غدير خم
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 271
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19108
بازدید ماه : 193497
بازدید کل : 1605176
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 18 / 6 / 1396

لذا منبري از جهاز شتران ترتيب داده شد و پيامبر (ص) بر فراز آن قرار گرفت و نخست حمد و سپاس پروردگار بجا آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم را مخاطب ساخت و چنين فرمود: من به همين زودي دعوت خدا را اجابت كرده، از ميان شما مي روم. من مسئولم، شما هم مسئوليد. شما درباره من چگونه شهادت مي دهيد؟ مردم صدا بلند كردند و گفتند: «نَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَ جَهَدْتَ فَجَزاكَ اللهُ خَيّراً...» ما گواهي مي دهيم تو وظيفه رسالت را ابلاغ كردي و شرط خيرخواهي را انجام دادي و آخرين تلاش و كوشش را در راه هدايت ما نمودي، خداوند تو را جزاي خير دهد.» سپس فرمود: «آيا شما گواهي به يگانگي خدا و رسالت من و حقانيّت روز رستاخيز و برانگيخته شدن مردگان در آن روز نمي دهيد؟! همه گفتند «آري، گواهي مي دهيم» فرمود «خداوندا گواه باش»!... بار ديگر فرمود اي مردم ! آيا صداي مرا مي شنويد؟... گفتند آري و به دنبال آن، سكوت سراسر بيابان را فرا گرفت و جز صداي زمزمه باد چيزي شنيده نمي شد. پيامبر (ص) فرمود... اكنون بنگريد با اين دو چيز گرانمايه و گرانقدر كه در ميان شما به يادگار مي گذارم چه خواهيد كرد؟ يكي از ميان جمعيت صدا زد، كدام دو چيز گرانمايه يا رسول الله؟! پيامبر (ص) بلافاصله گفت اوّل ثقل اكبر، كتاب خداست كه يك سوي آن به دست پروردگار و سوي ديگرش در دست شماست، دست از دامن آن برنداريد تا گمراه نشويد، و امّا دوّمين يادگار گرانقدر من خاندان منند و خداوند لطيف خيبر به من خبر داده كه اين دو هرگز از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپيوندند، از اين دو پيشي نگيريد كه هلاك مي شويد و عقب نيفتيد كه باز هلاك خواهيد شد. ناگهان مردم ديدند پيامبر(ص) به اطراف خود نگاه كرد، گويا كسي را جستجو مي كند و همينكه چشمش به علي (ع) افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند كرد، آنچنان كه سفيدي زير بغل هر دو نمايان شد و همه مردم او را ديدند و شناختند كه او همان افسر شكست ناپذير اسلام است، در اينجا صداي پيامبر (ص) رساتر و بلندتر شد و فرمود «اَيُّهَا النّاسُ مَنْ اَوْلَي النّاسِ بِالمُؤمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ.» اي مردم! چه كسي از همه مردم نسبت به مومنان از خود آنها سزاوارتر است؟!» گفتند خدا و پيامبر (ص) داناترند. پيامبر(ص) گفت خدا، مولي و رهبر من است، و من مولي و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم. سپس فرمود «فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَليٌّ مَوْلاهُ. هر كس من مولاي اويم، علي، مولاي اوست.» و اين سخن را سه بار و به گفته بعضي از راويان حديث، چهار بار تكرار كرد و به دنبال آن سر به سوي آسمان برداشت و عرض كرد «اَللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداه وَاَحِبْ مَنْ اَحَبَّهُ وَ اَبْغضْ مَنْ اَبْغَضَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَه وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ اَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ دارَ. خداوندا ! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار، محبوب بدار آن كس كه او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن كس كه او را مبغوض دارد، يارانش را ياري كن، و آنها را كه ترك ياريش كنند از ياري خويش محروم ساز و حق را همراه او بدار هر جا كه او باشد.» سپس فرمود «الا فليبلغ الشاهد الغائب. ـ آگاه باشيد، همه حاضران وظيفه دارند اين خبر را به غائبان برسانند.» خطبه پيامبر(ص) به پايان رسيد، عرق از سر و روي پيامبر(ص) و علي(ع) و مردم فرو مي ريخت، و هنوز صفوف جمعيّت از هم متفرق نشده بود كه امين وحي خدا نازل شد و اين آيه را بر پيامبر(ص) خواند «اَلْيَوْم اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُم نِعْمَتي. امروز دين شما را كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم.» پيامبر (ص) فرمود «اَللهُ اَكْبَرْ، اَللهُ اَكْبَرْ عَلي اِكْمالِ الدِّيْنِ وَ اِتْمامِ النِّعْمَهِ وَ رِضَي الرَّبِّ بِرِسالَتي وَالْوَلايَهِ لِعَليٍّ مِنْ بَعْدي. ـ خداوند بزرگ است، خدا را بزرگ مي داريم بر كامل نمودن دين و اتمام نعمت در حالي كه راضي شد به رسالت من و ولايت علي(ع) پس از من.» در اين هنگام شور و غوغايي در ميان مردم افتاد و علي (ع) را به اين موقعيّت تبريك مي گفتند و از افراد سرشناسي كه به او تبريك مي گفتند، ابوبكر و عمر بودند، كه اين جمله را در حضور جمعيّت بر زبان جاري ساختند «بَخِّ بَخِّ لَكَ يَا ابْنَ اَبي طالِبٍ اَصْبَحْتَ وَ اَمْسَيْتَ مَوْلايَ وَ مَوْلا كُلِّ مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَهٍ. ـ آفرين بر تو باد، آفرين بر تو باد، اي فرزند ابوطالب ! تو مولاي من و تمام مردان و زنان با ايمان شدي.» در اين هنگام ابن عباس گفت «به خدا اين پيمان در گردن همه خواهد ماند».[1]

ويژگي هاي بارز جريان غدير

1. اين جريان از قطعيات تاريخ است و هيچ تاريخداني و هيچ عالم اسلامي، اعمّ از شيعه و سنّي، در وقوع آن تشكيك نكرده است.

2. بخش هايي از خطبه غدير مثل «من كنت مولاه فعلي مولاه» از بالاترين تواتر برخوردار است. به نحوي كه هيچ حديث نبوي در اين حدّ از تواتر و قطعيت نيست.

3. در ضمن اين خطبه، از حديث ثقلين ياد شده كه تواتر آن در رتبه دوم، بعد از حديث «من كنت مولاه فعلي مولاه» است. و اين حديث مولا را به خوبي معني مي كند.

4. در اين خطبه، به آيه «النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[2] استشهاد شده كه معني مولي را مشخّص مي كند.

5. آغاز اين جريان و برپايي آن با نزول آيه قرآن و به حكم خداست. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ. اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً(به مردم) برسان! و اگر چنين نكنى، رسالت او را انجام نداده اى. خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى دارد؛ و خداوند، جمعيّت كافران را هدايت نمى كند.»[3]

6. طبق آيه فوق پيام جريان غدير برابر با كلّ رسالت پيامبر است لذا خداوند متعال ترك ابلاغ آن را برابر با ترك كلّ رسالت پيامبر(ص) دانسته است.

7. ختم اين ابلاغ نيز با نزول آيه اكمال دين، مُهر خدايي خورده است. «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا.[4] امروز، دين شما را كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين(جاودان) شما پذيرفتم.»

8. طبق آيه اي فوق نيز پيام غدير به عنوان اكمال دين، و اتمام نعمت معرّفي شده و بيان شده كه بدون پيام غدير، دين اسلام مورد رضايت خدا نيست.

9. اين حادثه در آخرين سال عمر پيامبر رخ داده كه معنادار است. اينكه آن حضرت اعلام فرمود كه من به زودي شما را ترك خواهم كرد و آنگاه بيان داشت كه «من كنت مولاه فعلي مولاه» كاملاً معنادار است.

10. انتخاب محلّ غدير خم، كه محلّ تلاقي مسلمين بلاد گوناگون از همديگر بود، به عنوان محلّ اعلام آخرين پيام، نشانگر اهميت بسزاي اين پيام است. انتخاب اين محلّ براي آن بود كه اين پيام به كلّ بلاد اسلامي برسد.

11. خود پيامبر(ص) نيز تأكيد فرمودند كه حاضران پيام غدير را به غايبان برسانند. لذا به يقين اين مطلب خيلي مهمّ بوده است.

12. تعداد جمعيت حاضر در اين جريان نيز حائز اهمّيت است. به نحوي كه اين كثرت باعث شده است جريان غدير و حديث غدير متواتر ترين حادثه و حديث عالم اسلام شود. به نحوي كه هيچ لجوجي نيز قادر به انكار وقوع آن نيست.

13. در اين جريان، خدا حاضر، آمر و راضي به نتيجه است. جبرئيل نيز حضور دارد. پيامبر نيز به عنوان مجري حكم خدا حاضر و راضي به نتيجه است. قرآن نيز سه آيه ياد شده و نيز در ضمن حديث ثقلين، حاضر و شاهد و مؤيد است. اجماع مسلمين و تبريك آنها به علي (ع) نيز موجود است. حال اين جريان مقايسه شود با جريان سقيفه كه، نه به امر خداست؛ نه جبرئيل در آن حضور دارد؛ نه آيه آن را تأييد مي كند، نه پيامبر در آن حضور دارد؛ و نه اجماع مسلمين در آن تحقّق يافته است. افزون بر اينها تخاصم و ستيز و لعن و نفرين اصحاب به همديگر نيز در آن واقع شده است.

14. در جريان غدير حتّي يك مخالف هم موجود نبود و مسند ولايت جز علي(ع) يك مدّعي هم نداشت. در حالي كه در سقيفه يك طرف اوس بود طرف ديگر خزرج و طرف سوم ابوبكر و عمر و طرفدارانشان. عدّه اي نيز به طرفداري از علي(ع) مخالف همه بودند.

پي نوشت ها:


[1] (ر.ك: پيام قرآن، ج 9، حضرت آيت الله مكارم شيرازي و ساير همكاران به نقل از سايت تبيان)

[2] (الأحزاب:6)

[3] (المائده:67)

[4] (المائده:3)

 

نويسنده : اداره مشاوره و پاسخ

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: غدير خم
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی