• مربی مؤفق بين تشويق و تنبيه توازن ايجاد مي كند؛ چون مي داند، تشويق و علاقه مند ساختن دانش آموز براي تعليم و تربيه شايسته، اصل است و تنبيه آخرين علاج و به منزله عملیات جراحی مي باشد. لذا مربی مؤفق نزد خودش معيارهاي وضع مي كند كه چه كارها و فعاليت هاي سزاوار تشويق و ترغيب اند و چه اشتباهاتي قابل تنبيه و چه خطاهاي موجب عفو و بخشش مي باشند و با در نظر داشت اين معيار ها با دانش آموز تعامل مي كند تا بعد از برخورد، پشيمان نشده و از متعلم معذرت نخواهد.
• مربی مؤفق خوبي ها را آشکارنموده و بدي ها و عيب ها را مي پوشاند تا خوبيها و فضايل رشد يافته و همه گاني شود و عيب ها و بديها را پنهان مي كند تا در نطفه خفه شده و هرگز به بيرون سرايت نكند، تا محيط تعليمي از لوث بدي ها پالايش يابد، اين به معني سهل انگاري نسبت به بدي ها نيست؛ بلكه براي اين است كه بدي ها را بدون افشاگري نابود سازد.
• معلم مؤفق تصوري صحيح از خود دارد كه در چه موقعيت علمی قرار دارد و با تشويق و كف زدن هاي سمبوليك مغرور نشده و با شنيدن انتقاد ها احساس حقارت نميكند.
• معلم مؤفق خود را كامل نمي داند و اشتباهاتش را توجيه نمي كند؛ چون مي داند خداوند متعال كامل است. و اگر اشتباهش را تصحيح كند بهتر از آن است كه با اشتباه خود چندين دانش آموز را به مشكل دچار نمايد.
• معلم مؤفق شاگردان را به عنوان انسان قبول دارد و مي داند كه انسان طبيعتاً دچار گناه و خطا مي شود بهترين خطاكاران توبه كننده گان اند؛ لذا هرگاه شاگرد مرتكب خطاي گرديد و پشيمان شده و معذرت خواهي كرد، مي بخشد.
• معلم مؤفق خود را ارزيابي و محاسبه مي كند كه آيا درس را آن طوري كه لازم است ارايه كرده و آيا تعاملش با دانش آموزان عاقلانه و خدا پسندانه بوده و يا با عصبانيت و پرخاشگري همه متعلمین را آزرده خاطر ساخته و فضاي معنوي صنف را با محيط ناهنجاري مبدل ساخته است كه اين ارزيابي منجر به ايجاد تغيير در رفتارش می گردد.
• معلم مؤفق روحیه ی انتقاد پذيری دارد زیراتا انتقاد سالمي نباشد، اصلاحات به وجو.د نمي آيد و معلم بسیار نيازمند است، تا انتقاد هاي سالم متعلمین، معلمين و اعضاي اداري و تدريسي مكتب را با سعه صدر بشنود و به فكر تغيير در كاستي هايش باشد.
• معلم مؤفق از صبر و تحمل پذيري بالاي برخوردار مي باشد؛ چون با انسان هاي متفاوتي مواجه است و شايد خيلي اشتباهاتي از طرف دانش آموزان صورت گيرد كه بدون تحمل و شكيبايي نمي شود به درس و تعليم ادامه داد.
• معلم مؤفق به تفاوت هاي فردي دانش آموزان معتقد است و با همه يكسان تعامل نمي كند به خصوص در قضيه تنبيه كه بعضي دانش آموزان با يك نگاهي متوجه مي شوند و برخي با سكوتي و بعضي با اطلاع اداره و… لذا بايد معلم تمام دانش آموزان صنف را با تفاوت هاي شان بشناسد و از عواطف و اخلاقيات و وضعيت زندگي شان آگاه باشد تا به وسيله ی اين شناخت به هردانش آموز طوري رفتار نماید كه سزاوار شخصیت وی است.
• معلم مؤفق در تدريس خويش اخلاص داشته و فقط به منظور رضاي الله متعال و رشد نظام آموزشي جامعه اش تلاش مي كند.
• معلم مؤفق به خداوند توكل مي كند و تمام تلاش خود را به منظور بهبود وضعيت آموزشي- تربيتي به کار برده و نتيجه را به خدا واگذار مي كند.
• معلم مؤفق وقت دانش آموزان را با مطالب بيهوده ضايع ننموده و با آمدگي قبلي و با مطالب جديد و جالب وارد صنف مي گردد تا دانش آموزان هميشه منتظر فرا رسيدن ساعت درسي وی باشند.
• معلم مؤفق، هنگام تدريسنشاط روحي و آرامش خود را حفظ مي نمايد تا دانش آموزان درس را با كمال آرامش و خاطر راحت جذب كرده بتوانند.
• معلم مؤفق به وعده هايش وفا ميكند و آنچه در صنف با دانش آموزان وعده نموده هرگز تخلف نمي كند؛ چون وعده خلافي از علایم منافق عملی به شمار می آید.
• معلم مؤفق از قضاوت نا عادلانه مي پرهيزد؛ چون اين گونه قضاوت ها منجر به بروز اختلافات، كينه و عداوت و عدم اعتماد مي گردد.
• معلم مؤفق راز دار دانش آموزان است و هيچ گاه مشكلات شاگردان را به ديگران بازگو نمي كند و به دانش آموز ثابت مي سازد كه اسرار زندگي خود را با كمال اطمینان بيان كند تا معلم به رفع مشكل او اقدام نمايد.
• معلم مؤفق استعداد هاي نهفته در شخصيتدانش آموزان را شناسايي كرده و به سوی شكوفا شدن و بالندگی راهنمایی شان می نماید تا دانش آموزان از تمام استعداد هاي شان بهره بگيرند.
• معلم مؤفق مقررات خشك و افراطي را در صنف وضع نمي كند؛ بلكه مقررات مناسب به حالات و سنين شاگرد وضع كرده و به صورت جدي پيگيري مي كند.
• معلم مؤفق براي افزايش آگاهي هاي خود مي كوشد و هميشه كتاب هاي مربوط به رشته اش و كتاب هاي عمومي را مطالعه مي كند.
• معلم مؤفق هنگام ارايه درس حتي الامكان از مثال زنده استفاده مي نمايد.
• معلم مؤفق در زندگي خود نظم دارد و به موقع وارد صنف شده و هيچگاه دانش آموزان در امور كاري اش بي نظمي را مشاهده نمي کنند.
• معلم مؤفق قاطع و جدي بوده و عاقلانه و جدي به قضايا برخورد مي كند، و البته قاطعيت به معني خشونت نيست؛ بلكه معلم مؤفق مي داند در چه موقع جدي بوده و چه وقت از گذشت کار بگیرد.
نظرات شما عزیزان: