ايمان و شك پرسش 32 . گاهى در ايمان به خدا گرفتار شك و ترديد مى شوم و خيلى نگران مى شوم و عذاب وجدان مى گيرم، مرا راهنمايى كنيد چگونه مى توانم به يقين برسم؟ ايمان به خدا قرآن كريم به تفصيل، درباره «شناخت» و اركان آن؛ (معلوم، علم، عالم) و نيز درباره شرايط، وسايل، ابزار، موانع و حجاب هاى «شناخت» سخن گفته است.[236] از آنجا كه «ايمان» مبتنى بر معرفت و شناخت است، در قرآن تأكيد فراوانى بر «شناخت خداوند» رفته و موانع شناختى و گرايشى آن بيان شده است؛ براى مثال در موانع شناختى به حس گرايى[237]، تقليد[238] كوركورانه و تكيه بر گمان[239] اشاره و درباره موانع گرايشى، مواردى چون: هوس هاى لحظه اى،[240] انديشه افراطى درباره آينده مادى[241] و دشمنى با خداوند، پيامبر و دين[242] مطرح شده است.[243] در قرآن نسبت به آموزه هاى دينى ـ به خصوص مسأله مبدأ و معاد ـ از واژه هايى چون: ريب، ظن، شك، يقين، انكار و شهادت به صورت مثبت و منفى، استفاده شده است. در اينجا بايد به اين نكته ظريف توجّه داشت كه نمى توان به صورت كلى، مردم را بر اين اساس دسته بندى كرد؛ به طورى كه بگوييم: مثلاً واژه «انكار» تنها مربوط به كافران، واژه «شك» فقط مخصوص مشركان يا منافقان و واژه «شهادت» منحصر به مسلمانان است. به عنوان نمونه: در آيه 81 سوره «غافر» و آيه 69 سوره «مؤمنون»، هر چند واژه انكار به كافران نسبت داده شده است؛ ولى در آيه 10 سوره «ابراهيم» و آيه 54 سوره «سبأ»، كافران به شك و ريب نيز متصف گشته اند. در آيه 59 سوره «غافر» و آيه 45 سوره «توبه»، غيرمؤمنان به داشتن شك و ريب، توصيف شده اند. اين غيرمؤمنان اعم از منافقان، كافران و مشركان است. آيه اول سوره «منافقون» نيز به شهادت و گواهى زبانى آنان اشاره دارد و در همان آيه، به انكار قلبى آنان تصريح شده است. براى آنكه معلوم شود اين واژه ها به چه معنا بوده و كافران، مشركان، منافقان، مسلمانان و مؤمنان، چه موضعى در برابر معرفت به مبدأ و معاد و آموزه هاى دينى اتخاذ كرده اند؛ بهتر است آيات قرآن را در كنار يكديگر قرار دهيم تا تلقّى صحيح ترى از اين مطلب داشته باشيم. اما به جهت گستردگى مطالب، در اين بخش تنها به تعريف و تبيين آثار «شك»، «ظن» و «يقين» در ارتباط با شناخت و گرايش به خداوند مى پردازيم.