رۆیای ارغوانی فرشتگان
ای حسین علیهالسلام ! ای پسر فاطمه علیهاالسلام !
میلادت، رۆیای ارغوانی فرشتگان بود؛
آنگاه که گلهای بهشت، به پاس آمدنت رنگ گرفتند.
مدینه کدام روز را شادمانهتر از این روز به یاد دارد؟
این گهوارهای است که فرشتگان به امانت در خانه علی و فاطمه آوردهاند.
نوزادی که خداوند به فاطمه عطا فرموده است تا دین جدّش را زنده کند و به اصلاحِ خلق برخیزد.
نوزادی که به آیین ابراهیم، خود و فرزندانش به مذبحِ عشق خواهند رفت؛ و خداوند آنان را در بهشتِ خودش خواهد پذیرفت، و پاداش شهادت را نصیبشان خواهد کرد.
یا حسین!
اگر وجودِ مقدس تو نبود، کدام جانِ عارفِ شیدایی، شهادت را اینگونه عاشقانه میسرود؟
تو آمدی تا خونت آبروی خاک باشد.
تو آمدی تا آبروی عاشقانه جهان باشی.
تو آمدی تا خاک، به برکتِ خونِ تو، رحمت و «شفا» باشد.
یا حسین!
تو آمدی تا به حُسنِ ازلیات، عطرِ بهشت را در زمین جاری کنی، سلام بر تو باد!
آفریدگار حماسه و شور
آن روز خورشید از شرمساری، سر در گریبان داشت و نسیم در گوش نخلها نغمه شادی سر میداد.
زمان، به نظاره عصاره قرآن و سالار سلاله پاکان مینشست.
همه قلبها سرشار از شور و شعف بود و عطر و بوی شکفتن ایمان، مشام جهان و جانهای آزاده را نوازش میداد.
آن روز بر گلبوته خوشبوی محمدی، غنچه معطر و زیبای دیگری رویید. آری! مردی آمد که خورشید در چشمهایش میخندید و ماه از پیشانیاش میخرامید.
گیسوانش سایبان جهان و دستهایش عطوفت آشکار خداوند بود.
راز پنهان حقیقت در سینهاش و معنای جاویدان بودن از نگاهش میتراوید.
او مردی از سلاله پاکان، عصاره ایمان، خلاصه اخلاص، پاسدار حریم روشنایی و نور، آفریدگار حماسه و شور، سرفصل کتاب عقیده و جهاد، زندهترین انسان انتخابگر، راهنمای راه رشد و شرافت، اسوه تمام، حضرت حسین بن علی علیهالسلام بود.
سلام بر تو ای عطیه کوثر!
ای پاسدار حریم خدا!
در قحط سالی حق و حقطلبی و در اوج ستمسالاری که همه فضای تاریخ را به کام خویش کشیده بود، این تو بودی که قامت به قیام بستی و تازیانه فریاد را فرا بردی و پیکره ضخیم ستم را نشانه گرفتی و بیداری و بصیرت را برای بشریت به ارمغان آوردی.
ای خون خدا!
تا در رگ زمین و زمان جریان یافتی، لالههای سرخ شرف و شقایقهای زیبای هدف روییدند و به اوج آسمانها رسیدند، طلوع خجستهات بر همگان مبارک باد!
ای آیه مستجاب فاطمه
تولد «حماسه» در مدینهالنبی، در شبعان آسمانی، نویدی است که بوی بال فرشتگان را در سرتاسر جهان گسترش میدهد.
«شهید» به دنیا میآید تا «قیام» را شهادت دهد و فلسفه «الموت اولی من رکوب العار» را حکیمانه برای تاریخ به تفسیر بنشیند. تاریخ، چنین روزی را از روزنههای عبور زمان، سخت به انتظار نشسته بود. و امروز، سرخترین آیه خلقت، با دستان عشقآفرین خداوند، به نمایش گذاشته میشود.
مظلومان، شادمان خواهند شد.
کسی آمده است از آن سوی درهای بسته تاریخ، بوی عطر شهادت میدهد
آمده است تا روح خداوند را در نگاه آسمانیاش به خلق نشان بدهد. کسی میآید که «انسان» از حضورش، انسانیّت را بیشتر از پیش، افتخار میکند.
آسمان، انباشته از آیههای شیرین عروج است.
خوش آمدی، ای ستاره روشن کهکشان مدینه! اینک مدینه با وجود تو، ضمیمه آسمان است.
شهری است آسمانی و تو، آسمانیزادهترین ساکن کوچههای آبی آن.
زمانه به درک آسمان نایل شده است.
حسین آمده است و اینک ابتدای عاشوراست.
اینک اینجا کربلاست و قیام از اکنون آغاز شده است.
امر به معروف و نهی از منکر دیگر غریب نیست و فریادگر عدالت و حق، اکنون آماده است تا جهان را دگرگون کند.
آماده است تا حماسه خلق کند.
آسمان و زمین، آغاز این تجلی را به یکدیگر تبریک میگویند و «حسین منّی و انا من حسین»، بر لبان پیامبر شکوفا میشود.
ولادتت مبارک، ای آیه مستجاب فاطمه زهرا! ولادتت مبارک ای مطهرترین هستیِ این خاک، ای قهرمان! ای صداقت حق در غریبانهترین لحظههای زمان! میلادت مبارک!
محمدسعید میرزایی
حمزه کریمخانی
محدّثه رضایی
نظرات شما عزیزان: