«امامزاده ای که با هم ساختیم»
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44771
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 123997
بازدید ماه : 177275
بازدید کل : 10569030
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 1 / 8 / 1399

این امامزاده را كه با هم ساختیم

«امامزاده ای که با هم ساختیم»

بیشترین کاربرد ضرب المثل معروف «امامزاده ای است که با هم ساختیم»، هنگامی است که دو یا چند نفر در انجام دادن امری با یکدیگر هم فکری کنند، ولی هنگام بهره برداری، یکی از شریک ها، اظهار بی اطلاعی کند و در صدد برآید که همان نقشه و نیرنگ را در حق رفیقان هم پیمانش اعمال کند.

ریشه این ضرب المثل از داستانی است که در آن افراد نابکار و حیله گر، از صفای باطن و معتقدات مذهبی مردمان ساده دل به ناحق سود می بردند. در زمان های گذشته، چند نفر شیاد تصمیم گرفتند که با نیرنگ، مالی را به دست آورند و با آن، زندگی را بی دغدغه و در خوشی بگذرانند. پس از مدت ها فکر و مشورت، سرانجام لوحی تهیه و نام یکی از فرزندان ائمه اطهار علیهم السلام را بر آن حک کردند و آن را در مکانی نزدیک گذرگاه عمومی روستاییان پاکدل دفن ساختند. سپس بر آن مزار دروغین گرد آمدند و به یاد بدبختی های خود در زندگی، نه به خاطر امامزاده خود ساخته، گریه سر دادند. زمانی که عابران کم کم در آن محل جمع شدند، شیادان با شرح خواب های عجیب و دروغین، به آنها فهماندند که هاتف سبزپوشی! در عالم رؤیا، آنها را به این مکان مقدس هدایت فرموده و از لوح مبارک دفن شده در خاک به آنها بشارت داده است. روستاییان، فریب آنها را خوردند. به کاوش زمین پرداختند و با یافتن لوح، ادعای آنها را پذیرفتند.

دیگر شک و شبهه ای باقی نماند و یقین کردند که این چند نفر، مردان خدا هستند و فضیلت و شایستگی آنها، ایجاب می کند که سرپرستی مزار را به عهده گیرند. زمانی که این خبر دهان به دهان گشت، هر کس در هر جا شنید، با نذرها و صدقه های بسیار به سوی امامزاده رهسپار شد. این رویه، سال ها ادامه داشت و شیادان بی انصاف به جمع کردن مال و مکیدن خون روستاییان و کشاورزان مشغول بودند. از قضا، روزی یکی از شیادان، از شریک خود مالی دزدید. صاحب مال به او مظنون و خواهان مالش شد. اما او این قضیه را انکار کرد و حتی حاضر شد که برای اثبات بی گناهی اش، در آن مزار شریف سوگند بخورد. صاحب مال، وقتی بی شرمی او را دید، بی اختیار و برخلاف مصلحت خود، در حضور زائران فریاد زد: «ای بی شرم، کدام سوگند؟ کدام مزار شریف؟ این امامزاده ای است که با هم ساختیم تا با آن، سر دیگران کلاه بگذاریم، نه آنکه تو بتوانی سر من کلاه بگذاری!» گفتن همان بود و فاش شدن اسرار آنها همان.

پیام متن:

ضرب المثل «امامزاده ای که با هم ساختیم»، بیشتر زمانی استفاده می شود که دو یا چند نفر به انجام دادن امری با یکدیگر همکاری، ولی هنگام بهره بردرای، یکی از آنها خود را به بی خبری بزند و همان نقشه و تدبیر را نسبت به دیگر شریک ها به کار بندد.

«الجار ثُمّ الدار»

درباره ارج نهادن و احترام به همسایه، در اسلام تأکید فراوان شده و عبارت مثلی «الجار ثم الدار» نیز مؤید همین نکته و نیز مسئله برتری همسایه بر خویشان است. در مورد شأن نزول این عبارت روایت است: یکی از شب ها که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام مانند همیشه با خدای خود راز و نیاز می کرد، فرزند بزرگش، امام حسن علیه السلام که در آن هنگام طفلی بیش نبود، درون رختخواب خود، حالت ها و گفتار مادر را در حال عبادت نظاره می کرد، تا ببیند مادر بزرگوارش که در آن وقت از شب خواب و آرامش را بر خود حرام کرده است، چه می گوید و چه می خواند. فاطمه زهرا علیهاالسلام در فاصله هر دو رکعت نماز، دست ها را به سوی آسمان بلند می کرد و برای همه مؤمنان و دردمندان و مستمندان عالم خیر و سعادت می طلبید. به ویژه اینکه، از یکایک همسایگان و آشنایان نام می برد، ولی نامی از خود و همسر و فرزندانش به میان نمی آورد. دیدار آن صحنه جالب و روحانی، خواب را به کلی از دیدگان امام حسن مجتبی علیه السلام ربود، تا مراقب حال مادر باشد که چه وقت برای همسر و فرزندانش نیز دعا می کند. انتظار به پایان رسید و آن شب که در نظر امام حسن علیه السلام چون شب یلدا می نمود، به سپیدی صبح گرایید و بامدادان شنید که مادرش خیلی کوتاه نامی از خویشان و خانواده برد و برای آنان دعای خیر فرمود. زمانی که ایشان از راز و نیاز فارغ شد، امام حسن علیه السلام با شگفتی کودکانه بر دامنش آویخت و عرض کرد: «مادر جان، من دیشب تا صبح نخوابیدم و از درون بستر خود، کارهای شما را تماشا می کردم. می خواهم بدانم سبب چه بود که آن همه درباره دیگران، به ویژه همسایگان دعای خیر کردید، ولی برای خانواده خودمان، فقط در پایان مناجات، آن هم بسیار کم دعا فرمودید؟» حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام فرزند دلبندش را در آغوش گرفت و با تبسمی حاکی از خشنودی فرمود: «یا بُنَیَّ، الجارُ ثم الدارُ؛ پسرم اول همسایه، آن گاه خانه و اهل خانه».

پیام متن:

1. تأکید اسلام، در رابطه با ارزش و حرمت همسایه.

2. ضرب المثل «الجار ثم الدار» اشاره به خیرخواهی برای همسایگان، پیش از خویشتن است.

«النّاسُ عَلی دینِ مُلُوکِهِمْ»

هرگاه ملت یا قومی در رفتار و گفتار، از رئیس و بزرگ تر خود پیروی کند، ضرب المثل «الناس علی دین ملوکهم» مصداق می یابد. حال باید دید ریشه تاریخی این عبارت مثلی به کدام عصر و دوره برمی گردد!

دوران خلافت امویان و مروانیان، ویژگی هایی داشت که در دیگر سلسله ها کمتر به چشم می خورد. در صدر اسلام و زمان خلفای راشدین، بر رعایت سادگی و پیروی از سنت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله همچون عبادت، قناعت و روی گردانی از حب جاه و مال بسیار تلاش می شد. بعدها حکومت مسلمانان به بنی امیه و آل مروان رسید و چهارده تن از این سلسله به خلافت رسیدند که حکومت آنها نود و یک سال طول کشید. در دوران خلفای بنی امیه، جاه طلبی و مال دوستی از راه های غیرشرعی، جای گزین اعتقادات مذهبی و عواطف انسانی شد. اساس دین اسلام که مدت چهل سال در رشد و گسترش آن اهتمام شده بود، یکباره سست شد. به جز یکی دو تن از خلفای اموی، بقیه مردمانی جاه طلب، مستبد، میگسار و سبک سر بودند و تنها از هوا و هوس های نفسانی پیروی می کردند. معاویه مردی بود جاه طلب و حیله گر و در عین حال، شکمباره. یزید که در بادیه بزرگ شده بود، بر اثر تعصب جاهلی، دشمن اسلام و شرابخواره و فاسق بود. فرزندش (معاویه دوم) که توان تحمل ناروایی ها و رسوایی های پدر را نداشت، بیش از چند صباحی دوام نیاورد و مسند خلافت را ترک گفت. مروان حکم نیز از هیچ عمل ناپسند و غیرانسانی برای اندوختن مال و ثروت دریغ نکرد. ولید بن عبدالملک، اگر چه جامع دمشق و آبادانی های بسیاری به یادگار گذاشت، ظلم و ستمش همه خدماتش را نابود کرد. کار سلیمان بن عبدالملک نیز این بود که شکمش را با خوردنی ها و شیرینی های گوناگون پر کند. خلاصه به جز عمر بن عبدالعزیز که جوان مردی ها و کارهای انسانی اش، او را در زمره خلفای برگزیده اموی قرار داد، بقیه آنها بر همان روال نیاکان خود بودند. مردم شام نیز به دستور خلفا و حاکمان و بنابر شرایط موجود، ناگزیر به پیروی از آنان بودند. یعنی در عصر خلفای بی قید و سبک سر، به دنبال هوای نفسانی می رفتند و در عهد خلیفه صالح و شایسته، راه تقوا و دین داری در پیش می گرفتند. بدین ترتیب، از آن زمان به بعد، به ضرب المثل مورد نظر که بیانگر اعمال خلفای اموی و حالت ها و روحیات مردم شام است، استناد می شود.

پیام متن:

کاربرد ضرب المثل «الناس علی دین ملوکهم»، هنگامی است که قوم یا ملتی در رفتار و گفتار، از رئیس و مسئول خود پیروی کند و در نتیجه، همان گونه باشد که آنها هستند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ضرب المثل ها
برچسب‌ها: ضرب المثل ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی