اخلاص در کارها

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اخلاص در کارها

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اخلاص در کارها


قرآن می‌فرماید: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» (بینه، 5) در حالى که فرمان یافته بودند تنها خدا را بپرستند، دین را براى او خالص ساخته و حق‌گرا باشند و نماز را برپا دارند و زکات بپردازند و این است دین استوار.

اخلاص آن است كه تمايلات و خواسته‌هاى نفسانى خود و دیگران را در نظر نگيريم و انگيزه‌ى ما در کارها، تنها يك چيز باشد و آن اطاعت فرمان خدا و جلب رضای او.

راه‌هاى كسب اخلاص

۱. توجّه به علم و قدرت خداوند.
اگر بدانيم تمام عزّت‌ها، قدرت‌ها، رزق و روزى‌ها به دست اوست، هرگز براى كسب عزّت، قدرت و روزى به سراغ غير او نمى‌رويم.
اگر توجّه داشته باشيم كه با اراده‌ى خداوند، موجودات خلق مى‌شوند و با اراده‌ى او، همه چيز محو مى‌شود. اگر بدانيم او هم سبب ساز است هم سبب سوز، يعنى درخت خشك را سبب خرماى تازه براى حضرت مريم قرار مى‌دهد و آتشى را كه سبب سوزاندن است، براى حضرت ابراهيم گلستان مى‌كند، به غير او متوسّل نمى‌شويم.
صدها آيه و داستان در قرآن، مردم را به قدرت‌نمايى خداوند دعوت كرده تا شايد مردم دست از غير او بكشند و خالصانه به سوى او بروند.
۲. توجّه به بركات اخلاص.
انسان مخلص تنها يك هدف دارد و آن رضاى خداست و كسى كه هدفش تنها رضاى خدا باشد، نظرى به تشويق اين و آن ندارد، از ملامت‌ها نمى‌ترسد، از تنهايى هراسى ندارد، در راهش عقب‌نشينى نمى‌كند، هرگز پشيمان نمى‌شود، به خاطر بى اعتنايى مردم، عقده‌اى نمى‌شود، يأس در او راه ندارد، در پيمودن راه حقّ كارى به اكثريّت و اقليّت ندارد.
۳. توجّه به خواست خدا.
اگر بدانيم كه دلهاى مردم به دست خداست و او مقلّب القلوب است، كار را براى خدا انجام مى‌دهيم و هر كجا نياز به حمايت‌هاى مردمى داشتيم، از خدا مى‌خواهيم كه محبّت و محبوبيّت لازم را در دل مردم و افكار عمومى نصيب ما بگرداند.
حضرت ابراهيم در بيابان‌هاى گرم و سوزان حجاز، پايه‌هاى كعبه را بالا برد و از خداوند خواست دلهاى مردم به سوى ذرّيه‌اش متمايل گردد. هزاران سال از اين ماجرا مى‌گذرد و هر سال ميليون‌ها نفر عاشقانه، پر هيجان‌تر از پروانه، دور آن خانه طواف مى‌كنند.
چه بسيار افرادى كه براى راضى كردن مردم خود را به آب و آتش مى‌زنند، ولى باز هم مردم آنان را دوست ندارند، و چه بسا افرادى كه بدون چشم داشت از مردم، دل به خدا مى‌سپارند و خالصانه به تكليف خود عمل مى‌كنند، امّا در چشم مردم نيز از عظمت و كراماتى ويژه برخوردارند، بنابراين، هدف بايد رضاى خدا باشد و رضاى مردم را نيز از خدا بخواهيم.
4. توجّه به بقاى كار.
كار كه براى خدا شد، باقى و پا برجا مى‌ماند، چون رنگ خدا به خود گرفته است، ولی كار اگر براى خدا نباشد، تاريخِ مصرفش دير يا زود تمام مى‌شود. قرآن مى‌فرمايد: «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ» و هيچ عاقلى باقى را بر فانى ترجيح نمى‌دهد و با آن معامله نمى‌كند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: درسهایی از قرآن
برچسب‌ها: درسهایی از قرآن

تاريخ : چهار شنبه 30 / 2 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.