پی نوشتها:
----------------------------
[۱] استفتائات امام خمينى، ج ۲، س ۶۴.
[۲] استفتائات امام خمينى، ج ۲، س ۶۳.
[۳] همان، س ۶۱.
[۴] تحريرالوسيله، چهارجلدى، ج ۱، ص ۳۳۹، م ۸.
[۵] همان، ص ۳۳۹.
[۶] همان، م ۲.
[۷] همان، م ۴.
[۸] همان، م ۶.
[۹] عروة الوثقى، ج ۲، ص ۴۱۶، م ۳۹.
[۱۰] فرهنگ فقه، ج ۴، ص ۵۱۶.
[۱۱] فرهنگ فقه، ج ۴، ص ۵۱۶.
[۱۲] توضيح المسائل مراجع، ج ۲، ص ۶۰۵، م ۲۶۳۶؛ فرهنگ فقه، ج ۴، ص ۴۸۵.
[۱۳] فرهنگ فقه، ج ۳، ص ۵۲۳.
[۱۴] تحريرالوسيله، ج ۱، ص ۱۷۸.
[۱۵] عروة الوثقى، ج ۱، ص ۵۴۸.
[۱۶] فرهنگ فقه، ج ۳، ص ۵۲۴.
[۱۷] توضيح المسائل مراجع، ج ۱، م ۳۲۰؛ عروة الوثقى، ج ۱، ص ۱۹۳.
[۱۸] فرهنگ فقه، ج ۱، ص ۱۴۳.
[۱۹] فرهنگ فقه، ج ۴، ص ۳۲.
[۲۰] فرهنگ فقه، ج ۴، ص ۳۲.
[۲۱] فرهنگ فقه، ج ۴، ص ۳۲.
[۲۲] توضيح المسائل مراجع، ج ۱، م ۱۳۸۶.
[۲۳] توضيح المسائل مراجع، ج ۱، م ۱۳۹۰ و ۱۳۹۷.
[۲۴] تحريرالوسيله، ج ۱، القول فى صلاة الاستيجار، م ۱.
[۲۵] توضيح المسائل مراجع، ج ۱، ص ۷۵، م ۸۴.
[۲۶] به جز سگ و خوك كه نجس العين مىباشند.
[۲۷] توضيح المسائل مراجع، ج ۲، ص ۵۰۱، م ۲۵۸۹.
[۲۸] همان، ج ۱، ص ۴۸۲، م ۸۲۴.
[۲۹] درآمدى بر عرف، سيد على جبار گلباغى، ماسوله، دفتر تبليغات قم؛ مجله فقه، ش ۱، ص ۲۵، پائيز ۷۳؛ مبادى فقهى و اصولى عرف، ص ۲۱۹.
[۳۰] اجوبة الاستفتائات، ج ۲، ص ۱۹، س ۴۱ و ۴۳؛ استفتائات امام، ج ۲، س ۳۱.
[۳۱] جامع المسائل فاضل، ج ۲، ص ۱۴۱.
[۳۲] عروة الوثقى، ج ۲، ص ۵۲، م المراجع فى كثرة الشك.
[۳۳] استفتائات جديد مكارم، ج ۲، ص ۱۱۰، س ۲۷۶.
[۳۴] اجوبة الاستفتائات، ج ۲، ص ۱۶، س ۳۰.
[۳۵] همان، ص ۱۳۳، س ۳۷۶.
[۳۶] مسائل جديد، آيها ... مكارم، ج ۱، ص ۲۰۴.
[۳۷] اجوبه الاستفتائات، ج ۲، س ۳۲۵، ص ۱۱۵.
[۳۸] جامع المسائل فاضل، ج ۲، ص ۱۴۱.
چهار نكته درباره شب نشينى
شب نشينى امر مباحى است كه با در نظر گرفتن شرايطى مانع ندارد:
۱. همراه با گناه نباشد، مانند غيبت، موسيقى و ...
۲. همراه با مزاحمت براى ديگران نباشد.
۳. محرم و نامحرم رعايت شود.
۴. واجب فوت نشود: كسى كه مى داند يا احتمال مى دهد به جهت شب نشينى نمازش قضا مى شود نبايد به اين ميزان در شب نشينى ها شركت كند.
سه نكته درباره اجرت عمل حرام
۱. حقوقى كه در مقابل كار حرام گرفته مى شود، حرام است.[۱]
۲. اگر براى عمل حرام استخدام شود، حقوق بازنشستگى اش حرام است.[۲]
۳. درآمدهاى حرام را نمى توان صدقه داد مگر با اذن حاكم شرع.[۳]
چند نكته درباره سلام
۱. ابتداى به سلام مستحب است[۴] و جواب آن واجب فورى است و لو در حال نماز.[۵]
۲. در غير نماز مستحب است جواب سلام بهتر از سلام باشد.[۶]
۳. جواب سلام طفل مميز واجب است.[۷]
۴. واجب است جواب سلام را چه در نماز چه در غير نماز به طرف بشنواند.[۸]
۵. اگر دو نفر به يكديگر سلام كنند، بر هر كدامشان واجب است كه جواب سلام ديگرى را بدهد.
۶. ابتدا به سلام و مقدم داشتن آن بر هر سخنى مستحب است.
۷. سلام كردن مرد به زن نامحرم و برعكس اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد اشكال ندارد.[۹]
۸. پيشى گرفتن در سلام به مسلمانان مستحب مؤكد است مگر نمازگزار كه بر او جايز نيست.
۹. مستحب است انسان وقتى وارد خانه اى مى شود كه كسى در آن نيست بر خود اين گونه سلام كند: «السلام علينا من عند ربّنا».
۱۰. سلام كردن به حاضران در مجلس هنگام برخاستن و خداحافظى مستحب است.
۱۱. سلام سواره بر پياده و ايستاده بر نشسته و كوچكتر به بزرگتر مستحب است.
۱۲. پاسخ سلام كسى كه به قصد شوخى سلام نموده واجب نيست.
۱۳. سلام كردن به كافر جز به هنگام ضرورت جايز نيست.[۱۰]
۱۴. پاسخ سلام با واسطه واجب نيست هر چند مستحب است خطاب به واسطه گفته شود: «عليك و عليه السلام».
۱۵. جواب سلام در نماز بايد مشابه سلام كننده باشد.[۱۱]
آداب سفره
۱. برداشتن و خوردن غذاى بيرون سفره ريخته شده مستحب است مگر در بيابان كه مستحب است براى جانوران از آن صرف نظر شود.
۲. زياد نشستن سر سفره و طول دادن در غذا خوردن مستحب است.
۳. نشستن و خوردن از سفره اى كه در آن شراب نوشيده مى شود حرام است.[۱۲]
۴. شستن دست ها پيش و پس از غذا مستحب است.[۱۳]
۵. بردن نام خدا در ابتداى غذا مستحب است.
۶. آغازكردن ميزبان به خوردن و دست كشيدن از غذا پس از ميهمان مستحب است.
۷. خوردن نمك در آغاز و پايان غذا مستحب است.
۸. غذا خوردن با دست راست مستحب است.
۹. دعا كردن براى ميزبان مستحب است.
چند نكته درباره سجده شكر
۱. سجده شكر براى به دست آوردن هر نعمت و دفع هر بلا و هنگام يادآورى آنها و براى هر كار خير حتى براى اصلاح بين دو نفر مستحب است.[۱۴]
۲. براى سجده شكر يك سجده كافى است ولى اصل، آن است كه دوبار سجده كند.
۳. در سجده شكر قرار دادن پيشانى بر زمين كافى است گرچه بهتر است مانند سجده نماز ۷ عضو بدن به زمين برسد.
۴. مستحب است در دعا سجده شكر رو به قبله باشد.[۱۵]
مكروهات غذا خوردن
۱. خوردن با دست چپ مكروه است.
۲. خوردن در حال راه رفتن.
۳. پرخورى.
۴. خوردن در حال تخلى.
۵. خوردن در حال سيرى.
۶. نگاه كردن به ديگرى در حال غذا خوردن.[۱۶]
آمادگى در احكام
يكى از مسائل شرعى كه در موضوعات مختلف مطرح شده است موضوع آمادگى است. در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره مى شود:
۱. اگر نزديك وقت نماز به قصد مهيّا شدن براى نماز وضو بگيرد اشكال ندارد.[۱۷]
۲. آمادگى براى تكليف با عبادات تمرينى براى كودكان.
۳. آمادگى براى شركت در نماز جماعت.
۴. آمادگى براى روزه دارى ماه رمضان.
۵. مستحب است انسان هميشه براى مرگ آمادگى داشته باشد.[۱۸]
سه نكته درباره راستگويى
۱. راستگويى يكى از صفات برجسته مؤمنان است.[۱۹]
۲. راستگويى در صورتى كه موجب فتنه و فساد گردد جايز نيست.[۲۰]
۳. گفتار مسلمان را بايد همچون رفتار او حمل صدق و راستى نمود مگر آن كه خلاف آن ثابت شود.[۲۱]
انجام وظايف ديگران
به صورت طبيعى هر كس بايد وظايف شرعى واجب خود را انجام دهد[۲۲] و ديگران نمى توانند به جاى او انجام دهند. اما در چند صورت مانعى ندارد:
۱. قضاى نماز و روزه پدر توسط پسر بزرگ تر بعد از وفات.[۲۳]
۲. اجيرگرفتن براى نمازها و روزه هاى ميت (نماز استيجارى يا تبرعى).[۲۴]
۳. اجير گرفتن براى انجام حج واجب كسى كه توان شركت در مراسم حج را ندارد.
چهار نكته درباره حيوانات حرام گوشت
۱. خوردن و خوراندن گوشت حيوانات حرام گوشت حرام است.
۲. ادرار و مدفوع حيوانات حرام گوشتى كه خون جهنده دارند نجس است.[۲۵]
۳. تا حيوانات حرام گوشت زنده هستند بدنشان پاك است[۲۶] ولى با مردنشان نجس مى شود.[۲۷]
۴. در نماز نبايد اجزاى حيوانات حرام گوشت بر بدن و لباس نمازگزار باشد.[۲۸]
معيار عرف
معيار بسيارى از مسائل فقهى عرف است.[۲۹] در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره مى شود:
۱. هر موسيقى از نظر عرف لهوى و مطرب و مناسب با مجالس عيش و نوش باشد حرام است.[۳۰]
۲. هر كارى كه عرفاً اهانت و بى احترامى به قرآن محسوب شود حرام است.
۳. قصد ماندن هميشگى و ماندن مقدارى از زمان كه عرفاً صدق وطن كند.[۳۱]
۴. ملاك در كثيرالشك عرف است.[۳۲]
۵. معيار خارج شدن از حالت كثير الشك در نماز عرف است.[۳۳]
۶. بازى با هر چيزى كه عرف آن را از آلات قمار مى داند حرام است.[۳۴]
۷. معيار ضرر داشتن در احكام عرف است.[۳۵]
۸. هر عملى را كه عرفاً به آن رقص گويند براى غير همسر جايز نيست.[۳۶]
۹. معيار حداقل ريش صدق عرفى است.[۳۷]
۱۰. محلى را كه انسان به عنوان وطن جديد انتخاب مى كند به صرف نيت حكم وطن را پيدا نمى كند بلكه بايد مدتى بماند تا عرفاً صدق كند آن محل وطن اوست.[۳۸]
نظرات شما عزیزان: