ذکر مبارک - درس ششم (سوره بقره آیات 30 تا 37)

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ذکر مبارک - درس ششم (سوره بقره آیات 30 تا 37)

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ذکر مبارک - درس ششم (سوره بقره آیات 30 تا 37)

سم الله‌ الرحمن الرحیم

سوره بقره آیات 30 تا 37
 

واژگان
یَسفِكُ (سَفك: خون ریختن از روی دشمنی) : خون‌ریزی می کند.
تُبدُونَ (بُدوّ: ظهور شدید) : آشکار می‎کنید.
اَبى (اِباء: خوداری، امتناع شدید) : خودداری کرد.
فاَزَلَّهما (اِزلال: لغزاندن، به خطا افکندن) : پس آن دو را لغزاند.
تَلَقَّى (تَلَقِّی: دریافت کردن و قبول کردن) : دریافت کرد.

نکات تفسیری

آیه 30
خلافت آدم در زمین:
پس از آن که خداوند به فرشتگان خبر داد که انسان را به عنوان خلیفه‌ی خویش در زمین قرار خواهد داد، فرشتگان لب به اعتراض گشودند که چگونه موجودی را که خونریزی و فساد می‌کند، در این جایگاه مهم و ارزشمند قرار داده‌ای؟! این سخن آنان بدان سبب بود که می‌دانستند زندگی برخی انسان ها با توجه به وجود قوای متضادّ غضب، شهوت، جاه‌طلبی و غیره، به فساد و خون ریزی کشیده می‌شود. آنان تنها ملاک شایستگی برای جانشینی خداوند را تسبیح و تقدیس او می‌دانستند، ولی خداوند متعال در پاسخ آنان، به مصلحتی فراتر از فهم آنان اشاره می‌نماید؛ مصلحت و حقیقتی که انسان را از فرشتگان متمایز می‌سازد.

آیه 31
«علم اسماء» چیست؟
روشن است مراد از اسماء، دانستن نام‌ اشیاء و موجودات عالم نیست؛ زیرا دانستن این چیزها، هرگز نمی‎تواند سرچشمه‌ی فضیلتی به این بزرگی باشد؛ بلکه باید گفت که مراد از اسماء، موجوداتی زنده و باشعورند؛ زیرا ضمیر «هُم» در (عَرَضَهُم) ـ که به (أسماء) بر‎می‎گردد‎ ـ اختصاص به عقلاء و موجودات زنده دارد.
هم‌چنین با توجه به این‌که خداوند به انسان امر نفرمود که اسماء را به ملائکه تعلیم بنما؛ بلکه تنها فرمود: «اَنبِئهُم بِاَسمائهِم؛ آنان را با خبر گردان!‎» معلوم می‌شود قابلیّت علم به اسماء و کشف حقیقت آن‌ها، برای فرشتگان وجود نداشته است.
در روایات و گفتار برخی مفسران، مقصود از اسماء، حجج الهی به‌ویژه معصومین است که ارواح‌شان قبل از خلقت آدم آفریده شده بود.

آیه 34
1/34ـ دلیل سجده ملائکه
سجده‌ی فرشتگان بر آدم علیه‌السلام، براى عبادت نبوده است؛ زیرا سجده به معناى پرستش و عبادت، مخصوص خداوند است؛ بلکه این سجده احترام و تكریمى براى آدم و خضوع و عبادتى براى خداوند بود. به بیان دیگر، فرشتگان در این سجده، آدم را مظهر خدا یافتند، نه معبود خود و به همین دلیل، بر او سجده كردند.
2/34ـ ابلیس از جنّیان بود
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ» (کهف/50)
ابلیس از جنّیان بود و در اثر عبادت فراوان به جمع فرشتگان راه یافته بود و به همین خاطر در امر خداوند به فرشتگان برای سجده به آدم، داخل گردید.
به نقل از امیرمؤمنان، او شش هزار سال خدا را عبادت کرده و به همین خاطر به درگاه قرب الهی بار یافته بود؛ اگرچه در طول این مدت حساب خود را از مسیر فرشتگان و اطاعت فرمان خدا جدا كرده بود و در سر، فكر استكبار مى‎پروراند.
3/34ـ درخت ممنوع
در منابع اسلامى دو نوع تفسير براى آن آمده است، يكى تفسير مادى كه طبق معروف در روايات، «گندم» بوده است.
و ديگرى تفسير معنوى كه در روايات از آن تعبير به «شجره حسد» شده است، زيرا طبق اين روايات، آدم پس از ملاحظه مقام و موقعيت خود چنين تصور كرد كه مقامى بالاتر از مقام او وجود نخواهد داشت، ولى خداوند او را به مقام جمعى از اولياء از فرزندان او (پيامبر اسلام و خاندانش) آشنا ساخت، او حالتى شبيه به حسد پيدا كرد، و همين شجره ممنوعه بود كه آدم مامور بود به آن نزديك نشود. (تفسیر نمونه ج6 ص120)
4/34ـ بهشت آدم
بهشتی که آدم و همسرش از آن رانده شدند، یکی از باغ‌های پر نعمت و روح‎افزای زمین بوده است و بهشت حقیقی (در جهان آخرت) مقصود نیست؛ زیرا آن بهشت، پاداش اعمال انسان است؛ در حالی که آدم هنوز عملی انجام نداده بود تا به آن داخل گردد. هم چنین، بیرون رفتن آدم و راه یافتن ابلیس و وسوسه‎های شیطانی در آن بهشت معنا ندارد. با این توصیف، هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است؛ نه مکانی.

آیه 36
ترک اولی آدم علیه‌السلام
ماجرای نافرمانی حضرت آدم علیه‌السلام، با عقیده به عصمت انبیاء منافات ندارد، زیرا اصل تکلیف و احکام دینی، پس از قرار گرفتن حضرت آدم و همسرش در روی زمین بر آنان واجب شد و در آن سرزمین خبری از تکالیف شرعی نبوده است.
هم چنین، نهى آدم و همسرش از خوردن میوه، یک نهى ارشادى بوده است؛ به این معنا كه خداوند آدم را تكلیف شرعى نكرد؛ بلكه تنها او را از خاصیت تكوینى آن درخت آگاه كرد كه اگر از آن بخورند به خودشان ظلم كرده و به رنج و سختی دچار خواهند شد. بنابراین، خوردن آدم از آن درخت، تنها یك نوع نقص و ترک اولی برای وی بود.

آیه 37
1/37ـ کلماتی که آدم علیه‌السلام فرا گرفت:
منظور از کلماتی که آدم از خداوند فرا گرفت، اسامی و نام‌های مبارک بهترین مخلوقات خدا؛ یعنى حضرت محمّد و اهل بیت علیهم‌السلام است. چنان‌كه از «ابن عباس» نقل شده است: «آدم براى پذیرش توبه‎ اش، خداوند را به این نام‎ها قسم داد: «بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ».
برخى نیز مراد از كلمات را، دعایی‎ می دانند كه در سوره ی‎ اعراف از زبان آدم و حوا آمده است: قَالَا رَبَّنَا ظَلَمنَا اَنفُسَنَا وَ اِن لَّم تَغفِر لَنَا وَ تَرحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الخَاسرِین‎ (اعراف/23)
2/37ـ راز کلمات و گریه بر امام حسین علیه‌السلام
در کتاب لهوف آمده است که: آدم عليه‌السّلام در هنگام توبه ساق عرش را ديد كه در آن نام پيامبر صلى‌اللَّه‌عليه‌و‌آله‌و‌سلم و امامان عليهم‌السّلام نوشته شده بود،
جبرئيل بر او نازل شد و به آدم تلقين كرد تا اين كلمات را بگويد:
يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مِنْكَ الْإِحْسَان‏
آدم عليه‌السّلام وقتى كه اين كلمات را به زبان آورد، همين كه نام حسين عليه‌السّلام به زبانش آمد، دلش شكست و قطرات اشك از چشمانش سرازير گرديد، گفت:
«اى برادرم جبرئيل! علّت چيست كه با ذكر حسين عليه‌السّلام قلبم مى‏شكند و اشكم جارى مى‏گردد؟!»
جبرئيل گفت: «اى آدم! بر اين پسرت حسين عليه‌السّلام مصيبت جانسوزى وارد مى‏شود كه همه‌ی مصيبت‌ها در نزد آن كوچك است.»
آدم عليه‌السّلام گفت: «برادرم جبرئيل! آن مصيبت چيست؟»
گفت: «حسين عليه‌السّلام با لب تشنه، و تنها و غريب و بى‏يار و ياور كشته مى‏شود، اگر او را در آن روز ببينى چنين صدا مى‏زند: "وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاه‏"»
شدّت تشنگى، بين او و آسمان را همچون دود مى‏كند، هيچ كس جواب او را جز با شمشيرها و وسيله كشتن نمى‏دهد، سر او را همانند گوسفند امّا از قفا جدا نمايند، و آن‌چه از فرش و اسباب خانه را دارد همه را غارت مى‏كنند، سرهاى او و يارانش را در شهرها مى‏گردانند، در حالى كه زنان اهل بيتش در كنار آن سرها عبور داده‏ مى‏شوند».
در اين هنگام جبرئيل و آدم عليه‌السّلام همچون زن پسر مرده‏اى براى مصيبت حسين عليه‌السّلام گريه كردند.
غم نامه كربلا / ترجمه االهوف على قتلى الطفوف ص 13
بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏44 ص245

پیام ها
1ـ انتصاب خلیفه و حاكم الهى، تنها به دست خداست. «اِنِّی جاعِلٌ فِی‎الاَرضِ خَلِیفَةً» (آیه 30)
‎2 ـ در امور مهم برای روشن شدن حکمت آن ، باید به دیگران اجازه‌ی سؤال دهیم. «قالُوا اَتَجعَلُ فِیها» (آیه 30)
‎3 ـ حاكم و خلیفه‌ی الهى نباید فاسد و فاسق باشد. «یُفسِدُ فیها» (آیه 30)
4ـ عذرخواهى و اقرار به جهل یک ارزش است. «سُبحانَكَ لا عِلمَ لَنا» (آیه 32)
5ـ تكبّر، سرچشمه‎ى بزرگ‌ترین گناهان است. «اَبىَ‎ وَ استَكبر و كانَ مِنَ الكافِرِینَ» (آیه 34)



 




 

 

دریافت فایل بروشور درس ششم PDF
دریافت فایل  word درس ششم
پرده نگار(پاورپوینت) درس ششم
فایل صوتی درس ششم ذکر مبارک

 

 نکته: برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین از powerpoint 2013 به بالا استفاده کنید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ذکر مبارک
برچسب‌ها: ذکر مبارک

تاريخ : چهار شنبه 17 / 4 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.