این خانمهایی که میآیند وقتی میخواهند سوغاتی ببرند سجاده میبرند با انواع دوختها و گل دوزیهای اطرافش، نماز خوب این نیست که روی سجاده قیمتی باشد. نماز خوب این است که شما روی برگ درخت نماز بخوانی ولی حواست جمع باشد. بگویی: ایاک نعبد یعنی چه؟ ایاک نستعین یعنی چه؟ سلام میدهیم «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» عباد الله الصالحین چه کسانی هستند؟ نماز خوب این است که بدانیم چه میگوییم. روی گونی نماز بخوان. حضرت آمد نماز بخواند دید پرده گل دارد.
فرمود: فاطمه جان این پرده گل دارد، گل پرده حواس مرا پرت میکند. حضرت زهرا پردهها را برداشت. ما میگوییم چه؟ میگوییم: محراب خوب این است که کاشیکاری داشته باشد. شما به همه مسجدهایی که درجه یک هستند نگاه کن تقریباً همه کاشی کاری دارند. پیغمبر فرمود: گل پارچهای ممنوع، ما میگوییم: گل با سنگ مرمر جایز است. کج شدیم و چپه شدیم. اسلام چیز دیگر میگوید و ما چیز دیگر میگوییم. اسلام میگوید برو بالای... به بلال گفت: برو بالای دیوار اذان بگو که همسایهها بفهمند، دیوار یک متر و نیم بود. برو بالای دیوار یعنی یک متر و نیم بالا برو اذان بگو، مردم بفهمند. ما این یک متر و نیم دیوار را کردیم مناره، آن هم نود متر، نه کسی بالا میرود نه کسی داد میزند پایینیها میفهمند. این کج فهمی همه جا هست.
یک کسی در خیابان راه میرفت نگاهش به شکمش بود، به او گفتند: چرا نگاهت به شکمت است؟ گفت: دکتر گفته مواظب شکمت باش. این اصلاً کلمهی دکتر را نفهمید. قرائت خوب چیست؟ بعضی کارهای ما با عقل هم جور درنمیآید. فکر میکنم بعضیها خل شدند. قاری میآوریم احترام میگذاریم. میگوییم: این کیه که احترامش را میگذارید؟ میگوید: ایشان آیت الکرسی را با یک نفس میخواند. ما در ایران لاتهایی داریم با یک نفس سه کیلو آبقوره سر میکشد. آخر با یک نفس آیت الکرسی خواندن واجب است؟ مستحب است؟ سفارش کیست؟ این چه کمالی است که یک نفر با یک نفس یک آیت الکرسی بخواند؟ دینداری چیست؟ تقوا چیست؟ زهد چیست؟ شجاعت چیست؟ بعضیها از یک بلندی خودشان را پرت میکنند به هوای اینکه یک آدم شجاعت... شجاعت این نیست. این تحول است. کم عقلی است. تشخیص...
ماشاءالله موفق شد. چطور؟ مدرکش را گرفت، ازدواج هم کرد و چه و چه... به چه قیمتی؟ یکی از مشکلاتی که من چند سالی است روی آن مکرر حرف زدم، اخیراً دیگر همه حرف میزنند ولی از قدیم در ذهن ما بود این درسهایی که بچههای ما میخوانند، خیلیهایش به درد نمیخورد. دیپلم گرفته، لیسانس گرفته ولی هیچ مهارتی ندارد. علم این است؟ کوه هیمالیا چند متر است؟ به تو چه چند متر است. مثل اینکه بگوییم بوعلی سینا چند کیلو است؟ خیلی درسهایی که بچهها میخوانند به درد نمیخورد. لیسانس فلج، فوق لیسانس فلج، گاهی البته در اینها آدمهای مهارت دیده هم پیدا میشوند. اما عموماً آموزش و پرورش مهارت در صفتش نیست، حرفش را میزند. من که قدرت ندارم. آرزو دارم یک روز قدرت پیدا کنم همه درسها را کنار بگذارم، هر سطری که بچهها میخوانند بگویم: فایدهاش چیست؟ فایده دارد بخواند. ساسانیان که بودند؟ من چه خاکی بر سرم کنم؟ اشکانیان که بودند؟ رودخانه فلان چند متر است؟ من چه خاکی بر سرم کنم؟ پایتخت فلان کشور کجاست؟ من چه خاکی بر سرم کنم؟ محفوظات مدرک دار، لیسانس و فوق لیسانس فلج. این چیست؟ بخاطر اینکه ما نفهمیدیم علم چیست؟
در حوزههای علمیه علم چیست؟
7- قرب معنوی به امامان، نه فقط مادی و ظاهری
قرآن جزء علم نیست؟ نهجالبلاغه جزء علم نیست؟ همین کتابهای ادبیات علم است؟ نمیگویم اینها را نخوانید. اینها را باید خواند و خوب هم باید خواند. من خودم خواندم. ولی اینکه ما علم را بگوییم این کتابهای موجود است، قرآن و نهجالبلاغه به قول امروزیها در سبد علمی نباشد. فهم درست از این، زیارت قبول چیست؟ نماز قبول چیست؟ گاهی وقتها دور هم مینشینیم میشمریم چند سفر مشهد آمدی؟ این سی و سومین سفر من است. شما چند بار آمدی؟ گردو که نیست میشماری، ممکن است کسی اصلاً امام رضا را نبیند و پهلوی امام رضا باشد، ممکن است دائماً پهلوی امام رضا باشد ولی مأمون الرشید باشد. این قرب به خدا یعنی چه؟ لذا امامان ما در روایات دست و پا میزدند دین را درست معنا کنید. لیس العلم این بل العلم این... علم این نیست، این است. زهد این نیست، این است. شجاعت این نیست، این است. پدر این نیست، این است. رفیق خوب کیست؟ جوک بگوید و بخندیم. حدیث داریم رفیق خوب کسی است که عیب تو را به شما بگوید و شما ناراحت شوی. اگر شما عیبی داری و رفیقت هم تذکر نمیدهد رفیق بدی است. «اتَّبِعْ مَنْ يُبْكِيكَ و هو لک ناصح» (كافي، ج 2، ص 638) حدیث داریم رفیق خوب کسی نیست که سور بدهد، بستنی بدهد، غذا بدهد و جوک بگوید، بخندیم. رفیق خوب این نیست. حتی داریم اگر پول به کسی ببخشی یا به کسی قرض بدهی، اگر پول ببخشی ده ثواب دارد و قرضالحسنه بدهی هجده تا. برای اینکه قرض که میدهی ببخشید... اگر پول را ببخشی ده ثواب دارد، قرض بدهی هجده ثواب. فرقش چیست؟ پول را بدهم بلا عوض بگویم: برای خودت. اگر پول را گفتی برای خودت ده ثواب اما اگر قرض دادی هجده تا. شاید بخاطر این باشد که وقتی پول را بخشیدی این میرود خرج میکند و تمام میشود اما وقتی گفتی قرض الحسنه باید بدهی میرود این پول را یک کاری میکند که بتواند قرضش را بدهد یعنی این را به کاری وا میداری. پس خدمت این نیست که پول را ببخشی، خدمت این است که پول را وام بدهی و قرض الحسنه بدهی.
خدایا هرچه از دین را کج فهمیدیم، بد فهمیدیم، یا خوب فهمیدیم. کم عمل کردیم، بد عمل کردیم، لغزشهای ما را در فهم دین و عمل به دین و نشر دین ببخش و بیامرز. به ما توفیق بده اسلام را هم درست بشناسیم و هم خالص عمل کنیم، مزه دین را بچشیم و به نسل آینده منتقل کنیم.
چند دقیقهای امشب بخاظر بلندگو معطل شدید، معذرت میخواهم. آخر جلسه خوب شد؟ آنهایی که میگویند صدا آخر جلسه خوب شد دست بلند کنند. ای بابا نصف دست بلند نکردند. جلو صدا خوب است و از وسط تا آخر بد است. فردا جلسه را جای دیگر بیاندازیم. ما نذر نکردیم بخاطر سقف جمادی مردم را اذیت کنیم. آقاجان شما چه کاره هستی میگویی کجا... اختیارش دست ما نیست. هر مسافری دو و بر یک میلیون خرجشان است بعضی بیشتر و بعضی کمتر. هر مسافری یک میلیون، دو هزار نفر، دو هزار میلیون. یعنی دو میلیارد خرج شما میشود. آنوقت ما نتوانیم یک حدیث برای شما بخوانیم این بی عرضگی ماست. ما اسیر ساختمان نیستیم.
نظرات شما عزیزان: