تهاجم فرهنگی؛ راههای نفوذ و شیوه های مقابله با آن

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

تهاجم فرهنگی؛ راههای نفوذ و شیوه های مقابله با آن

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

تهاجم فرهنگی؛ راههای نفوذ و شیوه های مقابله با آن

يك مسوول: توهم تهاجم فرهنگي غرب ديگر مردود است

«تهاجم فرهنگی» و «تبادل فرهنگی»:

بنا به آنچه که در فوق بدان اشاره شد، تهاجم فرهنگی یک جریان یک سویه در جهت نفوذ و تأثیر منفی فرهنگی بر فرهنگ دیگر است و با این تأثیر منفی، آثار مخربی در فرهنگ مورد تهاجم به جای می‏‏ ماند و عناصری به فرهنگ مورد تهاجم وارد می‏‏ شود که با عناصر موجود در آن فرهنگ هیچ سازگاری و همگونی ندارد و شاید در موارد زیادی آن را نفی و طرد می‏‏ نماید.

پس در واقع، تهاجم فرهنگی حامل آثار تخریبی است و اثرات آن همیشه «منفی» ارزیابی می‏‏ گردد و مطلوب هیچ جامعه ای نیست، برعکس در تبادل فرهنگی جریان، جنبه «مثبت» و سازنده دارد و خلاء یک عنصر در فرهنگ مقابل را بدین وسیله پر می‏‏ کند و یا عنصر ناهمگون و نامتناسب به وسیله عناصر فرهنگی مقابل تصحیح می‏‏ شود.

تبادل فرهنگی همیشه مطلوب جوامع بوده است و آن را عامل تکامل فرهنگ بشری می‏‏ دانند. به عنوان مثال: احترام به چراغ راهنمایی و حق عبور و مرور وسایل نقلیه و عابرین پیاده، یک فرهنگ و روش و رفتار پسندیده و فرهنگی است. ولی متأسفانه در جامعه ما کمتر بدان توجه می‏‏ شود. در عوض جوامعی را می ‏‏بینیم که در این مورد به کمال رشد رسیده اند. پس در اینجا انتقال این رفتار به فرهنگ ما، نه تنها مضرّ نیست بلکه سازنده و متکامل کننده فرهنگ ما نیز هست.

برخی نویسندگان، تهاجم فرهنگی را یک جریان یک سویه می ‏‏دانند و تبادل فرهنگی را جریان دوسویه تصور می ‏‏نمایند. البته این بیان در اصل واضح نیست؛ چرا که ممکن است فرهنگ ملّتی آن قدر ضعیف و حتی بدوی باشد که نتواند در تبادل فرهنگی عنصری را صادر و مبادله کند ولی در عوض عناصر انبوهی را پذیرا می‏‏ شود. پس در حقیقت، اصل مسأله در این است که در جریان تبادل فرهنگی عناصر منفی و مخرّب به فرهنگ مقابل وارد نگردد، که در غیر این صورت مسئله نه «تبادل»، بلکه «تهاجم» فرهنگی است.

 

4 ـ ابزار و راههای تهاجم فرهنگی:

مسلماً هر جریان فرهنگی نیاز به ابزار و راهی دارد که از طریق آن بتواند، اولاً: به جامعه مقابل رسوخ و نفوذ نماید. و ثانیاً: جایگاهی برای خود پیدا کند. ثالثاً: تأثیر خود را به نحو مطلوب به جای گذارد. در اینجا ابزار تهاجم فرهنگی را نوعاً مورد بررسی قرار می‏‏ دهیم و می‏‏ بینیم که هر وسیله و ابزاری بنا به نوع خود، به طریقی در جامعه و فرهنگ رسوخ می‏‏ نماید. این ابزار و راهها عبارتند از:

 

الف - ابزار و راههای فرهنگی:

این ابزار، از نافذترین ابزارهای تهاجم فرهنگی است. چرا که مستقیماً از راه «فرهنگ» وارد کار می‏‏ شود و اثرات خود را به جا می‏‏ گذارد.

از مهمترین مراکز فرهنگی هر کشور که می‏‏ تواند محافظ و توسعه دهندۀ فرهنگ هر کشور باشد، مدارس و دانشگاههای آن کشور است. زیرا نسل آینده ساز هر کشور معمولاً از این مسیر پرورش یافته و ساخته می‏‏ شوند. لذا متهاجم فرهنگی، سعی و تلاش خود را می‏‏ کند تا به مهمترین بخش فرهنگی کشور ضربه وارد کند و آن را منحرف و یا در مسیر اهداف خود قرار دهد. امام رحمت الله علیه، در این مورد می‏‏ فرمایند:

«از توطئه های بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر داده ام به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است ... امّا در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق و غرب بکشانند و دولت مردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشور ها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه می ‏‏خواهند انجام دهند.»[7] متأسفانه علی رغم برخی پیشرفتها در توسعه مراکز آموزش عالی و فرهنگی کشور و توجه به توسعه کمّّی آن، توجه به مراکز فرهنگی ما از لحاظ کیفی خیلی کم بوده است، با وارد شدن دانشگاههای مختلف که فقط توجه اصلی آنها به آموزش است و کمتر سرمایه گذاری و توجه فرهنگی به آنها می‏‏ شود.

از ابزارهای دیگر فرهنگی دشمن برای ضربه زدن به فرهنگ ما، استفاده از ابزار هنر سینما و تئاتر است. درصد بسیار زیادی از خوراک تلویزیونها، سینماها، ویدئوها و ... ، به وسیله فیلمهای غربی، مخصوصاً آمریکایی تأمین می‏‏شود، فلذا اینها با استفاده از این ابزار، تأثیر زیادی بر فرهنگ ملت های دیگر داشته اند.

سینمای مادی گرای غربی، آن چنان جذابیّتی ایجاد می‏‏ کند که موجب اغفال جوانان در کشورهای دیگر جهان می‏‏ گردد. لذا این گرایش به سوی اینگونه فیلمها در کشورهای جهان، عده ای از سینماگران ملّی کشورها را نیز تحت تأثیر متد و روش غربی مخصوصاً (هالیوودی) آمریکایی قرار داده و از این نقطه ضعف در جهت سوداگری استفاده می ‏‏نمایند. متأسفانه در کشور ما نیز چنین گرایشی، توسط عده ای از سینماگران وجود دارد و شاهد بوده ایم که محصولات فرهنگی آنها در کشور ارائه گردیده است و حتی برخی از آنها مثل فیلم «افعی» عینأ از روی مدلهای سینمایی خیالی و استعماری آمریکا کُپی برداری شده است.

مطبوعات و کتب نیز از ابزار فرهنگی دیگری هستند که همیشه مورد استفاده برای ابزار و القای عقاید و آرا بوده است. مطبوعات اگر در جای خود، اهداف فرهنگی ملّی خود را دنبال کنند و در راه رشد آن، وظایف خطیر خود را انجام دهند، مسلماً یک تغذیه کنندۀ فرهنگی عالی هستند که می‏‏ تواند در تعالی و رشد فرهنگی جامعه مؤثر باشند. به همین نسبت نیز، اگر مطبوعات هر کدام مسیری گزینشی را در پیش گیرند و گاهاً از آن به عنوان وسیله ابراز و تحمیل عقاید و یا کوبیدن و معارضه با هم استفاده نمایند و از مسیر اصلی دور شوند، مسلماً آنها در تشتت آراء و افکار و ایجاد بدبینی ها و ایجاد  شکاف در جامعه فرهنگی گام بر خواهند داشت. در مورد کتب نیز می‏‏توان اهمیتی فوق العاده قائل گردید چرا که کتاب نه تنها به عنوان مبنای آموزش در مراکز آموزش علمی و فرهنگی است بلکه تمام اقشار اجتماع نیز با کتاب ارتباط خوبی دارند و این مهم در ایران شدّت بیشتری دارد. حال اگر محتوای کتب با دخالت عوامل بیگانه، از محتوای اصلی و فرهنگی خود دور گردد محققاً نمی‏‏ تواند ما را به هدف حقیقی خودمان برساند.

در بازار کتاب درصد زیادی کتب خارجی وجود دارد که حجم زیادی از آنها از نوع رمانها و داستانهای عشقی، جنائی و ... می ‏‏باشد. خوب، اینها بی واسطه عامل انتقال فرهنگ بیگانه در جامعه ما هستند.

مطلب دیگر این که محتوای کتب ما، با توجه به حجم کتب، خیلی کمتر ارزیابی می ‏‏گردد. چرا که بیشتر توجه به جلوه های مادی یعنی شکل و فرم و حجم نوشته های آنهاست تا مطالب، موضوعات و نیاز های ملموس فرهنگی. ما اگر بخواهیم در بازار کتاب، یک نمونه کتاب در مورد مثلاً ابن سینا یا رودکی و ... را که از فرهنگ سازان و نخبگان فرهنگی ما هستند، تهیه کنیم تا جوانان ما با آنها آشنا شوند؛ شاید حتی یک کتاب هم یافت نگردد. ولی اگر بخواهیم در مورد هوگو، وُلتر، شکسپیر و ... ، آثار فراوانی ترجمه و منتشر گردیده است.

در زمینه دیگر ابزارهای فرهنگی می ‏‏توان به هنرهایی چون، نقاشی، تصویرگری، شعر، موسیقی، خط، زبان، ادبیات، اصطلاحات فرهنگی، نمادها (مثل مجسمه سازی و نمادهای گرافیکی) و ... اشاره کرد که هر کدام از این ابزار نیز توسط عاملان داخلی و خارجی تهاجم فرهنگی به نوعی مورد استفاده قرار می‏‏ گیرد تا از طریق القای مکرر، آنها را در جامعه جا اندازند. توضیح و بیان هر کدام از این ابزار مذکور، نیازی به بررسی تفصیلی دارد که به علت ضیق مجال بدان نمی‏‏ پردازیم. در هر صورت هر کدام آنها به نوبه خود موضوع اصلی برای بحث و بررسی دقیق و علمی است. یکی از وسایل و ابزار مؤثر فرهنگی که جا دارد بدان اشاره شود، نویسندگان فرهنگی، است. نویسنده معمولاً در اوج علم و فرهنگ قرار گرفته و در اعتلای علم و فرهنگ در جامعه، و نشر افکار فرهنگی و دستاوردهای علمی گام بر می‏‏ دارد. فلذا نویسندگان از جبهه داران بزرگ فرهنگ و هنر و علم در هر کشور هستند و بایستی به آنها توجه خاصی گردد. دشمن متهاجم فرهنگی نیز با توجه به این مهم، همیشه سعی در رسوخ و نفوذ در این جبهه و قشر داشته است. چرا که جذب و همسو کردن یک نویسنده و جبهه دار فرهنگی کشور با خود، به مثابه قرار دادن یک سرباز جنگندۀ با فرهنگ، با سلاح قلم است و چون محصل اینگونه قلم زنان نیز بصورت آثار ادبی و هنری و علمی و ... ، در قالب کتب، مقاله، توصیه نامه و ... منتشر می‏‏ گردد، آثار بسیار مخرّبی را در اذهان و افکار و رفتار اقشار و مخاطبان خود دارد. متأسفانه با آزادی بیان که در کشور ما به وجود آمده، عده ای باصطلاح نویسنده، مدام با همکاری مطبوعات مغرض و بی هویت و معلوم الحال، اقدام به رفتارهای غیر فرهنگی می‏‏ کنند و بیشتر قصد تحقیر فرهنگ «اسلامی» را دارند. امام خمینی(ره)، در این مورد می‏‏ فرمایند:

«با کمال تأسف، نویسندگان باصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی کشور و ملّت خود باشند، خودخواهی ها و فرصت طلبی ها و انحصارجویی ها به آنها مجال نمی ‏‏دهد که لحظه ای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملّت خود را در نظر بگیرند.»[8]

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: چنگ نرم
برچسب‌ها: جنگ نرم

تاريخ : یک شنبه 9 / 8 / 1399 | 17:57 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.