انسان در جامعه امروز از گرفتاریها و تنش های فراوانی رنج می برد. روح بشر امروزی روح آرامی نیست و به همین خاطر به دنبال آرامش از دست رفته گاه از تلاش های فردی ناامید شده، به عوامل خارجی پناه می برد. امروزه مباحث روانشناسی بیشتر از هر زمان دیگری به کمک انسان میآید تا شاید بخشی از پریشانیها و دغدغههای او را التیام بخشد.
دکتر «فائزه ضیابری» روانشناس درباره پیچیدگی مشکلات در جامعه کنونی به خبرنگار همشهری میگوید: ما در جامعه امروز با مسائل پیچیدهای ازجمله مسائل شخصی، مسائل شغلی، مسائل تحصیلی، ارتباط با اطرافیان، خانواده، همسر، دوستان و خیلی از مسائل دیگر روبهرو هستیم. این مسائل در زمان های گذشته هم وجود داشت اما چون خانوادهها گسترده بودند و بچه ها پس از ازدواج هم در کنار پدر و مادر و حتی گاه پدربزرگ و مادربزرگ و افراد دیگر زندگی می کردند، می توانستند در حل مشکلات از آنها کمک بگیرند اما خانواده های امروزی فقط شامل پدر و مادر و فرزندان می شود. ضیابری ادامه میدهد: در گذشته وقتی برای کسی مشکلی پیش می آمد، به بزرگترها مراجعه می کرد اما امروز این طور نیست و بزرگترها نمی توانند در همه موارد و مشکلات به فرزندانشان کمک کنند. علاوه بر این فرزندان هم دیگر مانند گذشته راهکارها و نصایح بزرگترها را نمی پذیرند.
مسائل مردم امروز پیچیدهتر شده است
این روانشناس میگوید: مشکلات و مسائلی که امروزه افراد با آن روبهرو هستند، پیچیده تر شده و به تبع آن، حل آنها هم سختتر شده است.
ضیابری بیان میکند: مهارت های ارتباطی افراد کمتر شده و بهراحتی نمی توانند حرفشان را بیان کنند. برای نمونه در گذشته چیزی مثل انتخاب شغل مشکل ایجاد نمی کرد و تنوع شغل وجود نداشت و معمولا از پدر به فرزندان می رسید. اما امروز این طور نیست و هر شغلی نیازمند تحصیلات دانشگاهی و مسائلی از این دست است. مسائلی مثل طلاق خیلی کمتر اتفاق می افتاد و ازدواجها دوامشان بیشتر بود.
ظهور روانشناسی و روانپزشکی
این روانشناس کرمانشاهی در ادامه میگوید: یکی از مسائلی که با صنعتی شدن جوامع خودش را نشان داد، تفاوت های عظیم در ویژگیهای شخصیتی و رفتاری افراد بود؛ وجود تیپهای مختلف شخصیتی. بنابراین با انقلاب صنعتی نیاز بر این شد که افراد در شغل هایی به کار گرفته شوند که بیشترین توانایی و عملکرد را داشته باشند.
بنابراین به تدریج نیاز به افرادی به نام روانپزشک و روانشناس پیدا شد. ضیابری اضافه می کند: این افراد در آغاز فقط در خدمت ارتش بودند و برای مسائل نظامی کار میکردند.
با پایان جنگ های جهانی، به تدریج احساس شد که به وجود این افراد در زمینه های دیگر هم نیاز است. در نتیجه این دسته از افراد عملکردشان را گسترش دادند، در زمینه های مختلف روی کار آمدند و خدماتشان را به گروههای بیشتری از افراد ارائه دادند، و این گونه شد که روانشناسان و روانپزشکان و... کارشان شروع شد و گسترش پیدا کرد.
درمانهای دارویی و غیردارویی
ضیابری ادامه می دهد: روانپزشک به کسی گفته می شود که دوره تحصیلاتش را در رشته پزشکی عمومی گذرانده و در تخصص، روانشناسی می خواند. روانپزشک کسی است که بیشترین حیطه کارش دارو است و اجازه صدور دارو را دارد.
این روانشناس میگوید: گرچه بعضی از روانپزشکها کار روان درمانی نیز انجام می دهند، اما اکثرا کار آنها تشخیص است. تشخیص در زمینه اختلالاتی که جنبه زیستی دارند و حتما برای رفع آنها نیاز به مصرف دارو است.
مانند وسواس که جنبه ارثی و زیستی دارد. او می افزاید: اما دسته دیگری از افراد که در حیطه روان کار می کنند، روانشناسان هستند. روانشناسها تحصیلات پزشکی ندارند و درجه دکترا یا کارشناسی ارشد تحصیلی در زمینه روانشناسی دارند. روانشناس اجازه صدور دارو ندارد و با استفاده از فنون و رویکردهای مختلف روانشناسی و اصول درمانی، درمان های غیردارویی به کار می برد.
زمان مراجعه به پزشک مهم است
این روانشناس کرمانشاهی در ادامه عنوان میکند: گرایش روانشناسی سلامت بین دانشها و آموختههایی که افراد در رشته پزشکی و روانشناسی دارند ارتباط برقرار می کند.
درواقع یک گرایش میان رشتهای است که بین این 2 رشته بهنوعی آشتی برقرار می کند، گرایش روانشناسی اجتماعی که اصول روانشناسی را در زمینه حل و فصل مشکلات و مسائل اجتماعی و جامعه به کار می برد.
او میگوید: گرایش روانشناسی شخصیت که کاربرد اصول و نظریات شخصیت را مطرح می کند،مطرح میکند که ما چگونه از این نظریات شخصیت برای تجزیه و تحلیل و حل و فصل بهتر مسائل استفاده کنیم. گرایش روانشناسی صنعتی و سازمانی بیشتر مناسب کارخانههاست و تشخیص می دهد که هر فردی برای چه شغلی مناسب است. یعنی هر کس را بر اساس توانایی های خاصی که دارد، برای کارهای مختلف گزینش می کند.
ضیابری با تاکید بر این که مردم معمولا زمانی به روانشناس مراجعه میکنند که خیلی دیر شده، میگوید: این مسأله ناشی از نبود شناخت و آگاهی در میان عموم است.
باورها و ذهنیت های غلط مردم
یک روانشناس به گرایش های گوناگون روانشناسی و مسائل مربوط به آنها اشاره می کند و به همشهری می گوید: روانشناسی دارای گرایش های مختلفی است و هر کسی بنا بر نیازی که دارد، می تواند به گرایش های مختلف آن مراجعه کند. دکتر«فائزه ضیابری» توضیح می دهد: گرایش روانشناسی عمومی که گرایشی جامع تر و کامل تر است ، کلیات مختلفی را درباره مسائل روانشناسی در بر دارد. گرایش روانشناسی تربیتی که به آن مدرسه ای یا آموزشگاهی هم می گویند، از اصول روانشناسی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان استفاده می کند. گرایش روانسنجی که کار آن تهیه آزمون ها و تست های روانشناسی است. گرایش روانشناسی بالینی هم که اصول روانشناسی و روان درمانی را در موارد مختلف به کار می برد.
وی میگوید: متاسفانه این تصور وجود دارد که کسی که روانشناسی بالینی دارد، می تواند دارو تجویز کند اما چنین نیست. همچنین این باور غلط وجود دارد که روانشناسی بالینی از سایر گرایش ها بااهمیتتر است که این گونه نیست.
نظرات شما عزیزان: