توصيفات متضاد الف- نکوهش هاي قرآن
- «کانَ الإِنسانَ عَجُولاً» (اسراء/11): نوع انسان چنين است که وقتي چيزي را طلب مي کند، صبر و حوصله به خرج نمي دهد و درباره صلاح و فساد خود نمي انديشد بلکه به محض اينکه چيزي را مطابق ميلش بيابد، با شتاب زدگي به سويش مي رود و درنتيجه گاهي آن امر به صلاح وي نيست و مايه خسارت و زحمتش مي شود.
- «کانَ الإِنسانُ قَتُورًا» (اسراء/100): انسان بسيار ممسک و بخيل است. انسان در اتفاق سستي مي کند، در بذل تنگ مي گيرد و در بخشش بخل مي کند. اين اقتضاي طبع انسان است که سراپا محتاج و فقير است.
- « وَلَقَد صَرَّفنَا فِيِ هذَا القُرآنِ لِلناسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الإِنسانٌ اَکثَرَ شَيءٍ جَدَلا» (کهف/54): انسان به واسطه طبع خويش بسيار اهل مجادله و نزاع است و دوست دارد که سخن خود را هر طور که شده مطلوب جلوه دهد، از اين رو اگر مطلب حقي را مخالف سليقه و ميل خويش ببيند، درصدد مخالفت و نزاع با آن برمي خيزد.
- «اِنَّ الإِنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً» (معارج/19): هواي نفس انسان به طور طبيعي اقتضا مي کند که به جمع آوري مال دنيا حريص باشد، بدون آنکه به آينده اين کار بينديشد و در اطرافش فکر کند و از زندگي انسان هاي ديگر درس عبرت گيرد.
-«اِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً» (احزاب/72): آدمي به نفس خود و ديگران فراوان ستم مي کند و بسيار جاهل و نادان است، زيرا قوه غضبيه و شهويه بر او چيرگي دارد و اين دو ويژگي علت آن دو صفتي هستند که در آيه آمده است. البته وصف انسان به اين دو ويژگي به اعتبار بيشتر افراد است.
- «اِنَّ الإِنسانَ لَيَطغَي- أَن رَّآهٌ استَغنَي» (علق/7-6): انسان به حکم انسان بودنش هرگاه که خود را توانگر ببيند طغيان مي کند. طبع بشر اين گونه است که پاي از گليم خويش فرا مي نهد و خود را بي نياز مي پندارد و به خويشتن و هواي نفسش مشغول مي شود.
-«إِنَّ الإِنسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ» (ابراهيم/34): انسان بسيار کفر کيش و ستمگر است. آري طبيعت انسان باز هم به سبب قواي غضبيه و شهويه اش مقتضاي اين صفات خبيثه را دارد، مگر اينکه مانعي همچون ايمان جلوي اين اقتضا را بگيرد.
-«وَالعَصرِ- اِنَّ الإِنسانَ لَفِي خُسرٍ» (عصر/2-1):قسم به زمان که انسان مدام در خسارت و زيان است. خداي متعال از ابتداي قرآن تا انتهاي آن در جاي جاي آن به بيان شرح حال انسان و خصوصيات و طبيعت وي پرداخته و در همه آنها انسان مورد نکوهش و سرزنش قرار گرفته است. آيات سوره عصر چکيده و نتيجه همه آياتي است که در اين باره آمده است و مانند شلاقي در زيان بودن را بر سر انسان مي کوبد اما يک راه اميد و ضابطه اي هم بيان مي دارد و آن هم اينکه «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمَلُوا الصَّالِحاتِ» (عصر/3). مگر آنان که به خدا ايمان آورند و نيکوکار شدند.
نظرات شما عزیزان: