تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 83925
بازدید دیروز : 113413
بازدید هفته : 231709
بازدید ماه : 229638
بازدید کل : 1838836
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 10 / 1395

 

آسیب های غیرقابل جبران ازدواج نکردن

 

ازدواج نکردن ، ازدواج

ازدواج نکردن ضررهای اجتماعی و روحی زیادی را برای جوانان به دنبال دارد که گاهی در سنین میانسالی غیرقابل جبران میشود.

ضررهای ازدواج نکردن دختران و پسران

ازدواج سنت پیامبر است و همیشه به آن توصیه شده است . در زمان های قدیم سن ازدواج به دلیل شرایط جامعه پایین بود و دختر و پسر وقتی به سن خاصی میرسیدند پدر و مادر زمینه ازدواج آنها را فراهم میکردند و آنها را به خانه بخت می فرستادند اما در دنیای امروز شرایط ازدواج پیچیده تر و چه بسا بسیار سخت تر از قبل شده است . به همین دلیل سن ازدواج در جامعه امروزی بسیار بالا رفته است و تمایل به ازدواج نکردن افزایش یافته است .

ازدواج نکردن دلایل زیادی دارد . عدم تمایل فرد تا مسائل مالی همگی دلایلی برای ازدواج نکردن است . ازدواج نکردن ضررهای بسیاری را متحمل جوانان میکند که با بالا رفتن سن خودش را نشان میدهد . ازدواج نکردن مشکلات جسمی و روحی زیادی برای جوانان در پی دارد .

یک وقت کسی عذر موجه دارد، مثلاً هنوز به سربازی نرفته یا منتظر است شغل مناسبی پیدا کند و بعد به سراغ ازدواج برود. خوب، این شخص حق دارد.اگر کسی بی جهت و در عین حال که شرایط برایش مهیاست ازدواج نکند، معلوم است که بسیار ضرر می کند. در این جا به بعضی از این ضررها اشاره می کنیم.

مضرات ازدواج نکردن

1) فاصله گرفتن از پیامبر اکرم(ص) و سنت آن حضرت

حتماً شنیده اید که پیامبر عزیزمان فرموده اند:« ازدواج سنت من است و هرکس از سنت من دوری کند از من نیست.» پس حتی اگر ما حکمت ها و فوائد ازدواج را هم ندانیم، وقتی به توصیه ی رسول خدا عمل کنیم، خیر و سعادت نصیبمان خواهد شد و اگر بی توجهی کنیم، ضرر کرده ایم؛ به ویژه که آن حضرت در جمله ی دیگری فرموده اند:«هرکه قدرت ازدواج داشته باشد و ازدواج نکند، از من نیست. »

ازدواج نکردن

ازدواج نکردن آسیب های روحی و اجتماعی زیادی برای جوانان دارد

2) فراهم بودن زمینه ی دخالت شیطان و گرفتار شدن به گناه

نمی خواهم بگویم هر آدم مجردی گناه کار است؛ چه بسا جوان های مجردی که وقتی یوسف وار از زمینه های گناه فرار می کنند چنان پیش خدا عزیز می شوند که ده ها متأهل هم به گردشان نمی رسند. اما واقعیت این است که اگر کسی بتواند ازدواج کند و نکند، شیطان خیلی به او طمع می کند و برایش نقشه می کشد! پیامبر اکرم(ص) به شخصی فرمودند:« آیا همسر داری؟ گفت:نه یا رسول الله. فرمودند:« آیا ثروت و امکانات ازدواج داری؟ گفت:بله. فرمودند:ازدواج کن و گرنه از گناهکاران خواهی بود. »

3) در معرض خطر بودن اعمال صالح

کارهای خوبی که انسان انجام می دهد مانند پس اندازی است که جوانی کوشا و پرتلاش دارد. حالا مجسم کن اگر جوانی زحمت بکشد و کار کند اما پول های خود را جایی پنهان کند که در دسترس دزدان و شیادان است، هر لحظه خطر سرقت هست. چقدر این جوان در معرض خطر قرار دارد؟ از همین روست که امام باقر(ع) فرموده اند:« دو رکعت نماز همسردار بهتر است از آنکه فرد بی همسر شب را تا صبح نماز بخواهند.» بله، اجر نمازهای او زیاد است اما شاید شیطان با یک فریب دستاورد او را غارت کند.

4) محروم شدن از نسل پاک

می دانی که فرزند صالح بهترین دستاورد زندگی است. گاهی در میان اخلاف انسان، افرادی ممتاز متولد می شوند که اجداد ایشان هم از برکات اعمالشان بهره مند می شوند. ازدواج نکردن انسان را از این نعمت محروم می کند.

5) ضررهای دیگر

علاوه برآنچه گفتم، اگر بعد از سالها که تصمیم نداشته ای ازدواج کنی در سن بالا به فکر ازدواج بیفتی، ضررهای غیرقابل جبرانی متوجه تو خواهد بود:

1)
از دست دادن شور و شوق زندگی
2)
سخت شدن هماهنگی و هم دلی زن و شوهر، چون شخصیت هریک تا آن سن شکل گرفته و تثبیت شده است.
3)
بالا رفتن توقعات و مشکل پسندی
4)
کم شدن احتمال پیدا کردن همسر مورد نظر
5)
زود رنجی و ضعف اعصاب

 

موضوعات مرتبط: آرامش در زندگی
 حسد
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 22 / 10 / 1395

Image result for ‫حسد‬‎

حسد عبارت است از آرزوي زوال نعمتي از برادر مسلم خود، از نعمتهائي كه صلاح او باشد.
و اگر تمنّاي زوال نعمت از او نكند، بلكه مثل آن را از براي خود خواهد، آن را «غبطه» و «منافسه» خوانند.
و اگر زوال چيزي را از كسي خواهد، كه صلاح او نباشد آن را غيرت گويند.
ضد حسد، نصيحت است. و آن عبارت است از: خواستن نعمتي براي برادر مسلم كه صلاح او باشد، و چون هر كسي نمي‏تواند بفهمد كه اين نعمت صلاح است يا فساد، و بسا چيزهائي كه در نظر ظاهر، كسي آن را صلاح پندارد و در حقيقت فساد بر صاحب خود باشد، پس شرط نصيحت و دوستي آن را صلاح پندارد و در حقيقت فساد بر صاحب خود باشد.
پس شرط نصيحت و دوستي آن است كه در اموري كه صلاح و فساد آن مشتبه است، خواستن و نخواستن آن از براي برادر ديني مشروط به صلاح و فساد باشد، يعني چنان خواهد كه: اگر در واقع صلاح اوست باقي باشد. و اگر باعث فساد است، زايل شود.
معيار در نصيحت، آن است كه: آنچه را از براي خود خواهي از براي برادر خود نيز بخواهي. و آنچه را كه از براي خود مكروه داشته باشي، از براي او نيز مكروه داشته باشي.
معيار در حسد، آن است كه: آنچه را از براي خود نخواهي از براي او خواهي. و آنچه را از براي خود خواهي، از براي او هم نخواهي.
مخفي نماند كه: حسد، اشدّ امراض نفسانيّه، و دشوارترين همه، و بدترين رذايل، و خبيث‏ترين آنهاست.
عقبه زين صعب‏تر در راه نيست اي خنك آن كس حسد همراه نيست
صاحب خود را به عذاب دنيا گرفتار، و به عقاب عقبي مبتلا مي‏سازد، زيرا كه: حسود در دنيا لحظه‏اي از حزن و الم و غصه و غم خالي نيست. چون كه او هر نعمتي كه از كسي ديد متألّم مي‏شود. و چون نعمت خدا نسبت به بندگان خود بي‏نهايت است، و هرگز منقطع نمي‏شود، پس حسود بيچاره، پيوسته محزون و غمناك است. و اصلا به محسود ضرري نمي‏رسد، بلكه ثواب و حسنات او زياد مي‏شود. و درجات او بلند مي‏گردد. و به جهت غيبتي كه حسود از او مي‏كند و سخني كه نبايد، در حق او مي‏گويد، گناه محسود را بر دوش خود مي‏گيرد. و اعمال نيك خود را به نامه اعمال او نقل مي‏نمايد. و با وجود همه اين‏ها اگر حسود به دقّت تأمل كند، مي‏فهمد كه: او در مقام عناد و ضدّيت با رب الارباب است، زيرا كه: هر كه را نعمتي و كمالي است از «رشحات» فيض واجب الوجود، و مقتضاي حكمت شامله، و مصلحت كامله او است.

 

موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: حسد
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 22 / 10 / 1395

Image result for ‫خشم و غضب‬‎

غضب عبارت است از: حالت نفسانيّهاي كه باعث حركت روح حيوانى و از داخل به جانب خارج از براى غلبه و انتقام مى‏شود و هرگاه شدت نمود باعث حركت شديدى مى‏شود كه از آن حركت، حرارتى مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تيره‏اى بر مى‏خيزد و دماغ و رگها را چنان پر مى‏سازد كه نور عقل را مى‏پوشاند، و اثر قوه عاقله را ضعيف مى‏كند.
و به اين جهت است كه در صاحب غضب، موعظه و نصيحت اثر چنداني نمى‏بخشد. بلكه پند و موعظه، درشتى و شدّت را زياد مى‏كند. و حركت قوّه غضبيه به اين جهت امرى است كه هنوز واقع نشده است بلكه محتمل الوقوع است. و به جوش آمدن شعله غضب، به جهت دفع آن است، يا به سبب امرى است كه واقع شده، و حركت آن به جهت انتقام است.
پس اگر انتقام ممكن باشد و قدرت بر آن داشته باشد، چون غضب به حركت آمد خون از باطن به ظاهر ميل مى‏كند و رنگ آدمى سرخ مى‏شود. و اگر انتقام ممكن نباشد و از آن مأيوس باشد خون ميل به باطن مى‏كند و به آن جهت رنگ آدمى زرد مى‏شود. و اگر غضب بر كسى باشد كه نداند خواهد توانست انتقام از او بكشد يا نه، گاهى خون ميل به باطن و گاهى ميل به ظاهر مى‏كند، و به اين جهت رنگ آدمى گاهى سرخ و گاهى زرد مى‏شود.
و مخفى نماند كه: مردمان در قوه غضبيه بر سه قسم‏اند:
بعضى در طرف افراط هستند، كه در وقت غضب فكر و هوشى از براى ايشان باقى نمى‏ماند و از اطاعت عقل و شرع بيرون مى‏روند.
و طايفه ‏اى در طرف تفريطند، كه مطلقا قوه غضبيه ندارند. و در جائى كه عقلا و يا شرعا غضب لازم است مطلقا از جا بر نمى‏آيند.
و گروهى بر جاده اعتدال مستقيم‏اند، كه غضب ايشان به موقع، و غلظت ايشان به جاست. و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمى‏كنند.
و شكى نيست كه حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است. بلكه آن في الحقيقه غضب نيست، بلكه شجاعت و قوّت نفس است. و طرف تفريط آن نيز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبيح، و نتيجه جبن و خوارى است. و بسا باشد كه از غضب بدتر بوده باشد، زيرا كه كسى را كه هيچ قوه غضبيه نباشد بى‏غيرت و خالى از حميّت است.
و از اين جهت گفته‏اند: «كسى كه در موضع غضب به غضب نيايد عاقل نيست». و از حضرت امير المؤمنين - عليه السلام - مروى است كه: «حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - از براى دنيا هرگز به غضب نمى‏آمد. اما هرگاه از براى حق، غضبناك مى‏شد احدى را نمى‏شناخت، و غضب او تسكين نمى‏يافت تا يارى حق را نمى‏كرد». و از آنچه گفتيم معلوم شد كه: غضب مذموم، آن است كه: در حد افراط باشد، زيرا كه: اعتدال آن، ممدوح است. و تفريط آن غضب نيست، اگر چه از صفات ذميمه است.

 

موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: خشم و غضب
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 22 / 10 / 1395

 

Image result for ‫خلف وعده‬‎

از گناهاني كه به كبيره بودنش تصريح شده، وفا نكردن به عهد و پيمان است چنانچه در صحيحه حضرت عبدالعظيم ذكر شد و حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ بر كبيره بودنش به آيه‌ 25 از سوره‌ رعد استشهاد مي‌فرمايد «كساني كه پيمان خداي را پس از بسته شدنش ميگسلند و مي‌برند آنچه خداوند امر به پيوند آن فرموده و در زمين فساد مي‌كنند براي ايشان دوري از رحمت خداست و بر ايشان سراي بدي است كه دوزخ است[1]
خداوند متعال در سوره‌ آل عمران مي‌فرمايد: كسي كه به عهدش وفا كند و خود را از شكستن پيمان و خيانت نگه داشته در دين تقوا داشته باشد جز اين نيست كه خداوند صاحبان تقوا را دوست مي‌دارد (پس محبت و كرامت خداوند بسته به وفاي به عهد و تقوا در دين است) به درستي كه كساني كه عهد خدايي و سوگندهاي خود را در برابر قيمت ناچيزي از دست مي‌دهند كرامتي ندارند و در قيامت نصيب و بهره‌اي براي‌شان نيست و در آن روز خدا با ايشان سخن نمي‌گويد و نظر رحمت نمي‌افكند و پاكشان نفرموده، بر ايشان عذاب دردناكي است[2]
در جاي ديگر مي‌فرمايد: «بدترين جنبنده‌هاي روي زمين نزد خداوند كساني هستند كه كافر شدند و در كفر مصر و راسخ گرديدند، پس ايشان ايمان نمي‌آورند؛ كساني كه از ايشان پيمان گرفتي پس عهد خود را شكستند در هر باري كه پيمان بستند و ايشان از شكستن پيمان نمي‌پرهيزند يا از عقوبت آنها نمي‌ترسند[3]
اين آيه درباره‌ يهوديان بني‌قريظه نازل شده كه با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ عهد كرده بودند به دشمنان اسلام كمك ندهند ولي نقض عهد كرده در جنگ بدر مشركين را به سلاح ياري كردند و بعد از آن به رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ گفتند ما عهد را فراموش كرده بوديم براي بار دوم عهد بستند و باز در جنگ خندق پيمان را شكسته با ابوسفيان براي جنگ با پيغمبر متحد شدند.
بالجمله بدترين موجودات روي زمين كساني هستند كه از بازخواست خدا نمي‌ترسند و در پيمان شكني بي‌باكند مانند يهود بني‌قريظه كه با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ عهد كردند كه خيانت نكنند و ضرري نرسانند و دشمنان آن حضرت را ياري نكنند و در عوض بر دين خود ثابت و مسلمانان در امان باشند و چون چند مرتبه نقض عهد كردند پس خداوند در اين آيات امر فرموده با آنها قتال كنند.

 

موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: خلف وعده
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 21 / 10 / 1395


Image result for ‫تو جلسه خواستگاری چی بگیم بهتره‬‎در اينگونه جلسات بدون تعارف و يا رودربايستي و با آرامش کامل و با وقت کافي به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و از عجله کردن به شدت بپرهيزيد.بعد از پايان جلسه،در منزل خود به نتيجه گيري و پردازش آنچه ميان شما و طرف مقابل مطرح شده پرداخته و نتيجه گيري کنيد.

آغاز اين مطلب را هم با حديثي را از امام علي(عليه السلام) آغاز مي کنم که بسيار آموزنده و راهگشاست، امام علي (عليه السلام) مي فرمايند: اَلمَرءُ مَخبُوٌ تَحتَ لِسانِه شخصيت هر انساني در زير زبانش نهفته است موضوع اين دفعه بررسي سوالاتي است که معمولاً در جلسات خواستگاري بين دختر و پسر رد و بدل ميشود و مي توان گفت که اولين نوع شناخت و اولين مرحله برخورد ميان آن دو را تشکيل مي دهد و اين بسيار مهم است که دو نفر که قرار است احتمالاً با يکديگر زندگي کنند، از خصوصيات و ابعاد مختلف فردي، اجتماعي، شرايط فرهنگي، اقتصادي و... يکديگر مطلع شوند، به همين دليل يک سري سؤالاتي آماده شده که در اين زمينه بسيار مفيد مي باشد. لازم است قبل از هر چيز به چند نکته اشاره کنم: 1 - در انتخاب پرسشها سعي بر اين بوده که سؤالات هماهنگ با معيارها و حدود شرعي اسلام عزيز انتخاب و گلچين ند شوند. 2- سؤالات عموماًبه صورت نظري، عمومي و مستقيم طرح شده و شما مي توانيد با توجه به شرايط و موقعيت فرهنگي و محيطي فرد مورد نظر، آنها را به صورت کاربردي، ملموس و غير مستقيم مطرح نماييد. 3- سؤالات طرح شده بسيار کلي و جامع است و قابليت گسترش و تبديل آن به سؤالات جزئي تر، تشريحي و تستي براي شما وجود دارد. 4 - بايد توجه داشته باشيد که مهمترين شرط براي مفيد بودن اين پرسش و پاسخها، داشتن صداقت کامل براي هر دو طرف است. 5- سؤالات طوري مطرح شده که هم آقايان و هم خانمها بتوانند از آنها استفاده کنند ولي برخي از سؤالات نيز اختصاصي آقايان يا خانمها مي باشد. 6 - از آنجا که هر کس مطابق با ذهنيت و تصورات به سؤالات جواب مي دهد و چه بسا ممکن است برداشت ديگران از يک مفهوم، با برداشت شما مغايرت داشته باشد و عدم توجه به اين نکته، در آينده مشکلاتي را براي شما ايجاد نمايد، بهتر است در چنين مواردي قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد اينگونه مفاهيم توضيح خواسته و سپس سؤال اصلي را مطرح کنيد. به عنوان مثال قبل از اينکه سؤال کنيد: " نظر شما در مورد قناعت در زندگي چيست؟" بپرسيد: " به نظر شما قناعت يعني چه؟" سؤالاتي که لازم است قبل از طرح سؤال اصلي در مورد واژه کليدي آن توضيح يا معني دقيقي بخواهيد با رنگ آبي مشخص و واژه کليدي با رنگ قرمز مشخص گرديده. 7- توصيه مي کنم پرسش و پاسخ، حتي المقدور به صورت حضوري انجام پذيرد، زيرا اولاً ميزان شناخت شما را وسيعتر نموده و ثانياً احتمال دخالت احساسات را به حداقل مي رساند. همچنين براي اينکه شناخت شما از طرف مقابلتان دقيق و شفاف باشد، سعي نماييد پرسشها و پاسخها را کاملاً به صورت رسمي و خالي از هرگونه عبارات عاطفي مطرح نماييد. 8 - دقت داشته باشيد که اصل جوابها و کيفيت آنها، نشان دهنده نوع شخصيت و ديدگاههاي طرف مقابل شما و نيز نشان دهنده ميزان رشد فکري و عقلي اوست. 9 - بعد از مطالعه سؤالات متوجه خواهيد شد که پرسيدن برخي از اين سؤالات در جلسه اول خواستگاري ضرورتي ندارد و در صورت نتيجه گيري اوليه، در جلسات بعدي مطرح شوند بهتر است، که تقسيم بندي آن بر عهده خود شما مي باشد. 10 - ممکن است شما احتياج به پرسيدن برخي از اين سؤالات نداشته باشيد، به اين دليل که يا قبلاً از آنها اطلاع داشته ايد و يا اينکه سؤال مورد نظر در مورد طرف مقابل شما صدق نمي کند. 11 - سؤالاتي را که فکر مي کنيد مطرح کردن آنها ضروري ميباشد و در اين مجموعه سوالات گنجانده نشده را نيز به سؤالات خود بيفزاييد. نکته بسيار مهم: پرسشنامه، تنها يکي از راههاي شناخت همسر ، آن هم به صورت تقريبي و نسبي بوده و نمي تواند انسان را از تفکر، مشورت و تحقيق بي نياز کند.

**************************

بخش اول: سؤالات مربوط به آينده زندگي 1- به نظر شما مهمترين عامل موفقيت در زندگي چيست؟ 2- ملاک خوشبختي و موفقيت را در چه مي بينيد؟ 3-افکار مذهبي همسرتان و خانواده او، چقدر براي شما اهميت دارد؟ 4- چه صفاتي را براي همسر آينده خود لازم مي بينيد؟ 5- نظر شما در مورد مراسم عقد و نظر شما در مورد مهريه چيست؟6- عروسي چيست 7- زندگي در شهري ديگر را چگونه مي بينيد؟ 8- آيا آمادگي داريد کمبودهاي اقتصادي همسرتان و خانواده او را ناديده بگيريد؟ تا چه حد؟

بخش دوم: سؤالات مربوط به خانواده همسر 1- از نظر اجتماعي، خانواده شما چه ايده هايي دارند؟(مثلاً در مورد جامعه، مردم، مشکلات و...) 2- سطح فرهنگي و طرز تفکر خانواده خود را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ 3- خانواده شما چقدر مذهبي هستند؟ 4- خانواده شما سنتي هستند يا متجدد و يا معمولي؟ 5- خانواده شما شاد و پر جنب و جوش هستند يا ساکت و آرام؟ 6- خانواده شما مرد سالار است يا زن سالار يا شايسته سالار؟ بخش سوم: سؤالات مربوط به مسائل اقتصادي 1- انتظارات اقتصادي شما از همسرتان تا چه اندازه است؟ 2- نظر شما در مورد کار کردن همسرتان در خارج از منزل چيست؟ 3- چه کاري را براي اشتغال انتخاب خواهيد کرد؟ 4- تصور شما از صرفه جويي چيست؟ 5- چقدر معتقد به صرفه جويي و قناعت در منزل هستيد؟ 6- شما مايليد همسر شما در خريد لوازم زندگي، چه مسائلي را رعايت نمايد؟

بخش چهارم: سوالات مربوط به مسائل فرهنگي 1- تحصيلات شما چقدر است؟ 2- آيا قصد ادامه تحصيل داريد يا خير؟ در چه رشته اي و از چه طريقي و در کجا؟ 3- در طول سال چند کتاب غير درسي مطالعه ميکنيد؟ 4- مطالعات شما اغلب در چه زمينه هايي بوده است؟ 5- بهترين کتابهايي که تاکنون خوانده ايد را اگر ممکن است نام ببريد؟ 6- معمولاً چه نشرياتي را مطالعه مي کنيد؟ 7- اگر ممکن است چند نفر از شخصيتهاي مورد نظر و احترامتان[ شخصيتهاي فرهنگي، مذهبي، هنري، سياسي و...] را نام ببريد و دليل محترم بودن آنها نزد شما چيست؟

بخش پنجم: سؤالات مربوط به مسائل روحي و عاطفي 1- از چه نوع افرادي احساس انزجار و ناراحتي مي کنيد؟ چرا؟ 2- اجتماعي بودن در نظر شما يعني چه؟ 3- خودتان را تا چه اندازه اي اجتماعي مي دانيد؟ 4- در اصلاح ديگران چگونه عمل مي کنيد و نوع واکنشهاي شما در مقابل مشکلات چگونه است؟ 5- چقدر خود را خونسرد مي دانيد؟ 6- منطقي بودن را چه مي دانيد؟ 7- چقدر در زندگي خود را منطقي ميدانيد؟ 8- واقع گرا هستيد يا احساساتي؟ 9- بيشتر تأثير گذاريد يا تأثير پذير؟ به چه ميزان؟ 10- چه چيزهايي موجب ناراحتي و عصبانيت شما مي شود؟ 11- در مواقع عصبانيت چه مي کنيد؟ 12- دروغ گفتن را در چه مواردي جايز مي دانيد؟ 13- در چه مسائلي سختگير هستيد؟ 14- آيا انتقاد پذير هستيد؟در مقابل انتقاد چه عکس العملي از خود نشان مي دهيد؟ 15- چگونه از ديگران انتقاد مي کنيد؟ 16- در اکثر اوقات شاد هستيد يا افسرده؟ 17- در زندگي چگونه تصميم مي گيريد؟ تا چه اندازه قدرت تصميم گيري داريد؟ 18- در مسائل اساسي زندگي شخصيتان، خودتان تصميم مي گيريد يا خانواده تان؟

بخش ششم:سؤالات مربوط به مسائل مذهبي 1- اعتقادتان به خدا چگونه است؟ آيا اين اعتقاد توانسته شما را از گناه باز دارد؟ 2- آشنايي شما با مسائل و دستورات مذهبي چقدر است؟ 3- آيا مايل هستيد همسر شما تمايلات مذهبي داشته باشد يا خير؟ 4- رعايت حجاب را تا چه اندازه ضروري مي دانيد؟ تا چه حد آن را رعايت مي کنيد؟دليل آن چيست؟ 5- چقدر با قرآن آشنا هستيد؟

بخش هفتم: سؤالات مربوط به روابط خانوادگي 1- ميزان دلبستگي شما به پدر و مادرتان تا چه حد است؟ 2- پدر و مادر شما چگونه با شما برخورد مي کنند؟ 3- چقدر در فاميل و خانواده محبوبيت داريد؟ دليل آن چيست؟ 4- عکس العمل والدين شما در مقابل شکستهاي شما در زندگي چگونه است؟

بخش هشتم: اساسي ترين سؤالات خواستگاري 1- چه توقعاتي از زندگي آينده خود داريد؟ 2- چه توقعاتي از همسر آينده خود داريد؟ 3- آرزوهاي بزرگ شما چيست؟ 4- مشکلات را چگونه و تا چه حد تحمل مي کنيد؟

برخي سؤالات نيز هست که بهتر است به صورت غير مستقيم پرسيده شوند، مثلاً در مورد اطلاع از وجود بيماري خاص در طرف مقابل بگوييد: " من از نظر سلامتي روحي و جسمي مشکلي ندارم، شما چطور؟ " نکته مهم ديگر آنکه اگر نسبت به نوع خاصي از گرايشات سياسي يا فکري و عقيدتي و يا حتي شخص خاصي حساسيت مثبت يا منفي داريد، حتماً آن را به صورت کامل بيان نموده و نظر طرف مقابل را در مورد آن بدون تعارف و ملاحضه بخواهيد. در اينگونه جلسات بدون تعارف و يا رو دربايستي و با آرامش کامل و با وقت کافي به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و از عجله کردن به شدت بپرهيزيد.بعد از پايان جلسه، در منزل خود به نتيجه گيري و پردازش آنچه ميان شما و طرف مقابل مطرح شده پرداخته و نتيجه گيري کنيد

موضوعات مرتبط: ازدواج
برچسب‌ها: سوالات خواستگاري
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 21 / 10 / 1395


Image result for ‫تو جلسه خواستگاری چی بگیم بهتره‬‎

در مقاله اي با عنوان «دختر و پسراي دم بخت کليک کنند. » از شما کاربراي عزيز خواستيم تا سوالات مهم تان در جلسه ي خواستگاري را بيان کنيد . سوالات و نظراتتان بسيار جالب بود. مخصوصا نظر برخي از شما بزرگواران در باره ي ازدواج .که در زمان مناسب راجع به آن صحبت خواهيم کرد.

در اين مقاله عناويني از مهم ترين سوالات خواستگاري را برايتان بيان مي کنيم که بخشي از آن گفته ي خودتان است . البته نوشتن ليستي که شامل تمام سوالات لازم براي شناسايي شريک آينده تان باشد غير ممکن است زيرا تفاوت هاي فردي ،شغلي،فرهنگي،اعتقادي و غيره در انسان ها باعث مي شود يک نسخه ي واحد کارساز نباشد .مي توان اصولي را بيان کرد که در فرهنگ ما براي داشتن زندگي موفق زناشويي لازم است اما شايد کافي نباشد. به همين دليل بعد از خواندن سوالات پيشنهادي تبيان ، خود شما نيز بايد تغييراتي در آن ايجاد کنيد.

ابتدا زماني که تصميم مي گيريد که خواستگاري را به خانه بپذيريد يا همراه خانواده به خواستگاري برويد ،بهتر است کمي با خود خلوت کنيد . واقع بينانه به خود و شرايط موجودتان نگاه کنيد. خود را از نظر زيبايي،تحصيلات،شرايط مالي ، فرهنگ خانواده بسنجيد. اين کار براي سنجيدن توقعات خوداز زندگي و همسر آينده ،کمک خواهد بود.

بهتر است علاوه بر شناخت بيشتر از شرايط فعلي تان ،آرزوها و انتظاراتتان راجع به زندگي زناشويي را مشخص کنيد. در خلوت خود شعار ندهيد. اينکه معيار هاي صحيح چيست با اين که معيار هاي شما چيست متفاوت است .ممکن است شما بر اساس معيار هايي صحيح انتخاب کنيد اما در زندگي آينده چون اين معيار ها برايتان دروني نشده و فقط جنبه ي شعار داشته ، دچار مشکل شويد. پس نگاهي واقع بينانه به شرايط موجود و خواسته هاي آينده بسيار مهم است . وقتي به يک ارزيابي صحيح رسيديد ،دست به کار شويد.ليستي براي خود تعيين کنيد و البته بايد ياد آور شوم سوالات استاندارد ، با جواب هاي مشخص وجود ندارد و جوابي متفاوت از آنچه شما فکر مي کرديد به يک سوال نبايد باعث شود نظر شما منفي گردد.خيلي از پاسخ ها خود باعث سوال ديگري مي شوند و مهم اين است که شما در آن زمان بتوانيد به خوبي و البته صادقانه گفتگو کنيد.

سوالات کلي براي شروع خوب است اما خيلي تعيين کننده نيست زيرا سوال کلي جواب کلي هم دارد و به شناخت بيشتر کمک نمي کند.
بعضي از سوالاتي که در زير آمده در صورت آشنايي قبلي با فرد براي مثال فاميل بودن نيازي به پرسيده شدن ندارد و برخي براي شما حائز اهميت نيست .پس سوالات زير را به عنوان چند پيشنهاد مطالعه بفرمائيد.

-
بيوگرافي خوتان را بگوئيد:(سن ، تحصيلات ، شغل ،تعداد فرزندان خانواده ، وضعيت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، اين که چندمين فرزند خانواده است . )

-
علت اينکه تصميم به ازدواج گرفتيد چيست؟(خواست خانواده ، فشار فرهنگي يا نياز شخصي)

-
در زندگي چه هدفي را دنبال مي کنيد؟ چند تا از سر فصل هاي مهم در آينده تان چيست؟(براي مثال گرفتن بورسيه،موفقيت در زمينه ي ورزش و..)

-
چه ملاک هايي براي خوشبختي داريد؟

-
مسائل اقتصادي همسر و خانواده ي او چقدر برايتان مهم است؟

-
بعد از ازدواج چقدر مايل به ارتباط با خانواده ي همسرتان هستيد؟

-
دوست داريد همسرتان با خانواده ي شما تا چه حد صميمي باشد؟

-
در تصميم گيري ها اهل مشورت هستيد؟

-
آيا خانواده و دوستانتان در تصميماتتان دخيل هستد؟ در آينده همسرتان چطور؟

-
اگر اختلاف نظري بين همسر و خانواده تان ايجاد شد ،چگونه آنرا رفع مي کنيد؟

-
خانواده ي خود را سنتي مي دانيد يا مدرن؟ مي خواهيد چطور خانواده اي تشکيل دهيد؟

-
نظرتان راجع به مرد سالاري و زن سالاري چيست؟

-
تکليف مديريت خانه چه مي شود؟

-
درزمان وقوع اختلاف نظر ، اگر با گفتگو به نتيجه نرسيديم ، چه کسي نظر آخر را بدهد؟

-
چه عقيده اي در باره ي مديريت اقتصادي خانه داريد؟

-
تعريف تان از صرفه جويي چيست؟

-
چقدر اهل پس انداز هستيد؟

-
چقدر دوست داريد صاحب فرزند شويد؟

-
در تربيت فرزندان ، چقدر اختيارات را به همسرتان واگذار مي کنيد؟

-
تا چه حد به اعتقادات مذهبي پايبند هستيد؟

-
از نظر ديگران فرد مذهبي هستيد؟

-
تعريفتان از حجاب چيست؟( چادر ،مانتوي پوشيده ،چادر ملي ،بلوز و شلوار و روسري و ..)

-
در رفتار با نامحرم چه روشي داريد؟

-
خودتان در محل کار وخانواده ، با نامحرم چگونه رفتار مي کنيد؟

-
از همسرتان تو قع داريد چگونه رفتار کند؟



-
با کار کردن خانم ها موافقيد؟ چه نوع کاري؟ (مخصوص خانم ها)

-
دوست داريد در آينده شاغل باشيد؟ (مخصوص آقايان)

-
آيا همسرتان بايد براي هر کاري از شما اجازه بگيرد؟

-
اهل مطالعه هستيد يا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتي؟

-
آيا فيلم ديدن را دوست داريد؟ زيباترين فيلم هايي که تا کنون ديده ايد ،کدامند؟

-
رابطه تان با دنياي مجازي و اينترنت چگونه است؟

-
اگر اهل استفاده از اينترنت هستيد، بيشتر به سراغ چه موضوعات و سايت هايي مي رويد؟

-
با چت کردن چه ميانه اي داريد؟

-
تا به حال به چه کارهايي اشتغال داشتيد؟

-
از کاري که مي کنيد ،راضي هستيد؟

-
رابطه تان با همکارانتان چطور است؟

حتما راجع به خط مشي سياسي و اعتقادات خود صراحتا صحبت کنيد و از او سوالات کاملي بپرسيد چون ممکن است در آينده به مناسبت هاي مختلف ، اختلاف عقيده ي سياسي ديگر شرايط زندگي تان را تحت تاثير قرار دهد.
-
با جشن عروسي موافقيد؟ تا چه حد موافق خرج کردن براي مراسم هستيد؟

-
آيا در باره ي مهريه نظر خاصي داريد؟

-
رسم و رسوم خاصي هست که خانواده تان برايشان خيلي مهم باشد؟

-
چه نوع تفريحاتي را دوست داريد؟

-
بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد مي کنيد؟

-
دوست داريد همسرتان اهل معاشرت با دوستان باشد يا نه ؟

اين ها بخشي از اطلاعاتي است که ما از همسر آينده مان نياز داريم اما همه ي آن نيست. تحقيق ،مشاوره مي تواند بسيار موثر باشد. به خدا توکل کرده و سعي کنيد بهترين انتخاب را داشته باشيد زيرا هرچند دين ما در صورت اختلاف امکان جدايي را قرار داده است اما مشکلات پس از آن به قدري زياد است که بهرين راه پيشگيري از طلاق با انتخاب صحيح است.

خوش بخت و موفق باشيد.

موضوعات مرتبط: ازدواج
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 21 / 10 / 1395

Image result for ‫تو جلسه خواستگاری چی بگیم بهتره‬‎

تو جلسه خواستگاری چی بگیم بهتره

چی بگیم تو خواستگاری

قبل از تصمیم قطعی ، یك یا چند جلسه را حتماً جهت صحبت و گفتگو با طرف مقابلتان بگذارید ، این كار را حتماً انجام دهید، چون اطلاعات زیادی را به دست خواهید آورد و همچنین حرفها و نظرات خود را بیان خواهید كرد . اما در جلسة گفتگو از چه مسائلی صحبت می كنید ؟

جلسة گفتگو جای دل دادن و دل سپردن نیست ، بلكه جایی است كه بایستی« قول سدید» داشته باشید ، حتماً می پرسید قول سدید یعنی چه ؟قول سدید حداقل چهار ویژگی در كلام و كلمات دارد و یك ویژگی هم در لحن بیان دارد . شفافیت ، مستدل بودن ، و واقعیت داشتن از خصوصیات كلام و قاطعیت در لحن كلام ، عناصر تشكیل دهندة قول سدید هستند .

شفافیت :

كلمات گر چه هر كدام كاربردهای متفاوتی دارند، اما هر كدام بار معنایی و احساسی متفاوت از هم را در درون خود دارند، افراد ذهن خوان و قلب بین نیستند تا بدانند كه در درون ما چه می گذرد . ما در پشت پردة كلمات قرار داریم ، آنها كلمات را می بینند نه ما را و غالباً كلمات را تجزیه و تحلیل می كنند نه نیتهای درونی ما . بنابراین به هنگام گفتگو از هر گونه كلی گویی ، پراكنده گویی ، ابهام گویی اجتناب كنید .

مستدل بودن :
مطالبتان را با دلایل منطقی و محكمه پسند بیان كنید ، اگر آرزویی ، برنامه ای ، هدفی و خواسته ای را دارید دلایل خودتان را كاملاً بیان كنید ، مستدل و منطقی صحبت كردن دیگران را نیز به فكر فرو می برد تا بیشتر در مورد حرفهای شما فكر كنند ، اگر خواسته های منطقی دارید با منطق آنها را بیان كنید تا تصور نشود كه شما خیلی متوقع هستید.

واقعیت داشتن :

به هنگام گفتگو از واقعیتها بگوئید ، از آمال و آرزوها و توهمات بی اساس و خیالی دوری كنید،خیالبافی هایتان راکناربگذاریدو

ازمسائل ملموس درزندگی صحبت کنید، همان هایی كه وقتی می خواهید زندگی را شروع كنید، وجود آنها را بیشتر از تمامی خیال هایتان حس خواهید كرد .

اهمیت داشتن :

از مسائل مهم صحبت كنید ، از همة آنچه كه در یك زندگی اهمیت زیادی دارند صحبت به میان آورید ، وقت خود را صرف مسائل پوچ و بی اهمیت نكنید ، بچه گانه صحبت نكنید ، صحبت از اینكه چه رنگی را دوست دارید ، چه غذایی را دوست دارید بی اهمیت است . این حرفهای كودكانه را كنار بگذارید و به مسائلی بپردازید كه نشانة رشد فكری و روحی و بلوغ شما باشد.



قاطعیت :
اگر بحث تشكیل یك زندگی است ، پس لازم است كه قاطع باشید . هر گونه مسامحه ، سهل انگاری ممكن است فرجام ناخوشایندی را به همراه داشته باشد . اگر برای آینده خود برنامه هایی دارید لازم است همه آنها را به هنگام گفتگو به روشنی هر چه تمام بر زبان آورید. درباره تمامی مسائل وضعیت فكری و روحی ، وضعیت اقتصادی ، سبك زندگی ، برنامه های آینده ، اعتقادات و … بحث و تبادل نظر كنید ، نگذارید مسئله ای مبهم بماند ، اگر در مورد مسئله ای بحث كردید و به اختلاف رسیدید تا تكلیف آن را مشخص نكردید ، آن را رها نكنید . در هنگام صحبت ، خود را همانگونه كه هستید عرضه دارید و همین دقت را در مورد طرف مقابلتان به كار ببرید.

هنگام تنظیم قرار داد ازدواج ، همه در خواستهای قلبی خود را كه بالندگی و رشد و استقلال فردی را تضمین می نماید با طرف دیگر در میان بگذارید و در صورت توافق آن را امضاء نمائید ، باید خاطر نشان سازیم كه انتظارات و توقعات شما از ازدواج باید كاملاً منطقی و معقول باشد( 2).

آدم كم رو گرسنه از سر سفره بلند می شود .

یادتان باشد به هنگام انتخاب همسر حجب و حیای نامعقول را كنار بگذارید چرا كه باعث محرومیت و ایجاد دردسر در زندگی می شود ، به هنگام تصمیم گیری ، تنها خودتان تصمیم بگیرید و به خاطر دیگران خود را در آتش بیندازید .

پی نوشت
مجلة خانواده ، شماره 115 ، صفحه 25.

 

 

موضوعات مرتبط: ازدواج
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 20 / 10 / 1395

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

 

موضوعات مرتبط: امام خامنه ای امام عشق
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 20 / 10 / 1395

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****


 

****امام خامنه ای امام عشق****

به به ... حضرت آقا در طبیعت ****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****
****امام خامنه ای امام عشق****
****امام خامنه ای امام عشق****
****امام خامنه ای امام عشق****
موضوعات مرتبط: امام خامنه ای امام عشق
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 20 / 10 / 1395

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

 

افرادی هستند میگویند دشمن تراشی نکنید،حرف هایی نزنید که به آمریکایی ها بر بخورد.به فکر رفع کدورت ها و دشمنی های ظالمانه شیطان هستند.میخواهند روابط را دوستانه کنند.از آن موقعی که یادم می آید اینها بودند و هنوز هم هستند.
چقدر ساده لوحانه و ساده انگارانه مسائل را مینگرند،به قول حضرت آقا فکر کرده اند که میشود با صحبت این اختلافات را حل کرد و آنها را در رودربایستی گذاشت.آخر مگر میشود کینه کهنه را در رودربایستی گذاشت

****امام خامنه ای امام عشق****

****امام خامنه ای امام عشق****

 

موضوعات مرتبط: امام خامنه ای امام عشق
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 19 / 10 / 1395

 Image result for ‫بررسی مباحث خواستگاری و نامزدی‬‎


بررسی مباحث « خواستگاری » و « نامزدی » در حقوق مدنی ایران

هدف از این نوشتار آشنایی هر چه بیشتر دوستان سایت تبیان با مقررات ، قوانین و مفاهیم حقوقی و قانونی دو مبحث بسیار مهم و اساسی از نهاد ازدواج است.

امید كه این اطلاعات از شیوایی و بلاغت لازم و كافی بهره مند باشد وسبب افزایش آگاهی و دانش حقوقی عموم ایرانیان عزیز گردد.

به نظر استاد مطهری : « اینكه در قانون خلقت ، مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده است ، بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران كننده ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترك آنهاست. این نوعی امتیاز طبیعی است كه به زن داده شده و نوعی تكلیف طبیعی است كه به دوش مرد گذاشته شده است. قوانینی كه بشر وضع می كند و به عبارت دیگر تدابیر قانونی كه به كار می برد، باید این امتیاز را برای زن واین تكلیف را برای مرد حفظ كند. قوانین مبنی بر یكسان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستاری ، بر زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست و تعادل را به ظاهر به نفع مرد و در واقع به زیان هر دو به هم می زند. »

از این عبارات ، به خوبی مفهوم و فلسفه موضوع « ضرورت خواستگاری مرد از زن » و نه « خواستگاری زن از مرد » به دست می آید.

به عبارت دیگر ، این خصوصیات ذاتی و فطری نهاده شده در وجود نوع زن ومرد می باشد كهلزوم خواستگاری مردها از زن ها را ایجاب می نماید.

خواستگار به كسی می گویند كه مایل به ازدواج با زنی است . پسوند « گار » دلالت بر صفت خواستن دارد ، مانند « پروردگار » كه دلالت بر صفت پرورنده دارد. بنا به روایاتی از حضرت رسول اكرم صلی الله علیه وآله و سلم ، اگر كسی زنی را برای مال یا جمال او بگیرد، خیری نخواهد دید بلكه باید صفات زن ازجهت نجابت و عفت مورد توجه واقع شود و نیز زن جمیلی كه فاقد نسب نجیبی است نباید مورد توجه قرار گیرد.
این روایات ،خصوصیات زنی را كه خواستگاری از او مطلوب است تشریح و تبیین می نماید. پس روشن شد كه خواستگاری عبارت است از : « پیشنهاد زناشویی از طرف مرد نسبت به زنی كه بتواند با او ازدواج نماید. »

اما در صورت خواستگاری مردی از زنی به قصد ازدواج بعدی مرد با آن زن ، و موافقت زن با این موضوع ، عرفاً قرارداد نامزدی تحقق یافته است.

به عبارت دیگر ، از نظر عرف ، نامزدی این است كه پسر و دختر ضمن اعلام آمادگی خود برای ایجاد خانواده ، متعهد می شوند كه همسر یكدیگر شوند. این عرف و اخلاق است كه دو نامزد را مكلف می داند نسبت به پیمان خود استوار بمانند و به دست كردن حلقه نامزدی ، تنها اعلام ساده تصمیم بر ازدواج نیست بلكه نشانه اراده جدی بر حفظ چنین تصمیمی است. نكته مهم اینكه در این باره هیچگاه سندی تنظیم نمی شود.

اما خواستگاری از هر زنی قانونی نمی باشد بلكه مطابق با ماده 1034 قانون مدنی : « هر زنی را كه خالی از موانع نكاح باشد می توان خواستگاری نمود. »

سوال این است كهعبارت « خالی از موانع نكاح » یعنی چه ؟

بعضی از زنها برای خواستگاری و بالتبع نامزدی و بعد هم ازدواج ، مانع دارند. چرا كه قانون بنا به دلایل منطقی و معقول ، خواستگاری از این دسته زنان را ممنوع اعلام كرده است كه از جمله می توان به زنی كه در عده طلاق مرد دیگری است ، اشاره نمود. همانطور كه می دانید زنان بعد از طلاق از شوهر خود باید مدتی را به عنوان عده طلاق نگه دارند و طی این مدت از ازدواج با مرد دیگری بپرهیزند؛ بنابراین خواستگاری یك مرد از زنی كه در عده طلاق است صحیح و قانونی نمی باشد. همینطور است اگر مردی با زنی شوهردار قرار بگذارد كه بعد از جدایی زن از همسرش ، نكاح كنند.

نكات بسیار مهم دیگر كه قابل طرح و بررسی می باشداین است كه آیا نامزدی یا وعده نكاح ایجاد رابطه زناشویی می كند؟ آیا نامزدی یا وعده نكاح الزام آور است ؟

درپاسخ به سوال اول باید گفت: مبحث نامزدی یا وعده نكاح در عقد ازدواج ، همانند موضوع وعده قرارداد یا پیش قرارداد یا قولنامه در سایر قراردادها می باشد. در حقوق ایران تعهد دو نامزد به انعقاد عقد ازدواج در آینده ، نتیجه عقد اصلی یعنی عقد ازدواج را نمی دهد و در عرف حقوقی كشور ما تعهد بر انجام هر قرارداد از جمله قرارداد نامزدی ، متمایز از خود آن قرارداد می باشد . مهمترین نتیجه ای كه از این موضوع به دست می آید این است كه قرارداد نامزدی ، نامزدها را زن و شوهر نكرده و به همسری هم در نمی آورد، بنابراین رابطه جنسی آنها طی این مدت نامشروع و غیر قانونی است.

اما در بررسیسوال دوم باید گفت : منظور از این سوال اینست كه آیا قرارداد نامزدی كه توافقی است فیمابین زن و مرد درباره همسری آینده خود ، آنان را به عقد ازدواح پایبند و متعهد می كند؟ و آیا این امكان وجود دارد كه در صورت امتناع یكی از نامزدها برای انعقادعقد ازدواج ، نامزد دیگر از طریق دادگاه ، نامزد ممتنع را مجبور به ازدواج نماید؟ طبیعی است كه پاسخ به این سوالات ، از دو فرض خارج نیست:

اول – مطابق با ماده 10 قانون مدنی ایران قراردادهای خصوصی افراد ، اگر مخالف صریح قانون و نظم عمومی و اخلاق حسنه نباشد، نافذ است و چون قانون قرارداد نامزدی را باطل ندانسته است و اجرای مفاد این قرارداد با اخلاق حسنه و نظم عمومی اجتماع نیز منافات ندارد ، بنابراین می توان از طریق دادگاه نامزد خودداری كننده از عقد ازدواج را وادار به انعقاد این عقد نمود.

دوم – نامزدی یا وعده ازدواج ، قراردادی مربوط به انعقاد عقد نكاح در آینده است و نه خود عقد نكاح و بدین دلیل كه تا آخرین لحظات نیز زن و مرد در گرفتن تصمیم آزاد و مختار باشند ، تعهد آن دو به ازدواج با هم ارزش عقد اصلی ( عقد ازدواج ) را نداشته و از نظر قانون الزامی برای آنان ایجاد نمی كند. بنابراین همانطور كه جناب آقای دكتر كاتوزیان ، استاد ممتاز حقوق ایران عنوان فرموده اند : « نه فقط اعلام نامزدی ساده هیچ الزامی [ از نظر قانون ] برای نامزدها به بار نمی آورد، [ بلكه ] تعهد صریح آنان به ازدواج نیز الزام آور نیست.
اصل حاكمیت اراده در باب نكاح ، به خاطر حفظ سلامت خانواده و تامین آزادی كامل نامزدها ، اجرا نمی شود و ماده 10 قانون مدنی نمی تواند مستند الزام متعهد قرار گیرد. »

گفته شد كه نامزدی ، قراردادی جایز است و هر یك از نامزدها می تواند آن را برهم زند و طرف دیگر نمی تواند از جهت صرف خودداری نامزد ممتنع از ازدواج ، مطالبه خسارات نماید ؛ با این حال هر گاه یكی از نامزدها ، بدون دلیل موجهی ، قرارداد نامزدی را بر هم بزند باید خسارات ناشی از عملكرد بدون دلیل و مقصرانه خود را جبران نماید زیرا هر چند او به موجب قانون حق برهم زدن قرارداد نامزدی را داشته است لكن نباید از این حق قانونی خود سوء استفاده نموده و با تقصیر آن را به ضرر طرف دیگر بهره برداری نماید.

چرا كه به موجب اصل چهل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : « هیچكس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. »

طبیعی است كه مطابق با قواعد عمومی حقوق ایران كسی كه مدعی است در اثر بر هم خوردن قرارداد نامزدی ، ضرر و زیانی به او وارد شده ، باید تقصیر نامزد دیگر را اثبات نموده و بعد از اثبات تقصیر ، می تواند مطالبه خسارات وارده به خود را نماید.

به تعبیر استاد فرزانه حقوق ایران : « داوری عرف در این زمینه نقش اساسی دارد. » بدین معنا كه تنها هزینه هایی كه در حدود متعارف انجام شده و برای برگزاری چنین مراسمی ضروری می باشد ، قابل مطالبه است و نه هزینه هایی كه بدون مبنا و منشاء عرفی و یا ضرورت اجتماعی انجام شده باشد. »

در خصوصخسارات و زیان های معنوی كه از برهم زدن قرارداد نامزدی به یكی از نامزدها وارد می شود نیز باید گفت :

بدیهی است مطابق با مقررات قانون مسئولیت مدنی و در صورت اثبات ورود خسارات ناشی از برهم خوردن قرارداد نامزدی ، امكان مطالبه خسارات معنوی و روحی نیز وجود دارد لكن به صورت معمول روحیه قضات محترم دادگاه های دادگستری با خسارات معنوی و امكان اخذ این خسارات عجین نبوده و كمتر اتفاق می افتد كه در بررسی و اظهار نظر نسبت به چنین پرونده هایی ، آرائی مبنی بر پرداخت مبالغی وجه نقد به عنوان جبران خسارات معنوی صادر گردد.

با این وجود شخصی كه حقی دارد ، باید به طور راسخ و مصمم و با استفاده از دانش حقوقی و اطلاعات قانونی نسبت به احقاق حق خود و پیگیری های آن وجهه همت گمارد تا بلكه عدالت را دست یافتنی ببیند. به این امید .
منابع و ماخذ :

1-
كاتوزیان ، دكتر ناصر ، دوره مقدماتی حقوق مدنی ( حقوق خانواده ) ؛ انتشارات دادگستر ، تهران ، چاپ اول ، پائیز سال 79

2-
مرحوم امامی ، دكتر سید حسن ، حقوق مدنی ، انتشارات كتابفروشی اسلامیه ؛ تهران ، چاپ سیزدهم ، شهریور سال 75 ، جلد چهارم .

3-
مرحوم حائری ( شاهباغ ) ، سید علی ، شرح قانون مدنی ؛ انتشارات گنج دانش ، تهران ، چاپ اول با ویرایش جدید ، 1376 ، جلد دوم.

4-
استاد شهید مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ؛ انتشارات صدرا ، تهران ، چاپ بیست و هفتم، تیرماه سال 78


كارشناس بخش حقوقی سایت تیبان

 

HiStats

موضوعات مرتبط: ازدواج
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 19 / 10 / 1395

Image result for ‫نکات مهم در جلسه خواستگاری‬‎


معیارهای انتخاب همسر ( قسمت دوم )

در قسمت قبل به مطلب همسر ایده ال من پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم ...
پس از مطرح کردن معیارهای انتخاب همسر ، سؤالی که در ذهن همه افراد مطرح می شود این است که چگونه می توان قبل از ازدواج به خصوصیات روحی و روانی همسر پی برد؟ و آیا می شود با رعایت موازین شرعی و عرفی، شخصی را قبل از ازدواج شناخت؟

خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.

جواب این سؤال تا حدودی مثبت است به شرطی که عاقلانه با موضوع برخورد شود. به پسران جوان توصیه می کنیم، دقت کنید شخصی را که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی، یعنی مجموعه حرکات، رفتارها، آدابِ معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوان هست یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت تحقیقات جزیی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید به خواستگاری بروید.

دختر خانم های جوان باید ابتدا تحقیقات جزیی در مورد خواستگارشان به عمل آورند اگر در کلیات مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی، موقعیت شغلی و تحصیلی، فرد مورد نظرشان با آنها همخوان است، اجازه دهند خواستگار به خانه آنها بیاید.

تاریخچه خواستگاری به قبل از میلاد مسیح برمی گردد. خواستگاری از طرف مردان انجام می شده. به عبارت دیگر مرد به خواستگاری زن می رود، و این امر به خاطر تفاوت های روان شناختی زن و مرد است، خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.

زمانی که به خواستگاری می روید و یا از شما خواستگاری می شود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف ، ذهنیت های بدی را رقم می زنند.

هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.

موضوعات مرتبط: ازدواج
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 19 / 10 / 1395

Image result for ‫نکات مهم در جلسه خواستگاری‬‎

چگونگی آغاز گفتگوی جلسه خواستگاري

قبل از پيش قدم شدن براي ازدواج بايد نکاتي را راجع به همسر آينده تان بدانيد اما از چه طريق؟

شناسايي خانواده و بستگان او
اصالت و شرافت خانوادگي يعني سابقه ايمان و دينداري، اخلاق و حسن شهرت خانواده در بين افراد جامعه بالاخص اهل ايمان از اهميت بالايي برخوردار است البته براي آشنايي بيشتر و شناسايي عميق‏تر، مي‏توانيد قبل از خواستگاري رسمي، با پدر و مادر دختر يا پسر، با برادر و خواهرش و دايي و عمويش گفتگو کنيد که اميرالمومنين عليه‏السلام مي‏فرمايد:
«
گفتگو کنيد تا شناخته شويد، زيرا آدمي در زير زبانش پنهان است
و نيز مي‏فرمايد: «هيچ‏کس چيزي را در قلب خود نهان نکرد مگر اينکه در گستره‏ي چهره‏اش و لغزش‏هاي گفتارش آشکار گردد

بر اين اساس با هوشمندي و دقت مي‏توانيد ميزان شايستگي‏ها و زمينه قبول آنان را بسنجيد و در يابيد. البته بهتر است که اين گفتگوها، غير مستقيم و حتي المقدور نا محسوس باشد و خوب است که خلاصه‏ي گفتگو را براي جمع بندي‏نهايي و رايزني يادداشت کنيد.

گفتگو با دوستان و معاشران
دوستان و آشنايان نزديک خانواده او و مخصوصاً برخي دوستان صميمي فرد مورد نظر را شخصا و يا به وسيله اعضاي خانواده خود ببينيد و با آنان گفتگو کنيد و از آنان محترمانه پرس‏وجو نماييد. با شنيدن گفتار و آشنايي با رفتار و اخلاق دوستان و معاشران تا حدودي مي‏توان به روش و منش فرد مورد نظر و خانواده او پي برد، زيرا انسان‏ها معمولاً با کساني دوست مي‏شوند که همانند آنان باشند.
گفتگو با اساتيد و معلمان
با برخي از اساتيد و معلمان فرد مورد نظر نيز مي‏توانيد گفتگو کنيد از آنان تحقيق و پرسش کنيد و بنگريد که آنان از صفات بايسته و شايسته‏اي او چه مي‏‏گويند.

ديدار و گفتگو با شخص او
در مراحل پاياني با خود فرد نيز به گفتگو بنشينيد تا به زواياي پنهان شخصيت فرد پي ببريد. خوب است که در اين ديدار، ديدگاه کلي خود از زندگي و برخي از انتظارات مهم و اساسي را براي يکديگر بگوييد و بشنويد و جمال ظاهر و باطن او را ببينيد و بپسنديد.
نکاتي را که هنگام گفتگو بايد در نظر داشت عبارتند از:
گفتگو نبايد حالت بازجويي داشته باشد

به پاسخ‏ها و برخوردها نبايد حساسيت نشان داد يا زود قضاوت کرد.
سعي شود نکات مثبت و منفي فرد مورد نظر را پس از جلسه يادداشت نمود تا در مرحله تصميم‏گيري مورد ارزيابي قرار گيرد. بايد توجه داشت که خوبي‏ها هيچ‏گاه در يک فرد جمع نمي‏شود بايد فرد مورد نظر را در مجموع مورد ارزيابي قرار داد.
لازم است در جريان انتخاب در تمام مراحل بررسي، تحقيق و شناسايي از کمک، راهنمايي و مشورت پدر و مادر و برخي از اقوام فهميده و دلسوز خود بهره‏مند شويد چرا که اينان به علت علاقه خويشاوندي مي‏توانند از آغاز تا پايان به خوبي يار و ياور و راهنماي فرزند خويش باشند.



اهميت و ضرورت گفتگو

ديدار و گفتگوي دو جوان- دختر و پسر- که مي‏خواهند مقدمه‏ي ازدواج را پايه ريزي کنند. نه تنها گناه محسوب نمي‏شود بلکه در تداوم زندگي آنها بسيار موثر مي‏باشد.

آنها در اين گفتگو خواسته‏هاي مادي و معنوي خود را به يکديگر مي‏گويند و در حقيقت همديگر را در مسئوليت خطير زندگي مشترک سنجيده و مي‏فهمند که آيا مي‏توانند شريک زندگي هم باشند يا نه؟
ترديدي نيست که توافق اخلاقي زن و شوهر رکن اساسي سعادت و سلامت زندگي آنهاست. پس دختر و پسر با مذاکره و گفتگوي حضوري مي‏توانند با خصوصيات اخلاقي و روحيات يکديگر قبل از انتخاب آشنا شوند.

در گذشته ازدواج‏هاي سنتي براساس صلاحديد بزرگان فاميل صورت مي‏گرفت ولي امروزه به علت تغييرات اجتماعي (بالا رفتن سطح تحصيلات جوانان، تفاوت‏هاي فکري، رشد فرهنگي و امثال آنها) شکل سنتي ازدواج ديگر زياد مرسوم نيست.

کوچه شروع يک زندگي مي‏تواند از طريق خواستگاري باشد. ولي لازم است که جوانان پس از خواستگاري سنتي و آشنايي با يکديگر، حداقل از نقطه نظرها، عقايد و تفکرات يکديگر با خبر شوند.

نشست و برخاست، گفتگو و تامل در رفتار و کردار يکديگر، جوانان را قادر مي‏سازد که در صورت عدم تفاهم، از ادامه گفتگو، پيش از آنکه عوامل عاطفي به وجود آيد، جلوگيري نمايند.

گفتگو اگر به شيوه‏ي درست صورت بگيرد، مي‏تواند در استحکام کانون زندگي آينده نقش بسزايي داشته باشد، بدين معني که با هماهنگي خانواده و در حضور آنها باشد و رعايت موازين شرعي بشود. براي اينکه اگر ازدواج صورت نگرفت. پيامدهاي اجتماعي ناگوار به دنبال نداشته باشد.

در مقاله ي بعد با ادامه ي بحث گفتگوي خواستگاري را چگونه آغاز کنيم ، با ما همراه باشيد.

منبع : ماهنامه ي عطر سيب

 

موضوعات مرتبط: ازدواج
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 18 / 10 / 1395

پیراهن متبرک

35657186997932851216.jpeg

از منظر حضرت رضا(ع) نه تنها نماز و نمازگزاران ارزشمند هستند بلکه لباسهائی هم که با آن نماز خوانده می‏شود امتیاز ویژه‏ای دارد. اسماعیل بن علی برادر دعبل خزاعی می‏گوید: آن حضرت به برادر دعبل پیراهنی را هدیه داده و فرمود: دعبل! این پیراهن را قدر بدان و خوب محافظت کن! که من در آن هزار شب و هر شبی هزار رکعت نماز خوانده‏ام و در آن هزار ختم قرآن به جای آورده‏ام. احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت فیه القرآن الف ختمة.(1)

1. بحارالانوار، ج 79، ص 309.

 

موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: پیراهن متبرک
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 18 / 10 / 1395


امام رضا(ع) در مورد علل نماز جماعت فرمود: خداوند متعال نماز جماعت را قرار داده است که شعائر اسلامی و معارف الهی همانند اخلاص، توحید، ارزشهای اسلامی، عبادت و نیایش برای خدا آشکار و ظاهر و مشهور شود زیرا در اظهار این اعمال و علنی بودن آن حجت خداوند بر مردم شرق و غرب عالم تمام می‏شود.

همچنین مسلمانان دوچهره و منافق و کسانی که نماز را سبک می‏شمارند مشخص شوند و وادار به انجام دستورات الهی باشند. همچنین گواهی افراد نسبت به عدالت و صلاح همدیگر جائز باشد. افزون بر این نماز جماعت نیکوکاری و ترویج فضیلت‏ها را به همراه دارد و خیلی‏ها را از گناه و فساد باز می‏دارد.(1)

1. وسائل الشیعه (20 جلدی)، ج 5، ص 372.

 

موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: فلسفه نماز جماعت
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 18 / 10 / 1395

 

امام رضا(ع) در مورد آداب نماز فرمود: اگر برای نماز ایستادی تلاش کن با حالت کسالت و خواب آلودگی و سستی و تنبلی نباشد. بلکه با آرامش و وقار نماز را بجای آور و بر تو باد که در نماز خاشع و خاضع باشی و برای خدا تواضع کنی و خشوع و خوف را برخود هموار سازی در آن حال که بین بیم و امید ایستاده‏ای و پیوسته با طمأنینه و نگران باشی. همانند بنده گریخته و گنهکار که در محضر مولایش ایستاده و در پیشگاه خدای عالمیان بایست. پاهای خود را کنار هم بگذار و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ توجه نکن! و چنان باش که گوئی خدا را می‏بینی، که اگر تو او را نمی‏بینی او تو را می‏بیند.(1)

1. فقه الرضا(ع)، ص 101.

 

موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: آداب نماز
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 17 / 10 / 1395


زندگی زناشویی موفق

یک زن باهوش از همسرش نمی خواد که علایقش رو کنار بزاره

 

خانم ها در زندگی زناشویی شان ممکن است یک سری درخواست ها و انتظاراتی از همسرشان داشته باشند که می تواند زندگی تان را تحت تاثیر قرار دهد. با ما همراه شوید تا بدانید چه انتظاراتی را نباید از همسرتان داشته باشید.

 

خیلی از خانم ها فکر می کنن که مردها بهشون بدهکارن و همین دیدگاه باعث به هم خوردن رابطه، اعتماد و احترام متقابل میشه. بیشتر خانم ها وقتی متوجه این موضوع میشن که دیگه خیلی دیر شده. در این مقاله تصمیم داریم بینش شما رو تا جایی که ممکنه در این مورد بالا ببره به همین دلیل این مطلب رو در سایت درج کرده است.

  

یک زن باهوش متکی به خودشه و از دیگران انتظار نداره که مراقبش باشن

موضوع بحث ما بچه ها نیستن بلکه خود شما هستید. گاهی اوقات زن ها وقتی ازدواج می کنن باورشون اینه که اون مرد باید غذا و لباس و تمام سرگرمی هاشون رو تامین کنه. در حالی که زن و مرد مجبور نیستن که مواظب همدیگه باشن. اون ها فقط در قبال بچه هاشون این وظیفه و اجبار رو دارن.

 

یک زن باهوش از همسرش نمی خواد که علایقش رو کنار بزاره

هیچ وقت از یک مرد نخواید که کار یا سرگرمی شو کنار بزاره تا وقت زیادی رو با شما بگذرونه. یک زن باهوش میدونه که چنین تقاضایی باعث ناراحتی مرد میشه زیرا زندگی او مثل آدمهای دیگه از ترکیب عناصر کوچکتری ساخته شده. این درخواست شما فراتر از عشقش به شماست

 

یک زن باهوش همسرش رو مجبور نمی کنه که خانواده و دوستانش رو ترک کنه

گاهی اوقات شما نمی تونید یکی از دوستان یا خویشاوندان همسرتون رو تحمل کنید. اما این به این معنی نیست که همسر شما مجبور باشه اون دوست یا خویشاوند رو به خاطر شما ترک کنه. حتی اگه اون شخص تاثیر منفی روی همسرتون داشته باشه باز هم شما این اجازه رو ندارید. او درست مثل شما برای دوستانی که سال هاست باهاشون ارتباط داره ارزش قائله و همینطور برای خانواده و فامیل. این افراد براش مهم هستن حتی اگه باهاشون درگیری داشته باشه.

 

مشکلات زندگی زناشویی

یک زن باهوش همسرش رو مجبور نمیکنه که آدم متفاوتی بشه

 

 

یک زن باهوش علایقش رو با همسرش به اشتراک نمیزاره

همسرتون از رقص متنفره ولی شما عاشق رقص سالسا با اون هستید. بدون شک او از رقصیدن امتناع میکنه و شما هم نمیتونید اونو مجبور به این کار کنید. تصور کنید اگه همسرتون از شما کاری که دوست ندارید بخواد عکس العملتون چی میتونه باشه؟ این امکان وجود داره که زن و شوهر علایق مشترک نداشته باشن و این از عشق و احترام متقابل شما کم نمیکنه.

  

یک زن باهوش همسرش رو مجبور نمیکنه که آدم متفاوتی بشه

زنی که ارزش واقعی یک رابطه رو میدونه از همسرش نمیخواد که تغییر کنه چون میدونه عاشق مردی شده که تنها در صورتی که خودش بخواد تغییر میکنه. مردها ارزش زنی رو میدونن که اون هارو همونطور که هستن پذیرفته.

  

یک زن باهوش از همسرش نمی خواد که زن های دیگه رو نادیده بگیره

وقتش رسیده که واقعیت ها رو ببینیم. مردها نمی تونن زن های زیبا رو نادیده بگیرن. چنین درخواستی در تناقض با طبیعت اونهاست. (البته منظور این نیست که اون ها حق دارن به هر زن زیبایی که می بینن نزدیک بشن) معمولا زن ها به انسان های جذاب و مجرد اطرافشون حساس میشن. هیچوقت نمیشه از اون ها دوری کرد و این واقعیتیه که باید پذیرفت.

 

یک زن باهوش به همسرش اعتماد میکنه

هیچ زن باهوشی برای عشق و علاقه و عدم خیانت همسرش مدرک نمی خواد. وقتی رابطه بر اساس اعتماد پایه گذاری بشه زن گوشی همسرش رو چک نمیکنه و به ایمیل هاش دزدکی سر نمیزنه. این رفتارها توهین آمیزه و کسی اجازه این کارها را نباید به خودش بده.

برای این که مطمئن بشید در رابطه شما صلح و آرامش وجود داره باید سازش و توافق داشته باشید. گاهی اوقات نیازه که هر دو طرف از رقابت و مبارزه با دیگری دست بردارن. احترام، گرما، مهربانی و صبر… این ها چیزهایی هستند که باید در سطح بالایی بین دو طرف وجود داشته باشه.

 

منبع : bedunim.ir

 

 

موضوعات مرتبط: ناگفته های زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 17 / 10 / 1395


عشق بازی با همسر

نشانه های یک همسر بد

 

در زندگی زناشویی برخی از همسران ممکن است موجب آزار و اذیت طرف مقابل شان شوند و این هم سبب ایجاد اختلال در روابط زناشویی می شود. با ما همراه شوید تا نشانه های یک همسر بد را بدانید.

 

برخی افراد (زن یا مرد) ویژگی هایی دارند که به عنوان یک همسر، طرف مقابل را آزار می دهند. روانشناسان به این دسته از افراد همسران سمی می گویند. زن و شوهر سمی در عین داشتن علاقه، به دلیل ویژگی های اخلاقی نامناسب خود را به یک همسر بد و غیرقابل تحمل تبدیل می سازند. اگر شما هم رفتارهایی را که در ادامه مطرح می شود، دارید، سعی کنید به زودی از طریق مشاوره و تمرین، از این رفتارها دوری کنید.

  

شما دوست دارید با همسرتان طوری رفتار کنید که زندگی آرام و پرمحبتی داشته باشید یا تمام تلاشتان را می کنید تا همسرتان شیفته شما شود، اما نمی دانید چرا همه چیز برعکس می شود به حدی که همسرتان شما را فردی به اصطلاح سمی می خواند و از زندگی کردن با شما رضایت ندارد. فکر می کنید چرا این اتفاق می افتد و آخر کار به اینجا ختم می شود؟ پاسخ آن یک جمله است «همه چیز ریشه در رفتار شما دارد». به نظر پیچیده می رسد اما دقیق تر که بشویم جزئیات اشتباهات رفتاری را خواهید شناخت که شما را ناخواسته به یک همسر بد و غیرقابل تحمل تبدیل می سازد.

  

نشانه های همسر بد بودن

 

هرگز اشتباه خود را نمی پذیرید 

اگر متوجه این شده اید که مدام در حال آوردن دلیل و توجیه برای کارهایتان هستید پس بدانید رفتار شما ایراد دارد. واقع بین باشید و در تنهایی خود به رفتار یا اشتباهی که انجام داده اید بیشتر فکر کنید مسلما به نقطه ضعف هایی پی خواهید برد یا بهتر بگوییم شجاعت پذیرفتن اشتباهاتتان را خواهید یافت.

  

مدام تکرار می کنید «منظورم این نبود» 

اگر در میان مکالمه های خود با همسرتان حرف هایی می زنید و بعد از مدت کوتاهی، ادعا می کنید که منظور شما آنچه که همسرتان برداشت کرده است نبوده، پس در اینجا دو مورد از اشتباهات رفتاری شما پدیدار می شود. اول این که هنگام بحث یا صحبت حریم همسرتان را رعایت نکرده اید و احیانا توهینی رخ داده است که این به هیچ وجه پذیرفتنی و مورد قبول نیست و دوم این که شخصی هستید که بدون فکر سخن می گویید. توجه داشته باشید چنین افرادی احساس آرامش را از همسرشان می گیرند و نبود آن ها شرایط روحی بهتری برای شریک زندگی شان فراهم خواهد کرد! بهتر است برای تجربه یک مکالمه سالم، خط قرمزهایی را در ذهن خود تعیین کنید تا با گذر از آن ها به یک فرد آزاردهنده تبدیل نشوید.

 

نشانه های همسر بد بودن

برخی افراد ویژگی هایی دارند که به عنوان یک همسر، طرف مقابل را آزار می دهند

 

حق همسرتان را نادیده می گیرید 

رفتار رایج دیگری که اصولا این دسته از افراد در زندگی مشترک به واسطه آن، موجب اختلاف و نارضایتی می شوند، نادیده گرفتن حق همسرشان است. این رفتار بیشتر از آنچه که تصور کنید، مخرب است و در ذهن همسرتان شما را به شکل ناباورانه ای غیرقابل تحمل خواهد ساخت؛ زیرا در این شرایط همسر شما به این باور می رسد که نظر، ایده و حتی وجود او، هیچ اهمیتی برای شما ندارد. بهترین روش برای جلوگیری از این اختلاف و ناراحتی، اهمیت دادن به حق همسرتان در تمام جوانب زندگی است؛ برای مثال درباره بعضی تصمیمات تان از او نظر بخواهید و بعد از مشورت، به نظرش احترام بگذارید.

  

بیش از حد به همسرتان وابسته هستید 

بله، درست متوجه شدید! منظور از این وابستگی همان است که یک طرف در زندگی مشترک می گوید که اگر روزی همسرش او را ترک کند نابود می شود. این جمله اصلا منطقی نیست و این شدت وابستگی به طرف مقابل او را دچار احساس محدودیت می سازد. همسران این دسته از افراد نمی توانند آزادی فکری را تجربه کنند؛ زیرا وابستگی بیش از حد نگرانی و حساسیت هایی را برایشان ایجاد خواهدکرد. سعی کنید خودتان را در زندگی به عنوان یک فرد مستقل به همسرتان ثابت کنید تا بتواند به شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد تکیه کند.

  

عمدا شریک زندگی تان را آزار می دهید 

متاسفانه برخی افراد، بی دلیل یا با کوچک ترین بهانه طرف مقابل در زندگی مشترک شان را از لحاظ جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می دهند. دلایل مختلفی پشت این ماجرای تلخ نهفته است که در همه حال ترک این عادت غلط بهترین روش برای حفظ رابطه و آرامش در زندگی است. با خود تمرین کنید در مواقع حساس با یک جمله یا رفتاری همراه با سکوت اعتراضتان را به همسرتان نشان دهید به جای آن که اینقدر تنش ایجاد کنید و مطمئن باشید که این روش صد در صد موثر خواهد بود در حالی که جنگ و جدال هیچ تاثیر مثبتی نخواهد داشت. با این رفتارها چه کنیم یا بهتر بگوییم، چه کنیم همسرمان از زندگی در کنار ما لذت ببرد؟ پاسخ بسیار ساده است و آن هم ترک این عادات نادرست و ناپسند در زندگی مشترک و حتی زندگی اجتماعی شماست.

 

منبع : خانه بخت

 

 

موضوعات مرتبط: ناگفته های زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 17 / 10 / 1395


 

پارانویا همان بیماری ای است که خیلی ها از آن با نام بدبینی و سوءظن یاد می کنند


فرد شکاک همواره خود را در معرض خطر می بیند. از نظر او «همه از پشت خنجر می زنند»! او به زمین و زمان بدبین است و با شمشیر تهمت زندگی را از پا در می آورد و وقتی همسر به این بیماری مبتلا باشد،شک فاصله عاطفی را هر روز بیشتر می کند.

 

این افراد دائم مانند خانم مارپل دنبال قاتل یا قاتلین می گردند و ذره بینی به اندازه کره زمین در دست گرفته اند تا موارد مشکوک را کشف کنند، پرده از خیانت و بی وفایی این و آن بردارند و به هر کسی که دست شان می رسد، تهمت بزنند.

 

هر حرکتی از سوی شما، یک مدرک خیانت می سازد و همسرتان همچنان به دنبال سرنخی است تا شما را متهم کند و به زمین و زمان اعتماد ندارد، در هر حرف ساده ای دنبال سرزنش و توهین می گردند، و دنبال تلافی کردن است، زندگی آزاردهنده می شود. در این میان شما مطمئن هستید که همسر شما دچار بیماری بدبینی و سوء ظن است.

 

متاسفانه در حال حاضر بسیاری از افراد زندگی مشترک خود را به دلیل ابتلای یکی از زوجین به پارانویا از دست می دهند و مجبور به جدایی می شوند. البته باید دقت کرد که هر نوع بدبینی و بدگمانی پارانویا نیست و نباید هرگونه شک و گمان و سوءظن را با پارانویا یکی دانست.

 

موضوعات مرتبط: ناگفته های زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 16 / 10 / 1395


جوانان از منظر معصومین عليهم السلام
جوانان از منظر معصومین عليهم السلام

 

نويسنده:محمد جواد مروجى طبسى

رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم): اوصيكم بالشبان خيرا فانهم ارق افئده ان الله بعثنى بشيرا ونذيرا فحالفنى الشبان و خالفنى الشيوخ ثم قرا «فطال عليهم الامد فقست‌قلوبهم‌». (1)
به شما درباره جوانان به نيكى سفارش مى‌كنم كه آن‌ها دلى رقيق تر وقلبى‌فضيلت پذيرتر دارند. خداوند مرا به پيامبرى برانگيخت تا مردم را به رحمت‌الهى‌بشارت دهم و از عذابش بترسانم جوانان سخنانم را پذيرفتند و با من پيمان‌محبت‌بستند ولى پيران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند.سپس‌به اين آيه اشاره فرمود كه دوره‌اى طولانى بر آن‌ها گذشت و دلهايشان زنگ قساوت‌گرفت.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم): « الشاب الجواد الزاهد هو احب الى الله من الشيخ البخيل‌العابد». (2)
جوان بخشنده زاهد نزد خداوند محبوب‌تر از پيرمرد عابدى است كه بخل بورزد.
امام على(علیه السلام): «اهجروا الشهوات فانها تقودكم الى ركوب الذنوب والتهجم على‌السيئات‌». (3)
از تمايلات ناروا اعراض كنيد (شهوات نفسانى را ترك گوييد) كه شما را به وادى‌گناهكارى مى‌كشاند و غافلگيرانه شما را در آغوش سيئات مى‌افكند.
امام على(علیه السلام):(لاتقسروا اولادكم على آدابكم فانهم مخلوقون لزمان غير زمانكم). (4)
آداب و رسوم زمان خودتان را با زور به فرزندان خويش تحميل نكنيد، زيرا آنان‌براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده‌اند.
امام على(علیه السلام): «لاتترك الاجتهاد فى اصلاح نفسك فانه لايعينك عليها الا الجد». (5)
هرگز از مجاهده و كوشش در اصلاح خويش باز نايست زيرا چيزى جز سعى و كوشش تو رادر اين كار يارى نخواهد كرد.
امام على(علیه السلام): «اياك و صحبه من الهاك و اغراك فانه يخذلك و يوبقك‌». (6)
بپرهيز از رفاقت‌با كسى كه اغفالت مى‌كند و فريبت مى‌دهد كه سرانجام مايه خوارى‌و هلاكت‌خواهد بود.
امام على(علیه السلام): «اقمعوا هذه النفوس فانها طلقه ان تطيعوها تنزع بكم‌الى شر غايه‌». (7)
اين نفوس سركش را مقهور كنيد كه خودسر و بى‌قيدند. اگر خواسته‌هاى آن‌هارا پيروى نماييد سرانجام شما را در بدترين پرتگاه مى‌افكنند.
امام على(علیه السلام): «غلبه الشهوه تبطل العصمه و تورد الهلك‌». (8)
غلبه و فرمانروايى شهوت، مصونيت اخلاقى را از بين مى‌برد و آدمى را به وادى‌هلاكت مى‌رساند.
امام على(علیه السلام): «اولى الاشياء ان يتعلمها الاحداث الاشياء التى اذا صاروا رجالااحتاجوا اليها». (9)
بهترين چيزى كه شايسته است جوانان ياد گيرند چيزهايى است كه در بزرگسالى موردنيازشان است.
امام صادق(علیه السلام): «يا معشر الاحداث اتقوا الله و لاتسالوا الروساء، دعوهم حتى‌يصيروا اذنابا». (10)
ابان بن تغلب گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم مى‌فرمود: اى گروه‌جوانان از خدا بترسيد و گرد فرمانروايان ستم‌كار نگرديد، آنان را ترك كنيد تااز مقام بزرگى تنزل كنند و دنباله‌روى جامعه باشند.
امام جواد(علیه السلام): «اياك و مصاحبه الشرير فانه كالسيف يحسن منظره و يقبح‌اثره‌». (11)
از رفاقت‌با شرور بپرهيز كه مانند شمشير، ظاهرى خوب و اثرى بد دارد.
امام جواد(علیه السلام): «راكب الشهوات لاتقال عثرته‌». (12)
كسى كه بر مركب شهوات خويش سوار است (و خودسرانه مى‌تازد) هرگز از لغزش و سقوطرهايى نخواهد داشت.
على عليه‌السلام:
«
من نصب نفسه للناس اماما فعليه ان يبدء بتعليم نفسه قبل تعليم غيره وليكن‌تاديبه بسيرته تاديبه بلسانه، و معلم نفسه و مودبها احق بالاجلال من معلم الناس‌و مودبهم‌» (13)
كسى كه خود را پيشواى مردم قرار دهد بايد قبل از آموزش ديگران به آموزش خودبپردازد و بيش از آن كه به زبان آموزش دهد با سيرت و رفتار آموزش دهد، آن كه‌به آموزش و پرورش خويشتن بپردازد بيشتر سزاوار ستايش است تا آن كه به آموزش وپرورش ديگران مى‌پردازد.....

پی‌نوشت‌ها:

1) كتاب شباب قريش، ص‌1.
2)
تاريخ يعقوبى، ج‌2، ص‌97.
3)
غرر الحكم، ص‌132.
4)
نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج‌20، كلمه‌102، ص‌267.
5)
غرر الحكم، ص‌818.
6)
همان، ص‌152.
7)
همان، ص‌138.
8)
همان، ص‌507.
9)
شرح ابن ابى الحديد، ج‌20، كلمه‌817، ص‌333.
10)
تفسير برهان، ص‌412.
11)
بحارالانوار، ج‌17، ص‌214.
12)
همان، ج‌17، ص‌214.
13)
وسايل الشيعه، ج 11، ص 419)

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام

 

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 16 / 10 / 1395

جوان در قرآن کریم

نويسنده: بهزاد كاظمى

قرآن درياى ژرفى از حقايق و معارف است كه هيچ غواصى را ياراى دستيابى به عمق و ژرفاى آن نيست مگر پيامبران الهى و امامان معصوم (ع). و مجموعه اى گرانبها از برنامه ها و درس ها وعبرت هاى زندگى ساز است كه هركس به قدر ظرفيت وجودى خويش و آمادگى روحى اش از آن بهره مى گيرد و عطش كمال خواهى خود را با آب حيات آيات آن فرو مى نشاند.
براى آنان كه بخواهند و روح خود را آماده دريافت و پذيرش حق سازند، همه چيز در قرآن هست، چرا كه خود فرموده است: «لارطب و لا يابس الا فى كتاب مبين» (۱) (هيچ تروخشكى نيست مگر آن كه در كتاب مبين است) و بايد نيز چنين باشد زيرا كلام حق است و پروردگار عالم و آدم آن را براى رسول خاتم نازل فرموده تا هم ختم كلام باشد و هم كلام ختم. چون كه بالاتر از قرآن هيچ كلامى نتوان يافت و پس از صاحب قرآن نيز هيچ رسولى نخواهد آمد تا كلامى از حق بر او نازل گردد.
اكنون بايد كه جان هايمان را به قرآن بسپاريم و دل هايمان را در مسير وزش نسيم حيات بخش آن قرار دهيم و به حق، آن را امام و پيشواى خود بدانيم كه فلاح و رستگارى ما در پيروى و عمل به تعاليم نورانى آخرين كتاب آسمانى است.
براى آشنايى با يكى از درهاى ارزشمند درياى ژرف قرآن بررسى كوتاهى پيرامون «جوان» در قرآن در زير مى آيد، به اميد آن كه روزنه كوچكى باشد براى مشاهده گوشه اى از نعمت ها و حكمت هاى فراوان اقيانوس بيكران معارف قرآن .
در آيات قرآن مجيد، ۱۰ بار به «جوان» اشاره شده كه در همه آن ها كلمه «فتى» و مشتقات آن (به معنى جوانمرد) به كار رفته است. اين تعبير به نوبه خود درس و تذكر مهمى براى ما است كه «جوان» در فرهنگ قرآن «جوانمرد» است و بايد اصول جوانمردى يعنى پاكى، گذشت، شهامت و رشادت را رعايت كند.
كلمه «فتى» و مشتقات آن در قرآن درباره اشخاص و افراد گوناگونى به كار رفته كه شامل موارد زير است:
۱- حضرت ابراهيم (انبياء / ۶۰)
۲ و ۳- دوست و رفيق حضرت موسى (كهف / ۶۰و۶۲)
۴- حضرت يوسف (يوسف/۳)
۵-همراهان حضرت يوسف در زندان (يوسف/۳۶)
۶و۷- اصحاب كهف (كهف /۱۰و ۱۳)
۸-خدمتگزاران حضرت يوسف در زمان پادشاهى (يوسف /۶۲)
۹و۱۰- كنيزان مومن (نساء / ۲۵) و (نور/۳۳)
قرآن درباره حضرت ابراهيم مى فرمايد: «قالوا سمعنا فتى يذكر هم يقال له ابراهيم» (۲) (آنان گفتند ما جوانى ابراهيم نام را شنيده ايم كه بت ها را به بدى و زشتى ياد مى كرد)
در شان نزول آيه فوق آمده است كه:
بت پرستان بعد از پايان مراسم جشن بزرگى كه در بيرون شهر برگزار شده بود وقتى كه به شهر بازگشتند و وارد بتخانه شدند با صحنه اى روبه رو گشتند كه هوش از سرشان پريد. به جاى آن بتخانه آباد با تلى از بت هاى دست و پا شكسته و به هم ريخته مواجه گرديدند و فريادشان بلند شد كه چه كسى اين بلا را بر سر خدايان ما آورده است؟ گروهى كه تهديدهاى ابراهيم رانسبت به بت ها در خاطر داشتند و طرز رفتار اهانت آميز او را با اين معبودهاى ساختگى مى دانستند گفتند: ما شنيديم جوانى از بت ها به بدى ياد مى كرد كه نامش ابراهيم است.
طبق بعضى از روايات حضرت ابراهيم در آن هنگام ۱۶ سال داشت. با اين حال تمام ويژگى هاى جوانمردان يعنى شجاعت، شهامت، صراحت و قاطعيت در وجودش جمع بود.(۳)
قرآن ابراهيم و پيروانش را به عنوان الگو و سرمشق نيكو معرفى مى كند و مى فرمايد:
«
قد كانت لكم اسوة حسنة فى ابراهيم و الذين معه» (۴) (همانا در ابراهيم و پيروان او براى شما الگو و سرمشق نيكويى است) همچنان كه پيامبر بزرگ اسلام (ص) را الگو و سرمشق مردم مى داند:
«
لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنه» (۵) ( به تحقيق در پيامبر خدا (ص) براى شما الگو و سرمشق است)
اصحاب كهف يكى از داستان هاى بسيار جالب و آموزنده قرآن است كه در دو مورد، از آن ها به «جوان» تعبير شده است: «اذاوى افتية الى الكهف فقالوا ربنا اتنا من لدنك رحمة و هيئ لنامن امرنا رشدا» (۶)
(
آنگاه كه جوانان در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسألت كردند، پروردگارا در حق ما به لطف خاص خود رحمتى فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتى كامل فراهم گردان)
«
نحن نقص عليك نبأهم بالحق انهم فتية امنوا بربهم وزدناهم هدى» (۷)
(
ما داستان اصحاب كهف را به درستى بر تو نقل مى كنيم. آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم)
داستان اصحاب كهف بسيار مفصل و جالب است. در اينجا تنها به قسمت كوتاهى از آن از زبان امام صادق (ع) اشاره مى كنيم. آن ها در زمان پادشاه جبار و گردن كشى بودند كه اهل كشور خود را به بت پرستى دعوت مى كرد و هركس دعوت او را اجابت نمى كرد به قتل مى رساند. گروهى از مردم كه خداى يكتا را پرستش مى كردند و ايمان خود را پنهان داشته بودند تصميم به هجرت از شهر خود گرفتند. در مسير به چوپانى برخورد كردند. او را به پرستش خداى يگانه دعوت نمودند ولى نپذيرفت اما سگ چوپان به دنبال آن ها راه افتاد! و هرگز از آنان جدا نشد. آن ها در پايان روز به غارى رسيدند و تصميم گرفتند مقدارى در غار استراحت كنند. خداوند خواب را بر آن ها چيره كرد و همان گونه كه در قرآن فرموده است آن ها آن قدر خوابيدند كه شاه جبار مرد و زمان گذشت. جمعيت ديگرى جاى مردم شهر را گرفتند و ...(۸)
اصحاب كهف پس از خواب طولانى ۳۰۹ ساله به اراده الهى بيدار شدند تا آيت و نشانه اى باشند بر رستاخيز و حق بودن زنده شدن مردگان در روز قيامت، قرآن مى فرمايد: «وكذالك اعترنا عليهم ليعلموا ان وعدالله حق و ان الساعة لاريب فيها (۹)
(
و اين چنين مردم را متوجه حال آن ها كرديم تا بدانند وعده خدا حق است و در رستاخيز ترديدى نيست)
قرآن از اين افراد به عنوان جوان و جوانمرد ياد نموده است. در روايتى از امام صادق(ع) وارد شده كه فرمودند: تمام اصحاب كهف پير و مسن بودند و خداوند به علت ايمانشان آن ها را «جوان» ناميد. كسى كه به خدا ايمان آورد و تقوا پيشه نمايد (جوان) و (جوانمرد) است. (۱۰)
در پايان بعضى از درس هاى انسان سازى آيات فوق را كه براى همه به خصوص جوانان عزيز عبرت آموز است، يادآور مى شويم:
۱- شكستن سد تقليد و جدا شدن از همرنگى با محيط فاسد و داشتن استقلال فكرى در برابر اكثريت گمراه و توجه به اين كه اصولاً انسان بايد سازنده محيط باشد نه ساخته محيط .
۲- هجرت از محيط آلوده و تحمل انواع محروميت و كاستى ها براى حفظ ايمان
۳- تكيه بر مشيت خدا و استمداد از لطف او و اميدوارى به رحمت و هدايت حق و امداد الهى در دشوارترين شرايط و محيط.
۴- توجه هميشگى به آخرت و زندگى پس از مرگ (۱۱)

پي نوشت :

۱- انعام / ،۵۹ ۲- انبياء/،۶۰ ۳- تفسير نمونه ج ۱۳ ص ۴۳۵و ،۴۳۶ ۴- ممتحنه /،۴ ۵-احزاب /،۲۱ ۶- كهف /،۱۰ ۷- كهف /،۱۳ ۸-تفسير نمونه ج ۱۵ ص ۳۹۵ و ،۳۹۶ ۹- كهف /،۲۱ ۱۰- ميزان الحكمه ج ۵ ص ،۱۰ ۱۱- با استفاده از تفسير نمونه ج ۱۵ص ۴۰۱ تا ۴۰۳

منبع: روزنامه جوان

 

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 16 / 10 / 1395

 

نقش نشاط در زندگي جوان (1)


نويسنده: كمال محمدي
منبع : اختصاصي راسخون
 
چكيده :
نشاط در طول تاریخ نقش اساسی در زندگی انسانی ایفاء کرده است. انسان ها تلاش می کنند که زندگی خویش را همراه با امیدواری و توأم با نشاط طی کرده و خود را در مسیری قرار دهند که نفع اساسی از زندگی خویش و بودن در این جهان ببرنند. از سوی دیگر طبقه بندی انسان در دوره های مختلف حاکی از آن است که نوع نشاط در طبقات انسانی نیز متفاوت خواهد بود. از جمله این طبقات جوانی است که نقش تعیین کننده ای در مسیر زندگی انسان دارد. جوانی با ویژگی های منحصر به فرد خود در صورتی قابل استفاده است که بتواند به شاخصه های مهم و عواملی که در جهت تقویت نشاط کمک کند، گام بردارد. سؤال اصلي ما اين است كه در نشاط از چه جایگاهی در اندیشه اسلامی برخوردار است و چه نقشی در زندگی جوان خواهد داشت؟ پاسخ ما این است که با توجه به ویژگی های دوران جوانی همچون حضور در عرصه جامعه، حس مسئولیت پذیری، وجود عواطف و احساسات شدید، احترام خواهی و در نهایت معنویت گرایی و نیز برجسته کردن دو دسته از عوامل درونی(درک توحید، توبه و ....) و بیرونی ( آشنایی با راه های موفقیت و...) است که می توان به تأثیر نشاط در زندگی جوان دست یافت.
كليد واژه: نشاط، جوان، زندگی، درک توحید، راه های موفقیت
مقدمه:

 

 

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 15 / 10 / 1395

چیستان و معما های جالب با جواب

چیستان با جواب, چیستان جالب, چیستان و معما,چیستان سخت, چیستان برای کودکان,چیستان به همراه جواب.

چیستان و معما های جالب با جواب

چیستان:

۱- یک نفر با تفنگ به سوی پرنده ای تیری انداخت و او را نقش بر زمین ساخت. پرنده بلافاصله درگذشت. حالا از کجا بدانیم بچه ای که پرنده در شکم دارد حلال است یا حرام؟

.

۲- یک زن و شوهر هفت پسردارند و هر پسر یک خواهر این خانواده چند نفرند؟

.

۳- سخت است سنگ نیست، چهار پا دارد شتر نیست، تخم می گذارد پرنده نیست.

.

۴- اون چیه که وقتی میبینیش نمیخریش.
اگه هم بخریش نمیپوشیش.
اگه هم بپوشیش نمیبینیش؟

.

۵- آن چیست که دو پا دارد و دو پای دیگر هم قرض می کند و می رود و کسی هم به گردش نمی رسد؟

.

۶- حکم اعدام متهمی را صادر می کنند و مضمون «بخشش لازم نیست، اعدامش کنید.» را به امضا، دادستان می رسانند. پس از امضاء دادستان، مأمور اجرای حکم، با تغییری در مضمون، جمله را به صورتی در می آورد که جلو اعدام متهم را می گیرد، او چه تغییری در جمله بوجود می آورد؟

.

۷- چه تفاوت آشکاری بین مس، کُرُم، طلا و آهن وجود دارد؟

.

۸- شخصی دریک اتاق به ابعاد ۵×۲۰×۲۰ متر، خودش را با یک ریسمان دومتری از سقف آویزان می کند و دار می زند. وقتی به در اتاق او می آیند و می بینند از او صدایی شنیده نمی شود، نگران می شوند و در را می شکنند با کمال تعجب می بینند، او از سقف خودش را دار زده است و در اتاق را از درون قفل کرده و کلید را در جیبش گذاشته است. با اینکه میز، صندلی، نردبام یا چیز دیگری در اتاق نبوده است، او چگونه خود را دار زده است؟

.

۹- از حضرت علی (ع) پرسیدند:
واجب و واجبتر چیست؟ نزدیک و نزدیکتر کدامند؟ عجیب و عجیب تر چیست؟ سخت و سخت تر چیست؟ اگر شما بودید چه جوابی می دادید؟ حضرت علی چه جوابی داد؟

.

۱۰ – آن چیست که با گریستن آسمان اشک آن روان می شود؟

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

چیستان به همراه جواب

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

جواب چیستان ها :

۱- پرنده تخمگذار است و بچّه زا نیست تا بچه ای در شکم داشته باشد.

.

۲- ده نفر

.

۳- لاکپشت

.

۴ – پاسخ کفن است.

.

۵ – دوچرخه

.

۶- مأمور ویرگول را از جلو کلمه «نیست» بر می دارد و جلو کلمه «بخشش» می گذارد، بدین ترتیب: «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید.»

.

۷- آهن، زیرا سایر فلزات فاقد نقطه هستند و تنها آهن است که نقطه دارد.

.

۸- پیش از خودکشی، تعدادی قالب یخ به درون اتاق می آورد، آنها را روی هم و زیر پا می گذارد و با استفاده از آنها طناب را به سقف وصل می کند و به گردن خود می اندازد. آنگاه یخها کم کم آب می شوند و از پایین در اتاق به بیرون تراوش می کنند بطوریکه هنگام حضور دیگران اثری از یخها نبوده و همین امر موجبات شگفتی آنان را فراهم می سازد.

.

۹- حضرت علی (ع) فرمود: ۱- واجب اطاعت از خدا و واجبتر از آن ترک گناه است ۲- نزدیک قیامت و نزدیکتر از آن مرگ است ۳- عجیب دنیا و عجیب تر از آن محبت دنیاست ۴- سخت قبر است و از آن سخت تر، دست خالی به قبر رفتن است.

.

۱۰- ناودان

.

منابع: web.balyan.ir – takfal.com

موضوعات مرتبط: معما
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 15 / 10 / 1395


آن چيست كه دو تا است و بالاتر از آن چيزي نيست؟

پاسخ:
ایمان و اعتقاد به خداوند و سود رساندن به دوستان و آشنایان و مؤمنین.

او كیست كه آئینه دیگری به حساب آمده است؟

پاسخ:
المومن مراه المومن
مومن اینه مومن دیگر است

آن چیست که از خون شهید هم بالاتر است؟

پاسخ:
مداد العلماء

 

ذكری كه خواندن آن قبل و بعد از هر دعا موجب استجابت خواهد بود؟

پاسخ:


صلوات بر محمّد و آل محمّد.

 

آن چیست كه همه دارند ولی نامرئی است و كسی از ذات او خبر ندارد؟

جواب :

روح

چيزي كه سلاح پيروزي مؤمن است؟

دعا، «الدعاء سلاح المؤمن» (بحارالانوار، ج 93، ص 288).

موضوعات مرتبط: معما
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 15 / 10 / 1395











با نام و ياد خدا


آن چيست که خداوند فرمود فقط در حصار من است ؟؟


جواب :

کلمه لا اله الاّ الله

كسي كه در قيامت دوزخيان از همسايگي با او مي نالند؟
مرحوم شیخ کلینی رحمة الله علیه روایت نموده: سلیم بن قیس الهلالی عن الاصبغ بن نباته عن امیر المؤمنین علیه السلام یحدث عن رسول الله صلی الله علیه و آله قال فی کلام له :

« العلماء رجلان رجل عالم أخذ بعلمه فهذا ناج و عالم تارک لعلمه فهذا هالک و ان أهل النار لیتأذون من ریح العالم التارک لعلمه و ان اشّد أهل النار ندامه و حسره رجل دعا عبداً الی الله فاستجاب له و قبل منه فاطاع الله فادخله الجنه و أدخل الداعی النار بترک علمه و اتباع الهوی و طول الأمل » الحدیث .


امیرالمؤمنین (ع) از رسول خدا(ص) خبر می داد که رسول خدا(ص) می فرمود : علما دو دسته هستند ، یک دسته علمائی هستند که به علم خود عمل می کنند (عالم عامل و با تقوی) اینها اهل نجاتند و رستگار خواهند بود ، دسته دوم علمائی هستند که به علم خود عمل نمی کنند (مطیع هواهای نفسانی خود هستند نه مطیع امر مولی) اینها اهل هلاک و خسرانند و دوزخیان از بوی تعفن عالم بی عمل در رنج و عذابند و بیشترین حسرت و ندامت را از اهل جهنم کسی دارد که در دنیا بنده ای را بسوی خدا دعوت کرده و او پذیرفته و اطاعت خدا را کرده و خدا او را به بهشت برده اما خود دعوت کننده را بعلت عمل نکردن به عملش و پیروی از هوی و هوس و آرزوهای درازش وارد دوزخ کرده است . الحدیث .



- کافی ، ج 1 ص 44 ، ح 1 ، باب استعمال العلم .


خداوند متعال چه گناهانی را نمی بخشد؟
 
در روایات می خوانیم از گناهان کوچک پرهیز کنید که بخشیده نمی شود شاید به این دلیل که در گناهان کوچک انسان احساس شرمندگی نمی کند و لذا به فکر توبه هم نمی افتدبلکه جسارت و جرات او بر تکرار آن زیاد و زمینه ای برای بخشش فراهم نمی شود.

چيزي كه فقط شكسته اش ارزش دارد؟
 
جواب :

دل انسان
 

موضوعات مرتبط: معما
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 14 / 10 / 1395

Image result for ‫ﭼﺮﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ؟‬‎

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺻﻔﻴﻦ ﺭﻭﺯﻯ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺻﻒ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ:
ﺍﻯ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ! ﺍﻯ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ! ﮔﻔﺖ: ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ﺟﻠﻮ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﻳﻢ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﻳﻜﻰ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻭﺍﻯ ﺑﺮﺗﻮ، ﭼﺮﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ: ﺑﻤﻴﺪﺍﻥ ﺑﻴﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﺭﺯﻡ ﺩﻫﻴﻢ ﻫﺮﻛﺲ ﺣﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﺧﻠﺎفت ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻋﻤﺮﻭﻋﺎﺹ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﭼﻴﺴﺖ ﻋﻤﺮﻭ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﻰ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺖ ﻧﻨﮓ ﺍﺑﺪﻯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ،
ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻋﻤﺮﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﻫﺪ، ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻧﻜﺮﺩ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺍﻭ ﺳﻴﺮﺍﺏ ﻛﺮﺩ، ﺳﭙﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺻﻔﻬﺎﻯ ﻟﺸﮕﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺖ.
ﻣﺪﺭﻙ: ﻭﻗﻌﻪ ﺻﻔﻴﻦ ﺹ 274
ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﺪﻑ ﺧﻮﺩ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺎﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻧﻪ ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﻃﺒﻖ ﻓﺮﻣﺎﻳﺶ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻬﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ، ﺧﻮﺩ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺟﻤﻞ ﻭ ﺻﻔﻴﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﻮ ﺻﻔﻬﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
( (
ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺭﻫﺒﺮﺍﻧﻰ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻨﺎﻡ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺣﻘﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﺎﺧﻬﺎ ﻭ ﻣﺤﻠﻬﺎﻯ ﺍﻣﻦ ﺯﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﺷﻤﺸﻴﺮﻫﺎﻯ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﺑﺎﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﻭ ﻫﺎﺭﻭﻥ ) )
-
قصه های اسلامی و تکه های تاریخی

 

 

موضوعات مرتبط: داستانها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 14 / 10 / 1395

Image result for ‫اﻋﺘﺮﺍﺽ ﺷﺪﻳﺪ ﺯﻳﻨﺐ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺑﻪ ﻳﺰﻳﺪ‬‎

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ


ﺩﺭ ﻣﺎﺟﺮﺍﻯ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ، ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻣﺸﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺭﻭﭘﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﻳﺰﻳﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻰ ﺷﺪﻳﺪﻯ ﺑﺮ ﺿﺪّ ﺭﻭﺷﻬﺎﻯ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﻳﺰﻳﺪ ﻭ ﻳﺰﻳﺪﻳﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻳﺰﻳﺪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﻨﺸﺎﻧﻰ، ﻭﻟﻰ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﻫﻰ، ﺣﺮﻳﻢ ﭘﻮﺷﺶ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻧﻘﺎﺏ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭﻯ.
ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ:

ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﻜﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻯ، ﺣﺘﻤﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺭ (ﻗﻴﺎﻣﺖ) ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺑﺒﺮﻧﺪ، ﺑﺎ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﮔﻨﺎﻩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻭ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ (ﺣﺠﺎﺏ) ﺁﻧﻬﺎ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺣﻖ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺰّﺕ ﻣﺎ ﻭ ﺫﻟّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺩﻳﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ، ﻗﺪﺍﺳﺖ ﺣﺮﻳﻢ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺴﺎّﺱ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﻫﺘﻚ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻧﺸﺎﻥ، ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻰﺷﻤﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻭﻗﺖ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﻰﻧﻤﻮﺩﻧﺪ. (۱)

 

۱ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺯﻥ ﺻﻔﺤﻪ 118.
-
داستان هایی از پوشش و حجاب

 

 

موضوعات مرتبط: داستانها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 14 / 10 / 1395

Image result for ‫ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ‬‎

ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﺍﻟْﺮﱠﱠﺣْﻤﻦِ ﺍﻟْﺮﱠﱠﺣﻴﻢْ


ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) (ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻗﻮﻡ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ، ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﻋﻤﺮ) ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺣﯽ ﺷﺪ: (ﺍﺯ خداوند ﺧﻮﺩ، ﻭﺻﯽ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﮐﻦ).
ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ (ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﻣﺨﺘﻠﻒ) ﺩﺍﺷﺖ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﻧﺰﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ (ﮐﻪ ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩ) ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻭﺣﯽ ﻣﺬﮐﻮﺭ، ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: (خداوند ﻣﻦ ﻭﺣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﻢ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻭﺻﯽ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻢ).
ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺍﻭﺩ: ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻭﺻﯽ، ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺍﻭﺩ: ﻣﻦ ﻧﻴﺰ، ﻗﺼﺪﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﺣﺘﻤﯽ ﺧﺪﺍ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﻭﺻﯽ ﻣﻦ (ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ) (ﭘﺴﺮ ﺩﻳﮕﺮﻡ) ﻫﺴﺖ.
ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺧﺪﺍ ﻭﺣﯽ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﺷﺪ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻦ ﺷﺘﺎﺏ ﻧﮑﻦ. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﺣﯽ، ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻧﮕﺬﺷﺖ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺮﺍﻓﻌﻪ ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ ﻣﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ.
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﻭﺣﯽ ﮐﺮﺩ: ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﺰﺍﻉ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ ﻭ ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ، ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺻﺤﻴﺢ ﮐﻨﺪ ﺍﻭ ﻭﺻﯽ ﺗﻮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻔﺖ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ ﻭ ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ، ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ: ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎﯼ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﻣﻦ ﺻﺪﻣﻪ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ: ﻣﻦ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺣﻴﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﺍﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ.

ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﻫﻴﭽﮑﺪﺍﻡ ﺳﺨﻨﯽ ﻧﮕﻔﺖ، ﺟﺰ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﻉ) ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ (ﺻﺎﺣﺐ ﺑﺎﻍ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﺍﯼ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ! ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ، ﭼﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ؟ ). ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ: ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ: (ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ) ﺍﯼ ﺻﺎﺣﺐ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ، ﻣﻦ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﭘﺸﻢ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺗﻮ، ﻣﺎﻝ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ (ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺍﻣﺪﺍﺭ ﺩﺭ ﺷﺐ، ﻟﺎﺯﻡ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﻨﺪ).
ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﺑﻪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﻏﺪﺍﺭ ﺑﺪﻫﺪ؟ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺑﻨﯽ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﻴﻤﺖ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺳﻨﺠﺶ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎﯼ ﺻﺎﺣﺐ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﻴﻤﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ (ﺁﻥ ﺳﺎﻝ) ﺑﺎﻍ ﺍﺳﺖ.
ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ: ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺧﺘﻬﺎﯼ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺍﺯ ﺭﻳﺸﻪ، ﻗﻄﻊ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺭ ﻭ ﻣﻴﻮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ.
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﻭﺣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺻﺤﻴﺢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ، ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﻉ) ﺍﺳﺖ، ﺍﯼ ﺩﺍﻭﺩ! ﺗﻮ ﭼﻴﺰﯼ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻭ ﻣﺎ ﭼﻴﺰﯼ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺭﺍ (ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺴﺮﺕ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ، ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺗﻮ ﮔﺮﺩﺩ، ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ، ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﻉ) ﻭﺻﯽ ﺗﻮ ﺷﻮﺩ).
ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (ﻉ) ﻧﺰﺩ ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: (ﻣﺎ ﭼﻴﺰﯼ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﻭ ﺧﺪﺍ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ، ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ، ﻭﺍﻗﻊ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻟﻬﯽ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﻫﺴﺘﻴﻢ. )
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﺻﻴﺎﺀ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﻴﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﻬﺎ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﻣﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﺪﻫﻨﺪ.

ﺑﺎﺏ ﺍﻥ ﺍﻟﺎﻣﺎﻣﺔ (ﻉ) ﻋﻬﺪ ﻣﻦ ﺍﻟﻠﻪ … ﺣﺪﻳﺚ 3، ﺹ 278، ﺝ 1
داستان های اصول کافی

 

امام باقر عليه السلام:

 

حُبُّنا أهلَ البيتِ نِظامُ الدِّينِ 

 

 دوست داشتن ما خاندان، رشته دين است

بحار الأنوار : ج75، ص183، ح8 

 

موضوعات مرتبط: داستانها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 12 / 10 / 1395

Image result for ‫تصاویر فلسفه قيام امام حسين عليه السلام‬‎

امر به معروف و نهى از منكر
پرسش 15. مقصود امام حسين عليه السلام از اين جمله «من براى امر به معروف و نهى از منكر قيام كردم» چيست؟
اين سخن، جايگاه اساسى و اصلى امر به معروف و نهى از منكر را نشان مى دهد.
امام حسين عليه السلام با اين عبارت، مى خواهند نقش محورى امر به معروف و نهى از منكر را نشان دهند؛ به گونه اى كه هدف نهايى قيام خويش را تحقق اين امر مى دانند. اگر توجهى به جايگاه اصيل امر به معروف و نهى از منكر شود، مقصود حضرت از اين سخن روشن تر خواهد شد.
اصل «امر به معروف و نهى از منكر» در تمامى اديان ابراهيمى مطرح و وظيفه تمامى پيامبران، رسولان، ائمه عليهم السلام و مؤمنان مى باشد. اين مسأله يك وظيفه شرعى و فقهى صرف نيست؛ بلكه ملاك، معيار و در واقع علت فرستادن رسولان الهى است؛ زيرا عالم مادى، عالم اختلاط خوبى ها و بدى ها، حق و باطل، خوش آيندها و بدآيندها، ظلمت و نور، فضايل و رذايل است و اين امور گاهى چنان درهم تنيده مى شوند كه شناخت آنها و سپس تأسى و عمل به آن، دشوار مى گردد. اديان الهى با شناساندن معروف و منكر و در واقع خوب و بد، حق و باطل، ظلمت و نور، فضايل و رذايل به انسان ها و به دنبال آن دستور به انجام معروف ها و بازداشتن از منكرها، هدايت الهى را به آدمى مى آموزند و او را به صراط مستقيم رهنمون مى شوند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره اهميت و جايگاه ويژه امر به معروف و نهى از منكر مى فرمايد: «كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند، جانشين خدا در روى زمين و جانشين كتاب خدا و جانشين رسول خداست».[1]
و حضرت على عليه السلام فرموده اند: «قوام شريعت [دين] امر به معروف و نهى از منكر است».[2]
قرآن كريم ويژگى «امر به معروف و نهى از منكر» را در مؤمنان، بر اقامه نماز و دادن زكات و اطاعت از خدا و رسولش مقدم مى دارد.[3]
امام باقر عليه السلام نيز در حديثى مى فرمايد: «امر به معروف و نهى از منكر راه پيامبران است. برنامه افراد صالح و شايسته است. واجبى است كه ساير واجبات در گرو آن اقامه مى شوند. امنيت راه ها در سايه آن حاصل مى شود. حليت كسب ها به سبب آن است. در سايه امر به معروف و نهى از منكر است كه دشمنان را به رعايت انصاف وادار مى سازد، ... كارها در سايه امر به معروف و نهى از منكر به سامان مى رسد».[4]
بنابراين، اصل امر به معروف و نهى از منكر مخصوص امام حسين عليه السلامنيست؛ بلكه وظيفه تمامى پيامبران، رسولان، امامان، صالحان و مؤمنان مى باشد. اما ازآنجا كه معروف و منكر در زمان سيدالشهداء عليه السلامبشدت مختلط گرديده و از سوى ديگر منكر در تمامى ابعاد، رايج شده بود و معروف در تمام ساحت هايش متروك مانده بود و اين وضعيت منجر به خاموشى دين اسلام و فراموشى سنت نبوى و علوى گشته بود؛ اباعبدالله عليه السلام، اعتراض به وضع موجود و احياى سيره رسول خدا صلى الله عليه و آلهو دين اسلام و دفاع از آن را تنها در سايه امر به معروف و نهى از منكر محقق مى دانست. به همين دليل آن حضرت هدف از قيام خويش را اصلاح جامعه به وسيله امر به معروف و نهى از منكر بيان مى كرد: «انى لم اخرج اشرا و لابطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجتُ لطلب الاصلاح فى اُمة جدى صلى الله عليه و آله اريد اَن آمر بالمعروف و انهى عن المنكر».[5]

امر به معروف و خوف خطر
پرسش 16. از جمله شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر، ايمن بودن از خطر و ضرر است، اين شرط نه تنها موجود نبود بلكه با پيشينه و عملكرد يزيد و حكومت بنى اميه ـ با آن وضعيت استبدادى و كشتار بى رحمانه انسان هاى بى گناه ـ روشن بود كه چنين موقعيتى پيش نمى آيد و اقدام امام حسين عليه السلام يا هر كس ديگر، با مخاطرات جدى روبه رو است! پس چگونه آن حضرت با اين وضعيت اقدام به نهضت و امر به معروف و نهى از منكر نمود؟
ما شرايط احكام و خصوصيات و فروع آن را بايد از روش امامان عليهم السلامفرا بگيريم و دليل بر جواز شرعى هر عمل اين است كه به وسيله امامان عليهم السلامانجام گرفته باشد. به عبارت ديگر گفتار و رفتار آن بزرگواران از ادلّه احكام شرعى است.
پس فرضا اگر دليلى كه دلالت بر مشروط بودن امر به معروف به احتمال تأثير
و امن از ضرر دارد، به عموم يا اطلاق شامل اين مورد هم بشود؛ اقدام امام حسين عليه السلاممخصِّص يا مقيِّد آن خواهد بود و مى فهميم كه اگر مصلحت مهم ترى در كار بود، اين دو شرط در وجوب دخالت ندارد و بايد امر به معروف و نهى از منكر نمود؛ هر چند احتمال ضرر و خطر داده شود.

 

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 12 / 10 / 1395

Image result for ‫تصاویر فلسفه قيام امام حسين عليه السلام‬‎

پرسش 18. يكى از شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر، احتمال تأثير است و اين وضعيت در نهضت موجود نبود؛ چه اينكه معلوم بود يزيد و پيروانش نه از حكومت كنار مى روند و نه از روش خود دست برمى دارند! پس امام حسين عليه السلام با چه منطق و حجت شرعى به اين كار اقدام كرده و اين امر را يك وظيفه واجب و مقدس مى دانست؟
چنان كه پيش تر گذشت ما شرايط احكام و خصوصيات و فروع امر به معروف
را بايد از امام حسين عليه السلام استفاده كنيم و استوارترين دليل بر جواز شرعى هر عمل، اين است كه امام حسين عليه السلام آن را انجام داده باشد. به عبارت ديگر گفتار و رفتار آن حضرت از ادلّه احكام شرعى است.
از طرفى احتمال تأثير بر دو نوع است: گاهى شخصى را كه اكنون آماده يا مشغول معصيتى است، مى خواهيم نهى از منكر كنيم. اگر احتمال تأثير ندهيم، نهى از منكر واجب نيست و گاهى نهى از منكر مى كنيم و بالفعل احتمال تأثير نمى دهيم؛ ولى مى دانيم در آينده مؤثر واقع مى شود. در اين صورت نهى از منكر واجب است و با صورت احتمال تأثير فعلى فرق ندارد.
مثل آنكه احتمال بدهيم اگر با فرقه هاى ضاله يا مؤسسات فساد مبارزه كنيم و معايب و مفاسد و مقاصد سوء آنها را به مردم بگوييم و اعلام خطر كنيم؛ پس از مدتى دستگاه شان برچيده شده و اثر آنها در فساد اجتماع كمتر خواهد شد و يا حداقل از گسترش بيشتر تبليغات و فسادشان جلوگيرى به عمل خواهد آمد و چنانچه كارگردانان آنها دست از خيانت برندارند، در اثر نهى از منكر، تبليغات سوء آنها باعث گمراهى نخواهد شد. در اين مورد امر به معروف و نهى از منكر با احتمال تأثير آن در آينده، واجب است.
در دنياى معاصر هم بيشتر مللى كه توانسته اند بندهاى اسارت خويش را پاره كنند و به آزادى و استقلال برسند؛ همين راه را انتخاب كرده اند. آنان با فداكارى و تحمل ناملايمات و تهييج احساسات، دشمنان خود را در افكار عمومى محكوم و پايه هاى تسلط و نفوذ آنان را متزلزل و به تدريج ساقط مى سازند و در اين مبارزات آن افرادى كه پرچم را به دست مى گيرند؛ پيروز شده و خون هاى شان بهاى آزادى جامعه و برافتادن نفوذ بيگانه است. آنان اين پيكار را ـ اگر چه نتيجه اش در آينده ظاهر مى شود ـ موفقيت آميز و افتخار مى شمارند؛ زيرا هدف شان رياست و حكومت نيست؛ بلكه اصلاح و نجات جمعيت است.

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی