فضيلت انتظار فرج
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3277
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22114
بازدید ماه : 196503
بازدید کل : 1608182
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 11 / 8 / 1396

شيعه و انتظار
معناي شيعه­‌گري اين است که عقيده داريم يک روزي حضرت مي‌آيد و عالم را گلستان مي‌کند، ما باشيم يا نباشيم. الحمدالله عقيده ما اين است. از شما بپرسند که عقيده­‌ات راجع به امامت چيست؟ مي‌گوييد من شيعه هستم و عقيده دارم امام دوازدهم غائب است و از اين غيبت ناراحتم. از اينکه ظلم جهان را گرفته است، گريه مي‌کنم؛ اما بالاخره مهدي(عج) مي‌آيد و به دست مبارکش عالم گلستان مي‌شود و پرچم اسلام بر زمين افراشته مي‌شود. همه ما اين عقيده را داريم و همه هم مي‌خواهيم و کم و بيش همه ما دعاي فرج (اللهم کن لوليک...) را مي­‌خوانيم. دعاي ندبه هم مي‌خوانيم و به ياد امام زمان هستيم و شعار تشيع را هم داريم، گرچه کم‌رنگ است، اما فراموش نشده است
تا اينجا انتظار فرج هست، اما کم‌رنگ است. آن انتظار فرجي که پيغمبر(ص) فرمودند و ائمه(ع) بر آن تأکيد داشتند، آن انتظار فرجي که بارها و بارها حضرت مهدي(عج) پيغام داده، انتظار فرج عملي است، «تهيُّع». يعني برسيم به جايي که حاضر باشيم دنيا و هستي‌مان را فداي امام زمان بکنيم. حاضر باشيم که امام زمان از دست ما راضي باشد. چه کسي منتظر فرج است؟ آن کسي که امام زمان از دستش راضي است. اگر اين باشد، انتظار فرج هست. آن ثوابها را هم دارد. اگر اين انتظار فرج جدي باشد، اگر کسي هم بميرد و مقدّر نباشد که امام زمان(عج) بيايد، وقتي امام آمدند، او را زنده مي‌کند. اين يک نويد از طرف پيامبر و ائمه به همه است. و اگر به‌راستي انتظار فرج داشته باشيم، امام زمان که بيايد، قاعده لطف، بايد اين انتظار ما را زنده کند. در آن حکومت هزار سال و حکومت براي آنها و زندگي بهشتي براي ما، و اين فضيلت فراموش شده است
فضيلت فراموش شده است، به اندازه‌اي که مثلاً براي امام زمان(عج) جشن مي­‌گيرند، اما در آن گناه مي‌شود، اختلاط زن و مرد مي‌شود. چه خنده­‌هاي رکيک و چه تنه‌زدن‌ها به همديگر و چه حرفهاي نامربوطي، حتي مي‌­رسد به آنجا که در جشنها در مسجد موسيقي هست. اين از نظر شعار جشن است، اما از نظر عمل، ضربه به امام زمان(عج) است. اهل دلي مي‌­گفت که شب پانزدهم امام زمان(عج) را خواب ديدم و ديدم که صورت حضرت سياه است و شکايت و درددل کردند، فرمودند رفتم در اين جشنها و از بس کشيده به صورتم زدند، صورتم را سياه کردند و از جشن آنها فرار کردم

منتظران حقيقي
چه کسي انتظار فرج دارد؟ آن کسي که در خانه‌اش ماهواره نباشد. اگر حضرت الان بيايد، چه کسي مي‌تواند بگويد من ايشان را مي­‌برم در خانه‌­ام مهماني؟ پيغمبراکرم(ص) وقتي وارد مدينه شدند، ديدند که همه مي‌خواهند ايشان بروند به خانه‌­شان. فرمودند: شترم درِ هر خانه‌اي که خوابيد، آنجا جاي من است. شتر خوابيد در خانه فقيري به نام ابوايوب انصاري با يک زن مقدسي و پيغمبر اکرم(ص) آنجا بودند تا جايي تهيه کردند و به خانه خودشان رفتند. اين ابوايوب انصاري کيست؟ دو قضيه نقل مي‌کنم، ببينيد که ما انتظار فرج داريم يا نه.
يک) پيغمبر اکرم(ص) آن‌وقتي که از آن خانه رفته بودند، آمدند که رد شوند، ديدند ابوايوب انصاري با زن و بچه‌­هايش در کوچه فرش انداختند و منزل کردند، پيغمبر(ص) فرمود: «ابوايوب، چرا در کوچه‌­اي؟» گفت: «به خاطر اينکه يک خانواده هجرت کرده‌اند و آمده‌اند به مدينه تا مسلمان شوند؛ من ديدم که اينها خانه ندارند. ديدم اگر خانه‌­ام را به اينها بدهم، يک افتخار براي من است؛ اما اگر اينها درکوچه ماندند، يک ضربه به اين خانواده است. خانه‌­ام را به اينها دادم و خودم آمدم در کوچه.» به اين مي‌گويند ايثار، گذشت و فداکاري. چه کسي مي‌تواند بگويد من يار امام زمان هستم؟ هرکه به اين اندازه ايثار و گذشت و فداکاري داشته باشد. حاضر باشد همه چيز فداي امام زمان(عج) کند.
يک قضيه‌­اي هم نقل مي‌کنند که: امام زمان(عج) به کسي گفتند که: «مالت، مال تو نيست.» گفت: «رها کردم.» گفتند که: «اولادت، اولاد تو نيست»، به اينجا که رسيد گفت: «تو امام زمان که نيستي، سيد هم نيستي!» بعضي اوقات انسان از خودش مي‌تواند بگذرد، اما از زن و بچه­‌اش نمي‌تواند بگذرد. بعضي اوقات از مالش نمي‌تواند بگذرد
کساني که خمس نمي‌دهند، حتماً منتظر امام زمان نيستند. براي اينکه مال امام زمان را يک پنجمش را نمي‌دهد. اگر امام بگويد همه مالت را بده، نمي‌دهد. آن کساني که رسيدگي به فقرا و ضعفا و بيچارگان نمي‌کنند، انتظار فرج هم ندارند. انتظار فرج را کسي دارد که نه مثل ابوايوب انصاري، اما بالاخره کمک‌کار مردم باشد. اگر به ديگران کمک نکنيم و خودخور و خودمحور و خودخواه باشيم و به فکر جهيزيه دخترمان و عروسي پسرمان باشيم، اما راجع به مسلمانان بي‌توجه باشيم، اگر بگوييم من انتظار فرج دارم، دروغ مي‌گوييم. فضيلت فراموش‌شده اينجاست که مي‌گوييم «عجّل فرَجک يا صاحب‌الزمان»، اما در عمل لنگيم. چه کسي مي‌تواند بگويد من انتظار فرج دارم؟ اين ابوايوب انصاري
قصه دومش اين است که اين ابوايوب فقط يک بچه داشت، بعد بچه و دختر و پسر پيدا کرد. اين بچه دو سه روز مريض شد و بعد مُرد. زنش قدري گريه کرد و يک وقت متوجه شد که شوهر کارگر و خسته‌­اش الان مي‌آيد و چه لزومي دارد که او را ناراحت کند؟ بايد دل او را به دست بياورد. تک فرزند بود، اما گذشت و ايثار و فداکاري. شوهر آمد و بگو و بخند و وقتي پرسيد بچه چه شد، گفت الحمدالله خوب شد و سر شوهر را گرم کرد و موقع نماز صبح بلند شدند و غسل کردند و ابوايوب مي‌خواست براي نماز برود؛ گفت: «اگر کسي امانتي پيش تو گذاشته باشد و بيايد و بگويد که امانتم را بده و تو ندهي و ناراحت شوي، چطور آدمي هستي؟» گفت: «آدم خائني هستم. نمي‌شود که در امانت خيانت کرد، بايد امانت مردم را رد کنم.» زن گفت: «اگر چنين است، پروردگار عالم يک بچه به ما داده بود تا ديروز عصر و ديروز خدا اين امانتش را گرفت. برو نماز و به مردم بگو بيايند او را دفن کنند
ابوايوب انصاري آمد براي نماز و پيغمبر اکرم(ص) پشت کرده بودند به قبله و رو به مردم و تا او رسيد، فرمودند ديشب شما مبارک باد! خدا يک پسر به اينها داد که از اولياءالله و افتخار اسلام شد. بزرگان و عرفا درباره اين بچه صحبت کردند. معلوم است که پروردگار عالم نتيجه مي‌دهد. نمي‌شود که گذشت و فداکاري اين زن باشد، اما خدا پاداش ندهد، حتماً مي‌دهد. مرادم اين است که الان چه کسي هست که بگويد: من منتظر امام زمانم و حاضرم هرچه او بگويد، بگويم آري. اگر اين حالت پيدا شود، مي‌شويم منتظر فرج، هم از نظر عقيده و هم از نظر زبان و هم از نظر عمل. به عبارت ديگر مي‌شويم يک شيعه واقعي

از عقيده تا عمل
پيغمبر اکرم(ص) فرمودند: اي علي، تو به منزله قل هو الله احدي. اگر کسي به تو عقيده داشته باشد و دوستت داشته باشد، اين يک ثلث قرآن؛ و اگر را علاوه بر اينکه عقيده دارد، شعار هم داشته باشد، مثل کسي است که دو مرتبه «قل هوالله» بخواند و مي‌شود دو ثلث قرآن؛ و اما اگر از تو متابعت هم بکند، آنگاه مثل کسي است که سه مرتبه قل هوالله بخواهد و خدا ثواب يک ختم قرآن به او بدهد. اين روايت در حد تواتر است
شيعه سه رکن دارد: يک رکنش عقيده است، يک رکنش شعار و رکن آخرش متابعت و عمل. راجع به انتظار فرج هم همين است؛ لذا در روايات فراواني وقتي که پيغمبر اکرم(ص) مي‌فرمايد انتظار فرج اينقدر ثواب دارد، بعد مي‌فرمايد: «عليکم بالتقوا، عليکم بالبرّ»؛ يعني انتظار فرج فقط عقيده و شعار نيست؛ گرچه عقيده و شعار هم بايد باشد، اما عمل. لذا وقتي که به‌راستي ايران مهيّا شد براي آمدن امام زمان، قاعده لطف اقتضا مي‌کند که امام زمان(عج) بيايد. اگر زمينه باشد، نمي‌شود که امام نيايد. خواجه نصيرالدين طوسي(ره) راجع به امام زمان مي‌فرمايد: «وجودهُ لطفٌ، تصرفهُ لطفٌ آخر عدمه منّا»؛ يعني وجود امام زمان واسطه فيض اين عالم است و از طرف خدا لطف است و از طرف امام زمان لطف است و تصرف امام زمان، دست عنايت امام زمان روي سر ما لطف ديگري است
امام(عج) به شيخ مفيد(ره) نامه نوشتند که: «انّا غير مُهملين لمراعاتکم و غير ناسين بذکرکم. فلولا ذلک، لطلبتکم الاعداء»، دست عنايت ما روي سر شماست، و الاّ نابودتان مي‌کردند. همين الان اگر دست عنايت امام روي سر ما نباشد، دنياي استکباري، شرق و غرب ما را نابود مي‌کنند. اينکه مي‌بينيد نابود نمي‌شويم و نمي‌توانند و نکردند، به خاطر همين است که دست عنايت امام زمان(عج) روي سرمان است. اما «عدمه منّا». پس چرا نمي‌آيند؟ اگر واسطه فيض عالم است و اگر دست عنايتش روي سر ماست، پس چرا نمي‌آيد؟ هرچه هست، از قامت ناساز بي‌اندام ماست. تو مهيا شو و ببين امام زمان مي‌آيد يا نه؟ حتماً مي‌آيد.

موانع ظهور 
وقتي جمهوري اسلامي پاگرفت، همه مي­‌گفتيم که حالا ديگر امام زمان(عج) مي‌آيد، براي اينکه زمينه فراهم شد؛ اما در روايات داريم که بعضي اوقات، آمدن امام زمان فراهم مي‌شود و زمينه پيدا مي‌شود، ولي مردم گناه مي‌کنند و ظهور به عقب مي‌­افتد. راجع به جمهوري اسلامي جداً چنين شد. ما مي­‌گفتيم حتماً امام زمان(عج) مي‌آيد و دنيا گلستان مي‌شود؛ ولي ناگهان ديديم که نه، عقب رفتيم! الان فساد اخلاقي داريم. نمي‌شود که امام زمان(عج) در اين فساد بيايد. امام مي‌خواهند فساد اخلاقي را از بين ببرد. آيا به توسط زنهاي بي‌حجاب و بدحجاب؟ اينها مي‌توانند بگويند امام زمان، اما نمي‌توانند با امام بيايند و فساد اخلاقي را از بين ببرند، چون اينها خودشان فاسدند. فساد اداري داريم و فساد اداري يعني ظلم. دروغ و حقه‌بازي داريم و سر تا پاي ما شده دروغ و فريب، يعني ظلم. امام زمان(عج) مي‌خواهند به دست ما ظلم را نابود کند. خود ما ظالميم، آن‌وقت ظلم را نابود کنيم؟ ما بايد اول عادل باشيم، بعد از آن امام حتماً و فوراً مي‌آيد؛ ولي زمينه مي‌خواهد
ما بايد زمينه را فراهم کنيم. راوي مي‌گويد: در روز جمعه رفتم خدمت امام صادق(ع)، ديدم که دعا مي­‌خواند و روي خاک نشسته، مرتب به زانو مي‌­زند و مي‌گويد: عزيزم کجايي؟ بعد از گريه‌ها و زاري‌ها، پرسيدم که: «او کيست؟» فرمود: فرزند ششم من مهدي. او مي‌آيد و عالم را گلستان مي‌کند. من خيلي خوشحال شدم؛ اما حضرت يک شرط گذاشتند و من در آن ماندم. فرمودند: «عليک بالورَع». علاوه بر تقوا، شيعه بايد بالاتر از تقوا پيدا بکند. ايثار و گذشت و فداکاري و تقوا و حتماً اگر مسلمان ايراني که قرآن وعدة شما را داده، يعني پيغمبر اکرم(ص) دست زدند روي شانه سلمان و فرمودند: شما
دنيا الان مهياي صلح کل است؛ اما آنها صلح کل را براي خودشان مي‌خواهند، امام زمان(عج) را قبول ندارند، آنها هيچ. اما دنيا مهيّاست براي اينکه يک عده پيدا شود که متقي و عادل باشند و قيام بکنند. اگر ما زمينه داشته باشيم، خدا با خرق عادت، ما را بر جهان مسلّط مي‌کند. شش شبانه روز بر جهان استقرار پيدا مي‌کنيم؛ اما بعد از شش شبانه روز ديگر خرق عادت و معجزه نيست، بلکه پياده کردن قوانين اسلام است؛ يعني زندگي منهاي ظلم، منهاي تبعيض و دروغ و فريب، يک زندگي صد در صد انساني و اين ديگر خرق عادت نيست، بلکه ماييم که بايد اين زندگي را براي جهان بياوريم. چه وقت مي‌توانيم؟ وقتي خودمان متقي باشيم. وقتي خودمان ورع داشته باشيم و وقتي خودمان آدم باشيم و با امام زمان تناسب داشته باشيم. وقتي بتوانيم امام زمان را در زندگي‌مان راه بدهيم و به عبارت ديگر وقتي امام از دست ما راضي باشد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: دریچه ای به سوی مذهب
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی