امام حسين عليه السلام، شمع بزم عالمان منبع: رسالت عاشورايي/ده درس و سخنراني ويژه مبلّغان/حضرت آيت الله العظمي صافي مدظله الوارف/چاپ اول: محرم الحرام۱۴۳۳/ پاييز۱۳۹۰
ابن كثير در كتاب خود آورده است: «امام حسين عليه السلام و ابن زبير از مدينه به سوي مكه بيرون شدند و در مكه اقامت گزيدند. امام حسين عليه السلام مورد توجه مردم قرار گرفت. آنها به سوي او مي آمدند در اطراف او مي نشستند و سخنش را مي شنيدند و از آنچه از او مي شنيدند سود مي جُستند وگفته هايش را ضبط كرده و مي نوشتند تا از او روايت كنند.»
علائلي در سمو المعني نگاشته است: «مردم چنان شيفته معنويت و عظمت روح امام حسين عليه السلام بودند و چنان امام حسين عليه السلام محبوبيت داشت كه از همه كس و همه جا منصرف و منقطع شده و به سوي او مي شتافتند. كسي جز امام حسين عليه السلام نبود كه اين همه مريد و ارادتمند داشته باشد؛ گويي مردم در وجود امام حسين عليه السلام حقيقت ديگري از عالم ابداع الهي را تماشا مي كردند.
چون امام حسين عليه السلام سخن بگويد مثل آن است كه زبان عالم غيب باز شده و آنها را از رموز و اسرار پنهان وحقايق نهان آگاه مي سازد؛ و زماني كه خاموش مي شد، سكوتش به گونه اي متفاوت آنها را از حقايق ديگر با خبر مي ساخت؛ زيرا پاره اي از حقايق را جز با خاموشي عميق نمي توان اظهار كرد؛ مثل نقطه و فاصله اي كه در ميان سطرها، كلمه ها و جمله ها مي گذارند و همان نقطة خاليِ از نوشته، مانند نوشته هاي كتاب، معنايي مي دهد كه جز با آن نقطه با هيچ نوشته اي آن معنا را نمي توان بيان كرد.»
كلام فوق نشان از واقعيتي انكارناپذير از محبوبيت علمي امام حسين عليه السلام در ميان مردم دارد. با آنكه مردم در فشار حكومت بوده و جاسوسان و كارآگاهان همه جا در تعقيب آنها بودند تا كسي با امام حسين عليه السلام رابطه نداشته باشند، اما قدرت سرنيزه و زور نظامي چگونه مي تواند مردم را از خودشان، دلشان و ضميرشان جدا كند؟ قدرت، هر ميزان كه باشد نمي تواند بر شعور بشر مسلط شود و سرنيزه هر قدر كه كاري و نافذ باشد به باطن انسان و معنويت او نفوذ نمي كند.
علائلي در ادامه آورده است: «حسين عليه السلام كثير الحديث و الرواية بود، آن زمان با اينكه تعداد بسياري از اصحاب پيغمبر صلي الله عليه وآله نقل حديث مي كردند، اما مردم همه آنها را ترك كرده و به مجلس حسين عليه السلام مي آمدند.» پس از اين، علائلي احاديثي از آن حضرت نقل مي كند.[۳]
اخباري كه از امام حسين عليه السلام نقل شده حاكي از علم و ذوق سرشار، قوت فطانت، استعداد و قريحه و استحكام منطق اوست. اين اخبار بيش از آن است كه قابل شمارش باشد. آن حضرت بهگونه اي در مسائل علميه با جودت ذهن و حدّت خاطر اظهار نظر مي كرد و فتوا مي داد كه موجب تحيّر مردم مي شد، تا حدي كه عبدالله بن عمر در حق او گفت: «اِنَّهُ يَغُرُّ الْعِلْمَ غَرّاً»[۴]
هم چنان كه مرغ، جوجه خود را با منقار خود غذا مي دهد، امام حسين عليه السلام نيز در بيت نبوت و ولايت از سرانگشت علوم رسول خدا صلي الله عليه وآله غذا خورد، و از سينه معارف اسلام شير مكيد و رشد و نمو يافت.
-----------------------
پی نوشت:
[۱]. کافي؛ ج ۱.
[۲]. سمو المعني؛ ص۱۴۸؛ به نقل از تاريخ دمشق؛ ج ۴، ص ۳۲۳.
[۳]. سمو المعني؛ ص ۹۷.
[۴]. همان؛ ص ۱۴۸.
نظرات شما عزیزان: