ترفندهای شبهه افکنها(۸) تحقیر و توهین
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11992
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 91218
بازدید ماه : 144496
بازدید کل : 10536251
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 29 / 10 / 1396

توجیهات شبهه افکنها 

 

 این ترفند را که روشی غیرمنطقی است، در بحث با بیخدایان و بی دینان بارها مشاهده نموده ام. جالب اینکه وقتی به آنها میگوییم چرا شما که ادعای منطق و احترام به مخالف دارید توهین میکنید؟ میگویند: قرآن شما هم به ما توهین کرده است!!! اول اینکه یک تهمت است مثل سایر تهمتهایشان و در اینجا پاسخ خوبی به این ادعا دادیم دوم هم اینکه این سخن سفسطه است زیرا آنها ادعای احترام به مخالف آنهم تحت هر شرایطی را دارند پس اینکه مخالف ،به ادعای دروغ خودشان بدانها توهین کند، هم دلیل بر توهین متقابل نمیشود؛ هر چند که این ادعا یک تهمت ناروا به اسلام است. قرآن به ما دستور میدهد که به بتهای مشرکین هم فحش ندهیم تا آنها در مقابل به خدا فحش ندهند و نیز علی از فحاشی به معاویه منع مینماید و میگوید: «دوست ندارم از دشنام دهندگان باشید» پس این سخن، ادعایی مفت بیش نیست. 

 

 باری گاهی این افراد میگویند که ما حقیقت را میگوییم و توهین نیست!! مثلا این که میگوییم «مسلمانان وحشی هستند» یک حقیقت است!! این سخن نیز غلط است. زیرا مصادره به مطلوب است. «مصادره به مطلوب» نوعی سفسطه است که در آن فرد یک سخن غلط را درست فرض میکند و بعد بر مبنای ان سخن میگوید. در اینجا نیز اسلامستیزان تهمت خود را مبنی بر غیرمتمدن بودن ما مسلمانان را سخنی صحیح فرض میکنند و بعد بر مبنای آن به ما توهین میکنند. به همین شکل هم بر اساس تهمتهای خود به اولیاء خدا و قرآن، به آنها دشنام میدهند. در ضمن حتی اینکه تهمتهایشان درست باشد هم ادب حکم میکند که انسان سخنان زشت را بر لب جاری نکند. همچنین تحقیر و تمسخر از عادتهای افراد بیماردل و ضعیف است. 

 

 گروهی دیگر از این افراد هم میگویند، این سخنان توهین نیست بلکه اتهام است!! شما هم اگر راست میگویید عکسش را ثابت کنید!! این سخن سفسطۀ محض است. اول اینکه کسی که میخواهد اتهام را وارد کند باید آنرا ثابت کند نه اینکه ما رد کنیم. دوم اینکه شما نمیتوانید همینطور الکی به یک نفر توهینی بکنید مثلا به کسی بگویید«مادرت فلان است» بعد که به شما اعتراض شد بگویید من فقط اتهام زدم!!!  

 گاهی هم این افراد میگویند خب شما هم اگر ناراحتید برای بزرگان ما کاریکاتور بکشید و بدانها فحش دهید و تمسخرشان کنید!! پاسخ این مغلطه هم اینستکه شما که بزرگی ندارید تا بخواهیم مقابله به مثل کنیم و همه سر و ته یک کرباسید، در واقع به قول خودتان جامعۀ لامذهبان (و نیز مذهبگرایان نامسلمان) رهبر خاصی ندارد. از این گذشته قانون مسلمانی به ما حق فحاشی متقابل را نمیدهد و شما هم از همین امر سود میبرید و توهین میکنید که این مسئله هم بیانگر اوج ناجوانمردی شماست. 

 

 اثر این روش بر روی مسلمین 

 

 حقیقت امر اینستکه این روش روی مسلمین واقعی اثر عکس دارد و باعث محکمتر شدنشان در راهشان میشود، زیرا متوجه میشوند که دشمنانشان سلاحی جز توهین و تحقیر و تمسخر ندارند. اما برعکس روی مسلمانانی که از اسلام فقط اسمش را بدست آورده باشند، اثری شگرف دارد و آنها را از انجام اعمال دینی باز میدارد. بسیاری از این افراد بخاطر ایمان ضعیفشان بخاطر تمسخرهای اطرافیان و خانواده، نیز دست از ایمان خود میکشند!! چه بسیار دخترانی که محجّبه هستند و بخاطر تمسخرهای اطرافیان حجابشان را ناقص میکنند! چه بسیار جوانانی که علاقمند به رفتن به مسجد و فعالیت در مسجد دارند ولی از ترس تمسخر دیگران و توهیناتی که ممکن است بدانها بشود از اینکار دست میشکند. جدا به این افراد توصیه میکنم ایمانشان را راسخ کنند زیرا شیطان دیر یا زود وادارشان خواهد کرد که بین دنیا و آخرت یکی را انتخاب کنند و اگر ایمان نباشد .... یکی از ضعفهای این افراد این است که به دنبال مد میگردند و برای اینکه رسوا نشوند همرنگ جماعت میشوند، حال آنکه این عمل برخلاف ایدئولوژی اسلامی و هر عقلی سلیمی است، اگر قرار بود همرنگ جماعت باشیم انبیاء الهی هرگز نباید بین کفار و مفسدان، سخن خدا را بازگو میکردند. حسین(ع) هم باید مثل سایرین با سگبازی چون یزید بیعت میکرد!! راستی این افراد باید از خود بپرسند که اگر در کوفه بودند و میدیدند همه دارند برای قتل امام حسین میروند همراهشان میشدند تا رسوای جماعت نشوند؟ کسانی که چنین طرز فکری دارند از اسلام چیزی جز اسمش را نخواهند یافت. حال زمانی را ببینید که این افراد ضعیف الایمان با افرادی روبرو میشوند که به جای لباس و ظاهر اسلامی یا نماز و روزه، بزرگانشان را تحقیر میکنند! خب این افراد ضعیف الایمان فوری تسلیم میشوند و همان ته ماندۀ دینشان را هم از دست میدهند و میشوند یکی از همین ملحدهای دوآتشه که به پیامبر و خدا و دین فحشهایی را میدهند که ... در زیر سفسطۀ یکی از این افراد را که سعی دارد با تحقیر طرف مقابل را از اسلام منزجر کند میبینیم: 

 

 شبهه: ما ایرانیان چندین هزار سال پیشینۀ تاریخی و تمدن داریم. چرا باید دین نیاکان آریایی خود را رها کنیم و پیرو دین یک تازی سوسمارخور بشویم؟ 

 

 پاسخ: 

 اول اینکه حقانیت دین به میزان تمدن مردمی که دین بر آنها نازل شده است ربطی ندارد. برای آنکه بفهمیم کدام دین یا مذهب حق است و صحیح، باید آموزه‏هایش دست کم دارای خصایص ذیل باشد: ۱. از سوی خدا بودن یا وحی بودن [استناد به خدا] ۲.پاسخ معقول، منطقی و موجه دادن به نیازهای اساسی انسان و پاسخ‏دهی به چهار پرسش اساسی: من کیستم؟ از کجا آمده‏ام؟ به کجا می‏روم؟ برای چه آمده‏ام؟ .۳ هدفمند بودن و در راستای این هدف یعنی هدایت و سعادت انسان حرکت کردن.۴ .دارای سه نظام اعتقادی، ارزشی و عبادی بودن. ۵. هماهنگی و انسجام میان این سه نظام و در مجموع همخوان بودن با هدف و غایت اصلی دین. ۶ .هماهنگی با نیاز واقعی جامعه و مطابقت داشتن با سرشت و سیر جوهری انسان. که مسلم است هیچ دینی در این زمینه به پای اسلام نمیرسد. 

 

 دوم اینکه تمدن(زندگی شهری) داشتن یک گروهی باعث برتریشان بر گروهی دیگر که این نوع زندگی را ندارند، نیست. زمانی که پیامبر خدا(ص) فرمود:«هر اسیری، ده مسلمان بیسواد را سواد آموزد، آزاد است» در همین ایران فقرا حق تحصیل نداشتند. 

 

 سوم اینکه مردم عربستان وحشی نبودند. آنها هم دارای سلسله حکومتهای زیادی بودند که در آستانۀ بعثت همگی یا به عذاب الهی یا بدست حکومتهای زورگوی اطراف نابود شده بودند. اگر آنها سنت زشت زنده بگور کردن دختران را داشتند ایرانیان نیز سنت خبیث ازدواج با محارم را داشتند. 

 

 چهارم اینکه اگر قرار باشد شما به اعراب بگویید تازی آنها هم حق داشتند که به شما بگویند مجوس. 

 

   پنجم اینکه به دین نیاکان ماندن احمقانه ترین کار ممکن است. اگر شما خودتان در بین مشرکین متولد میشدید آیا حاضر به پرستش بتها بودید؟  

 

 ششم اینکه دین ارتباطی به سرزمین ندارد ما کاری نداریم چه دینی در سرزمینمان وجود داشته است بلکه با تحقیق راجع به دین، اقدام به انتخاب میکنیم و ضعفهای زرتشتیت را نیز فراموش نمیکنیم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شبهات
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی