آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواست هایی(نابجا)بکنید،آنگونه که پیش از این،موسی(از طرف بنی اسرائیل)مورد سؤال قرار گرفت،و هر کس(با این بهانه جویی ها از ایمان سرباز زند و)کفر را با ایمان مبادله کند،پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است.
نکته ها:
* با توجّه به آیه و آنچه از شأن نزول ها برمی آید،بعضی از پیامبر صلی الله علیه و آله تقاضاهای نامربوط و غیر منطقی داشتند،مثلاً تقاضا می کردند برای ما نامه ای از سوی خداوند بیاور! و یا نهرهایی را برای ما جاری ساز.و برخی دیگر همانند بنی اسرائیل می گفتند:خداوند را آشکارا به ما نشان بده تا با چشم او را ببینیم و به او ایمان بیاوریم!
* آوردن معجزه و اتمام حجّت،برای صدق دعوت پیامبر لازم است،ولی انجام دادن هر درخواستی،طبق هوس و میل هر فردی که از راه می رسد،درست نیست.یک مهندس یا نقاش برای اثبات مهارت خویش،چند نمونه کار ارائه می دهد،ولی ضرورت ندارد برای هر کسی خانه ای بسازد یا تابلویی بکشد!
* بازگویی مشکلات و تاریخ انبیا،برای دلداری دادن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است،که اگر افرادی از تو سؤال و درخواست نامعقول دارند،از انبیای پیشین نیز از همین قبیل درخواست ها می کردند.
پیام ها:
1-از سؤالات ودرخواست های بی جا بپرهیزید که گاهی زمینه ساز کفر است. «أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا... وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ»
2-خطراتی که پیروان دیگر ادیان را تهدید کرده،مسلمانان را نیز تهدید می کند.
«تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَما سُئِلَ مُوسی»
3-از عاقبت و سرانجام دیگران،عبرت بگیرید. «کَما سُئِلَ مُوسی»
بسیاری از اهل کتاب(نه تنها خودشان ایمان نمی آورند،بلکه)از روی حسدی که در درونشان هست،دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به کفر بازگردانند،با اینکه حقّ(بودن اسلام و قرآن،)برای آنان روشن شده است،ولی شما(در برابر حسادتی که می ورزند،آنها را)عفو کنید و درگذرید تا خداوند فرمان خویش بفرستد،همانا خداوند بر هر کاری تواناست.
نکته ها:
* «عفو»بخشیدنِ خلاف و«صَفح»نادیده گرفتنِ خلاف است.
* دشمن که در دل آرزوی کفر شما را دارد،در عمل از هیچ توطئه و نقشه ای خودداری نخواهد کرد.روشهای اقدام آنها همان طرح سؤالات بی جا،وسوسه ها،القای شبهات و...می باشد که باید نسبت به آنها هشیار بود.
پیام ها:
1-نسبت به روحیّات وبرنامه های دشمنان خود،مراقب و مواظب باشید. «وَدَّ... یَرُدُّونَکُمْ»
2-در برخورد با دشمن نیز باید انصاف داشت. «وَدَّ کَثِیرٌ» (آیه می فرماید:بسیاری از اهل کتاب چنین هستند،نه همه ی آنان.)
3-شعله ی حسادت،چنان خطرناک است که بعد از علم و آگاهی نیز فرو نمی نشیند. «حَسَداً... مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»
4-شما با ایمان آوردن به اسلام،عظمت و عزّتی می یابید که دشمنان به شما رشک و حسد می ورزند و می خواهند شما به جهل،شرک و تفرقه ی زمان جاهلیّت برگردید. «وَدَّ کَثِیرٌ... لَوْ یَرُدُّونَکُمْ»
5-با مخالفان نباید فوراً به خشونت برخورد کرد،گاهی لازم است حتّی با علم به کینه و حسادت آنها،با ایشان مدارا نمود. «فَاعْفُوا»
6-فرمان عفو دشمن،به صورت موقّت و تا زمانی است که مسلمانان دلسرد و دشمنان جسور نشوند. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتّی»
7-عفو،نشان ضعف نیست.خداوند بر انجام هر کاری تواناست و امروز نیز می تواند شما را بر دشمنان غالب گرداند. «إِنَّ اللّهَ... قَدِیرٌ»
و نماز را برپا دارید و زکات را پرداخت نمایید و هر خیری که برای خود از پیش می فرستید،آنرا نزد خدا(در سرای دیگر)خواهید یافت،همانا خداوند به اعمال شما بیناست.
نکته ها:
* بعد از اوّلین خطاب در آیه 104؛ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» ،این آیه حامل سومین دستور برای مسلمانان است.
دستور اول؛عفو و اغماض از کینه و حسادت اهل کتاب تا زمان صدور دستور جدید بود. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا»
دستور دوم؛اقامه نماز و پرداخت زکات است.در زمانی که مسلمانان در تیررس انواع کینه و حسادت ها بودند و مأمور به عفو و اغماض شده اند،لازم است رابطه ی خودشان را با خداوند از طریق اقامه نماز،و پیوند با محرومان جامعه را از طریق زکات،تقویت کنند.
پیام ها:
1-معمولاً دستور به نماز همراه با زکات در قرآن آمده است.شاید اشاره دارد به اینکه یاد خدا باید همراه با توجّه به خلق خدا باشد. «أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ»
2-مقدار کار خیر مهم نیست،هرکس به هر مقدار می تواند باید انجام دهد.«مِنْ خَیْرٍ»
3-کارهای خیر،برای قیامت محفوظ می ماند. «تَجِدُوهُ»
4-ایمان به نظارت الهی وپاداش در قیامت،قوی ترین انگیزه عمل صالح می باشد. «ما تُقَدِّمُوا... تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»
وگفتند:هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنکه یهودی یا نصرانی باشد.اینها آرزوهای آنهاست،بگو:اگر راستگویید،دلیل خود را(بر این موضوع)بیاورید.
پیام ها:
1-غرور دینی،باعث شد تا یهودیان و مسیحیان خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلاّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری»
2-امتیازطلبی وخودبرتربینی،آرزویی خام وخیالی واهی است. «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ»
3-ادّعای بدون دلیل محکوم است. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»
4-هرگونه عقیده ای باید بر اساس دلیل باشد. «قالُوا... قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» قرآن، مطالب خود را با دلیل بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضای دلیل می کند.
نظرات شما عزیزان: