سوال
مخازن فکری این همه خشونت تکفیری چیست؟ و از کجا نشات و تغذیه می شود؟
پاسخ
این پرسش جدی مطرح می شود که مخازن فکری این همه خشونت چیست؟ و از کجا نشات و تغذیه می شود؟ در واقع پاسخ های متعارفی که به این دسته خشونت داده شده کافی نبوده اند و در مواردی درست حدس زده شده است. به بررسی این موضوع پرداخته می شود.
در ابتدا باید به شش مفهوم در بیان و توصیف عمق خشونت توجه کرد:
۱- جهانی و اجتماعی شدن تروریسم
۲- تروریسم به مثابه یک کسب و کار و صنعت
۳- کین توزی متراکم (ناشی از ناتوانی برای انتقام)
۴- مخالف کشی یا پالیتی ساید
۵- زنانه سازی تروریسم برای اولین بار
۶- هرج و مرج خلاق یا ادامه نبرد تا پدیداری خودکار یک راه حل
همچنین شش جواب متعارف برای فهم و درمان تروریسم در خاورمیانه امروز عبارتند از:
۱- فرهنگ سیاسی ملل منطقه، خشونت پرور است.
۲- باورهای دینی، قومی، مذهبی ملل منطقه، مروج خشونت بوده است.
۳- حاکمیت حکام اقتدارگرا، توتالیتر و مستبد (مانند صدام حسین، مبارک، ملک حسین...)
۴- کمبود منابع حیاتی و نیز انباشت تبعیض آمیز منابع حیاتی، موجب عدم توازن شده و موجد جنگ شده است.
۵- کشورهای منطقه خاورمیانه، هنوز کشور - ملت نیستند و علایق فروملی، طایفه ای و قومی و مذهبی، سبب خشونت فراگیر و مداوم شده است.
۶- قدرت ها و سرویس های اطلاعاتی خارجی با علم به این زمینه ها، هر از گاهی جنگی را استارت می زنند.
نگاه و پنجره ای دیگر
فرضیه و دیدگاه دیگری که من از آن دفاع می کنم، اصل زمان پریشی یا آناکرونیسم استراتژیک است. هر زمانه ای، روحی دارد و روح زمانه ما نیز احترام راستین به کرامت انسان است که دموکراسی فقط یکی از شیوه های این احترام به شمار می آید. حکام زمان پریش (مانند همین مصر، عربستان و یمن که در هنگام ضروری اصلاح امور نکردند)، ناگزیر از هزینه پردازی هستند. حکمرانی زمان پریش، (مانند اغلب کشورهای عربی) روح زمانه را در نمی یابد، جامعه را از دست می دهد، همواره در صدد حل بحران بقا است.
با این توضیح، می خواهم مخازن فکری خشونت را با مرور چهار اثر یا کتاب موثر، روایت و تشریح کنم. این کتب، رهنامه گروه هایی مانند داعش هستند. در ابتدا بگویم که متاسفانه جامعه دانشگاهی ایران، با وجود مرور جدیدترین آثار منتشره در باب پسامدرنیسم، پسامارکسیسم، پسا اسلامگرا و. ..، از تحولات فکری جاری در همین نزدیکی غافل بوده است. به همین خاطر از دیدن کارهای داعش و ده ها گروه ریز و درشت دیگر در شامات، شگفت زده شدیم. در حالی که اگر آثار مرتبط را مطالعه می کردیم اکنون به کانون نظریه پردازی در مورد خشونت های هویتی بدل می شدیم! چهار اثری که به نظر خیلی مهم هستند و احتمالا منبع و مخزن فکری خشونت به شمار می روند عبارتند از:
۱- رسایل مِن فقه الجهاد (فقه الدِّمَاء) نوشته ی ابو عبدالله المهاجر
۲- ادارت التوحش؛ آخطر مرحله سٓتٓمرّ به الاُمّه، اثر لبی بکر ناجی
۳- خلافت مجازی یا The Virtual Caliphate ; exposing Islamic State on the Internet خلافت مجازی؛ پیاده سازی دولت اسلامی در شبکه اینترنت، یعاکو لاپین، ٢٠١١
۴- المذکره الاستراتیجیه / یا یادداشتهای راهبردی / نوشته ی عبدالله بن محمد
همانطور که مطلع هستید منطقه ما هر روز شاهد خبرهای خشونت بار، آوارگی میلیون ها انسان، تخریب های گوناگون، قتل و خونریزی است برخلاف دیگر مناطق که آرامش بیشتری دارد و امید به آینده نیز بیشتر است و این مشکلاتی که ما با آن درگیر هستیم را درحد توان حداقل کنترل و مدیریت کردند. در منطقه خاورمیانه خبری از اختراع؛ اکتشاف و افتتاح بسیار قلیل یا خبری از مباحث این چنینی نیست. درست برخلاف اروپای شرقی وغربی، آسیای جنوب شرقی و حتی روسیه و متاسفانه در کشورهای افغانستان، پاکستان، سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و حتی عربستان اقسام مشکلات موجود است و این پرسش جدی مطرح می شود که مخازن فکری این همه خشونت چیست؟ و از کجا نشات وتغذیه می شود؟ در واقع پاسخ های متعارفی که به این دسته خشونت داده شده کافی نبوده اند و در مواردی درست حدس زده شده است. اما در حال حاضر باید پنجره ای جدید گشوده شود و به توضیحی جامع در خصوص حجم خشونت ریشه های دیگری که ممکن است وجود داشته باشد، پرداخته شود و نمی توان خشونت را به عواملی که در بالا ذکر شد ارجاع داد. خشونت مدام در حال باز تولید است و متاسفانه جامعه روشنفکری و دانشگاهی ما به این خارج نزدیک و تحولات جدی و جدید در منطقه توجه نکرده است. برای ارائه مستندات و نظرات شخصی تلاش کردم هر چند فرضیه ما این بود که باید به روح زمانه توجه می شد اما بسیاری از حکام با عدم توجه به احترام راستین به کرامت انسانی در مدت مدید و فوت وقت دریافتند که جامعه را امواج گوناگون تکفیری و سلفی انسان های رادیکال تصاحب کردند و جامعه لبریز کینه توزی و انتقام جویی است. به گونه ای که هر کدام زمینه را برای بهره برداری از کشورهای معارض و متخاصم دیگر آماده می کرده است.
در باب بررسی خشونت ها و مخازن آن نخستین کتاب مورد نظر «مسائل من الفقه الجهاد» نوشته "ابوعبدالله مهاجر” در زمینه جهاد است و کتابی جامع تلقی می شود. کتابی با نام «احکام الدماء یا احکام خون» که در دانشگاه ما به آن توجه و حتی ترجمه نشده است به خشونت هایی که داعش و النصره انجام می دهند اشاره می کند. با مروری بر فصل های این کتاب به وضوح در می یابیم چه اندیشه هایی در باب خشونت داعش که امروز انجام می دهد قبلا به آنها توجه و پرداخته شده است. این کتاب با 600 صفحه ودر 17 فصل بنیان تئوریک را در مورد خشونت و فقه تبیین و به نام دین تمهید کرده است. لذا این کناب واقعأ "فقه خون "است.
در خصوص فهم حرکات امروز داعش و حرکات شبیه آن در آینده باید به این متون توجه و قاعدتا جواب داده شود. درمان این درد از راه تأمل در این قبیل متون است. بانگاهی به باب اول این کتاب که "دارالحرب" نام دارد و برگرفته از «هجرت من الدار الی الدار الاسلام» است شیو ه های هجرت مکانیسم از کشورهای مختلف به سرزمین خلافت توضیح داده شده و می توان با مطالعه آن به چگونگی و دلایل پیوستن افراد به داعش از کشورهای متعدد پی برد.
درباب هجرت و تحریک مسلمان برای مهاجرت به سرزمین های اسلامی که علی اصول شامل رقه، موصل و کلا شامات اسلامی و شمال عراق است به تفضیل توضیح داده شده است. روش این کتاب عجیب و قابل تأمل است، معمولا با اشاره به آیات قرآنی و توجه به تفاسیر کبار و معتبر اهل سنت استناد و در گام اول اشتباه آفرین و وسوسه انگیز است. به عنوان نمونه در باب هجرت حدیثی را به پیامبر اکرم (ص) نسبت می دهد که: "با مشرکان در یک جا زندگی نکنید و با آنها معاشرت نکنید و اگر این کار را بکنید مانند ایشان محشور خواهید شد.» این قبیل احادیث که مزین و مجهز به پاره ای از احادیث و روایات دیگر است زمینه را برای هجرت هزاران نفر از ده ها کشور دنیا به منطقه شامات مهیا کرده است. باتوجه به عناوین دیگر فصول کتاب: "فقه الدما"مانند:
الحکام مثله (شیوه های مثله کردن، برحق بودن بریدن سر کفار معاند)
- کمک خواستن در جهاد از کفار و مرتدها و طوایف منحرف (مقصود از مرتد صلیبیان، مسیحیان و مسلمانان و متحدین مسیحیان طوایف ذاله، کسانی که با خلیفه مسلمین بیعت نمی کنند.)
- بر حق بودن ربودن کفار حربی، احکام جوامیس (جاسوسان(
- برحق بودن تخریب زمین، ملک، املاک و اراضی دشمن (قابل ذکر است در این کتاب 15 تا 16صفحه اختصاص به آیات واحادیث مفصل در خصوص توجیه تخریب اراضی دشمن برای عدم بازگشت دوباره ضروری و پای دشمن را از سرزمین اشغالی ودر واقع "مفتوح" قطع کرد.) تمایز بین واژه تخریب و تخرب در مباحث فقهی بسیار زیاد موجود و توصیه شده است. زمین ها، خانه ها و املاک عدو و دشمن را باید تخریب کرد (تخریب شدید) همان تخرب است. بهتر است در این بخش به یکی از مخازن کلیدی و اساسی مشروعیت بخشی به خشونت و متصل کردن آن به فقه دین و معنویات و آخرت مراجعه کرد. مراجعه به این کتاب برای اطلاع از حرکت و روندهای فکری که در محیط پیرامون می گذرد به ویژه برای روشنفکران و به طور کلی هر ایرانی و محققان توصیه می شود و به واقع عدم توجه و مطالعه این کتب از کارهای داعش شگفت زده می شویم.
کتاب مورد بحث دوم که یکی از مخازن خشونت در منطقه خاورمیانه است."ادارت توحش" (مدیریت توحش ) است. "توحش" در زبان فارسی معنای تحقیرآمیزی دارد اما در زبان عربی به معنای "تنهایی" و "بیابان" قلمداد می شود (منطقه ای برهوت و عاری از سکنه). حیوان اهلی در برابر حیوان وحشی است. حیوان اهلی از امکاناتی برخوردار است و حیوان وحشی فاقد آن امکانات است. نویسنده کتاب «ادارت التوحش »با نام مستعار "ابوبکر ناجی" و نام اصلی "حسن خلیل حکیم (حکایم) در واقع دکترین حرکت القاعده و بعد داعش است، و یکی از کتاب های اساسی برای منابع فکری گروه هایی است که در آینده تشکیل خواهد شد. مباحث این کتاب تامل برانگیز و درعین حال شناسنده منابع و موانع این گروه ها است. سخن اصلی این کتاب تجمع مجاهدین است:
گام اول آنها "حرکت النکایه" به معنای حرکت گاه و بی گاه به دولت مرکزی برای فرسودن و مشغول کردن آن پس از مرحله اول عبارت است از: "نکایه" فرسوده سازی.
گام دوم "توحش"، بدین معنا که مردمانی که آواره و خانه به دوش شده و عاری از امکانات بهداشتی، آموزشی و امنیتی هستند و به بیابان پناه آورده اند. در این شرایط ابی بکر ناجی به ادارات توحش اشاره می کند و در واقع تاکید بر جمع کردن این افراد و آواره ها و دادن تجهیرات و امکانات به آنها "ما به شما امنیت داده و در قبال آن شما باید از ما اطاعت کنید و اطاعت بخرید." ادرات التوحش در 6 فصل به تفضیل وتشریح چگونگی رفتار و برخورد با آوارگان اشاره می کند. در فصل سوم این کتاب اصول و نقشه راه توحش و موانع کار را بر شمرده و مبحث مهم آن انتخاب منطقه توحش و سرزمینی است که با آزار دولت مرکزی و عاصی کرن مردم و پناه بردن به بیابان باید مورد توجه قرار بگیرد که شامل:
1-عمق استراتژیک (وسعت سرزمینی (
2- ضعف دولت مرکزی
3- پویا بودن تفکر جهادی
در واقع منطقه ای ویژه و خاص به لحاظ هویتی و در واقع قدرت مانور بر روی اسامی شهرها وجود داشته باشد. مثال بارز آن در کشور سوریه، "دمشق" و احادیث گوناگون موجود است. "دابق"، "الاعماق" و در بغداد که پایتخت سلسله عباسی است یا مکه و مدینه "قسطنطنیه" یا استانبول به نظر ابی بکر ناجی باید این منطقه ها دارای شروط برای اجرای طرح داشته باشند.
گام سوم "منطقه التمکین" از مکنه به معنای امکانات، اطاعت، مقتدرسازی و شکوه التمکین به معنای تمهید ظهور خلیفه است و زمینه ها به لحاظ نهادی و امکانات عادی و نیروهای انتظامی و کمیته های شرعی و عضوپذیری است. تمهیدات این دوره خلیفه را به مرحله "نصر" (فتح) می رساند.
گام آخر مرحله فتح و پیروزی استقرار خلیفه در منطقه است. در کتاب "ادارت التوحش" که کتابی است که به نوعی محققان خاورمیانه از آن بی اطلاع بودند. "ادرات التوحش" به معنای مرحله بعد از نکایه و قبل از تمکین اشاره شده است.
کتاب سوم نیز خلافت مجازی است. بهترین کتابی که از نگاه نگارنده در چهار سالی که در حال تحقیق در خصوص داعش بوده است. این کتاب بسیار عمیق با عنوان "خلیفة المجازی" در واقع پیاده سازی دولت اسلامی بر روی شبکه مجازی است. نویسنده این کتاب شخصی یهودی و روزنامه نگار "جروزالم پست“ و محقق امور سلفی است. نکته قابل توجه در این کتاب حضور و فعالیت گروه های القاعده و داعش و شبکه اینترنتی دولت اسلامی از سال 2003 است. در این کتاب به تفضیل به وزارت امور خارجه مجازی داعش، وزارت اقتصاد و دارایی و تغذیه رسانیبه مجاهدین اسلامی در اقصی نقاط جهان یا امور شرعیه (امربه معروف، نهی از منکر، حجاب، زکات، حیا و....) پرداخته شده است. وزارت خانه دیگر آنها وزارت جنگ است که آموزش نبرد، کشتن، فرار از مقابل، شیوه های باز و بسته کردن سلاح، ساخت بمب ها و عملیات انتحاری اشاره شده است. همچنین اتقاقاتی که در سال های 2014 در سوریه و عراق رخ داد و ریشه های عمیق این رویداد نیز به شکل منظم و منسجم در شبکه اینترنت انجام می گرفته است. شیوه های سر بریدن و برخورد با مرتدین و حمل سلاح های جهادی ها و اینکه هر جهادی باید 21 سلاح حمل کند، داشتن کفش کتانی، اره، سلاح سبک، لباس گرم (لباس خواب) و وارد عمل شدن به نفع خلیفه در اقصی نقاط جهان همگی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بعدها این استراتژی با عنوان "گرگ تنها "معروف شد و هر مجاهدی توانست در هر جای جهان در قالب یک سی دی با خلیفه بیعت کند.
کتاب چهارم که بسیار مهم است "المذکرات الاستراتیجیه" (نکته های استراتژی-راهبردی) است. نویسنده این کتاب عبد الله بن محمد است. لازم به ذکر است که این کناب در ایران خوانده نشده است. این کتاب دکترین نیروها به شمار می رود ودارای 6 توصیه راهبردی به گروه های جهادی است. مبحث مفصل و قابل تأمل این کتاب توجه به تصرف مناطق استراتژیک در جهان آینده اسلام است. بازوی اول آن شامات و بازوی دوم آن به یمن اشاره شده است و ملحق شدن نیروهای جهادی و تکفیری یمن به جهان اسلام. این خشونت های انبوه و پرشدت، عمیق و گسترده در جهان یک باره حادث نشده است. خشونت ها تئوری پردازان محرک ها و بازتولیدهای متعددی دارد و در یک مورد به نقل از وزیر اوقاف سوریه از 9 هزار مسجد در سوریه فقط 6 هزار مسجد در اختیار و اداره سلفی ها است که به پرورش نیرو پرداخته و به نوعی امنیت سوریه را به خطر انداخته اند. و تنها 3 هزار مسجد با نظارت اوقاف اداره می شود.
حال سوال اینجاست که چرا مراکز مذهبی و مساجد به فراموشی سپرده شده و انبوهی از طوایف وقبیله ها و شهروندان در این کشورها رها شده اند؟ در زمان پریشی صدام حسین که جامعه را از دست داده و افراد به تروریست پناه برده و وقوع کارهای وحشیانه رخ داده اگر به کتاب های که اشاره شد بیشتر توجه می شد آیا اکنون از وقوع جنایات داعش تعجب زده و حیرت زده می شدیم؟
برای شناسایی مخازن خشونت در ایران تحقیقاتی انجام شده است. اما در ابتدای راه هستیم و باید جدی تر و عمیق تر به این مسائل پرداخته شود. از کتاب هایی که مورد بررسی قرار گرفت و به آنها اشاره شد تنها یک کتاب در ایران ترجمه شده است. چه برسد به جواب دادن بدیل و درست به مواردی که مورد بحث قرار گرفت.
این اتفاقات باید بیفتد و با توجیه اینکه داعش وابسته و مزدور کشورهای دیگر است نباید مطالعات عمیق را کنار گذشت، البته این بخشی از کار است اما مهم ترین کار توجه به بنیان های بازتولید کننده به خصوص مبادی فکری ظهور این قبیل افکار است.
منبع:زومیت
نظرات شما عزیزان: