نقشه راه مسأله فلسطین از منظر رهبر انقلاب اسلامی
در این نوشتار، با توجه به بیانات بیست و پنج سال گذشته نقشه راه مسأله فلسطین از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره فلسطین و قدس شریف ارائه می گردد.
مسأله اصلی [در نقشه راه مسأله فلسطین ]:
۱ - تداوم سلطه استعماگران
اساساً تشکیل دولت یهودی - یا به تعبیر درست تر، دولت صهیونیست - در این نقطه از دنیای اسلام، با یک هدفِ بلند مدتِ استکباری به وجود آمد. اصلاً به وجود آوردن این دولت در این نقطه حسّاس که تقریباً قلب دنیای اسلام است - یعنی قسمت غرب اسلامی را که آفریقاست، به قسمت شرق اسلامی که همین خاورمیانه و آسیا و مشرق است، متّصل می کند و یک سه راهی است بین آسیا و آفریقا و اروپا - برای خاطر این بود که در بلند مدت، تداوم سلطه استعمارگرانِ آن روز - که در رأسشان دولت انگلیس بود - بر دنیای اسلام باقی بماند و این طور نباشد که اگر یک وقت دولت اسلامیِ مقتدری - مثل دورانهایی از حکومت عثمانی - به وجود آمد، بتواند جلوِ نفوذ استعمارگران و انگلیس و فرانسه و دیگران را در این منطقه بگیرد. لذا یک پایگاه برای خودشان درست کردند. بنابراین طبق اسناد تاریخی، تشکیل حکومت صهیونیستی در آن جا، بیش از آنچه که آرزوی مردم یهود باشد، یک خواست استعماری دولت انگلیس بود. شواهدی وجود دارد که در همان زمان بسیاری از یهودیها اعتقادشان این بود که احتیاجی به این دولت نیست؛ این دولت به نفعشان نیست؛ لذا گریزان بودند. بنابراین، این یک آرزو و ایده یهودی نبود؛ بیشتر یک ایده استعماری و یک ایده انگلیسی بود.[بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران، ۱۳۷۹/۹/۲۵]
۲- جلوگیری از اتحاد مسلمانان
اشغال این سرزمین براساس یک طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیری از اتّحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدّد حکومتهای قدرتمند مسلمان بود. دلایلی در دست است که نشان می دهد صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیک داشتند و ارائه آمارهای اغراق آمیز از کشتار یهودیان، خود وسیله ای برای جلب ترحّم افکار عمومی و زمینه سازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است. حتّی دلایلی در دست است که عدّه ای از اراذل و اوباشِ غیریهودیِ شرق اروپا را به نام یهودی به فلسطین کوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستی، یک حکومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب کنند و پس از سیزده قرن، یک گسستگی بین مشرق و مغرب اسلامی ایجاد نمایند.[بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، ۱۳۸۰/۲/۴]
مسأله انحرافی [در نقشه راه مسأله فلسطین ]:
۱- شبهه عربی بودن
گاهی شنیده میشود که کسانی میگویند: فلسطین یک مسأله عربی است. این سخن به چه معنی است؟ اگر مقصود آن است که عرب، احساسات خویشاوندانه تری دارد و مایل است خدمت و مجاهدت بیشتری تقدیم کند، این چیز پسندیده ئی است و ما به آن تبریک میگوئیم. ولی اگر معنی این سخن آن است که سران برخی کشورهای عربی به ندای یا للمسلمین مردم فلسطین کمترین توجهی نکنند و در قضیه مهمی مانند فاجعه غزه با دشمن غاصب و ظالم همکاری کنند و بر سر دیگران که ندای وظیفه، آرامشان نمیگذارد فریاد بکشند که شما چرا به غزه کمک میکنید، در این صورت هیچ مسلمانی و هیچ عربی غیور و با وجدانی این سخن را نمی پذیرد و گوینده آن را از سرزنش و تقبیح معاف نمی سازد. این همان منطق اخزم است که پدر خود را کتک میزد و اگر کسی دخالت میکرد بر سر او فریاد میکشید؛ پس از او هم پسرش آن پدر بزرگ را به باد مشت و کتک میگرفت و این در زبان عربی مَثَل شد که:
کمک همه جانبه به مردم فلسطین و حمایت کامل از آنان واجب کفائی بر همه مسلمانان است. دولتهائی که به جمهوری اسلامی ایران و برخی دیگر از کشورهای مسلمان بخاطر کمک به فلسطین خرده میگیرند، خود متحمل این کمک و حمایت شوند تا تکلیف اسلامی از دیگران ساقط شود، و اگر همت و توان و شجاعت آن را ندارند، بهتر است به جای خرده گیری و کارشکنی، قدرشناسِ اقدامات مسئولانه و شجاعانه دیگران باشند.[بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین، ۱۳۸۷/۱۲/۱۴]
۲- شبهه محلی بودن
هر کس در دنیای اسلام، امروز قضیه غزه را یک قضیه منطقه ای و شخصی و محلی بداند، دچار همان خواب خرگوشی ای است که پدر ملتها را تا حالا درآورده است. نه، این قضیه غزه، فقط قضیه غزه نیست؛ قضیه منطقه است. فعلاً آنجا نقطه ضعیفتر است، تهاجم را از آنجا شروع کردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمیدارند. دولتهای کشورهای مسلمانی که حول و حوش آن منطقه هستند و کمکی که باید بکنند و میتوانند بکنند، نمیکنند، دارند اشتباه میکنند؛ اشتباه میکنند. هر چه در این منطقه میخ اسرائیل بیشتر فرو برود، تسلط استکبار بیشتر بشود، بدبختی این دولتها و ضعف و ذلت این دولتها بیشتر خواهد شد. چرا ملتفت نیستند؟ و دولتها، ملتها را هم دنبال خودشان به ذلت میکشانند. یک دولت ذلیل و مطیع و وابسته، یک ملت را مطیع و ذلیل و وابسته میکند. این است که ملتها باید به خود بیایند.[بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دی، ۱۳۸۷/۱۰/۱۹]
۳- شبهه ناصبی بودن
در قضیه حمایت از فلسطین - این یک مثالی است میخواهم بزنم - هیچ کشور و هیچ دولتی به گرد جمهوری اسلامی نرسید. این را همه دنیا تصدیق کردند. جوری شد که بعضی از کشورهای عربی از ناراحتی دادشان بلند شد، گفتند ایران دارد برای مقاصد خود اینجا تلاش میکند! البته فلسطینی ها به این حرف اعتنائی نکردند. از جمله در قضیه غزه - در این جنگ بیست و دو روزه چند ماه قبل - جمهوری اسلامی در همه سطوحش؛ از رهبری و ریاست جمهوری و مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و غیره، همه در خدمت برادران فلسطینیِ مظلوم و مسلمان قرار گرفتند. در بحبوحه این حرفها، یک وقت دیدیم که ویروسی دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضی از بزرگان، بعضی از علماء، بعضی از محترمین، که آقا! شما دارید به کی کمک میکنید؛ اهل غزه ناصبی اند! ناصبی یعنی دشمن اهل بیت. یک عده هم باور کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند اینها ناصبی اند. گفتیم پناه بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبی اند!؟ بله، سنی اند؛ اما ناصبی!؟ اینجور حرف زدند، اینجور اقدام کردند، اینجور کار کردند.[بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان، ۱۳۸۸/۲/۲۳]
شگرد دشمن [در نقشه راه مسأله فلسطین ]:
۱ - جابجا کردن مسأله اصلی با مسائل انحرافی و فرعی
دنیای اسلام - بخصوص دنیای عرب - همین امروز باید متوجّه باشد که شگرد دشمنان این است که آنها را از این قضیه مهم که امروز قضیه اصلی جهان اسلام و بخصوص قضیه اصلی جهان عرب است، منصرف و ذهنها را به جاهای فرعی و به مسائل دروغین منتقل کنند، برای این که بتوانند این کار را انجام دهند. البته آنها نخواهند توانست انجام دهند. اینها هم اگر غفلت کنند، برای خودشان جز زیان، چیزی به بار نخواهد آورد؛ یعنی آبروی غفلت کنندگان خواهد رفت، اما قضیه به همان استحکام اصلی باقی خواهد ماند و بلاشک روزی ملت فلسطین، سرزمین فلسطین را در زیر سلطه حقّ خود خواهد گرفت؛ هیچ تردیدی نیست.[بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، ۱۳۷۸/۶/۲۴]
۲- صلح با رژیم اشغالگر قدس
امروز ترفند صهیونیستها و پشتیبانانشان - که دولت امریکا مهمترین پشتیبان آنهاست - این است که از نام زیبای صلح استفاده میکنند: آقا صلح کنید؛ این حرفها چیست!؟ بله؛ صلح چیز خیلی خوبی است؛ اما صلح کجا و با چه کسی!؟ کسی وارد خانه شما شده، به زور در را شکسته و شما را کتک زده، به عیال و اولادتان اهانت کرده و از سه اتاقی که شما دارید، دو تا و نصفش را گرفته نشسته است؛ بعد بگوید شما چرا بیخودی مرتّب به این و آن شکایت میکنید؛ مرتّب دعوا و معارضه میکنید؛ بیایید با هم صلح کنیم. آیا این صلح شد!؟ صلح این است که شما از خانه بیرون بروید؛ اگر با هم جنگی داشتیم، آن وقت بیایند صلحمان بدهند... اگر آنها به حقّ خودشان قانع شوند - یعنی خانه را که فلسطین است، به صاحبان خانه واگذار کنند و سراغ کار خودشان بروند؛ یا از دولت فلسطین اجازه بگیرند و بگویند به ما اجازه دهید تعدادی از ما، یا همه ما در این کشور بمانیم - کسی با آنها جنگی نخواهد داشت. جنگ این است که آنها غاصبانه و زورگویانه وارد خانه دیگران شده اند؛ آنها را از خانه بیرون کرده اند و الان هم به آنها ظلم میکنند. الان هم به همه کشورهای منطقه ظلم میکنند و تهدیدی برای همه هستند. بنابراین، اینها صلح را هم مقدّمه ای برای تجاوز بعدی میخواهند! اگر صلحی برقرار شود، مقدّمه ای است برای این که بعد بتوانند طور دیگری تجاوز و تعدّی کنند.[بیانات در خطبه های نمازجمعه، ۱۳۷۸/۱۰/۱۰]
۳ - ایجاد اختلاف در جهان اسلام بر سر مسأله فلسطین
امروز یکی از بزرگترین مصائب دنیای اسلام این است که دشمنان اسلام کاری کرده اند که آنچه باید وسیله اتّحاد مسلمین شود - یعنی وجود دشمن، وجود صهیونیستهای غاصب - وسیله اختلاف آنها شده است! کاری کرده اند که بعضی از دولتهای مسلمان، این را وسیله ای برای قرار گرفتن در مقابل برادران خود بکنند و حقیقتاً اختلاف به وجود آید؛ در حالی که بودنِ چنین دشمنی در قلب کشورهای اسلامی، باید مسلمانان را به هم نزدیک کند؛ جبهه واحد تشکیل دهد و ید واحد به وجود آورد. این گناه هم به دخالت و دست اندازیهای استکبار برمیگردد. اگر حمایتهای استکبار و در رأس آنها امریکا از اشغالگران فلسطین و تروریستهای بین المللی، که در قلب کشورهای اسلامی متمرکز شده اند - یعنی همین حاکمان فعلی دولت جعلی اسرائیل - نبود، قدرتِ ماندن نداشتند.[بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۷/۴/۲۱]
امروز هر حرکت تفرقه انگیز در دنیای اسلام، گناهی تاریخی است. آنان که عنودانه گروههای عظیمی از مسلمین را به بهانه های واهی تکفیر میکنند؛ آنان که با گمانهای باطل، به مقدسات فرقه هائی از مسلمین اهانت میکنند؛ آنان که به جوانهای از جان گذشته لبنان که مایه سربلندی امت اسلامی شدند، از پشت خنجر میزنند؛ آنان که برای خوشامد امریکا و صهیونیستها از خطر موهومی بنام هلال شیعی سخن میگویند؛ آنان که برای شکست دولت مسلمان و مردمی در عراق ناامنی و برادرکشی را دامن میزنند؛ آنان که دولت حماس را که محبوب و منتخب ملت فلسطین است از هرسو زیر فشار قرار میدهند ... چه بدانند و چه ندانند مجرمانی به شمار می روند که تاریخ اسلام و نسلهای آینده از آنان با نفرت یاد خواهند کرد و آنان را مزدوران دشمن غدار خواهد دانست.[پیام رهبر انقلاب اسلامی بمناسبت کنگره عظیم حج، ۱۳۸۵/۱۰/۸]
۴ - سکوت در برابر جنایات رژیم صهیونیستی
امروز غزه و فلسطین عرصه رسوائی غرب است. غرب با ادعای حقوق بشر بزرگ ترین و فجیع ترین نقض حقوق بشر را در غزه ندیده گرفته. تا روزهای متمادی غربی ها در سال گذشته یک کلمه حرف به نفع مردم غزه و در دفاع از آنها نزدند. روزهای متمادی پشت سر هم میگذشت، ما هی گوشمان بود ببینیم آیا از اروپا - از آمریکا که هیچ - از سازمانهای حقوق بشر، از سازمانهای به اصطلاح مدافع آزادی، یک کلمه حرف به نفع مردم غزه صادر میشود؟ نمیشد. بعد از آنی که سر و صدای مردم بلند شد، مردم در کشورهای مختلف سر و صدا کردند، راهپیمائی کردند، تظاهرات کردند، حرف زدند، رسوائی بالا گرفت، شروع کردند به حرف زدن؛ فقط حرف! غرب هیچ گونه حمایتی از مردم غزه نکرد؛ در مقابل یک چنین فاجعه عظیمی که جلوی چشم همه داشت اتفاق می افتاد. تا امروز هم باز غرب در همان مواضع است. سازمان ملل خودش را رسوا کرد. آمریکا رسوا بود و رسواتر شد.[بیانات در دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیه همایش غزه، ۱۳۸۸/۱۲/۸]
وظایف نسبت به مسأله فلسطین :
۱- وظیفه مردم فلسطین
من به برادران و خواهران فلسطینی عرض میکنم: جهادتان را ادامه دهید. ایستادگیتان را ادامه دهید. بدانید هیچ ملتی جز به وسیله ایستادگی و مبارزه نمیتواند شرف خود و هویت خود و استقلال خود را به دست آورد. به هیچ ملتی، دشمن با التماس چیزی نخواهد داد. هیچ ملتی به خاطر ضعیف بودن و گردن کج کردن در مقابل دشمن، به چیزی نمیرسد. هر ملتی که در دنیا به جایی رسیده است، به خاطر عزم و اراده و ایستادگی و سینه سپر کردن و سر را بالا نگه داشتن رسیده است. بعضی از ملتها این توان را ندارند؛ اما آن ملتی که به اسلام معتقد است، آن ملتی که به قرآن معتقد است، آن ملتی که به وعده خدا معتقد است، آن ملتی که معتقد است «لینصرنّ اللَّه من ینصره» - هرکه خدا و دین خدا را یاری کند، خدا با تأکید او را یاری خواهد کرد - این توانایی را دارد.[بیانات در جمع بسیجیان حاضر در اردوی فرهنگی رزمىِ یاران امام علی(ع)، ۱۳۷۹/۷/۲۹]
۲- وظیفه مسلمانان
مسأله فلسطین ، فقط متعلق به عربها و همسایه های فلسطین نیست؛ تمام مسلمین عالم در هرجای دنیا که هستند، نسبت به قضیه فلسطین باید احساس مسؤولیت کنند. کسانی که در داخل و یا از خارج، واقعاً با حکومت غاصب صهیونیستی میجنگند - نه مدعیان آزادیخواهی که دستشان در دست امریکا و دشمنان اسلام است - باید از طرف ملت و دولت ما و ملتها و دولتهای مسلمان دیگر، با پول و سلاح و تبلیغات کمک بشوند. هرطوری که امروز ممکن است، باید کمک بشوند. ما چون خودمان با فلسطین همسایه نیستیم، تا مبارزه رویارویی با اشغالگران بکنیم، و دیگرانی که یا همسایه نیستند، یا به هر دلیلی تواناییش را ندارند، باید مبارزان را تجهیز کنند. این، یک وظیفه شرعی و حتمی برای همه مسلمانان است. تا این وظیفه انجام نگیرد، مسأله فلسطین حل نخواهد شد. و اگر انجام بگیرد، قطعاً صهیونیستهاو پشتیبانانشان شکست خواهند خورد.[بیانات در دیدار جمعی از خانواده های شهدا و آزادگان، ۱۳۶۹/۸/۲]
موضع جمهوری اسلامی حمایت از هر حرکت ضد صهیونیستی است
هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.[خطبه های نماز جمعه تهران، ۱۳۹۰/۱۱/۱۴]
دستگاههای استکبار و سیاستهای استکباری همه تلاش خودشان را به کار بردند که جمهوری اسلامی را منصرف کنند از حمایت فلسطین. ما ایستادیم پای مسأله فلسطین . سعی کردند مسئله مذهبی و طائفی را بزرگ کنند؛ جمهوری اسلامی در کنار برادران مسلمان خود از هر مذهب، از شیعه و سنی و فِرَق مختلف اسلامی ایستاد. هر جا حرکت اسلامی است، هر جا دفاع از هویت اسلامی است، هر جا دفاع از مظلوم است، جمهوری اسلامی آنجا حاضر است و حاضر خواهد بود و آمریکا و صهیونیسم و شبکه فاسد سیاسی مستکبرین نتوانستند بر جمهوری اسلامی فائق بیایند و نخواهند توانست. ما به توفیق الهی، در کنار ملت فلسطین ایستادیم، در کنار ملتهای انقلاب کرده مسلمان ایستادیم، در کنار مردم مظلوم بحرین ایستادیم، در کنار همه کسانی که در مواجهه با آمریکا و صهیونیسم قرار دارند، ما ایستادیم و از آنها دفاع میکنیم و در این مورد از هیچ کس و هیچ قدرتی ملاحظه نمیکنیم.[بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی، ۱۳۹۱/۴/۲۱]
راه حل ها [در نقشه راه مسأله فلسطین ]:
۱- مبارزه و مقاومت
روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت - یعنی پایتخت لبنان - را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقد» را سر داد، گروهی از بی خبران، آنان را ساده اندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا می شود به سوی قدس حرکت کرد، حال آن که شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق می فرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست.
بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته می شوند؛ خانه ها ویران می گردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی می کند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آن قدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود. الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی می توان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعین حال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواسته های اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم.[بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، ۱۳۸۰/۲/۴]
روی همین حرفهائی که این آقایان زدند: اینی که اصل، مبارزه است؛ اینکه هیچ راه حلی جزو مقاومت در قضیه فلسطین وجود ندارد، روی این حرفها ایستادگی کنید. این حرفها را صریحاً بزنید؛ نگذارید مجاملات سیاسی و جوسازی های سیاسی بر این منطق غلبه پیدا کند. هر کسی از فلسطینی ها که از راه مقاومت پایش را کنار گذاشت، ضرر کرد. اسرائیل در خواست صلح صادق نیست؛ اگرچه اگر صادق هم بود، غلط میکرد و او در اینجا حق ندارد؛ اما صادق هم نیست. آن کسانی که در راه مذاکره وارد شدند، مجبور شدند تحمیلات دشمن را قبول کنند. اگر یک لحظه پایشان را از مسیر تحمیلات دشمن دور گذاشتند، یا حذف شدند یا تحقیر شدند؛ که شما نمونه های هر دواش را ملاحظه کردید و دیدید. بعضی ها را حذف کردند، بعضی ها را هم تحقیر و تدری ء کردند. راه قدس، راه فلسطین، راه نجات مسأله فلسطین و حل مسأله فلسطین ، جز راه مبارزه نیست، که آقایان این را گفتند و من خوشحالم از اینکه می بینم این مسئله در جمع شماها مورد اتفاق است و همه آن را قبول دارید.[بیانات در دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیه همایش غزه، ۱۳۸۸/۱۲/۸]
۲- همه پرسی از مردم فلسطین
راه حلّ مسأله فلسطین ، راه حلهای تحمیلی و دروغین نیست. تنها راه حلّ مسأله فلسطین این است که مردم واقعی فلسطین - نه مهاجران غاصب و اشغالگر - چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند. اگر اتّکاء به آراءِ یک ملت از نظر مدّعیان دمکراسی در دنیا حرف راستی است، ملت فلسطین هم یک ملت است و باید تصمیم بگیرد. رژیم غاصبی که امروز در سرزمین فلسطین بر سرِ کار است، هیچ حقّی بر این سرزمین ندارد؛ یک رژیم جعلی، دروغین و ساخته دست قدرتهای ظالم است. بنابراین از مردم فلسطین نباید بخواهند این رژیم را به رسمیت بشناسند.[بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، ۱۳۸۱/۰۳/۱۴]
۳ - کمک جهان اسلام برای تقویت مقاومت فلسطین
علاج واقعی این خطر به دست مسلمین است. آنان می توانند با کمکهای حقیقی به مبارزین مسلمان، قیام داخل کشور فلسطین را قویتر و کوبنده تر سازند، و نیز می توانند به طرق گوناگون نگذارند که دولتهای منطقه به پیروی از خواست و تحمیل امریکا، تن به سازش با اسرائیل دهند. اقدامهای فداکارانه و جوانمردانه مسلمانان سربلند لبنان، که بارها صهیونیستهای قلدر و حامیانشان را در موضع ضعف و انفعال قرارداده، گواه صادقی است بر این که ملتها و جوانان مؤمن قادرند بسیاری از کارهای بزرگ را انجام دهند.[پیام به کنگره عظیم حج، ۱۳۷۰/۳/۲۶]
پیش بینی آینده مسأله فلسطین
فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبهه ای نداشته باشید. فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطینی تشکیل خواهد شد؛ در اینها هیچ تردیدی نیست؛ اما بدنامی آمریکا و بدنامی غرب برطرف نخواهد شد. اینها همچنان بدنام خواهند بود. شکی نیست که بر اساس حقایقی که خدای متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه جدید شکل خواهد گرفت. این خاورمیانه، خاورمیانه اسلام خواهد بود.[بیانات در دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیه همایش غزه، ۱۳۸۸/۱۲/۸]
همچنان که ستاره صبح امید درخشید، یک بار در انقلاب اسلامی، یک بار در جنگ تحمیلی، یک بار در زندگی شما آزادگان، در این قضیه هم قطعاً شفق امید خواهد درخشید و قطعاً فلسطین به دست مردم فلسطین برخواهد گشت و این زائده دروغی و جعلی از صحنه جغرافیا محو خواهد شد؛ در این تردیدی نیست.[بیانات در دیدار جمعی از آزادگان، ۱۳۹۱/۵/۲۵]
نظرات شما عزیزان: