برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
⚠ ماجرا تلخ و غمناک است ، کشته شدن دختر نوجوان ۱۳ ساله توسط پدر ، واقعا قلب هر انسانی را به درد می آورد ، براستی چرا و چگونه پدری حاضر میشود دختر نازدانه خود را بطرز فجیع بکشد. باید این ماجرا ریشه یابی شود و علتها و انگیزه ها ، مشوقها و زمینه های این اتفاق شوم واکاوی شود.
از مباحث گذشته به دست آمد که روشن ضمیری در پرتو تقوای الهی پدیدار می شود و می توان گفت تقوا ستون خیمه بصیرت است. یعنی اگر انسان در مقابل هوا و هوس و وساوس شیطانی خود نگه دارد و با اطاعت از امر الهی از ورود به حوزه منهیات و منکرات پرهیز کند، نتیجه کار او پاداش گرانمایه ای است به نام »فرقان«. بر این اساس او در پرتو روشن بینی اش حق را از باطل به درستی تشخیص و تمیز می دهد.
در ادبیات دینی ما »تقوا« و »بصیرت« هر دو جایگاهی بلند دارند. شاید بتوان گفت که در قرآن و سنت و سیره بزرگان دین بر مفهوم »تقوا« بیش از همه تأکید شده است. همچنین اهمیت والای »بصیرت« در قرآن و سنت و سیره بزرگان دین با نگاهی به متون و نصوص دینی و تاریخی بر ما مکشوف می شود. علاوه بر این در حال حاضر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اللَّه العظمی خامنه ای مدظله العالی بارها و بارها بر این دو مفهوم در سخنرانی ها و نمازهای جمعه تأکید کرده اند. این اهمیت و توجه ویژه ما را برمی انگیزاند تا ضمن شناخت این دو مفهوم به رابطه بین آنها توجه کنیم و از خود بپرسیم چگونه تقوا موجب بصیرت می شود؟
اندیشمند، افزون بر تدبیر و تدبر عقلانی و درک و دریافت فطری، برای کسب و تقویت بینش خود، از منابع مهم سود می جویند و به قلمرو بصیرت خود، وسعت می بخشند و آنها عبارتند از:
1. قرآن کریم:
انس و الفت با قرآن به بصیرت آدمی می افزاید، چنانکه حضرت علی علیه السلام فرمود:
کسی با قرآن همنشین نمی شود مگر این که با فزونی و کاستی برخیزد؛ فزونی هدایت و بصیرت و کاستی کوربینی (و کوردلی).
2. سنت اهل بیت علیه السلام:
سیره و سنت نبوی و آثار به جای مانده از اهل بیت علیه السلام معدن غنی بخش معرفت و بصیرت است. امیرمؤمنان علیه السلام درباره پیامبراعظم صلی الله وعلیه وآله فرمود:
او طبیبی است که با ابزار گونه گون درمان، در پی بیماران می گردد، داروهای درمانی خود را خدشه ناپذیر آماده دارد و ابزار جرّاحی را به کمال گداخته باشد، تا آنها را برحسب نیاز برای درمان قلب های کور، گوش های کر و زبان های لال به کار گیرد.(همان، خطبه 106)
اگر خرد خویش را به کار گیرید، آیا در آثار پیشینیان تان مایه های هشدار و در سرگذشت پدران تان درس های عبرت و بصیرتی نیست؟
نتیجه گیری
از آنچه گفتیم به این نتیجه می رسیم که:
بصیرت ارزش حیاتی دارد و اساس خودشناسی است به همین جهت در تعالیم دینی به داشتن آن امر شده و ائمّه علیهم السلام نیز دستور می دادند که پیروانشان بر مدار بصیرت عمل کنند زیرا که بصیرت، شرط شکوفایی علم و حکمت است و بدون آن نمی توان به مرحله »یقین« رسید.
بصیرت دینی با عواملی به دست می آید که ذکر خدا، خودسازی، تلاوت قرآن و نفی وابستگیهای مادّی از جمله آنها هستند.
آرزوهای بلند و دست نایافتنی، عشق ها، وابستگیهای کاذب، فتنه های اجتماعی از موانع بصیرتند با وجود هر یک از آنها، عقل و تدبیر، کارآمدی خود را از دست می دهد و فاقد بصیرت می گردد.
افراد بصیرتمند بانشانه هایی شناخته می شوند، همانند: 1. نگاه عبرت آموز ودیدن باطن حوادث 2. تغییر موضع و ترک جبهه باطل و بازگشت به جبهه حق. 3. حرکت سنجیده و هدفمندانه، 4. مشاوره با اهل نظر 5. زمان شناسی 6. و دشمن شناسی.
گرچه بصیرت، ریشه در سرشت آدمی دارد ولی از راه ها و منابع معتبر، می توان به قلمرو آن افزود که قرآن کریم، سیره و سنت اهل بیت علیهم السلام و تاریخ و آثار گذشتگان از جمله آنها هستند.
ذکر خدا، چه به صورت قلبی و چه به صورت قالبی و زبانی آثار و خیرات و برکاتی دارد که »بصیرت فزونی« از جمله آنهاست. یاد خدا دل را از انواع آلودگی ها، شستشو می دهد و آن را برای دریافت حقایق بیرونی و تفکر باطنی و کسب بصیرت آماده می سازد. امیرمؤمنان علیه السلام بر آن تصریح می کند:
دست حکمت آمیز خداوند، به منظور دست یابی انسان به اسرار هستی و درک و دریافت جهان طبیعت و بازشناسی زیبایی ها و شگفتی های آن، ابزار خاصّی در وجود او آفریده است که از آن به »چشم« و »بَصَر« تعبیر می شود و نقش آن در زندگی، سرنوشت ساز و فقدان آن، فقدانِ درک بخش عظیمی از زیبایی های جهان است.
از دیدگاه امام علی(ع) عقل در مقابل شهوات و هواهای نفسانی قرار می گیرد و احکام و لوازم عقل و شهوت، با هم متعارض اند. آدمی از هر دو نیرو بهره مند است و با ارادة آزاد خویش یکی را بر دیگری ترجیح می دهد، چنانکه می فرماید: «اَلْعَقْلُ وَ الشَّهْوَةُ ضدَّانِ، وَ مؤَیدُ الْعقْلِ اَلْعِلْمُ وَ مُزَینُ الشَّهْوَةِ الهَوَی، وَ النَّفْسُ مُتَنَازِعَةُ بَینَهُمَا فَأَیهُمَا قَهَرَ کاَنَتْ فِی جَانِبِهِ؛[25] عقل و شهوت ضد یکدیگرند. یاری دهندة عقل، علم است، و زینت دهنده شهوت، هوا و هوس. نفس مورد نزاع میان این دو است و هر کدام غلبه کند، نفس طرف او خواهد بود.»
در کلام امام علی(ع) چهار منبع و مرجع جهت کسب بینش و بصیرت معرفی شده است: امام علی(ع) به عنوان انسان کامل و تجلّی و مظهر بصیرت و بینش، قرآن را به عنوان یکی از منابع بصیرت معرفی می ک
ند؛ همچنین در بیانات امام علی(ع) به کرّات سفارش شده است که اطاعت از سنّت و احادیث پیامبر (ص) و جانشینان معصومش مایة هدایت و دوری از ضلالت می باشد. یکی دیگر از منابع بینش و بصیرت «عقل» است؛ اما نه عقل معاش و روزمره؛ بلکه عقلی که به واسطة پیوندش با وحی و عالم مافوق، از قوه به فعل در آمده باشد. اینگونه عقلی توانایی هدایت دارد. امیر مؤمنان علی (ع) در مورد این عقل می فرماید: «عقل، تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد.» و در آخر در کلمات امام علی(ع)، تاریخ و آثار به جای مانده از گذشتگان، یکی دیگر از منابع بینش، بصیرت و عبرت شمرده شده است.
با توجه به فرمایشات حضرت چند عامل در تحقق بینش انسان نقش دارند که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
1. یاد خدا
اولین و مهم ترین عامل بصیرت افزایی، یاد خدا است؛ امام علی(ع) در این رابطه می فرماید: «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی جَعَلَ اَلذِّکرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ تسْمَعُ بهِ بعْدَ اَلْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ اَلْعَشْوَةِ؛[5] خداوند سبحان، یاد خود را روشنی دلها ساخت که به پرتو آن شنوا شوند، هر چند پیش از آن ناشنوا بوده اند، و بینا گردند، هر چند پیش از آن نابینا بوده اند.»
ینش و بصیرت از ویژگیهای اساسی یک مؤمن و مسلمان است و اگر فردی خود را مزیّن به این فضیلت نکند، ایمان و اعتقادات او در معرض وساوس شیطانی و لغزشگاه های دنیوی است. خداوند متعال بصیرت را که نوری است در دلهای انسانها مؤمن و با ایمان قرار می دهد؛ منتهی قرار گرفتن در معرض این لطف الهی عوامل و ریشه هایی دارد که بایستی به آنها توجه کرد؛ از جمله: ذکر الله، تدبّر در قرآن، تقوای الهی، عبرت گیری، دوری از دنیا، اندیشه و تفکر و.....
در واقعه عاشورا همه اهل بیت علیهم السلام ویژگی های اهل بصیرت را به تصویر کشیده اند، اما به جهت اختصار، به برخی از این بزرگواران و روش ایشان اشاره می شود:
الف - حقّ محوری: حضرت علی اکبرعلیه السلام نه فقط در رکاب پدر بلکه بر مدار حقیقت نورانی امام می گردد. بعد از آنکه اباعبداللّه علیه السلام در عالم رؤیا از شهادت خویش مطلع شد، آیه إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ. (بقره: 156) را خواند. علی اکبرعلیه السلام سبب استرجاع را پرسید و حضرت علیه السلام رؤیای خویش را نقل فرمود. عکس العمل علی اکبرعلیه السلام درس آموز است. وی پرسید:
تأملی در سخنان نورانی امام حسین علیه السلام در طول نهضت عاشورا حکایت از حضور آن حضرت در اوج قله بصیرت دارد؛ چرا که آن حضرت علیه السلام درد کمرنگ شدن دینداری در جامعه را حس کرده و برای امر به معروف و نهی از منکر و زنده کردن سیره رسول اعظم صلی الله وعلیه وآله قیام کرده است. آن حضرت علیه السلام فرمود:(بحارالانوار، 44 / 329)
عقل وسیله تحصیل علم و وسیله ای جهت ادراک معقولات یعنی صورتهای ذهنی است که فرد، آنها را از عالم وجود می گیرد و بصیرت نیرویی در نفس برای کسب معرفت است که البته با عقل ارتباط دارد. انسان با تأمل عقلانی در علوم نظری و همنشینی با اهل علم کامل، همراه با تصفیه باطن و قطع دلبستگی به دنیا و تقویت و تربیت اراده، می تواند به بصیرت برسد.
1. کلام خداوند: در رأس همه عوامل بصیرت و آگاهی انسان، هدایت های الهی است که از طریق وحی بر پیامبران به مارسیده است لذا قرآن کریم خود و کتب آسمانی را مایه بصیرت معرفی می کند:
صفت بصیر بیش از چهل بار در قرآن کریم برای خداوند به کار رفته است. انسان به عنوان خلیفه و جانشین خداوند که قرار است در زمین نقش خداوندی را ایفا کند یقیناً باید به کسی که جانشینی او را به عهده دارد شباهت داشته باشد. به عبارتی خداوند انسانی را جانشین خود قرار داده است که صفات کمال الهی را تا حد امکان کسب کرده باشد و الا کسی که در خور و خواب و خشم شهوت حیوانی غرق است و در زندگی جز مادیات و لذات چیزی نمی بیند به تعبیر خود قرآن حیوان و گاهی از حیوان پست تر است. بنابراین بصیر به عنوان یکی از اسماء و صفات الهی که به کرات در قرآن تکرار شده است باید یکی از صفات و ویژگی های انسان کامل باشد. در این صورت است که انسان یکی دیگر از شرایط خلیفه الهی را کسب خواهد کرد.
بصیرت از ریشه لغوی »بصر« به معنای چشم می باشد. لفظ بصیرت از نظر لغوی به معنای بینایی است اما در اصطلاح به بینایی قلبی و درونی و درک و فهم عمیق مسائل گفته می شود. در این استعمال بعد معنوی و اندیشه انسان همانند جسم او فرض شده است که چشم دارد همانگونه که چشم انسان در مقدم ترین نقطه بدن او را از حوادث و اتفاقات محیطی پیش رو باخبر می کند. بصیرت که همان درک و فهم سریع، دقیق و به موقع مسائل است نیز در حوزه مسائل فکری، اعتقادی و اخلاقی رفتاری انسان را به تشخیص صحیح موقعیت و تصمیم و عمل صحیح رهنمون می شود. به همین دلیل نقطه آغاز حرکت اعتقادی اسلام و دعوت به حق بر اساس تعالیم دینی بصیرت است. خداوند در قرآن کریم، پیامبرصلی الله وعلیه وآله و همه پیروانش را به دعوت به حق و حرکت در مسیر حق و صراط مستقیم الهی بر اساس بصیرت مأمور می کند و می فرماید: »قُلْ هذِهِ سَبِیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی« (یوسف: 108) یعنی راه هدایت و صراط مستقیم رسیدن به خدا، صراط درک و فهم و تشخیص صحیح و ظایف و عمل بر اساس آن است.