پرسش وپاسخ
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1200
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20037
بازدید ماه : 194426
بازدید کل : 1606105
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 24 / 7 / 1396

. راه رسيدن به شادى
زندگى دنيا در حالى كه هيچ گاه فارغ از خستگى و رنج نيست؛ ولى نمى توان آن را بر تمام زندگى تعميم داد واجازه داد مشكلات بر تمام زندگى سايه بيفكند و لذت را از انسان سلب كند.
از اين رو بايد مسيرى را جهت تأمين شادى پيش گرفت كه به اختصار مى گويند: رضايت و شادى طولانى صرفا از طريق داشتن يك زندگى اخلاقى و مذهبى، مى تواند كسب شود. پس هرگز نه شادى به معناى لذت بردن است، و نه راه آن به ولنگارى و رهايى از تمام قيد و بندهاى اخلاقى، اجتماعى، قانونى و دينى محدود مى شود.
از ديدگاه علمى چندين راه براى شاد بودن وجود دارد كه به اختصار آنها را نام
مى بريم:
الف. مبارزه با نگرانى ها.
ب. افزايش سطح تحمل و پذيرش.
ج. مسافرت
د. ورزش
ه . تبسم و خنده
و. مزاح
ز. پوشيدن لباس هاى روشن
ح. خود آرايى
ط. حضور در مجالس شاد
ى. كاستن از توقعات و انتظارات.

چهار. شكل صحيح و مطلوب غم و شادى
بر اساس آنچه گذشت نتيجه مى گيريم كه:
1.
يكى از راه هاى شادى، خنده و تبسّم است؛ ولى بايد توجه كرد كه آنچه مطلوب است، هميشه شاد بودن است؛ نه هميشه خندان بودن. شادى مداوم، پسنديده و هدف زندگى اسلامى است. اين شادى بر اساس يافته هاى علمى از مسير زندگى اخلاقى و دينى به دست مى آيد.
2.
خنده اگر شيوه درمان باشد ـ كه هست ـ براى تمام سطوح غمگينى درمان نيست. براى زدودن غم ناشى از آسيب جسم و تهديدهاى زندگى حيوانى و يا حد متوسط زندگى انسانى، درمان است. از اين رو سقراط، افلاطون و ارسطو، شادى عالى انسانى را شادى متفكرانه معرفى كرده اند. پس اگر در صدد شادى هستيم، بايد بكوشيم تا به مراتب عالى شادى برسيم و به شادى هاى نازل اكتفا نكنيم.

از اين سطح عالى از شادى در روايات به «شادى زاهدانه» تعبير شده است. آن سان كه امام على عليه السلام در وصفشان مى فرمايد: «زاهدان در دنيا اگر چه مى خندند، قلبشان مى گريد و اگر چه شاد باشند، اندوه شان شديد است».[25]

با دلى خونين لب خندان بياور همچو جام
نى گرت زخمى رسد چون چنگ آيى در خروش[26]

پس هميشه نبايد به شادى هاى نازل اكتفا كرد؛ بلكه بايد شادى زاهدانه را جست و در مسير درك شادى عالى، به اولين مزه هاى و شيرينى هاى بچه گانه آن دل خوش نبود.
3.
نه تنها هيجان حاكم بر زندگى اجتماعى؛ بلكه هيجان مطلوب و حاكم بر زندگى فردى، شادى و نشاط است. اگر شما احساسى غير از اين، از مراسم دينى و مذهبى داريد، معلول عملكرد افراط گونه افرادى است كه نام برديم؛ نه آنكه شيوه دينى و اسلامى چنين باشد. يك مورد براى گريه در اسلام سراغ داريم كه آن فقط گريه از خشيت خداوند است كه در سجده، سجاده را رنگين مى كند و يا در ظلمت شب نردبان عروج صاحبان معرفت و ترقى روحى را تا هفت آسمان مى سازد؛ نه آنكه در كوى و برزن دل افراد ناآشنا و بيگانه را بربايد.
4.
محتواى مراسم مذهبى بر سه پايه استوار است:
الف. روشنگرى نسبت به احكام، معارف دينى و حقايق علمى و وظايف اجتماعى و فردى و نيازهاى زندگى،
ب. ايجاد الفت و صميميت انسانى،
ج. عبادت و بندگى خداوند.
لذا هر عنصر غير از اين (همانند گريه و خنده و غم و شادى) از دايره عمومى
مراسم مذهبى خارج است و صرفا در موقعيت هاى خاص، به محتواى مراسم دينى اضافه مى شود. با توجه به اين نكته به بررسى «مصيبت خوانى، مرثيه سرايى، دعا و زيارت ...» مى پردازيم:
1.
بيشتر جلسات دينى و بنيان اين گونه مراسم بر مرثيه خوانى و مصيبت خوانى استوار نيست؛ بلكه اين مراسم محدود به ايام مصيبت اهل بيت عليهم السلام (مانند: ايام محرم و روز شهادت ائمه عليهم السلام) است.
بر اساس معارف دينى، مراسمى كه با محتواى مصيبت خوانى و مرثيه سرايى برگزار مى شود، بايد محدود به ايام حزن و اندوه اهل بيت عليهم السلام (سالروز شهادت) باشد. چون ائمه هدى عليهم السلام خود مى فرمايند: «شيعيان ما به حزن ما اندوهگين و در شادمانى ما شادمان هستند».[27]؛ يعنى، در ايام حزن اهل بيت عليهم السلام بايد محزون بود و گريست و مصيبت آنها را بيان كرد (نه هميشه). همان گونه كه شادى ما نيز با شادى اهل بيت عليهم السلام تراز مى شود (نه هميشه).
از اين رو اگر در غير از آن ايام، به بر پايى مراسم مصيبت و عزادارى و ياجشن اقدام كنيم، به افراط و يا تفريط مبتلا شده ايم.
2.
ماهيت اين نوع جلسات اگر چه گريه است؛ ولى غم افزا و ماتم آفرين نيست. درست است كه در اين نوع مراسم گريه مى كنيم، مصيبت مى خوانيم و مرثيه سرايى مى كنيم؛ منتها محصول آن، نشاط و هيجان مثبت و حركت در مسير اهل بيت عليهم السلام است. همان گونه كه هر خنده اى، خنده شادى نيست؛ گريه بر اهل بيت عليهم السلام نيز گريه غم وافسردگى نيست.
بنابراين اگر مى گوييم گريه از خوف و خشيت خداوند ارزشى است، از اين رواست كه اين نوع گريه غم انگيز نيست.
3.
انگيزه بر پايى جلسات مصيبت و عزاى اهل بيت، احساس تعلق و
دل بستگى است از اين رو با شيعيان با ذكر مصايب اهل بيت عليهم السلام علاقه خود را اظهار مى كنند و در پى آن آرامش مى يابند؛ نه آنكه ذكر مصايب اهل بيت عليهم السلام سبب غم و اندوه آنان شود. ايشان با اقامه عزا براى اهل بيت عليهم السلامو نسبت به افرادى كه خود را مديون آنان مى دانستند، اداى دين مى كنند. آيا اداى دين موجب راحتى جان است، يا غم افزا و حزن آفرين و گريبان گير جان؟! اين اداى دين تنها در مصيبت اهل بيت نيست؛ بلكه در شادمانى اهل بيت عليهم السلام نيزبا بر پايى محفل جشن شادى، انجام مى گيرد و روح افزا است.
4.
پرداختن به مصيبت و مرثيه اهل بيت عليهم السلام به صورت اندك در پايان مراسم، خود نوعى اداى دين و نوعى زندگى دينى و اخلاقى است و چنانچه گذشت داشتن زندگى دينى و اخلاقى خود شادى آفرين است. از جانب ديگر بر پايى مراسم جشن شادى، در شادمانى اهل بيت عليهم السلام نيز خود بخشى ديگر از مراسم دينى بوده و شادى آفرين است.
5.
انجام مرثيه و مصيبت در ضمن دعا و زيارت و تكرار بى مورد يك فراز از آن، كه موجب مى شود دعا و زيارت ديگر به شكلى كه امام معصوم خوانده اند، خوانده نشود اين نوعى افراط است. از اين رو اگر اعتراض شما به برخى مراسم دعا و زيارت باشد، بجا است و همان گونه كه گذشت محصول عدم اطلاع برگزاركنندگان اين مراسم مى باشد.
پس روح حاكم بر مراسم دينى چيزى جز چند مطلب زير نيست:
1.
عبادت و بندگى آن گونه كه خداوند و اهل بيت بيان داشته اند،
2.
روشنگرى نسبت به امور دينى و حقايق علمى و نيازها و وظايف،
3.
ايجاد الفت و صميميت،
4.
اداى دين نسبت به اهل بيت و كسب نشاط براى ادامه مسير زندگى معنوى آنان.

منابع پاسخ:

1. محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمة، مكتب الاعلام اسلامى، 1362.
2.
مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت 1403.
3.
كلينى، محمد، اصول كافى.
4.
طريقه دار، ابوالفضل، شرع و شادى، حضور، 1380، ص 43ـ13.
5.
پلاچيك روبرت، هيجانها، ترجمه محمود رمضان زاده، آستان قدس رضوى، 1371، ص 156.
6.
عزيزى، عباس، فضايل و سيره امام حسين عليه السلام، صلاة، 1381، ص 364.
7.
آبزيك مايل، روان شناسى شادى، ترجمه مهرداد فيروز بخت و خشايار بيگى، بدر، 1375، ص 82.
8.
لطفى، محمد حسن، دوره آثار افلاطون، ج 3.
9.
كن ويز، به دنبال شادكامى، ترجمه شجرى، انجمن قلم ايران، 1379، ص 67.
10.
مطهرى، مرتضى، حماسه حسينى، صدرا 1367، ص 95.
11.
الضوء و اللدن فى القرآن الكريم، نذير، حمدان دار ابن كثير، بيروت، 2002، ص38.
12.
اكبرزاده، على، رنگ و تربيت محمدى، 1374، بى جا، ص 24.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
برچسب‌ها: پرسش وپاسخ
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی