لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَ لَا كِذَّابًا
نه سخن بيهوده شنوند و نه دروغ.
جلساتی که در آن لغو و دروغ نباشد، جلسات بهشتی است. «لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَ لَا كِذَّابًا»
(تفسیر نمونه ذیل آیه 35نبأ )
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَت
هر كس مى داند چه چيز پيشاپيش فرستاده و چه چيز بر جاى گذاشته است.
انسان، هم باید به فکرگذشته خود باشد، تا اگرخلافی کرده توبه کند و هم به فکر پس از مرگ
خود باشد تایادگار خوبی از خود به جای گذارد. «مَّا قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَت» (تفسیر نمونه ذیل آیه 5 انفطار)
خداوند آنان را به استهزا مى گيرد و آنان را در طغيانشان مهلت مى دهد تا سرگردان شوند.
كيفرهاى الهى، متناسب با گناهان است. در برابر “إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ”، “اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ” آمده است.
از مهلت دادن و زياده بخشى هاى خداوند، نبايد مغرور شد. “يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِم”
(برگرفته از نفسیر نمونه آیه15 بقره)
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پيش فرستاده اند، آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
ترس از مرگ، در واقع ترس از كيفر كارهاى خود ماست. “بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ”
(برگرته از تفسیر نور آیه95بقره)
و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم، پايه هاى خانه (كعبه) را با اسماعيل بالا مى برد (و مى گفتند
پروردگارا از ما بپذير، همانا تو شنوا و دانايى.
كار مهم نيست، قبول شدن آن اهميّت دارد. حتّى اگر كعبه بسازيم، ولى مورد قبول خدا قرار
نگيرد، ارزش ندارد. “رَبَّنا تَقَبَّلْ”
(برگزرفته از تفسیر نور سوره بقره، 127)
و سپاهيان آسمانها و زمين از آن خداست
نظرات شما عزیزان: