نزول دفعى و تدريجى قرآن
شكى نيست كه قرآن مجيد، در عرض 23 سال به نحو تدريجى نازل شده است . و از سوى ديگر مى خوانيم كه : قرآن كريم در ماه مبارك رمضان و در يك شب نازل گرديده است . به عبارت ديگر، آيه : (( شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن )) (24)
تصريح مى كند كه قرآن در ماه رمضان نازل گشته است . و آيات شريفه : (( انا انزلناه فى ليلة القدر )) (25) و (( انا انزلناه فى ليلة مباركة )) (26) نشان مى دهند كه قرآن مجيد، در يك شب نازل گرديده است . و آن يك شب در ماه رمضان بوده است . و از روايات به دست مى آيد كه آن شب ، شب 23 مبارك رمضان است .
و از سوى ديگر مى بينيم كه كفار مكه اعتراض كرده و مى گفتند: چرا قرآن كريم ، دفعتا واحده نازل نمى شود؟ در جواب آنان ، خداوند فرمود: اين براى آن است كه قلب تو را مطمئن و ثابت گردانيم ؛ چون اگر همه قرآن به يك بار، نازل مى شد، وحى الهى قطع مى گرديد و ديگر رابطه تو با خدا برقرار نمى شد:
(( و قال الدين كفروا لولا نزل عليه القران جملة واحدة كذلك لنثبت به فوادك و رتلناه ترتيلا )) (27).
يعنى (و باز كافران جاهل به اعتراض گفتند كه : چرا اين قرآن (اگر از جانب خداست ) يكباره براى رسول خدا نازل نگشت (اى رسول ما! جاهلان نمى دانند، حكمتش اين است كه ) تا (تدريجا) ما تو را به آن دل آرام كنيم (و اطمينان قلب دهيم . و بدين سبب ) آيات خود را بر تو مرتب به ترتيبى روشن (و روشى نيكو) فرستاديم ).
و نيز مى فرمايد: (( و قرانا فرقناه لتقراءه على الناس على مكث و نزلناه تنزيلا )) (28).
يعنى : (قرآن را قطعه - قطعه فرستاديم تا آن را با تاءنى و دقت ، بر مردم بخوانى . و آن را بتدريج نازل كرده ايم .)
پس يقينى است كه قرآن كريم ، در عرض 23 سال ، نازل گرديده است .
درباره جمع ميان اين دو مطلب ، در روايات شيعه و اهل سنت آمده است كه قرآن ، در يك شب از جانب خداوند به (بيت المعمور) يا (بيت العزة ) نازل شده ، و پس از آن ، بتدريج بر آن حضرت نازل گشته است .
المنار مى گويد: آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است نه همه اش . ولى آن بر خلاف ظهور سه آيه گذشته است كه در اول بحث آورديم .
در كافى از حفص بن غياث نقل شده است كه : از امام صادق - صلوات الله عليه - پرسيدم خدا مى فرمايد: (( شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن )) و حال آنكه از اول تا آخر قرآن ، در عرض 23 سال نازل شده است ؟
فرمود: تمام قرآن در ماه مبارك رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در طول بيست سال ، نازل گرديد(29) در روايات اهل سنت (بيت العزه ) آمده است .
در تفسير صافى ، مقدمه نهم (بيت المعمور) را به قلب رسول خدا - صلى الله عليه و آله - تاءويل كرده و مى فرمايد: گويا مراد، نزول آن به قلب پيامبر است . چنانكه خداوند فرموده است : (( نزل به الروح الامين على قلبك )) (30) آنگاه در عرض 23 سال ، بتدريج از قلبش به زبانش نازل شده است . وقتى كه جبرئيل مى آمد و وحى را با الفاظش مى خواند.
در اينجا تحقيق ديگرى نيز هست كه بسيار قوى مى باشد و آن اينكه قرآن مجيد دوبار نازل گرديده است ؛ بار اول ، به طور فشرده و بسيط به قلب آن حضرت نازل شده و بار ديگر، به طور مشروح و به تدريج و در عرض 23 سال چنانكه شيخ ابوعبدالله زنجانى در كتاب (تاريخ القرآن ) (31) ترجمه سحاب ، احتمال داده است . و در تفسير الميزان ، ذيل آيه شريفه (شهر رمضان ...) آن را قبول كرده و بر آن استدلال مفصل نموده است . روايات نيز در دوبار نازل شدن قرآن كريم ، صراحت دارند. چنانكه نقل گرديد.
توضيح اينكه : قرآن مجيد، خود حاكى است كه رسول خدا - صلى الله عليه و آله - پيش از آنكه جبرئيل بيايد و آن را بخواند، قرآن را مى دانست ولى اجازه خواندن نداشت . آن آيه چنين است : (( لا تحرك به لسانك لتعجل به ان علينا جمعه و قرآنه فاذا قراءناه فاتبع قرآنه ثم ان علينا بيانه )) (32)
يعنى : (زبانت را به خواندن قرآن ، حركت مده ، كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست . و چون ما آن را خوانديم ، از قرائت آن پيروى كن . سپس تفهيم آن بر عهده ماست .).
از اينجا معلوم مى شود كه قرآن كريم با نزول اول ، در قلب آن حضرت بوده است و آن را مى دانسته است . ولى لازم بود جاى مناسب و اندازه مناسب آن را جبرئيل بيان كند كه در كجا بخواند و چقدر بخواند؟
وانگهى ، به نظر مى آيد كه آن حضرت ، فقط قرآن را مى دانست اما نمى توانست آن را به صورت (اعجاز) بخواند. و اگر خودش مى خواند، نظير گفته هاى ديگرش مى شد و در قالب اعجاز ادا نمى گرديد. ولى جبرئيل آن را به صورت اعجاز مى خواند. و حضرت نيز با همان كلمات ، ادا مى كرد. و كاتبان وحى آن را مى نوشتند؛ مانند آنكه ما به مسافرت رفته ايم و همه چيز آن در ذهن ماست ، ولى نمى توانيم آن را با شعر بخوانيم ، بلكه لازم است تا شاعرى آن را به نظم درآورد و ما در اين صورت ، نزول اولى ، براى آن بوده است كه لازم بود آن حضرت ، حقايق را بداند. و قبلا به كليات و فشرده دين ، آگاهى داشته باشد. خلاصه : يك بار قرآن كريم به طور فشرده و مجموعى ، در يك شب به قلب مباركش نازل گشته ، و بار ديگر در عرض 23 سال ، هر كجا و هر قدر كه لازم بود، جبرئيل دانسته هاى او را به صورت (اعجاز) مى خوانده و آن حضرت نيز آن را براى مردم ادا مى فرموده است . تا اينكه تمام آنچه كه به قلبش نازل شده بود، در قالب الفاظ، بيان گرديده است .
آنچه كفار مى گفتند: (( لولا نزل عليه القران جملة واحدة )) (33) نظرشان به نزول دوم بوده است . و مى گفتند: چرا همه آن را به يك بار نمى خواند و هر از چند صباحى ، چند آيه نازل مى شود. خداوند نيز در جواب آنان فرمود: اين ، به علت نشدن وحى و اطمينان قلب پيامبر مى باشد.
نظرات شما عزیزان: