تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8761
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 27598
بازدید ماه : 201987
بازدید کل : 1613666
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 8 / 1398

امام علی(علیه السلام) در مورد فقر به فرزندش محمد حنیفه هشدار داده و به او سفارش می کند که از فقر به خدا پناه ببرد زیرا که فقر موجب نقصان دین شده و عقل را سرگردان می نماید و دشمنی پدید می آورد. خود حضرت نیز با آن همت والا و عزت نفس بی مانند که نمونه انسان کامل است دست دعا به درگاه الهی برمی دارد که:«خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با تنگدستی، شخصیت مرا لکه دار مفرما که از روزی خواران تو، روزی طلب کنم و از بدکاران، عفو و بخشش بخواهم» فرمایش حضرت علی (علیه السلام) با صراحت بر این نکته دلالت دارد که فقر و تنگدستی آبروی انسان را از بین برده و باعث ضایع شدن حرمت او می شود. انسان فقیر مجبور است گوهر عزت و مناعت خود را زیر پا نهاده و چشم امید به بندگان خدا بدوزد و از آنها انتظار لطف و مرحمت داشته باشد و در اینجاست که زمینه های ستایش و تملق افراد فراهم می شود و با ستایش و تملق انسانی دیگر به خاطر بهره ناچیز مادی، عزت نفس و کرامت والای انسانی به پائین ترین حد خود انحطاط پیدا می کند و در این مرحله است که می توان گفت انسان هیچ ندارد، و هیچ نیست، چرا که ماهیت انسانیش را که فرشتگان در مقابلش سجده کردند از دست داده است. بنابراین فقر مهمترین آفت کرامت انسانی است.
 
پدیده «اشتغال» و مدیریت از ابتدای زندگی  اجتماعی بشر مورد توجه بوده است. اشتغال و مدیریت زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، امری عادی تلقی می شد؛ هر چند تفکیک نقشها و وظایف، جزء اصلی اشتغال محسوب می گردید. یکی از مهمترین معیارهایی که جهان غرب برای تعیین جایگاه زن در اجتماع پذیرفته، میزان مشارکت زنان در زندگی اقتصادی و اشتغال آنان است. زن در ژم باستان از همه حقوق محروم بود و دارای هیچ گونه جایگاه و اختیاری نبود. دختران و زنان مانند شیء مملوک معامله می شدند و از حقوق اقتصادی نیز هیچ بهره ای نداشتند. نکته قابل توجه در خانواده های رومی این است که قرابت و خویشاوندی رسمی و حقوقی فقط در خصوص مرد معنا پیدا می کند و بین زن با مرد و زن با زن خویشاوندی وجود ندارد. مرد هر وقت صلاح میدانست، می توانست زن یا دختر را بفروشد، قرض و کرایه دهد یا بکشد. از این رو وقتی زن از حداقل حقوق انسانی محروم باشد و به عنوان شیء با او رفتار شود قطعا از حقوق و امتیازات اقتصادی بهره مند نخواهد شد. در حقوق ژم باستان، زن بهره ای از فعالیت اقتصادی و کار نداشت؛ چون اصلا از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ داشتند. زن در یونان باستان نیزنه تنها مخلوقی حقیر شمرده می شد بلکه حداقل به عنوان انسان با زن رفتار نمی شد. زن همانند شیء در اختیار مرد بود و مرد هرگونه رفتاری را با او انجام می داد و زن در این دوره از هیچ حقوقی برخوردار نبود، در نتیجه از فعالیت اقتصادی و اشتغال نیز محروم بود. تنها موردی که برای فعالیت اقتصادی و اشتغال زنان در تاریخ  یونان باستان ذکر شده، مربوط به حضور زنان برای فعالیت اقتصادی و اشتغال در بازار بوده است. این اشتغال همراه با مردان بوده و فقط در منطقه «کریت» مشاهده شده است. در ایران باستان نیز در عصر هخامنشیان و اشکانیان، همانند روم و یونان، مرد در استفاده از اموال زن کاملا مختار بوده؛ چون زن از هیچ حقوقی برخوردار نبوده است.
 
به طور کلی زن دارای حداقل حقوق انسانی نبود تا بتواند فعالیت اقتصادی و اشتغال به کاری داشته باشد. وجود طبقات ممتاز در ایران موجب شد زنان از حیث اختیارات و مزایای اجتماعی به دو دسته تقسیم شوند: ۱. زنان اشراف و بزرگان؛ ۲. زنان طبقه پایین تر.
 
اما واقع مطلب این است که زنان اشراف در مقابل مردان طبقه خود، همان مقام و موقع را داشتند که زنان طبقه پست تر نسبت به مردان خود دارا بودند. هر دو دسته از زنان از حقوق اقتصادی و اشتغال بهره ای نداشتند و فقط زنان طبقه اشراف از زندگی بهتری نسبت به زنان طبقه پایین تر برخوردار بودند. اما در عصر ساسانی که افراد جامعه به طبقات مختلفی تقسیم می شدند، در داخل هر یک از طبقات، زنان متناسب با فرهنگ و وضعیت اشتغال طبقه خود مشاغلی را برعهده داشتند؛ مثلا پوراندخت و آذرمیدخت که از زنان خاندان سلطنتی بودند، حکومت کردند. زنان سایر طبقات نیز بسته به طبقه خود به کار ریسندگی، کشت و زرع یا صنعت آن روز اشتغال داشتند. از ویژگیهای این دوران، مالک شدن دستمزد و درآمد توسط زنان بود که می توانست خود آن را بردارد یا به شوهرش بدهد.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: انسان از نگاه قرآن
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی