دست بر سر گذاشتن و قرائت دعای فرج
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 113102
بازدید دیروز : 63316
بازدید هفته : 326250
بازدید ماه : 648531
بازدید کل : 11040286
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 22 / 2 / 1396

و همچنین باید گفت که دست بر سرگذاشتن هنگام بردن نام امام زمان -عج- و یا سلام بر آن حضرت نوعی احترام و تعظیم برای ایشان و نیز اعلام تسلیم بودن برای آن حضرت و آماده بودن برای خدمت به ایشان و پا در رکاب بودن ایشان است . آنچه به عنوان مستند برای بلند شدن هنگام ذکر نام حضرت نقل شده ، روایتی است از امام رضا(ع)که: نام «قائم» نزد آن حضرت برده شد حضرت ایستادند و دست خود را بر بالای سر نهادند و فرمودند: اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه . (مستدرک سفینه 8/629) از این روایت می‌توان استحباب ایستادن هنگام برده شدن کلمه «قائم» را استفاده کرد. حتی از این روایت می‌توان استفاده کرد که قیام حضرت رضا به جهت خصوص لفظ قائم نبوده بلکه به احترام نام آن حضرت بوده که در این صورت هر نامی برده شود ، ایستادن و دست روی سر نهادن خوب است.


نکته دیگر آن که دستور مستحبی ایستادن و دست بر سر نهادن به هنگام بردن لفظ «قائم» (نه همه اسامی دیگر) شاید کنایه از آن باشد که چون حضرت برای عدل و داد و حکومت جهانی الهی به پا می‌خیزند ما شیعیان هم به احترام آن حضرت و نوعی اعلام آمادگی به هنگام برده شدن نام مبارک آن بزرگ، بر پا ایستاده و رضایت خود را از قیام آن حضرت ابراز می‌داریم وخود را در برابر رهبری ودستورات او مطیع می‌دانیم .
مرحوم مجلسی در جلد 13 بحار باب 21 و مرحوم شیخ صدوق در کمال‌الدین و تمام النعمه احادیث فراوانی نقل کرده‌اند که ظاهر تمام آن‌ها این است که نام مقدس امام زمان (عج) را نباید برد و این دو بزرگوار و اخیرا محدث نوری و دیگران ظاهر اخبار را گرفته و نام بردن آن حضرت را مطلقا چه قبل از غیبت و چه بعداز آن حرام می‌دانند.
ولی عده‌ای دیگر آن را مکروه دانسته‌اند. به طوری که در کتاب «نجم الثاقب» مرحوم نوری می‌نویسد: این موضوع در زمان شیخ بهائی و میرداماد دو دانشمند بزرگ شیعه مورد بحث و گفتگو واقع شد و هر کدام نظری ابراز نمودند و جمعی هم به طرفداری هر یک برخاسته و کار بالا گرفت.
برای توضیح بیشتر ر.ک: ابراهیم امینی دادگستر جهان، ثفق، چاپ 16، 1376، ص 125.

منبع : تبیان


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی