ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اختصاص تقیّه به شیعه؟

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اختصاص تقیّه به شیعه؟

تقیّه

حضرت آیت الله العظمی‌‌‌‌ مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، اردیبهشت 1357، سال هجدهم، شماره 2.


تقیّه

- تقیه در تمام مکتب‌های پیشرو یک تاکتیک موثر بوده و خواهد بود؛ اما کدام تقیه؟

نقشه های جنگی همواره در نهایت اختفا انجام می گیرد؛ جنگجویان همواره سعی دارند خود را از نظر دشمن پنهان دارند و سلاحهای جنگی را در گوشه و کنار میدان جنگ در زیر برگهای درختان و شاخه های خشکیده، یا به وسیله گل مالی کردن مخفی می کنند. اونیفورم‌های سربازان معمولا به شکلی تهیه می شود که در لابلای موجودات مختلف محیط پنهان گردند. گاهی جنگجویان با ایجاد دود یا مه مصنوعی خود را مستور می دارند و یا در تاریکی شب نقل و انتقالات لازم را انجام می دهند. ماموران اطلاعاتی هنگامی که به قلب منطقه دشمن برای گرفتن اطلاعات لازم از کم و کیف نیروهای آنها نفوذ می کنند همواره در پرده استتار افراد محلی و لباسها و برنامه های آنها فرو می روند.

هنگامی که درست بیندیشیم تمام این امور اَشکالی از «تقیه» است که در همه جای دنیا برای جلوگیری از هدر رفتن نیروها و یا پیروزی بر دشمن مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده کردن از انواع «رمزها» برای استتار مقاصد مختلف، دامنه ی وسیعی در برنامه های سیاسی و نظامی و اقتصادی دنیای امروز دارد و گاه بی احتیاطی در حفظ کلیدهای «رمز» سبب شکست یک لشگر یا یک برنامه مهم سیاسی می گردد.

هیچ کس نمی تواند اینگونه برنامه ها را _چنانچه در مسیر منافع انسانها قرار داشته باشد_ تخطئه کند و یا آن را دلیل بر ترس و محافظه کاری بشمارد، و بگوید در برنامه های نظامی و سیاسی نباید رمز و سِری وجود داشته باشد، یا اینکه سرباز باید شجاعت کند و خود را آشکارا در تیررس دشمن قرار دهد، یا جنگجویان نباید از روش استتار در پنهان ساختن سلاحهای مهم خود استفاده کنند، و ماموران اطلاعاتی باید هویت خود را به دشمن آشکارا بگویند و آنها را از مقاصد خود آگاه کنند!! و اگر کسی چنین بگوید همه بر فکر او می خندند. اینها همه دلیل بر آن است که «تقیه» به معنی وسیع کلمه، در تمام مکتبهای جهان با تمام اختلافی که با هم دارند، وجود دارد؛ و این یک برنامه عمومی برای حفظ نیروها و جلوگیری از حیف و میل امکانات و سرمایه است.  بلکه اگر وسیع‌تر بیندیشیم می بینیم این اصل یک قانون عمومی در سراسر عالم حیات است و همه ی موجودات زنده برای حفظ خویشتن به هنگام لزوم از روش تقیه و استتار استفاده می کنند.

ماهی مخصوص مرکب هنگامی که احساس خطر می کند از کیسه مخصوص که در بدن او برای چنین لحظاتی ذخیره شده ماده سیاه رنگ و غلیظی در آب می ریزد، سپس از موقعیت استفاده کرده و از محل حادثه دور میشود. بسیاری از حشرات هستند که اندام آنها یا بال و پرشان به شکل شاخه های درختانی است که روی آنها می نشینند؛ به طوری که پیدا کردن آنها در آن محیط کار مشکلی است. حیواناتی هستند که می توانند در چند لحظه تغییر رنگ دهند و خود را به رنگ محیط درآورند و با این سیستم دفاعی شگفت انگیز و عجیب از دیدگاه دشمن دور بمانند، جاندارانی که به هنگام خطر خود را به صورت جسم بیجانی درمی آورند و در گوشه ای متوقف و بی‌حرکت می مانند تا دشمن را به این وسیله اغفال کنند از همین روش «تقیه» بهره گیری دارند.

کوتاه سخن اینکه: آنها که می پندارند مساله تقیه از ویژگیهای اسلام یا از ویژگیهای «شیعه» است برداشت صحیحی از مفهوم «تقیه» ندارند. یا برای فهم این موضوع به گفتگوهای مخالفان قناعت کرده اند و یا با حدس و تخمین و پیشداوری های بی دلیل مفهومی برای آن ساخته و به مبارزه با آن برخاسته اند، و یا بر سر لفظ دعوا دارند. به هر صورت از مجموع آنچه در بالا آوردیم معلوم شد که روش تقیه و استتار هویت و عقیده باطنی و پنهان نگه داشتن موضع گیریها _به عنوان یک تاکتیک موثر و عاقلانه_ موضوعی است که در همه مکتبها کم و بیش وجود دارد، منتها «اقلیتهای صالح»، در برابر اکثریت های ناصالح، برای حفظ و نگهداری نیروهای خویش نیاز بیشتری به استفاده از این تاکنیک دارند. بنابراین آنچه می شنویم که بعضی از مخالفان ما، تقیه را به عنوان یک نوع ترس بدون دلیل، یا محافظه کاریهای بدون دلیل و حفظ منافع شخصی و فداکردن مصالح نوع و ... محکوم می کنند و آن را دلیل بر ترک حریت و شهامت و آزادگی معرفی می نمایند اشتباهی است که از اشتباه دیگر سرچشمه گرفته و قضاوتی است عجولانه و دور از انصاف و واقع بینی.

به همین دلیل در تاریخ معاصر و گذشته روش تقیه به عنوان یک پل پیروزی بطور فراوان مورد استفاده قرار گرفته است. در جریان چهارمین پیکار «اعراب» و «اسرائیل» که در رمضان سال 52 واقع گردید و افسانه شکست ناپذیری اسرائیل در همان ساعات نخستین جنگ در صحرای سینا در خاک مدفون گردید و خط دفاعی افسانه ای «بارلو» درهم کوبیده شد، عامل استتار و تقیه یکی از مهمترین عوامل این پیروزی بود. اگر مصریها و سوریها نقشه عظیم جنگی و نقل و انتقالات خود را تا آخرین لحظه مکتوم نمی داشتند هرگز اسرائیل به آن سادگی گرفتار شکست نمی شد.

در زندگی پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) که دوست و دشمن در شهامت و شجاعت و تدبیر او تردید ندارند مسائلی همانند سه سال دعوت مخفیانه، و همچنین هجرت او در کمال استتار صورت گرفت؛ به طوری که آن حضرت از حلقه محاصره دشمن گذشت بدون آنکه متوجه شوند، سپس پنهان شدن در عمق غار ثور و پیاده روی در روزها تا موقعی که به مدینه رسید همه ی اینها اَشکالی از تقیه و کتمان از نظر اعتقاد یا عمل است. آیا هیچکس میتواند اینگونه مسائل را به عنوان ترس و محافظه کاری و نقطه ضعف معرفی کند؟!

امام حسین(علیه السلام) که نمونه بارز شکنندگان سد تقیه است به موقع لزوم برای پیشبرد اهداف مقدسش، برای کوبیدن دستگاه ظلم و کفر و بی ایمانی و جهل و جنایت از این برنامه بهره میگرفت. خروج شبانه از مدینه، و خروج از مکه درحالی که همگان سرگرم مراسم حج یا مقدمات آن بودند مظاهری از تقیه تاکتیکی است.

طرحی را که جنگجویان اسلام در میدان «موته» برای ایجاد تزلزل در روحیه سپاه عظیم یکصد هزار نفری امپراطوری روم شرقی که بیش از سی برابر سپاه اسلام بود، یا طرحی که پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) برای فتح مکه در نهایت اختفا ریخت که حتی نزدیکترین اصحابش از آن اطلاع نداشتند و موارد فراوان دیگری مانند اینها دلیل بر آن است که روش تقیه (البته در موارد خاص) موثرترین روش برای حفظ نیروها و رسیدن به پیروزی نهائی یا دست زدن به موثرترین حملات بر دشمن که ضایعات آن در یک سو به حداقل و در طرف مقابل به حداکثر رسیده بوده است، و آنها که قلم سرخ بر این عنوان میکشند خود نمی دانند چه چیز را نفی می کنند، و یا با مفهوم نادرستی که خود از تقیه ساخته اند مبارزه دارند.

ادامه دارد ...

منبع:

مجله مکتب اسلام، اردیبهشت 1357، سال هجدهم، شماره 2، از صفحه 9 تا 12.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: گونان گون
برچسب‌ها: گوناگون

تاريخ : یک شنبه 10 / 5 / 1399 | 9:20 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.