بيعت نكردن با سلاطين ستمگر
از امام صادق ـ عليه السلام ـ درباره ى بيعت نكردن امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ با طاغوتهاى زمان خود روايت شده كه:
«انّ القائم منّا إذا قام، لم يكن لأحد في عنقه بيعةٌ فلذلك تخفى ولادته»(25).
هنگامى كه قائم ما قيام كند، بيعت هيچ كس را به گردن ندارد، از اين جهت ولادت او مخفى مى شود و خود از ديده ها پنهان مى گردد.
بيعت در اصطلاح پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ پيمانى است كه به موجب آن نتوان با ستمگران به نبرد برخاست; پس از امام حسين ـ عليه السلام ـ همه ى امامان ـ بنا بر حكمت الاهى ـ چنين پيمانى را به گردن داشتند. اما حضرت بقيّة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ كه الآن در ميان ماست، اگر ظاهر و آشكار مى بود، سكوتش به معناى رضايت بر ستمگرى ستمگران بوده و هرگز او را رها نمى داشتند، مگر آنكه دست بيعت با ايشان دهد; در حالى كه او عهده دار ريشه كن ساختن ستم و ستمگر در هستى است. از اين رهگذر حكمت خدا اقتضا نمود كه او از ديده ها پنهان باشد; تا جانش در امان بوده و سكوتش به معناى تأييد ستمگران نباشد.
از اين رو حضرت ولى عصر ـ ارواحنا فداه ـ در نامه ى خود به سفير دوم محمد بن عثمان مى فرمايد:
«. . . وأمّا علّة ما وقع من الغيبة، فإنّ اللّه عزّ وجلّ يقول:
(يا أيّها الذين آمنوا لا تسئلوا عن أشياء إن تبدلكم تسؤكم . . .
)(26) إنّه لم يكن أحد من آبائى إلاّ وقعت في عنقه بيعة لطاغيه زمانه. وإنّي أخرج حين أخرج ولا بيعة لأحد من الطواغيت في عنقي . . .
«. . . امّا در مورد علت غيبت، خداى تبارك و تعالى مى فرمايد: (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هرگز نپرسيد از مسائلى كه اگر فاش شود شما را اندوهگين سازد . . .) هر يك از پدران من، بيعتى از طاغوتهاى زمان به گردن داشت، ولى (من) هنگامى ظهور خواهم نمود كه بيعت احدى از طاغوتها به گردنم نباشد . . .(27)
آخرين پالايش
پيدايش مؤمنان از نسل كافران ديگر از اسرار غيبت امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ است; چنانچه در احاديث آمده است كه خداوند نطفه هاى بسيارى از مؤمنان را در اصلاب كفار بوديعت نهاده و اين ودايع مى بايست ظاهر شود و پيش از ظهور اين ودايع قيام امام و قتل كفار تحقّق نخواهد يافت، زيرا مانع از خروج اين ودايع مى شود; پس بايد ظهور در موقعى واقع شود كه در اصلاب كفار وديعه اى باقى نمانده باشد.
از امام صادق ـ عليه السلام ـ سؤال شد: چرا امير مؤمنان در ابتداى كار با مخالفان خود پيكار نكرد؟ امام ـ عليه السلام ـ فرمود: بخاطر اين آيه شريفه: اگر جدا مى شدند همانا كافران از ايشان را عذابى دردناك مى كرديم. پرسيد در ابتداى كار با مخالفان خود پيكار نكرد؟ امام ـ عليه السلام ـ فرمود: بخاطر اين آيه شريفه: اگر جدا مى شدند همانا كافران از ايشان را عذابى دردناك مى كرديم. پرسيد: منظور از جدا شدن چيست؟ فرمود: مؤمنانى كه در صلب كافران به امانت اند. وصيتى است قائم ما ظاهر نخواهد شد تا آنكه امانتهاى خدا خارج شود و چون خارج شدند بر دشمنان خدا قيام كرده و آنان را مى كشد(28).
بازشناسى مؤمن از كافر
يكى ديگر از رازهاى غيبت امتحان مردم در مصائب و مشكلات زندگى است تا ظرفيت و يا تحمل هر كس بر خودش آشكار شود كه چندى در راه دين و مذهب و آئين و كيش خود استقامت و پافشارى مى توانند كرد تا بدين امتحان خوب و بد ممتاز شوند (حتّى تبيّن الرشد من الغي وليميز الخبيث من الطيّب ) با امتحان بايد خوب از بد، كافر از مؤمن و منافق از مسلم و فاسق از عادل و زشت از زيبا نمايان گردند و ايمان مؤمنين محكم گردد و شك و شبهه باقى نماند و حجت الاهى بر خلق تمام گردد.
(ليهلك من هلك عن بينة ويحيى من حيّ عن بيّنة )(29) تا آنكه راه هلاكت مى پويد، دانسته بپيمايد و آنكه راه زندگانى در مى نوردد با شناخت گام در آن نهد.
(لئلاّ يكون للنّاس على اللّه حجّة )(30).
تا بندگان حجّتى بر خداوند نيابند مقام امتحان مقامى است كه بندگان خاص خداى بدان امتحان شده اند تا به محك امتحان از غل و غش در آيند.
خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان تا سيه روى شود هر كه در او غش باشد .
امام صادق ـ عليه السلام ـ مى فرمايد:
«انّ القائم تمتد غيبته ليصرح الحقّ عن محضه، ويصفو الايمان من الكدر بارتداد من كانت طينته خبثةً من الشيعة الذين يخشى عليهم النّفاق إذا أحسّوا بالاستخلاف والتّمكين والأمن المنتشر في عهد القائم. ثمّ تلا الآية:
(حتّى إذا استيئس الرّسل وظنّوا أنّهم قد كذّبوا أتاهم نصرنا )(31)»(32).
«غيبت قائم ـ عليه السلام ـ به طول مى انجامد تا حق روشن گردد و ايمان محض از تيرگى خالص شود و هر كه از شيعيان سرشت ناپاك دارد و بيم آن هست كه اگر از امكانات وسيع و امن و امان گسترده در عهد قائم ـ عليه السلام ـ آگاه شود، از درِ نفاق در آيد، به ارتداد گرايد و با ارتداد آنها خالص و ناخالص از يكديگر جدا شود. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: (تا هنگامى كه پيامبران نوميد شدند و مردم خيال كردند كه آنها را به دروغ وعده ى عذاب داده اند، يارى ما فرا رسيد)».
نظرات شما عزیزان: