«اذا ترکت مالی عقیلا فاصنعا ماشئتما» 1.شاهد این گفتار را در سخن فضل بن عباس در صفحه آینده بخوانید.
[اگر عقیل را برای من بگذارید هر چه خواهید بکنید،و هر که را خواهید ببرید.]
اینجا بود که محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) علی را برگرفت و به نزد خود برد و عباس نیز جعفر رابرداشته و پیش خود برد.
و در صفحات آینده خواهد آمد که بر طبق نقلی علی علیه السلام در آن روز شش سال داشت.
ناگفته پیداست که این نزدیکی و قرب جوار و انس با محمد صلی الله علیه و آله وسلم در زندگی، گذشته از افتخار بزرگی که نصیب علی علیه السلام کرد چه اندازه در جلب محبت و علاقه محمد صلی الله علیه و آله وسلم نسبت به آن حضرت مؤثر بود و تا چه حد پیغمبر خدا را نسبت به علی علیه السلام علاقه مند ساخت، چنانکه علاقه علی علیه السلام را نیز نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم منعکس میسازد.
زیرا با توجه به نبوغ ذاتی، هوش، استعداد، درک و رشد فوق العاده علی علیه السلام بخوبی روشن است که پیوسته سعی در فرمانبرداری هر چه بهتر و اطاعت بیشتر از رسول خدا که بهترین پدرها برای او محسوب میشده، داشته و از هر فرزند دلسوزی، کارهای آن حضرت را دلسوزانه تر انجام میداد و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نیز با مشاهده کردار و اعمال و ادب او از هر فرزندی بیشتر او را دوست میداشت (1)، چون رابطه عموزادگی را نیز بدان ضمیمه کنیم، آن هم زاده عمویی همچون ابو طالب که گذشته از آنکه تنها عموی پدر و مادری آن حضرت بود، سالهای متمادی نیز سرپرستی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) را به عهده داشته و کمال محبت را نسبت به آن حضرت انجام داده و اکنون رسول خدا میخواهد با نگهداری و تربیت فرزندش محبت های او را تلافی نماید، آن وقت است که میتوانیم تا حدی شدت علاقه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و علی علیه السلام را نسبت به یکدیگر بفهمیم و از پیوند محبت محکمی که میان آن دو بزرگوار برقرار شده بود، در محدوده فکر خود آگاه گردیم.
اینکه گفتیم: «به مقدار درک و محدوده فکر خود» برای آن است که انسانهای کامل و مردان الهی به هر اندازه که به خدای تعالی و به کمال مطلوب انسانی خود نزدیکتر باشند به همان اندازه نیز اخلاق نیک و بارز انسانی و الهی که یکی از آنها محبت و عاطفه است در آنها بیشتر و کاملتر است و این به خاطر حساسیت بیشتر روح و صفای باطن آنهاست. با توجه به این که ما در میان انسانها کاملتر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و سپس علی (علیه السلام) سراغ نداریم،به همین نسبت میتوانیم به عمق علاقه و محبت میان آن دو وجود مقدس پی ببریم.
زندگی در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
هنگامی که مادر حضرت علی علیه السلام نوزاد را خدمت پیامبر آورد با علاقه شدید آن حضرت نسبت به کودک روبرو شد. پیامبر از وی خواست که گهواره حضرت علی را در کنار رختخواب او قرار دهد از این جهت، زندگانی امام از روزهای نخست با لطف خاص پیامبر توام شد. نه تنها پیامبر گهواره حضرت علی را در موقع خواب حرکت میداد، بلکه در مواقعی از روز بدن او را می شُست وشیر در کام او میریخت، ودر موقع بیداری با او با کمال ملاطفت سخن میگفت. گاهی او را به سینه میفشرد ومیگفت:
این کودک برادر من است ودر آینده ولی ویاور ووصی وهمسر دختر من خواهد بود.
به سبب علاقه ای که به حضرت علی داشت هیچ گاه از او جدا نمیشد وهر موقع از مکه برای عبادت به خارج شهر میرفت حضرت علی علیه السلام را همچون برادر کوچک یا فرزند دلبندی همراه خود میبرد. (2)
هدف از این مراقبتها این بود که دومین ضلع مثلث شخصیت حضرت علی علیه السلام، که همان تربیت است، به وسیله او شکل گیرد و هیچ کس جز پیامبر در این شکل گیری مؤثر نباشد.
امیر مؤمنان در سخنان خود خدمات ارزنده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را یاد کرده، میفرماید:
و قد علمتم موضعی من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بالقرابة القریبة والمنزلة الخصیصة، وضعنی فی حجره و انا ولد یضمنی الی صدره و یکنفنی فی فراشه و یمسنی جسده و یشمنی عرفه و کان یمضغ الشیء ثم یلقمنیه. (3)
شماای یاران پیامبر، از خویشاوندی نزدیک من با رسول خدا ومقام (احترام) مخصوصی که نزد آن حضرت داشتم کاملا آگاه هستید ومیدانید که من در آغوش پر مهر او بزرگ شده ام; هنگامی که نوزاد بودم مرا به سینه خود میگرفت ودر کنار بستر خود از من حمایت میکرد ودست بر بدن من می مالید، ومن بوی خوش او را استشمام میکردم، و او غذا در دهان من میگذاشت.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام را به خانه خود میبرد از آنجا که خدا میخواهد ولی بزرگ دین او در خانه پیامبر بزرگ شود وتحت تربیت رسول خدا قرار گیرد، توجه پیامبر را به این کار معطوف میدارد.
مورخان اسلامی مینویسند:
خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد. ابوطالب، عموی پیامبر، با عایله وهزینه سنگینی روبرو بود. پیامبر با عموی دیگر خود، عباس، که ثروت ومکنت مالی او بیش از ابوطالب بود به گفتگو پرداخت وهر دو توافق کردند که هرکدام یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببرد تا در روزهای قحطی گشایشی در کار ابوطالب پدید آید. از این جهت عباس، جعفر را وپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام را به خانه خود بردند. (4)
این بار که امیر مؤمنان علیه السلام به طور کامل در اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار گرفت از خرمن اخلاق وفضایل انسانی او بهره های بسیار برد وموفق شد تحت رهبری پیامبر به عالیترین مدارج کمال خود برسد. امام -علیه السلام در سخنان خود به چنین ایام ومراقبت های خاص پیامبر اشاره کرده، میفرماید:
ولقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه یرفع لی کل یوم من اخلاقه علما ویامرنی بالاقتداء به. (5)
من به سان بچه ناقه ای که به دنبال مادر خود میرود در پی پیامبر میرفتم; هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود را به من تعلیم میکرد ودستور میداد که ازآن پیروی کنم.
_______________________
2- کشف الغمة، ج1، ص90.
3- نهج البلاغه عبده، ج2، ص182، خطبه قاصعه.
4- سیره ابن هشام، ج1، ص236.
5- نهج البلاغه عبده، ج2، ص182
نظرات شما عزیزان: