نگدستى و پاکدامنى یا ثروت و زشتکارى
و الحرفه مع العفه خیر من الغنى مع الفجور.
نامه/ 31
ترجمه: کارگرى، همراه با پاکدامنى، بهتر از داشتن ثروتى است که با گناهکارى به دست آمده باشد.
شرح: بسیارى از ثروتمندان هستند، که به خاطر داشتن مال و دارایى فراوان، ظاهرا همه گونه وسایل راحت و آسایش را در اختیار دارند. اما در حقیقت، آنها، نه تنها آسوده و راحت نیستند، نه تنها در خوشى و خوشبختى به سر نمىبرند، بلکه روز و شب خود را، با رنج و اضطراب مىگذرانند، و عمرشان در دلهره و نگرانى طى مىشود. زیرا بیشتر ثروتمندان، مال و دارایى خود را، از راههاى حرام و آلوده به گناه، به دست آوردهاند. امام علیهالسلام، در جایى دیگر فرموده است: «هر جا ثروتى هنگفت انباشته شده باشد، حتما در کنار آن، حق پایمال شده گروهى از محرومان جامعه، دفن شده است».
معنى این سخن آن است که: کمتر ممکن است ثروتى پیدا شود که تمام آن، از راه حلال بدست آمده باشد. بیشتر کسانى که به ثروتهاى هنگفت مىرسند، حق مردم محروم و مستضعف را پایمال کرده و مال دیگران را خوردهاند یعنى از راههایى مانند دزدى، کم فروشى، گران فروشى، احتکار (یعنى: انبار کردن و مخفى نگاه داشتن اجناس مورد نیاز مردم، و به وجود آوردن قحطى، و سپس فروختن آن اجناس به چند برابر قیمت)، یا خوردن مال افراد ضعیف، بیوه زنان، یتیمان و امثال آنها، و خیانت کردن به افراد ملت و مملکت به مال و دارایى رسیدهاند.
چنین ثروتى، که از راههاى ناپاک و نادرست به دست آمده، آلوده به گناه است و کسى که چنین ثروتى دارد، اگر هم در ظاهر، راحت و آسوده زندگى مىکند، در باطن، آرامش و آسایش ندارد و تمام ساعات روز و شبش، در وحشت و اضطراب مىگذرد. از یک طرف، ترس از خدا، و حساب و کتاب روز قیامت او را مىترساند و آرامشش را بهم مىزند، و از طرف دیگر، دائما وحشت آن را دارد، که مبادا مردم محروم و ستمدیده، راز دزدى و مال مردم خورى و خیانت او را بفهمند، و براى گرفتن حق خود، بر سرش بتازند و حکم عدالت اسلامى را، دربارهاش اجراء کنند.
اما کسى که کار کم درآمدى دارد، ولى با تقوى و پاکدامنى آنرا انجام می دهد، و به خیانت و ظلم آلوده نمی شود، دل راحت و فکر آسوده دارد. چنین کسى، چون درآمدش حلال و پاک است، حقى را پایمال نکرده و مال کسى را نخورده است، کمترین نگرانى و دلهره و وحشتى هم ندارد. اگر سفرهاش رنگین نیست ولى در عوض با وجدان پاک و فکر آسوده بر سر آن مىنشیند، و شب که به بستر می رود، دچار کابوسهاى وحشتآور نمىشود و راحت و آسوده می خوابد، و سحرگاه، آرام و سبکبار بیدار مىشود، و خوشبختى واقعى را با تمام وجودش حس می کند. بخاطر همین است که امام علیهالسلام نیز، کار کم درآمد، ولى همراه با پاکدامنى را از ثروتى که همراه با گناه باشد، بهتر شمردهاند.
همه کاره، هیچکاره
من اوما الى متفاوت خذلته الحیل.
ح/ 403
ترجمه: کسى که به کارهاى پراکنده بپردازد، از یافتن راه حل صحیح براى آنها ناتوان می ماند.
شرح: یک ضرب المثل فارسى، که به پیروى از کلام امام علیهالسلام، در زبان ما، پیدا شده است، می گوید: «همه کارهها، هیچکارهاند!».
ولى متاسفانه، این عیب در بعضى از افراد وجود دارد، که خود را «همه کاره» مىدانند. یعنى، در آن واحد، به چند کار مختلف مىپردازند، و انتظار هم دارند که در تمام آن کارها، موفق و سربلند باشند. در حالیکه، چنین افرادى، نه تنها در کار خود موفق نمىشوند، بلکه به دهها مشکل و ناراحتى برخورد مىکنند که از چارهجویى و یافتن راه حل آنها عاجز مىمانند، علاوه باعث مىشوند که چرخ امور جامعه نیز بخوابد و به افراد اجتماعى هم لطمه بخورد. زیرا در جامعه بشرى، کارهاى مردم، به یکدیگر مربوط و پیوسته است، طورى که اگر در یک گوشه از جامعه، کارى معطل بماند و به خوبى انجام نشود، کارهاى دیگران هم، بر اثر آن، معطل خواهد ماند.
از قدیم گفتهاند: «شکارچى طمع کارى که در آن واحد دنبال دو خرگوش بدود، هیچکدام را نمىتواند شکار کند».
انسانى هم که بخواهد در آن واحد، دنبال چند کار برود، هیچکدام از آن کارها را، یاد نمىگیرد و در هیچ رشتهیى، نمىتواند مهارت لازم را به دست آورد. بدون شک، اگر کسى بگوید: «من هم پزشکى مىدانم، هم معمارى مىکنم، هم نان مىپزم، هم قالیباف هستم، هم در نجارى و در و پنجره سازى مهارت دارم و هم رادیو و تلویزیون تعمیر مىکنم» مطمئن باشید که هیچکدام از این کارها را بلد نیست. و اگر هم، از هر یک از این کارها، اطلاعى داشته باشد، اطلاع او آن قدر کم و ناچیز است که هیچگاه موفق نخواهد شد یکى از این کارها را به درستى انجام دهد. پس، انسان عاقل کسى است که: بجاى آن که فکر و وقت خود را تلف کند و از هر کارى، مقدار کمى یاد بگیرد، نیروى خود را صرف یادگیرى و انجام یک کار کند تا هم در زندگى شخصى موفق شود، و هم وجودش براى جامعه فایده بیشترى داشته باشد.
بنیاد نهج البلاغه هیات تحریریه
برگرفته شده از پایگاه تخصصی نهج البلاغه (nahjolbalaghe.blog.ir )
نظرات شما عزیزان: