معرفی می كنم او را با آن چه كه خود خداوند با آن خود را معرفی نموده است بدون این كه خداوند قابل دیدن با چشم سر باشد و توصیف می نمایم او را با همان وصفی كه خداوند با آن وصف خود را توصیف نموده بدون این كه برای او صورت و شكلی قائل باشم! خدا با حواس ظاهری مخلوقات قابل ادراك نیست و با انسانها نباید مقایسه شود و یكی انگاشته شود، خدا بدون تشبیه شدن به مخلوقات قابل شناخت است و در عین این كه از دسترس حواس ما دور است بسیار به ما نزدیك است بدون این كه در این مسأله نظیری داشته باشد. مثلی در بین خلائق ندارد و در قضاوت هایش ظلم و جور روا نمی دارد تمام خلائق مطیع آن چیزی هستند كه او می داند و بر اساس آن چه كه او برایشان در غیب خود رقم زده در حركتند و عملی بر خلاف آن چه كه او از آنان سراغ دارد انجام نمی دهند و تمام خلق خواهان اویند و غیر او نجویند، بدون چسبیدن و امتزاج به بندگان نزدیك است و بدون جدایی و فاصله از آنان دور است، حقیقت دارد اما مثال ندارد، دارای وحدت است اما جزء ندارد، با نشانه ها شناخته می شود، و با علامت ها وجودش اثبات، هیچ خدایی جز او كه كبیر و متعالی است، وجود ندارد !!!!! حقیر می گوید آن قدر از معارف و حقایق در این كلام قدسی و معجز نشان ، وجود دارد كه بزرگان علم و عمل از شرح جمله ای از جملاتش عاجزند و قسم به روح منور و مطهر گوینده این حدیث كه جز اولاد معصوم و آباء طاهرینش به عمق این كلام كسی را راهی نیست و ای كاش هنگام مشرف شدن در حرم مطهرش به جای حاجات بی ارزش مادی لیاقت فهم این سنخ از معارف و احادیث را از آن حضرت بطلبیم !! پی نوشت ها: 1-توحید صدوق ص48 . 2- صافات / 159و160 . 3- نحل /100 و 99 و حجر /40 و ص/ 83 : إلا عبادك منهم المخلصین 4- ص / 46 . 5- یوسف / 24 . 6- توحید صدوق / 25 . 7- همان / 47 .
نظرات شما عزیزان: