در هفت سال دوم زندگی تغییرات قابل ملاحظه ای در تن و روان نوجوان پدید می آید جسمش نسبتا قوی شده، ذهنش رشد یافته و درک و فهمش افزایش می یابد. خوبیها و بدیها را تا حدودی می فهمد، به همین جهت مورد سؤال و بازخواست اولیا و مربیان واقع می شود، اما چون عقلش کاملا شکفته نشده ، صلاح و فساد خود را به درستی تشخیص نمی دهد.
در این مرحله است که اولیا و مربیان او را آموزش می دهند و راهنمایی کرده و وظایفش را تعیین می کنند. نوجوان معمولا از فرمان آنان اطاعت می نماید. این دوره دوره تأدیب اوست و مربیان باید به ادب او بپردازند، و او را در جهت اهداف آموزشی و تربیتی این دوره به کار گیرند.
از ابتدای این دوره است که آموزش رسمی آغاز می شود؛ کودک در مدرسه شروع به تحصیل می کند و تکالیف درسی به عهده وی گذاشته می شود و مسؤولیتهایی هر چند محدود به عهده او واگذار می گردد .
کودک اگر دوران سیادت را به طور طبیعی و آزاد و در فضایی مناسب و اطمینان بخش سپری کرده باشد، در دوران اطاعت دارای نوعی تعادل روانی است و با روحیه ای شاد و علاقه مند، مسؤولیت می پذیرد و برای کسب تجربیات بیشتر از اولیا و مربیان اطاعت و حرف شنوی دارد.
او که دیگر وارد دوران نوجوانی شده ، احساس می کند که خود به تنهایی نمی تواند به همه معلومات و آگاهیهای وسیع پیرامونش دست یابد، بلکه خود را نیازمند کسی می بیند، که اطمینان و اعتماد او را جلب کرده و به او توجه دارد، تا بتواند به راحتی از او پرسش نماید و به سؤالاتی که برایش پیش می آید، پاسخ دهد.اید توجه داشت که آموزش آداب و اخلاق باید هماهنگ و همزمان به صورت عملی انجام پذیرد به نحوی که دانش آموزان و نوجوانان آنها را در رفتار و کردار مربیان و معلمان و والدین خود مشاهده نمایند ، در غیر این صورت این گونه مسائل آثار مطلوبی بر شخصیت نوجوانان و دانش آموزان نخواهد داشت.ذهن نوجوان، رشد یافته و خواسته ها و نیازهای او معقولتر شده است، فطرت کنجکاو او آماده است که مشتاقانه از طریق اطرافیان کسب تجربه کند و معلومات و اطلاعات خود را بالا ببرد. او می تواند بیاموزد و تعلیم داده شود. دیگر او را نباید در این دوره کاملا آزاد گذاشت، بلکه اوقات وی باید تحت مراقبت و برنامه های منظم قرار گیرد، تا به نظم و انضباط عادت کند. در این دوره کم کم باید او را به انجام اعمال عبادی ترغیب و تشویق نمود.
هفت سال دوم مهمترین دوران أدب آموزی
هفت سال دوم به جهت رشد و تواناییهای ذهنی و مساعد بودن ذهن و حافظه، مهمترین مرحله آموزشی است. به خصوص از جهت تربیت در این دوران است که نوجوان باید مؤدب به مبادی و آداب اسلامی گردد .
آدابی که در این دوران باید توسط مربیان در مدرسه و پدر و مادر در خانه، به طور هماهنگی آموزش داده شود، به تدریج در طول این هفت سال در وجود و شخصیت نوجوان جایگزین گردیده و در تکوین اساس شخصیت آینده اش نقش مهمی ایفا می کند .
تمام حرکات و رفتار و نحوه کنترل عواطف و احساسات انسان در بزرگی مرهون آموزش و تأدیب و قالب بندی رفتاری در دوران هفت سال دوم است؛ زیرا این مرحله بهترین دوره رشد و تبلور هوش و حافظه بوده و سرعت یادگیری نوجوان فوق العاده قوی است.
آداب و اخلاق اسلامی را که در احادیث آمده است، باید معلمان محترم با بیانی شیوا در ضمن داستانهایی شیرین و جالب شرح داده و به نوجوان بیاموزند، تا به طور طبیعی به یادگیری آن مبادرت ورزد. برای حفظ احادیث می توان دانش آموزان را موظف کرد که پس از آموزش یک حدیث هر روز هنگام ورود معلم به کلاس آن را تکرار نمایند. این روش سبب می گردد در طول یک تا دو هفته دانش آموزان به طور کامل حدیث را حفظ نموده و خاطراتی که پیرامون موضوع آن حدیث گفته می شود، به خاطر بسپارند و در رفتار حال و آینده آنان مؤثر باشد.
سخنان ائمه معصومین(علیهم السلام) در ذهن پاک و خالی از هرگونه غل و غش نوجوان، تأثیر خاصی داشته و در روح و نفس وی نفوذ می کند، و سبب رشد و تعالی نوجوان خواهد شد. به طوری که با این روش در طول مدت دوران اولیه تحصیل، نوجوان می تواند با بخش مهمی از آداب زندگی اسلامی آشنایی پیدا کند.
آداب مهمی که دانش آموزان در این مرحله از عمر خود در مدرسه می توانند به صورت جدی فراگیرند به ترتیب عبارتند از :
١- سلام کردن ۲- نظم و انضباط ۳- شروع کردن هر کاری با نام خدا ۴- آداب غذا خوردن ۵- آداب آشامیدن و نظافت و تطهیر ۷- احترام به پدر و مادر و بزرگان ۸- آداب معاشرت با دیگران ۹- آداب سخن گفتن ۱۰- آداب خوابیدن ۱۱- رعایت حق دیگران در کارها ۱۲- آشنایی با وضو گرفتن ۱۳- آشنایی با غسل کردن ۱۴- آشنایی با نماز خواندن و دعا کردن ۱۵- آشنایی با روزه گرفتن ۱۶- آداب قرآن خواندن ۱۷- آداب مسافرت کردن ۱۸- آشنایی با آداب دوستی و رفاقت به موازات آموزش این آداب باید، تلاش در کسب خصلتهای خوب و فضایل اخلاقی و همچنین دوری و اجتناب از کارهای بد و رذایل اخلاقی را، از جمله اهداف مهم دیگر تربیتی این دوران به شمار آورد .
البته باید توجه داشت که آموزش آداب و اخلاق باید هماهنگ و همزمان به صورت عملی انجام پذیرد به نحوی که دانش آموزان و نوجوانان آنها را در رفتار و کردار مربیان و معلمان و والدین خود مشاهده نمایند ، در غیر این صورت این گونه مسائل آثار مطلوبی بر شخصیت نوجوانان و دانش آموزان نخواهد داشت.
فضائل و رذائل اخلاقی که در این دوران از زندگی نوجوان، می تواند تقویت و یا اصلاح شود عبارتند از :
١- صداقت و راستگویی ۲- پرهیز از دروغگویی ٣- پرهیز از حسد ۴- پرهیز از غیبت ۵- انجام کارهای خیر و کمک به دیگران 6- پرهیز از تهمت و سخن چینی ۷- به جا سخن گفتن و پرهیز از یاوه گویی ۸- پرهیز از ظلم و آزار دیگران ۹- دوری از اسرافکاری ۱۰- اهمیت قائل شدن به عهد و پیمان ۱۱- پرهیز از ستیز و لجبازی با دیگران ۱۲۔ سخاوت و بذل و بخشش ۱۳- عفو و گذشت ۱۴- قضاوت صحیح نسبت به خود و دیگران ۱۵- یار و یاور مظلوم و دشمن ستمکار بودن ۱۶- ذکر و یاد خداوند در همه حال با توجه به این که نوجوانان در این مرحله از دوران زندگی شدیدا تحت تأثیر مربی و معلمان خود هستند و از آنان الگو می گیرند، والدین باید در حفظ حریم شخصیت و قداست مربیان و معلمان به عنوان یک الگو و نمونه در نزد فرزندان خود بکوشند و هرگز حاضر نشوند شخصیت معلم را در مقابل آنان خدشه دار کرده و یا څرد کنند؛ در غیر این صورت لطمه بزرگی به احساس طبیعی همانندسازی نوجوانان با معلمان وارد می کنند و اثرات جانبی این مسأله سبب دلسردی و عدم رغبت نوجوانان به مسائل تحصیلی و درسی خواهد شد.
البته معلمین باید به این مسأله توجه داشته باشند که موفقیت آنان در امر تدریس بستگی به میزان مهارتشان در درس و علم و آگاهی آنان از مسائل تربیتی و روان شناسی دارد و اگر بتوانند با ایجاد انگیزه و رغبت و همچنین ایجاد ارتباطی قوی و عاطفی بانو آموزان نقش خود را به عنوان یک مربی نمونه ایفا کنند، به راحتی و بدون هیچ گونه دشواری مسأله تعلیم و تعلم خود به خود صورت خواهد گرفت؛ چرا که نوجوانان به طور طبیعی جویای درک و فهم و یادگیری مسائل مختلف هستند.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
نظرات شما عزیزان: