الگوی دختران و پسران جوان در قرآن
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2477
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21314
بازدید ماه : 195703
بازدید کل : 1607382
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 27 / 8 / 1398

«ولمّا ورد ماء مدین وجد علیه أمّة من النّاس یسقون و وجد من دونهم إمرأتین تذودان قال ما خطبُکما قالتا لا نسقی حتّی یصدر الرّعاء وأبونا شیخ کبیر».
و هنگامی که به چاه آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آن جا دید که چهار پایان خود را سیراب می کنند. در کنار آن ها دو زن دید که مراقب گوسفندان خویش هستند (و به چاه نزدیک نمی شوند) به آن ها گفت: کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟) گفتند: ما آن ها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند و پدر ما مرد کهن سالی است.
حضرت موسی (علیه السلام) با سختی فراوان و پس از چند روز مسافرت بدون توشه و امکانات، به شهر مدین می رسد؛ وی پس از ورود به شهر متوجه می شود گروهی از مردم برای آب دادن به گوسفندان خود اطراف چاه جمع شده اند. در این میان، آن چه نظر ایشان را به خود جلب می کند، وجود دو خانم است که کمی دورتر از جمعیت ایستاده اند و علت عقب تر ایستادن آن ها این است که نمی خواهند با چوپانان برخوردی داشته باشند.
حضرت موسی (علیه السلام) به سمت آنان می رود و می پرسد که کارشان چیست. وی برای کمک به این دو خانم از چاه آب می کشد. سپس برای استراحت به سوی سایبان می رود:
«فسقی لهما ثمّ تولی الی الظلّ وقال ربّ انّی لما أنزلت الیّ من خیر فقیر».
موسی برای آنان آب کشید. سپس رو به سوی سایه آورد و عرض کرد: پروردگارا! هرخیر و نیکی برمن فرستی، من به آن نیازمندم.
این حرکت حضرت موسی (علیه السلام) نشانه شدت غیرت و تعصب ایشان نسبت به زنان با شخصیت و عفیف جامعه است. پس از انجام این عمل نیک و دعایی که می کند، درهایی به رویش باز می گردد و فصل جدیدی از زندگی اش آغاز می شود.
«فجاءته إحداهما تمشی علی استحیاء قالت إن أبی یدعوک لیجزیک أجر ما سقیتَ لنا فلمّا جاءه و قصّ علیه القصص قال لا تخَف نجوتَ من القوم الظالمین».
یکی از آن دو به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت و گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان را برای ما به تو بپردازد. هنگامی که موسی نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: نترس، از قوم ستم کار نجات یافتی.
بدین ترتیب، حضرت موسی (علیه السلام) با مردی آشنا می شود که در این آشفته بازار حتی در مقابل کاری کوچک، مزد آن را می دهد.

نکته ای که باید به آن توجه شود، ویژگی های آن دو دختر است که پدرشان تربیت کرده است.
اول ـ این دو دخترعقب تر از گروه مردان ایستاده اند ومنتظر هستند مکان خلوت تر شود تا به سمت چاه بروند: «... وجد من دونهم امرأتین تذودان».
دوّم ـ در پاسخ به حضرت موسی (علیه السلام)، مختصر و مفید جواب داده و بدون تفصیل دادن کلام، می گویند: «گوسفندان را سیراب نمی کنیم تا چوپانان بروند و پدر ما پیرمرد است».
این جمله می رساند که آن ها برادر یا محرمی ندارند که به آنان کمک کند. البته پدری دارند که پیر و ناتوان است و به سبب ضرورت مجبور هستند خودشان این کار را بکنند.
سوم ـ خداوند متعال در توصیف یکی از آن دو دختر که به سمت موسی آمد، می فرماید: «تمشی علی استحیاء»؛ یعنی حرکت و راه رفتن او در کمال حیا و عفت بود.
بنابراین، می توان گفت یکی از صفت های برگزیده و برجسته که خداوند متعال به دختران جوان عطا می کند، رعایت حیا و عفت هنگام حضور یافتن در اجتماع است.
در برخی تفسیرها گفته شده است که در مسیر حرکت به سوی خانه شعیب (علیه السلام)، موسی جلوتر حرکت می کند و از این که پشت سر یک دختر جوان قرار گیرد و نگاهش به او بیافتد، پرهیز دارد. به همین علت، آن دختر به پدرش می گوید که موسی «قوی و امین» است؛ قوی بودن را هنگام آب کشیدن از چاه فهمیده بود و امین بودن را در مسیر بازگشت به خانه:
«قالت إحداهما یا أبت استأجره انّ خیرَ من استأجرتَ القویّ الأمین».
یکی از آن دو دختر گفت: پدرم! او را استخدام کن؛ بهترین کسی را که می توانی استخدام بکنی، کسی است که قوی و امین باشد.
افزون براین صفت های برگزیده، این دختر با پدر خود رابطه ای خوب، صمیمی و دوستانه دارد و خیلی راحت و دوستانه به پدرش می گوید که موسی را استخدام کند. این خواهش هم چنین این نکته را می رساند که اگر شرایط و فرصت مناسب برای آن دختران فراهم گردد تا دیگر برای کار سخت از خانه بیرون نروند، بهتر است، که استخدام موسی می تواند این موقعیت را به آنان بدهد.
به هرحال، موسی (علیه السلام) و دختران مؤمن مدینی به عنوان دو الگوی جوان برای پسران و دختران مؤمن، در قرآن آورده شده است. در ادامه ی این ماجرا می آید که حضرت موسی (علیه السلام) با یکی از این دختران مؤمن ازدواج می کند.
بنابراین پاداش حیا، عفت، جوان مردی و غیرت، دست یافتن به ازدواجی مبارک، زیبا و مناسب است.
______________________
نویسنده: ثریا سلیمانی فرد

منبع: مجله بشارت، خرداد و تیر 1382، شماره 36


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: داستانها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی