تهاجم فرهنگی

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

تهاجم فرهنگی

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

تهاجم فرهنگی

نقش زنان در مقابله با تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی

حرکتی مرموزانه، حساب شده، همراه با برنامه‏ریزی دقیق و با استفاده از شیوه‏ها و ابزار و امکانات متعدد و متنوع، برای سست کردن باورها، دگرگونی ارزشها، انحراف اندیشه‏ها «تغییر و تبدیل آداب و سنن و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه را» می‏توان در ابتدا برای معنی تهاجم فرهنگی در نظر گرفت (1) و نیز می‏توان «از بین بردن اصالت و فرهنگ و سنن ملی و جایگزین کردن فرهنگ بیگانه‏» را یکی از تعبیرهای دیگر تهاجم فرهنگی دانست.


اصول درونی اجتماع یک ملت و کشور از تمام زوایا اعم از اقتصادی، اجتماعی، نظامی، سیاسی، زمانی از یک استقلال و استحکام می‏تواند برخوردار باشد که - از یک فرهنگ غنی و قوی و اصیل - برخوردار باشد یعنی اگر فرهنگ یک ملت دستخوش تغییر و تبدل قرار گرفت، ماهیت درونی آن ملت و کشور از تمام جهات مذکور متبدل می‏شود.
ما باید هر زمان به فکر و یاد خداوند باشیم، زیرا اگر لحظه‏ای از یاد او غافل شویم، در دریایی از امواج متلاطم غربزدگی غرق خواهیم گشت. جوانان هر کشور آینده‏سازان آن ملت هستند و سرنوشت هر جامعه به این قشر در مملکت‏بستگی دارد.
جوانان سرمایه‏هایی هستند که در رابطه با اجتماع و فرهنگ جامعه شکل می‏گیرند.
اگر فرهنگ جامعه اصیل و اسلامی باشد، جوانهایی با ایمان و با اخلاص پرورش خواهند یافت که این برای یک چنین ملتی افتخارآمیز و موفقیت‏آمیز خواهد بود.
استکبار این مطلب را درک کرده، در پی راهی برای تضعیف ملت اسلامی و شهیدپرور ما است. آنها از راههای مختلف برای رسیدن به این هدف استفاده کرده‏اند ولیکن با شکست روبرو شده‏اند و بالاخره فهمیدند با تاثیر گذاشتن روی طبقه جوان و حساس جامعه اسلامی می‏توانند در راه پیش‏برد اهداف شومشان قدم بردارند و روح حساس و لطیف و شاداب جوانان و غنچه‏های مملکت اسلامی را به نابودی بکشانند.
البته زمانی فرهنگ یک ملت توسط فرهنگ مهاجم مورد هجوم قرار می‏گیرد که اصول اولیه و دانش‏های ملی و سنتی و مذهبی، آن ملت توسط ارزشها و سنتها و اصول اولیه فرهنگ مهاجم هدف‏گیری شود و آهسته، آهسته آن اصول جای خود را به ارزشها و اصول فرهنگ مهاجم بدهد و آنگاه که غربی‏ها بتوانند در فرهنگ ما رخنه کنند و احساسات یک ملت را جریحه‏دار نمایند; دیگر هیچ خونی برای دفاع ازوطن جاری نخواهد شد، چشمه‏ای در سرزمین پربرکت ایران به جوش و خروش نخواهد آمد. مادری در فراق فرزند به میدان رفته‏اش اشک نخواهد ریخت، اسلحه‏ای بر دوش جوانان ما نخواهد آمد، دستی برای دعا کردن ملت مسلمان به سوی آسمان دراز نخواهد شد و قلبی برای وطن به تپش نخواهد افتاد و هرگز فریاد «الله اکبر» به گوش نخواهد رسید. در آن زمان با وزیدن یک نسیم، استعمارگران و شیاطین می‏توانند به راحتی درخت اسلام و آزادگی را از ریشه براندازند زیرا دیگر جوانانی که برای دفاع از عزت و شرف ملت‏خود، جانبازی کنند وجود ندارند.
دیگر اینکه شناخت فرهنگ غربی از ضروریات یک ملت‏با شخص فرهنگی است که قصد مبارزه با تهاجم فرهنگی را دارد، بنابراین باید از فرهنگ و اصول و مبانی فرهنگ درونی کشورهای غربی و مهاجم شناخت کامل به دست آورد. همانگونه که مهاجمین فرهنگی، شناخت کامل از ماهیت کشورهای اسلامی مورد هجوم دارند.
و موضوع سوم اینکه بدانیم; تهاجم فرهنگی پدیده‏ای است که از بدو ظهور دین مقدس اسلام در شبه جزیره عربستان آغاز شد و تا کنون ادامه یافته است.
امروزه با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و برقراری ارتباطات پیدایش انواع رسانه‏های جمعی، بزرگراههای اطلاعاتی و ماهواره‏ای و غیره، مهاجمان متوجه شده‏اند که برخورد نظامی نمی‏تواند مفید و مؤثر باشد و تا زمانی که مسلمین مقید به فضایل انسانی و الهی و مذهبی و سنت هستند، نمی‏توان با جنگ نظامی از بین برد; بنابراین با پدیده فرهنگ به جنگ و تقابل روی آوردند. آنان به این امر پی بردند که در تقابل ادوات نظامی و فرهنگی، همیشه فرهنگ پیروز است، و فهمیدند که با پدیده فرهنگ و اعتقادات نمی‏توان به زور متوسل شد که البته این نتیجه از نظر معارف قرآنی و احادیث و روانشناسی کاملا به اثبات رسیده است و در این مورد قرآن مجید در فرازی از آیة الکرسی می‏فرماید: -لا اکراه فی الدین- یعنی اکراه و جبری در پذیرش دین که مجموعه‏ای از اعتقادات است راه ندارد یعنی هیچ زمانی پدیده جبر و اکراه نمی‏تواند شخصی را دین‏دار یا مسلمان کند.
پس باید در برخورد، فرهنگ با فرهنگ وارد شد و نتیجه قضیه برخورد نیروهای حزب‏الله و مکتبی اجتماع خود ماست در مقابله با مکتبهای غربی مانند مقالیکها، هاردراک، وسپ، رپ، هوی متال و مکاتبی که هر ساله با شیوه‏ای جدید وارد بازار فرهنگ می‏شوند.
از دیدگاه مهاجمان نیروهای حزب‏الله که غصه حفظ دین دارند خود را وارث و تداوم‏بخش راه انبیاء و امامان و شهدای مملکت، می‏دانند، راهی که همان بقای دین و اسلام بوده است. لذا باید تغییر شیوه در برخورد با فرهنگ بدهند.
در اصول اولیه اسلام هیچگاه برخورد فیزیکی و جبری وجود ندارد و در اجرای مراحل امر به معروف و نهی از منکر باید آرام‏آرام پیش رفت در صورت عدم تاثیر، در نهایت‏به برخورد فیزیکی می‏انجامد; همچنانکه حضرت امیرالمؤمنین (ع) جوانان مدینه و کوفه را نصیحت و پند و اندرز فرهنگی می‏دادند که سر معابر و کوچه‏ها نایستند و مزاحم ناموس مردم نشوند.
امام (ع) بعد از برخوردهای فرهنگی و اصلاح‏جویانه بعضی، از مواقع باقیمانده را با رفتار فیزیکی برخورد می‏کردند. ما باید به این حقیقت تلخ اعتراف و اذعان کنیم که برخورد فرهنگی و عقیدتی در مقابل تهاجم فرهنگی غرب، بسیاربسیار اندک و محدود بوده و متاسفانه از باب (النادر کالمعدوم) هیچ برخورد فرهنگی نشده است.
نتیجه اینکه بهترین راه برخورد با فرهنگ مهاجم غربی پدیده فرهنگ خودی است. فرهنگ اسلامی غنی‏ترین فرهنگ در عالم هستی است.
با پیشرفت علوم و تکنولوژی و در نتیجه ایجاد ماهواره و شبکه‏ها و بزرگراههای اطلاعاتی -تهاجم نظامی که هزینه بسیار گزافی را می‏طلبید، با درصد احتمال ضعیف پیروزی- جای خود را به برخورد فرهنگی و ماهواره‏ای داد. همان وسلیه‏ای که نه حدی و نه مرزی می‏شناسد و از نظر جغرافیایی نیز کاملا نامحدود است و از فراسوی مرزها سیطره اطلاعاتی خود را بر دنیا تحمیل می‏کند. ماهواره ابزاری که ماهیت درونی آن برای ما مجهول مانده و ما آن را تنها یک وسیله مضر فرهنگی می‏دانستیم -در حالی که چندین سال است- غربیها بر روی وسایل ارتباطی و ماهواره تحقیق می‏کند حتی بر روی اثرات آن در میان ملل و فرهنگها.
رئیس جمهور آمریکا در دهه 1960 میلادی می‏گوید: جنگ فردای ما با ملتها یک جنگ فرهنگی خواهد بود. و ناپلئون می‏گوید من از صدای قلم فرهنگیان بیشتر می‏ترسم تا از صدای سفیر گلوله‏ها و وزیر اطلاعات ...... می‏گوید: بجای اینکه هزاران تن بمب بر روی ادوات نظامی دشمن بریزیم آنان را نابود سازیم چه بهتر است کاری کنیم که دست نظامیان دشمن بر روی ماشه اسلحه‏شان بلغزد و از شلیک کردن امتناع کنند و آن امکان‏پذیر نیست مگر توسط تغییر فرهنگ و اعتقاد آنها.
و نیز در بخشی از اسناد سری صهیونیستها این طور آمده که:
«ما برای اجرای نقشه خود، تمام معتقدات مذهبی دیگران را از بین می‏بریم تا نسل فاسد شود و پیوسته سعی می‏کنیم که آن دسته از رهبران مذهبی را که مزاحم نقشه‏های ما هستند، نابود کنیم و لازم است که مذهب را ریشه‏کن سازیم‏». (2)
در سال 65 میلادی صهیونیستها سمیناری به منظور دستیابی به راه‏بردها و استراتژیها برای مقابله و مبارزه با شیعه‏گری و اصول‏گرایی مسلمانان ایران و جهان بر پا کردند و در این راستا از تمام کشورهای غربی و روانشناسان و جامعه‏شناسان و سیاسیون آن کشورها دعوت نمودند تا راه‏حلهای خود را ارائه دهند، در انتهای جلسه به این نتیجه رسیدند که بهترین راه، نابود ساختن فرهنگ شیعه در دنیا سرمایه‏گذاری بر روی جوانان مسلمان از طریق ترویج عقائدی چون لیبرالیسم، سکولاریسم و امثال آن و سپس ترویج فساد و فحشا و مواد مخدر در بین جوانان مسلمان و در یک کلمه به تخدیر مسلمانان جوان است که البته تا حدودی هم موفق به این کار شده‏اند.
«همفر» جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی در کتاب خاطرات خود به کتابی بنام «چگونه اسلام را نابود کنیم‏» اشاره می‏کند و راههای نابودسازی عوامل نیرومندی مسلمانان را در23 بند خلاصه می‏کند. بندهایی از کتاب مذکور به شرح ذیل است:
- ترویج‏شرابخواری، قمار، فساد و شهوترانی، تشویق به مصرف گوشت‏خوک و ترغیب به زیر پانهادن دستورات اسلامی و سرپیچی از اوامر و نواهی آن.
- باید در خانواده‏ها نفوذ کرد و روابط پدران و فرزندان را تا بدان حد تیره ساخت که دیگر زیر بار نصیحت و ربیت‏بزرگترهای خود نروند و تحت تاثیر فرهنگ استعماری قرار گیرند در این صورت ما می‏توانیم جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج سازیم و ارتباطشان را با علما قطع کنیم.
- در مساله بی‏حجابی زنان باید کوشش فوق‏العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی‏حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند.
- باید اساس هر گونه نماز جماعتی راء;ء با اشاعه اتهاماتی به ائمه جمعه و جماعات بر هم زد و از استقبال مردم از آن کاست.
- لازم است مسلمانان را از عبادات باز داشت و در وجوب عبادات در اندیشه آنان شک نمود.
- آزاداندیشی و چون و چرا را باید در اندیشه مسلمین وارد ساخت، هر کسی می‏تواند آزادانه بیاندیشد هر کاری را که می‏خواهد انجام دهد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. (3)
و مواردی دیگر.
و اما شیوه‏هایی که در برابر بی‏اثر کردن تهاجم فرهنگی دشمنان می‏توان بکار گرفت.
1 - برخورد منطقی و معقول دینی با جوانان.
2 - تسهیل کردن امر ازدواج برای آنان.
3 - ایجاد الگوهایی برای آنان.
4 - نشر و گسترش فرهنگ معارف اصیل اسلامی.
5 - تاکید بر معنویت و اخلاق اسلامی.
6 - مبارزه با مصرف‏گرایی و تجمل‏پرستی و دنیاطلبی و ...
در ضمن این مهم نمی‏تواند تنها بر دوش یک یا چند نهاد و سازمان خاص باشد بلکه برای دفع و مقابله با این، «قتل عام و شبیخون فرهنگی‏» بسیج تمامی نیروها و امکانات مردمی و نهادهای فرهنگی چون آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، مطبوعات و دیگر رسانه‏های گروهی و نهادهای اقتصادی و سازمانهای اداری و مراجع قضایی و انتظامی و ... لازم و ضروریست و تنها در سایه همکاری و هم‏فکری همه‏جانبه و مجدانه این نهادها و سازمانها و آحاد ملت است که امکان دفع این شبیخون و غارت فرهنگی فراهم خواهد شد.
اگر مسلمانان به خود نیایند قدرتمندان و استکباران جهانی اهداف خود را سریع جامه عمل می‏پوشانند و آن وقت است که فاجعه‏ای بس اسفناک برای این ملت رخ خواهد داد.
و جوانان غیور این میهن، فرهنگ اصیل اسلامی وطن خود را به فراموشی می‏سپارند و با فرهنگ پوچ و توخالی غربی مانوس شوند.
ولی هنوز هم دیر نشده، بیاییم و از همین امروز قبل از اینکه دشمن آینده ایران را از آن خودش کند، ما زودتر از او ست‏به کار شویم و برای امیدهای فردای ایران اسلامی چاره‏ای بیاندیشیم و وظیفه اصلی و شرعی خود را که پیاده کردن رسالت محمدی (ص) است در جامعه اسلامی انجام دهیم.
_________________________________________
1- تهاجم فرهنگی ، ص‏17 .
2- امر به معروف و نهی از منکر ، ص 11.
3- امر به معروف و نهی از منکر (سپاه پاسداران) تهاجم فرهنگی (ستار هدایت‏خواه)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: خانواده
برچسب‌ها: خانواده

تاريخ : دو شنبه 25 / 7 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.