بار خدایا من از تو خواستارم به حق محمد و آل محمد بر خودت، بر محمد و آل محمد رحمت فرست و در چشمم نور و در دینم بصیرت قرار ده.
اگر کسی از بینش و بصیرت دینی برخوردار شد، همه حرکت ها و اقداماتش ارزشمند و ثمربخش خواهد شد و خود و کسانی که از او پیروی کنند به سر منزل مقصود خواهند رسید. از این رو حضرات معصومین علیه السلام با وجود آن که اهل بصیرت بودند از خداوند درخواست عمل و حرکت با بصیرت بیشتر را می نمودند تا هم خود و هم دیگران را بتوانند به مقصود و هدفی که خداوند آنها را برای آن آفریده نائل نمایند. امام حسین علیه السلام در قنوت نمازش چنین بصیرتی را درخواست می نماید:
خدایا حرکتم را براساس بینایی و راهم را با هدایت و روش و طریقه ام را قرین رشد و تعالی قرار ده، تا مرا به مقصد نایل گردانی و دیگران را به وسیله من به مقصد برسانی و مرا در آنچه تو خواهان آنی و به جهت آن مرا آفریده ای و بدان سوی پناه داده ای وارد نمایی.(نهج الدعوات، سید ابن طاووس، چاپ سنگی، تهران 1330، ص 59)
آن حضرت در دعایی دیگر نیز از خداوند چنین طلب بصیرت می نماید:
فَکنْ اَنْتَ النَّصیرَ لی حَتّی تَنصُرَنِی وَ تُبَصِّرَنی
خدایا تو یاریم کن تا پیروز گردم و بصیرت یابم.(موسوعة کلمات الامام الحسین، اول، معهد تحقیقات باقرالعلوم، قم، 1373، ص 805)
نظام دینی، نظام مبتنی بر بینایی و بصیرت و دعوت آن، دعوت به بصیرت و حکمت است و هیچ چیز چون کوری و کوردلی آدمی را از حقیقت هستی دور نمی سازد و به گنداب بندگی غیرخدا نمی کشاند.
آدمی از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نفس قباد و جم کرد
یعنی در خوی غلامی ز سگان خوارتر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد(کلیات اقبال لاهوری، ص 239)
از دیدگاه امام صادق علیه السلام شناخت و معرفت دینی دو نوع است؛ شناخت و معرفتی همراه با بصیرت و شناخت و معرفتی بدون بصیرت.
شناخت و معرفتی که با بصیرت باشد، شناخت باطنی و عمیق قلمداد شده و شناخت و معرفتی که بدون بصیرت باشد، شناخت و معرفت ظاهری دانسته شده است که با چنین شناختی به حق معرفت خدا و به ثواب و پاداش کسانی که معرفت با بصیرت دارند نمی توان رسید. اگر معرفت دینی با بصیرت کامل همراه نباشد(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 24، ص 290)
ممکن است همان گونه که شخصی بدون بصیرت دین دار شده روزی هم دست از دین بردارد. بنابراین امام صادق علیه السلام از خداوند معرفت ثابت همراه با بصیرت را خواهان است:
رَزَقَنَا اللَّهُ وَ اِیاک مَعْرِفَةً ثَابِتَةً عَلَی بَصِیرَةٍ(همان، ص 290 - 291)
خداوند به ما و شما معرفت ثابت با بصیرت عنایت فرماید!
امام سجادعلیه السلام نیز از خداوند می خواهد:
اَللّهُمَّ اَعْطِنِی بَصِیرَةً فِی دِینک وَ فَهُمَاً فی حُکمِک!
بار الها به من بصیرت در دینم و فهم در حکمت عطا فرما!
اهل بصیرت و یاری خدا و رسول و اولی الامر
کسانی که اهل بصیرتند همواره به یاری خدا و رسول و ولی او می شتابند. آنها با هر وسیله ای که اقتضا کند طبق شرایط زمان و مکان یاوران راستین خدا و رسول خدا و ولی خدا هستند و این یاری بدون هیچ چشم داشت و طمع، بلکه با یقین کامل به حقانیت خدا و رسولش و تنها به جهت رضایت خداوند و قرب به او می باشد. پیامبر اسلام صلی الله وعلیه وآله بصیرت را از ویژگی های حواریون حضرت عیسی علیه السلام برمی شمارد:
حواری عیسی علیه السلام از برگزیدگان و بهترین ها بودند و آنها دوازده نفر مجرد بودند که در یاری خدا و رسولش پیشی می گرفتند. در آنها خود بزرگ بینی و سستی و شک دیده نمی شد. آنها عیسی علیه السلام را با بصیرت و عمق وجود و جدیت و سختی یاری می کردند.
در پایان همین کلام از پیامبرصلی الله وعلیه وآله سؤال می شود حواریون شما چه کسانی هستند، ایشان می فرماید:
امامان پس از من دوازده نفرند از صلب علی و فاطمه علیهماالسلام آنها حواریون و یاران دین من هستند، بر آنها از خدا تحیت و سلام باد!(همان، ج 36، ص 309)
همان گونه که حواریون حضرت عیسی علیه السلام در یاری خدا و رسولش و دین او از بصیرت کامل برخوردار بودند امامان پس از پیامبرصلی الله وعلیه وآله نیز که به منزله حواریون آن حضرتند با بصیرتی کامل تر از حواریون عیسی علیه السلام به یاری خدا و رسول و دینش پرداختند و در این راه جان خویش را نثار نمودند.
یاران امام حسین علیه السلام نیز نمونه هایی والا از دست یافتگان به بصیرت و بیداردلی در حمایت از امام خویش بودند. امام صادق علیه السلام درباره بصیرت عمیق حضرت عباس علیه السلام می فرماید:
کانَ عَمُّنَا العَبَّاسُ بْنُ عَلِی نَافِذَ البَصیرَةِ صُلْبَ الإِیمانِ؛ جَاهَدَ مَع أَبِی عَبْدِاللَّه علیه السلام وَ أَبْلَی بَلاَءً حَسَناً و مَضَی شَهِیداً(اعیان الشیعه، سیدمحسن امینی عاملی، دارالتصرف، بیروت، ج 7، ص 430)
عموی ما عباس بن علی علیه السلام دارای بصیرتی عمیق و ایمانی راسخ بود؛ او در کنار ابی عبداللَّه علیه السلام جهاد نمود و از آزمایش نیکو بیرون آمد و به شهادت نایل گردید.
تعبیر »نافذ البصیره« شاخصه برجسته حضرت عباس علیه السلام است که به بینشی عمیق دست یافته بود و بر همه امور زندگی اش بصیرت حاکم بود. در زیارتنامه آن حضرت - که از امام صادق علیه السلام نقل شده - می خوانیم:
گواهی می دهم که تو - در احیای دین - هیچ سستی و کوتاهی نکردی و در کار خود با بینایی و بیداردلی در اقتدا به صالحان و پیروی از پیامبران عمل نمودی و از جهان درگذشتی.(مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس)
آری بصیرت حضرت عباس علیه السلام بود که دوبار برایش امان نامه آوردند ولی حاضر نشد امام خویش را تنها بگذارد و خود جان سالم بِدَر ببرد. زندگی و مرگ آن حضرت پرچمی است فرا راه آنان که می خواهند براساس بصیرت و بینایی و بیداردلی زندگی کنند، حرکت نمایند و مرگی شایسته و عزتمند داشته باشند.
آری حامیان حریم ولایت کسانی هستند که حمایت و یاری آنها از خدا و رسولش و ولی امر با بصیرت و بینایی تمام است چنان که حضرت علی علیه السلام در توصیف رزمندگان اسلام می فرماید:
حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلی اَسْیافِهِمْ(بحارالانوار، ج 45، ص 87)
بصیرت های خویش را به شمشیرهایشان سوار کردند.
نظرات شما عزیزان: