پس، تنها اوست كه قدرت و مالكیت دارد و به هر كس كه بخواهد، مىبخشد و از هر كس كه بخواهد، مىستاند؛ «قل اللهم مالك الملك تؤتى الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعزّ من تشاء و تذل من تشاء».6
نكته دیگر این كه تمامى گرفتارىها، دلتنگىها، تردیدها،
بیمها و امیدهاى بشر، در دو چیز نهفته است:
الف) از دست دادن چیزى یا كسى.
ب) به دست نیاوردن چیزى یا كسى.
اگر به طور دقیق به تمامى دغدغهها و نگرانىهایمان - از كودك، نوجوان، جوان و... - بنگریم، از این دو حال بیرون نیست؛
یا نگران آنیم كه آن چه داریم، از مال و جان و فرزند و موقعیت اجتماعى و...، از دستمان برود و یا اندوهناك آنیم كه آن چه در آرزوى آن بودیم و برایش روز و شب تلاش كردیم، به دست نیاوریم و یا مانعى پدید آید و ما از رسیدن به مطلوب و مقصود، باز مانیم.
چه بسیارند افرادى كه با این دو نگرش، شب و روز در ترس، دلهره، خستگى و افسردگى به سر مىبرند و ساعتها، عمر شریف را به بیهودگى و بطالت مىگذرانند كه شاید... .
پسر جوانى كه در آرزوى دختر دلخواه خویش است و دخترى كه منتظر خواستگار عاشق خویش است، هر دو نگران حوادث آینده هستند.
اسلام با كلام وحى، بشارت مىدهد كه نگران نباشید و ترسى نداشته باشید. اگر رابطه درست با صاحب نظام هستى برقرار كردهاید، بر او توكل كنید و نگران نباشید؛ چون همه هستى در ید قدرت اوست و «حتى برگ درختى، بىاذن او نمىافتد»7 و او «هر آن چه را در آسمانها و زمین است، مىداند» و حتى «آن چه را در دلها پنهان و نهان است، مىداند»8 و «نگاه خیانتكار را مىشناسد و به خیانت نگاه هم داناست».9
قطرهاى از جویبارى مىرود
از پى انجام كارى مىرود
پس انسان با یاد این همه عظمت، قدرت و رحمت بیكران، بخشندگى بىانتها، غفران، آمرزندگى و پوشاندن عیبها و خطاها، توبهپذیرى و فرصتسازى، پاككنندگى و تبدیل سیئات به حسنات، امیددهى و جبرانسازى، آرام مىگیرد و امید را از دست نمىدهد؛ توان دوباره مىیابد؛ دل به او مىسپارد و آرام آرام به ساحل نجات دست پیدا مىكند.
دومین آرامبخش كه در قرآن مجید به آن اشاره شده و از نشانه هاى خداوند
به شمار مىآید، چیزى جز همسر آدمى نیست.
در قرآن چنین آمده است:
«و من آیاته اَن خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا الیها و جعل بینكم مودة و رحمة».10
دوره جوانى، دورهاى است كه انسان، حس استقلالطلبى و شخصیت پیدا مىكند
و مىخواهد دوستداشتنى باشد و دیگران را دوست بدارد؛
حس عجیبى در خود احساس مىكند و نمىداند چه خواهد شد.
از یك طرف، میل او به غیرهمجنس، فزونى مىیابد و از جانبى دیگر، احساس شخصیت و استقلال، باعث اندكى جدایى از بافت دوره كودكى و نوجوانى، در خانه و خانواده مىشود؛ هم گرایش او به سمت و سویى دیگر است و هم علاقهاش به كسب اعتبار و جایگاه تازه.
از دیگر سو، غریزه سركش جنسى، قوى مىشود و ارضاى صحیح آن، باعث بهبودى روحى و روانى مىشود. اگر قربانیان بیمارىها در جهان، بررسى شوند، شاید بیشترین قربانى، مخصوص بیمارىهاى جنسى باشد.
آثار زیانبار و وحشتناك این بیمارىها، در تمامى عرصههاى زندگى، قابل مشاهده است.
اسلام عزیز، در جهت آرامش بخشى، ازدواج را راهكار مناسبى در نظام آفرینش مىداند.
انسان در دوران جوانى، نیازمند رسیدن به همدم و مونسى است تا با عشقورزى و مهربانى، ادامه مسیر را با او رهسپار گردد.
دوستىها، هیچ گاه و براى هیچ كس، آرامبخش نیستند؛ بلكه خود عرصهاى
تازه در ایجاد دغدغه ها، نگرانىها، خستگىها و... مىباشند؛
اگر چه به ظاهر، هیچ كدام از دو طرف، بدان اعتراف نكنند.
بنابراین، آرامبخش دوم در قرآن، همسر نام دارد كه در كنار وى، انسان از خستگىها رهایى مىیابد و احساس مىكند كه جهانى جدید شكل گرفته است.
دو شخصى كه با هم هیچ حس خاصى نداشته اند، چنان شیفته و دوستدار هم مىشوند كه حتى ساعتى بدون هم را نمىتوانند تحمل كنند؛ بدون هم، احساس خستگى مىكنند؛ براى هم بىتابى مىكنند؛ به هم هدیه مىدهند و خالصانهترین محبتها را نثار هم مىكنند.
پس باید با یاد خدا، براى جهانى پر از امید و آرزوهایى زیبا و زندگى و سرزندگى و بندگى، اندیشید و همسرى برگزید كه تا بهشت برین، همدم و مونس و همراه انسان باشد.
1. اسراء، آیه 82.
2. رعد، آیه 28.
3. بقره، آیه 255.
4. فتح، آیه 7.
5. اسراء، آیه 44.
6. آلعمران، آیه 26.
7. انعام، آیه 59.
8. غافر، آیه 19.
9. همان.
10. روم، آیه 21
نظرات شما عزیزان: