تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6356
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 85582
بازدید ماه : 138860
بازدید کل : 10530615
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 27 / 3 / 1396

 

کارت پستال های گرافیکی شهادت امام علی (ع)





اعجاز امام علی علیه السّلام

1 - دعای باران

مردم
از کمی باران به حضرت علی ( ع ) شکایت کردند ، و حضرت ( از خدا ) طلب باران کرد و فورا باران نازل شد ، به طوری که از زیادی آن به او شکایت کردند ، و باز دعا کرد تا از میزان باران کم شد . ( 1 )


2 - نشان دادن بهشت و دوزخ

اصحاب علی ( ع ) گفتند : یا امیرالمؤ منین ! ای کاش از آنچه که از پیغمبر به شما رسیده ، برای اطمینان خاطر به ما چیزی نشان می دادی ؟
فرمود : اگر یکی از عجایب مرا ببینید کافر می شوید ، و می گویید ساحر و دروغگو و کاهن است ، و تازه این بهترین سخن شما درباره من است .
گفتند : همه ما می دانیم که تو وارث پیغمبری ، و علم او به تو رسیده .
فرمود : علم عالم سخت و محکم است ، و جز مؤ منی که خدا قلبش را برای ایمان آزموده باشد ، و به روحی از خود تاییدش کرده باشد ، تاب تحمل آن را ندارد .
سپس فرمود : شما تا بعضی از عجایب مرا و آنچه از علمی که خدا به من داده ، نشان ندهم راضی نمی شوید ، وقتی نماز عشا را خواندم همراه من بیایید .
وقتی نماز عشا را خواند ، راه پشت کوفه را در پیش گرفت ، و هفتاد نفر که در نظر خودشان بهترین شیعیان بودند دنبال ایشان رفتند ، فرمود : من چیزی به شما نشان نمی دهم تا عهد و پیمان خدا را از شما بگیرم که به من کافر نشوید ، و امر سنگین

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396




 
شرح دعای روز بیست و یکم توسط آیت الله مجتهدی






دعای روز بیست و یکم

«اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیطان فیهِ علی سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین»
خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودى‌هایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى و قرار بده بهشت را برایم منزل وآسایـشگاه، اى برآورنده حاجت‌هاى جویندگان!


* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً» می‌گوید: ‌خدایا کاری کن، راهی برایم پیدا شود تا تو از من راضی شوی! باید توفیقاتی از ما سر بزند تا دلیل و راهنمایی باشد، برای اینکه خدا از ما راضی باشد.

وی می‌افزاید: حدیث داریم که اگر می‌خواهید بدانید خدا از تو راضی هست یا نه؛ به خودت نگاه کن، ببین تو از خدا راضی هستی یا گوشه دلت می‌گویی چرا فلانی دارد و من ندارم! اینکه گله می‌کنی که خدا چرا به من نداده و فلان کس داده نشان دهنده این است که از خدا راضی نیستی و خدا هم از تو رضایت ندارد.

این استاد اخلاق در ادامه اظهار می‌کند: شما مثل بیمار هستید و خدا مثل دکتر است. ساعت 10 صبح دکتر به اتاق بیمارستان می‌آید و دستور غذا را به مسئول آشپزخانه می‌دهد. در یک اتاق گاهی 8 بیمار می‌خوابند و دکتر می‌گوید به این بیمار چلوکباب دهید و به آن آقا غذا ندهید و به آن بیمار دیگر هم سوپ دهید. حالا آن بیماری که دکتر از غذا منعش کرده با دکتر نزاع نمی‌کند، چون می‌داند عمل جراحی خواهد شد و نباید غذا بخورد. نگاه تمام بیمارها به دکتر یکسان است و ما هم پیش خدا باید این‌جور باشیم.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: همان‌طور که دکتر صلاح مریض را هر چه باشد، می‌داند، خدای تبارک و تعالی هم هر چه صلاح ما باشد را می‌دهد. به یکی کمتر و به یکی بیشتر می‌دهد و ما نباید اعتراضی کنیم.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی تأکید می‌کند: اگر این روحیه را پیدا کردیم که هر چه خدا به ما دهد به همان راضی باشیم، خدا هم از ما راضی می‌شود؛ اما اگر در دلمان شکایت داشته باشیم که خدا به ما کم داده، به این معنی است که خدا هم از ما راضی نیست.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396


 



مفهوم حقیقى نماز

جابر بن عبدالله انصارى گوید:


روزى به همراه مولاى متقیان، امام على(علیه‎السلام) بودم، شخصى را دیدیم كه مشغول نماز است، حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مى‎دانى كه چگونه و براى چه مى‎باشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟

حضرت فرمود: آرى، به حق آن كسى كه محمد(صلّى الله علیه و آله) را به نبوت مبعوث گردانید، نماز داراى تاویل و مفهومى است كه تمام معناى عبودیت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض كرد: پس مرا تعلیم فرما.

امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تكبیر آن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از این كه داراى قیام و قعود باشد.

دوّمین تكبیر یعنى؛ خداوند، موصوف به حركت و سكون نمى‎باشد.
سوّمین تكبیر یعنى؛ این كه نمى‎توان او را به جسمى تشبیه كرد.
چهارمین تكبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمى‎شود.

پنجمین تكبیر مفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصّى دارد و نه چیزى در او حلول مى‎كند.
ششمین تكبیر معنایش این است كه زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمین تكبیر یعنى؛ بدان كه خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى ابعاد و جوارح نیست .

سپس در ادامه فرمایش خود فرمود: معناى ركوع آن است كه مى‎گویى: خداوندا! من به تو ایمان آورده‎ام و از آن دست برنمى‎دارم، گرچه گردنم زده شود.

و چون سر از ركوع بر مى‎دارى و مى‎گویى:
«سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» ؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده‎اى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستىِ مطلق تویى .

و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاك آفریده‎اى؛ و سر بلند كردن از سجده یعنى؛ مرا از خاك خارج گردانده‎اى .

و همین كه دوّمین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك برمى‎گردانى؛ و چون سر بلند كنى گویى: و مرا از درون همین خاك در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مى‎گردانى .
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهل بیت او (علیهم صلوات الله) مى‎باشد.

و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، كه در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.



برگرفته از مستدرك الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحارالانوار، ج 84، ص 253، ح 38.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: مفهوم حقیقى نماز
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396

 


معارف جزء بیست و یکم


مرز اطاعت از پدر و مادر
هدایتی که نصیب هر کس نمی شود

وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(69- عنکبوت)


كسانى كه در راه ما جهاد كنند ما آنها را به طرق خویش هدایت مى‏كنیم، و خداوند با نیكوكاران است‏.
«مجاهدة» یعنى به كار بردن آخرین حد وسع و قدرت در دفع دشمن که بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهرى، جهاد با شیطان و جهاد با نفس.(1) «جاهَدُوا فِینا؛ جهادشان همواره در راه ماست‏» کنایه از این است كه جهادشان چه در راه عقیده و چه در راه عمل در امورى است كه متعلق به خداوند متعال است.



« سُبُلَنَا؛ راه‏هاى خدا» عبارت است از راه ‏هایى كه آدمى را به سوى او هدایت و به او نزدیك مى‏كند؛ چون به عنوان مثال وقتى مى‏گویند این راهِ سعادت است، معنایش این است كه: این راه به سعادت ختم مى‏شود.(2)



نکته قابل توجه اینکه هدایتی که در آیه آمده است از جنس هدایت ابتدایی که همه انسانها از آن برخوردارند نیست. هدایت ابتدایی همان نشان دادن راه در ابتدای کار است که این هدایت ابتدایی با فرستادن پیامبران و بیان احکام الهی در مورد تمام انسانها محقق می شود. از این مرحله به بعد کسانی که طبق آن برنامه های عمل کردند و قدری در مسیر خدا حرکت کردند هدایت ویژه الهی شامل حال آنها می شود که این می شود هدایت مضاعف(3). مؤید این تفسیر اشاره به معیت یا همان همراهی اختصاصی(4) است که در جمله بعد آمده است.

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396

وصيت‎نامه حضرت علي(عليه‎السلام)

 



در آخرين لحظات عمر

از وصاياى حضرت علي(عليه‎السلام) در واپسين دم حيات مى‎توان به وصيت گهربار ذيل اشاره نمود.

بسم الله الرحمن الرحيم

اين آن چيزى است كه على پسر ابوطالب وصيت مى‎كند: به وحدانيت و يگانگى خدا گواهى مى‎دهد و اقرار مى‎كند كه محمد بنده و پيغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دين خود را بر ديگر اديان پيروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حيات و زندگانى من از آن خداست. شريكى براى او نيست، من به اين امر شده‎ام و از تسليم شدگان اويم .

فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بيتم و هر كس را كه اين نوشته من به او رسد را به امور ذيل توصيه و سفارش مى‎كنم :

1- تقواي الهى را هرگز از ياد نبريد، كوشش كنيد تا دم مرگ بر دين خدا باقى بمانيد.
2- همه با هم به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و بر مبناى ايمان و خداشناسى متفق و متحد باشيد و از تفرقه بپرهيزيد، پيغمبر فرمود: اصلاح ميان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چيزى كه دين را محو مى‎كند، فساد و اختلاف است .

3- ارحام و خويشاوندان را از ياد نبريد، صله رحم كنيد كه صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎كند.
4- خدا را! خدا را! درباره يتيمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.

5- خدا را! خدا را! درباره همسايگان، پيغمبر آن قدر سفارش همسايگان را فرمود كه ما گمان كرديم مى‎خواهند آنها را در ارث شريك كند.
6- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا ديگران در عمل كردن، بر شما پيشى گيرند.




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396





روز بیست و یکم


پروردگارا! راه، پر پیچ وخم است و درندگان شیطان صفت
در آن به کمین نشسته اند.


عبور از این جاده چگونه بدون راهنمایی های تو به
سوی تو برایم میسر می شود، گرچه آن که به سوی
تو شتابد، به زودی به مقصد نائل آید

اما تو راه بر نفوذ شیاطین انس و جن ببند تا به سلامت
در بهشت رضوانت که منزل آرامش و آسایش است
قرار گیرم و حاجتی را که از تو می طلبم، برآورده ساز





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: روز بیست و یکم
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396



تلاوت ترتیل جزء بیست و یکم قر
آن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 3 / 1396



چگونگی ضربت خوردن حضرت علی(علیه‎السلام)

چگونگى ضربت خوردن حضرت علی(علیه‎السلام) در نوشته تاریخ‎نویسان پیشین یكسان نیست. در حالى كه طبرى و ابن سعد و دیگران نوشته‏اند: «چون(حضرت علی علیه السلام) از سایبانى كه به مسجد مى‏رسد، بیرون شد، ابن ملجم او را ضربت زد.» یعقوبى كه تاریخ او پیش از اینان نوشته شده گوید: «پسر ملجم از سوراخى كه در دیوار مسجد بود، شمشیر بر سر او زد.» اما نوشته ابن اعثم كه هم عصر طبرى است، با نوشته آنان مخالف است و با آنچه میان شیعیان مشهور است مطابق مى‏باشد. وى چنین مى‏نویسد: «پسر ملجم شمشیر خود را برداشت و به مسجد آمد و میان خفتگان افتاد. على(علیه‎السلام) اذان گفت و داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار مى‏كرد، سپس به محراب رفت و ایستاد و نماز را آغاز كرد ، به ركوع، و سپس به سجده رفت. چون سر از سجده نخست برداشت، ابن ملجم او را ضربت زد و ضربت او بر جاى ضربتى كه عمرو پسر عبدود در جنگ خندق بدو زده بود آمد. ابن ملجم گریخت و على در محراب افتاد و مردم بانگ برآوردند امیرمؤمنان كشته شد.»(1)

بلاذرى به روایت خود از حسن بن بزیع آرد: «چون پسر ملجم او را ضربت زد گفت: فزت و رب الكعبة و آخرین سخن او این آیه بود. «و من‏ یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره.»(2)
روایت‎هاى شیعى و برخى از روایت‎هاى اهل سنت نیز با آنچه ابن اعثم نوشته مطابقت دارد.
بهرحال امام را از مسجد به خانه بردند. دیرى نگذشت كه قاتل را دستگیر كرده و نزد او آوردند. بدو فرمود:
ـ «پسر ملجمى؟»
ـ «آرى!»
ـ «حسن او را سیر كن و استوار ببند! اگر مُردم او را نزد من بفرست تا در پیشگاه خدا با او خصمى كنم و اگر زنده ماندم یا مى‏بخشم یا قصاص مى‏كنم.»

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 3 / 1396

طبیبا وامکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را

طبیبا کار از درمان گذشته
که آتش آب کرده پیکرم را

ببند آنگونه زخمم را که در قبر
نبیند فاطمه خون سرم را

در و دیوار مسجد هست شاهد
که من گفتم اذان آخرم را

من آن یارم که شستم در دل شب
تن خونین تنها یاورم را

درود زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را

به پیش دیده ام می زد مغیره
فروغ جان و چشمان ترم را

ز قتل یار هجده ساله من
عدو بشکست رکن دیگرم را


از آن سوزم که امشب گوید آن پیر
کجا بردی فلک نان آورم را



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 3 / 1396


 


برخی از سفارشها و وصایایی که در این مدت فرموده است عبارتند از:

1- سفارش به تقوی و پرهیز از دلبستگی به دنیا و زهد در آن.
2- کار برای خدا.
3- یار مظلوم و دشمن ظالم بودن.

4- دعوت به نظم و برنامه ریزی در زندگی.

5- تلاش برای ایجاد آشتی و صفا در جامعه.

6- سفارش به زندگی و تامین نیاز یتیمان.

7- سفارش به همسایه شایسته بودن.

8- سفارش به انس و عمل به قرآن.

9- سفارش به نماز.

10- سفارش به خانه خدا و حج.

11- سفارش به جهاد با مال و جان و زبان در راه خدا.

12- سفارش به صمیمیت و دوستی و پرهیز از قهر و کینه توزی.

13- سفارش به اینکه در قصاص ابن ملجم زیاده روی نشده، او را به یک ضربت بکشید که او بیش از یک ضربت نزده است.

14- سفارش به زکوة.

15- سفارش به رسیدگی به مشکل فقرا و محرومان.

16- سفارش به حمایت از ذریه پیامبر و دفاع از آنها.

17- سفارش به تکریم اصحاب شایسته پیامبر اکرم (ص) .

18- سفارش به برخورد شایسته با زنان.

19- سفارش به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و اینکه پیامدترک آن بسیار وخیم است.

20- سفارش به توحید و دوری از شرک به هر نوع آن.

21- سفارش به برپایی سنت پیامبر (ص) .

22- سفارش به حریم نگهداری برای ذات تقدس ربوبی در آشکار و نهان.

23- سفارش به روزه که زکات بدن است.

24- سفارش به شرکت در مجالس ذکر و یاد خدا.

25- سفارش به گذشت.

26- سفارش به زندگی انسانی با مردم.


اندکی قبل از شهادت فرمود: مرگ برای من میهمان ناخوانده و ناشناس نیست، مثل من و مرگ، مثل لب تشنه ای است که بعد مدتها به آب برسد و همانند کسی است که گمشده ارزشمندی داشته باشد و بعد مدتها آن را بیابد.

و سرانجام آخرین جمله ای را که فرمود و به دیدار خدا رفت این بود که: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله » این جملات را گفت و در شب جمعه 21 رمضان سال چهل هجرت جهان انسانیت را به داغ نشاند و به فراق ابدی خود مبتلا ساخت.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 3 / 1396


 

 


فهرستی از رفتار مولی (ع) از زمان ضربت تا شهادت:

1- گفتن جمله «فزت و رب الکعبة » به هنگام فرود آمدن ضربت.

2- فرمود: «لایفوتنکم الرجل » ابن ملجم را دستگیر کنید.
این بزرگترین توطئه گر و شقی ترین که انسانیت را به ماتم نشاند، نباید از معرکه بگریزد، باید دستگیر گشته به سزای جنایت ننگین خود برسد.
غذاهای خوب و بستر نرم به او دهید.
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
و در روایتی هست فرمود: «اطعموه من طعامی و اسقوه من شرابی » از همان غذایی که به من می دهید و با همان نوشیدنی که از من پذیرایی می کنید، از قاتلم پذیرایی کنید.
علی را کشته باید او را تکه تکه کنیم که پیامبر (ص) فرمود: سگ هار را هم مثله نکنید.

حضرت به او فرمود: «ای عدوالله لم احسن الیک » هان دشمن خدا آیا به تو احسان نکردم؟
گفت: بله.
سپس فرمود: «فما حملک علی هذا؟» چه چیزی تو را به این جنایت واداشت؟
این شقی پست پاسخ داد که شمشیرم را چهل روز تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین خلق خدا را با آن بکشم!
مولی علی (ع) فرمود: تو خود بدترین خلق خدایی و با همین شمشیر کشته خواهی شد.

3- سفارش به برخورد انسانی با قاتل «اطیبوا طعامه و الینوا فراشه »

4- سفارش فرمود: «ایاکم و المثله...» او را شکنجه نکنید، اعضایش را نبرید، نگوئید چون

5- فرمود ابن ملجم را نزدم بیاورید، او را نزد مولی آوردند.

6- برای مولی طبیب آوردند، طبیب تا زخم مولی را دید گفت:
«وصیتی دارید بفرمائید» که دیگر کار تمام است و زخم به مغز رسیده است.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 3 / 1396


 

راز محبوبیت علی علیه السلام



مردم دوستی علی (علیه السلام) و علی دوستی مردم، یکدیگر را تصدیق می کنند و نشان می دهند که بزرگ، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود. علی (علیه السلام) همان شهید بزرگوار است.

در میان انسانها، خوبی های بسیار سراغ داریم که مورد توجه و علاقه آنها هستند، هر گاه به خیر و نیکی ستمی برسد، در واقع به همه انسانها ستم شده است و هر گاه خیر و نیکی مورد تعظیم قرار گیرد همه انسانها مورد تعظیم قرار گرفته اند.

اگر صفحات تاریخ را بررسی کنید. این حقیقت مسلم را می یابید که در میان شخصیت های بزرگ، کمتر کسی را می توان یافت که همانند علی بن ابی طالب (علیه السلام) مورد علاقه و محبت و تعظیم و تجلیل و حمایت انسانها قرار گرفته باشد و حوادث و وقایع زندگی او، این چنین مورد توجه قرار بگیرد.
این محبت در دلها موج می زند و وجدان آدمی را از انحراف حفظ می کند و در عرصه تابش آن باطل و تبهکاری خوار می گردد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396




حضرت علي (ع) مظلوم تاريخ اسلام

از آن زمان که کودکی نو پا بودم، به یاد دارم هر گاه که می خواستم برخیزم ، به من آموخته بودند «یا علی» بگویم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمایم «یا علی» می گفتم، ام ا«یا علی» چه بود ؟
و «علی» که بود ؟ نمی‌دانستم.

امروز هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سیره و سرگذشت آن حضرت داشته‌ام ، باز هم باید اقرار کنم که چیزی نمی‌دانم و درک جلوه های شخصیت ابر مردی که ماوراء شخص وی، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست؛ برای فردی چون من، ناممکن است مگر نمی از یمی.

مولوی بلخی با آن اندیشه عمیق و روح بلند درباره حضرت علی علیه السلام می‌گوید:

در شجاعت شیر ربانیستی
در مروت خود که داند کیستی؟


و ابوعلی سینا، متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین می‌گوید:
[علی علیه السلام نسبت به اصحاب، مانند «معقول» بود نسبت به «محسوس»] و نیز می‌گوید: «علی علیه السلام در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادیه بود.»

به راستی کدام بُعد از ابعاد وجود علی علیه السلام را می توان بررسی کرد ؟ شجاعت، عدالت، سخاوت، ایثار، گذشت، علم، آگاهی و معرفت ، زهد و تقوا و ... کدام یک؟
علی علیه السلام، شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد؛ حضرت فرمانروایی است پر قدرت و صلابت و در عین حال بردبار، در میدان جنگ دلاوری کم نظیر، در محراب عبادت عابدی گریان، با دشمنان قاطع، در برابر یتیمان و بیوه زنان مهربان و رقیق القلب، سخاوتمندی بی مانند، در عین حال ساده پوشی کارگر و کشاورز، حکیمی دانا، قاضی دادگر ، بی گذشت و دقیق النظر بود.

به راستی شناخت کامل از این دریای ناپیدا کرانه فضیلت ، تقوا و دانش، برای کسی امکان ندارد، مگر خدایی که خالق اوست و حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله که معلم و مربی اوست و اولاد مطهرش که پرورش یافتگان مکتب او هستند؛ تنها ایشان هستند که مقام و رتبت او را، چنان که هست، در می یابند و دیگران را راهی به شناخت شخصیت والای او نیست.

امیرالمؤمنین دریایی است از خصایص عالی بشری و جامع صفات ممتاز یک انسان برتر، و به حقیقت انسانی کامل. ایشان در این صفات، تا آنجا پیش رفته که حتی دشمنانش نیز زبان به تمجید او گشوده‌اند.

آورده‌اند: روزی محقن بن ابی محقن که از حضرت علی علیه السلام روی برگردانده و به سوی معاویه رفته بود، برای شادمان ساختن معاویه گفت: « من از نزد بی زبان ترین مردم به نزد تو آمدم!» این چاپلوسی چنان مشمئز کننده و بی جا بود که معاویه گفت: " وای بر تو! علی بی زبان ترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت!"(1)
"طه حسین" نیز درباره امام چنین می گوید: " من پس از وحی و سخن خدا، سخنی پر جلال تر و شیواتر از سخن ایشان ندیده و نمی شناسم." (2) ایستادگی حضرت در برابر ناکثین، قاسطین، مارقین و آنان که می‌خواستند اسلام را از مسیر اصلی‌اش منحرف ساخته، به وادی انحراف، امتیازات طبقاتی و سنن جاهلی بکشانند، حقیقتی است روشن.

حلم و صبر و سکوتش، در مدت بیست سال و اندی، به خاطر مصالح کلی اسلام و مسلمین، در حالی که "خار در چشم و استخوان در گلو" داشت، حقیقتی است دردناک و شگفت انگیز که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.
علی علیه السلام در آن گردبادهای اغراض و جهالت و در طوفان‌های کینه توزی از مطامع دنیوی، ناشناخته بود و سخنان آتشین و مواعظ از دل برخاسته اش در دل های قسوت گرفته و سنگین، کمتر اثری نداشت تا جایی که امام سر به بیابان می‌نهاد و درد دل را تنها با خواص اصحابش در میان می‌گذاشت یا در سکوت عمیق چاه درد تنهایی را باز می‌گفت.

علی علیه السلام که چشمه‌های حکمت و دانش از ستیغ کوهساران شخصیت والایش ریزان بود و قادر بود سعادت دو جهان را برای همگان به ارمغان آورد؛ او که به راه های آسمان از راه های زمین آشناتر بود، او که از شمیم روح پرور وحی محمدی صلی الله علیه و آله بهره مند شده و از کودکی در آغوش پر مهر نبوت پرورش یافته بود؛ او که عادل ترین داوران و شجاع ترین دلاوران، امیرمؤمنان و پناهگاه ستم رسیدگان و دردمندان بود؛ همچنان ناشناخته ماند و جز تنی چند از یاران وفادارش، دیگران به ارزش وجودی او پی نبردند و یا نخواستند پی ببرند...
" به واقع علی(علیه السلام)، مظلوم تاریخ اسلام است. "


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396





محبت به علی (علیه‏السلام )

خوارزمی در مناقب نقل کرده که رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: دوستی علی حسنه و ثوابی است که با آن هیچ سَیّئه و گناهی به بنده ضرر نمی‏رساند و بُغض و دشمنی آن حضرت گناهی است که با وجود آن هیچ حسنه و ثوابی و نفع به آن شخص نمی‏رساند.

ارزش محبت به علی (علیه‏السلام )

در مناقب خوارزمی از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مروی است که فرمود: یا علی! اگر بنده‏ای از بندگانْ عبادت خدا کند به قدر آنچه نوح (علیه‏السلام )در قوم خود به عبادت و رسالت مشغول بود و آن بنده را مثل کوه اُحدْ طلا باشد در راه حق تعالی همه آن را به فقرا و مساکین رسانَد و آن قدر عمرش دراز شود که هزار حج پیاده کند و بعد از اینها در میان صفا و مروه مظلوم کشته شود و با این همه، تو را ای علی! دوست نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و داخل جَنّت نخواهد شد.



پدیدآورنده:مقدس اردبیلی

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: علي مظهرفضائل
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396




عبادت علی (علیه‏السلام )

علی (علیه‏السلام )عابدترین مردم و عباد بود و عبادت هیچ کس به عبادت آن حضرت نمی‏رسید، صائِم النهار و قائِم اللیل بود و روزها روزه داشتی و شب‏ها عبادت پروردگار به روز آوردی و شبانه روز هزار رکعت نماز کردی، پیشانی آن حضرت از بسیاری سجود همچو زانوی شتر پینه کرده بود. از جمله عبادت‏های آن حضرت یکی آن است که از کسب دست مبارک هزار بنده خرید و آزاد کرد.

جود و کرم علی (علیه‏السلام )

علی (علیه‏السلام )در مدینه باغی داشت که همه کس را آرزوی آن بود، و آن را به ده هزار دینار فروخت و جمیع [پول [آن را در مسجد به فقرا و مساکین بخش نموده به خانه آمد، در حالتی که وجه وعده‏ای غذا از آن نمانده بود. حضرت فاطمه سلام الله علیها گفت: تو می‏دانی که حَسَنین دو روز است که چیزی نخورده‏اند، و من و تو نیز همان حال داریم، از این باغ مرا یک رَطْلْ آرد جو نصیب نبود؟ گفت: جماعتی که ذِلّ سؤال در چهره ایشان مشاهده نتوانست کرد مانع آمدند که از آن چیزی به خانه آورم.

شجاعت علی (علیه‏السلام )

امیرالمؤمنین (علیه‏السلام )شجاع‏ترین خلق اللّه‏ بود، ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه (ج ۱، صص ۲۹ و ۲۸) می‏گوید: پادشاهان فرنگ و رومْ صورت آن حضرت را در عبادت‏خانه‏های خود کشیده‏اند و می‏کشند و به شمشیری که حمایل می‏کنند، نام او را نقش می‏نمایند و ملوک دیلم صورت او را در سینه‏های خود به جهت و واسطه فتح و نصرت و تیمن و تبرک می‏کشیده ‏اند و در شمشیر پادشاهانْ صورت آن حضرت بوده است و کفار به هر مذهبی که باشند از نام او استمداد می‏جویند.



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396




علي مظهرفضائل


جمیع خلق در جمیع علوم، عیال علی (علیه‏السلام ) باشند، زیرا که او در غایت ذکا و زیرکی و فهم بود و حرص یاد گرفتن داشت، و او را همچو رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله معلّمی و استادی بود و شب و روز در خدمت آن حضرت به سر می‏برد و یک ساعت و یک لحظه از آن حضرت جدا نبود و میل تمام به یاد گرفتن او داشت و نهایت سعی و جِدّ به جای می‏آورد تا آنکه به مرتبه‏ای رسید که آن حضرت فرمود: اَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بابُها.

داناترین امت

در کتاب مناقب خوارزمی آمده که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: حکمت و معرفت و علم و عرفان را قسمت نمودند به ده قسم، پس عطا کرده شد به علی (علیه‏السلام )نُه جزء، و یک جزء را به جمیع مردمان دادند و نیز فرمود: داناترین امت من بعد از من، علی بن ابی طالب (علیه‏السلام )است.

زهد علی (علیه‏السلام )

از عبداللّه‏ رافع نقل می‏کنند که: نعلین علی (علیه‏السلام )از لیف خرما بود و جامه را گاهی به پوست و گاهی به لیف خرما پینه می‏زد و دو جامه را به چهارده درهم می‏خرید، یکی را به قنبر می‏داد و یکی را خود می‏پوشید. نان خورش آن حضرت سرکه بود یا نمک و اگر بر اینها زیاده نمودی از سبزی‏ها و گیاه‏های زمین، خورش ساختی، و از گوشت مکرّر نخوردی و اگر هم خوردی بسیار کم خوردی و فرمودی که شکم خود را مقبره حیوانات مسازید، غلاف شمشیرش از لیف بود و جامه را کوتاه پوشیدی و درشت.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: علي مظهرفضائل
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396





خورشید فروزان حیات امام علی علیه السلام ،در افق روز نوزدهم
رمضان سال چهلم هجری در آسمان شهر کوفه به خون نشست
و شمشیر مسموم نفاق و کین،
فرق انسان عدالت گستری را شکافت که
برترین خلق پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.


آنان که می خواستند نور خدا را خاموش کنند،
نمی دانستند که اراده الهی، بر مانایی علی علیه السلام استوار است
و می بینیم که همچنان،
ردار و گفتار امام مؤمنان، چراغ راه مردان
خدا و حق جویان و یکتاپرستان جهان است.


باور نمی كنیم كه شمشیری پركینه، اقیانوسی را توان شكافتن داشته باشد.
باور نمی كنیم كه ضربتی نفاق آمیز،خورشید را از نورانیّت اندارد.

و امشب سرخ ترین پرواز نماز،

از رواق خون گرفته محراب بندگی است.
شب جان سوزترین ناله های نخلستان!



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396


 



آخرين نماز اولين نماز گزار


فرو ریزد به دامن از سپهر دیده کوکب‏ها
علی این مظهر عدل الهی چون دگر شب‏ها

چه در پیش است کز باغ فلک بوی خزان خیزد
ز دشت شب چو نرگس‏ها نمی‏رویند کوکب‏ها

مگر رنگین ز خون پاک او محراب خواهد شد
که می‏روید به ناکامی گل افسوس بر لب‏ها

تب و تابی به جانش شعله افکنده است و می‏داند
که در خون سحر بی‏تاب می‏گردد از این تب‏ها

چه افتاده است در کرّوبیان عالم بالا
که می‏گریند و می‏نالند با فریاد یارب‏ها

علی کو دین احمد را علم بر بام گردون زد
ز پا افکند با تیغ دو سر رایات مرحب‏ها

چو مهر خاوری غلتید در خون سحرگاهان
به هنگامی که با معبود در دل داشت مطلب‏ها

علی شد کشته با شمشیر کین کز دیدگان، «مشفق»
فرو ریزد به دامن از سپهر دیده کوکب‏ها



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396



درنمازم خم ابروي تو درياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد


در نماز علی علیه السلام سخن‌ها رفته و كلام‌ها گفته و كتاب‌ها نوشته شده است؛ «نمازی كه در آن، چنان غرق در مناجات و خضوع و بندگی می‌شد كه گوشش نمی‌شنید، چشمش نمی‌دید و زمین و آسمان و مافیها از خاطرش محو می‌شد! نمازی كه در آن از خوف خدا بر خود می‌لرزید و رنگ از رخسار مباركش می‌پرید. اصولاً معنای نماز را باید در نماز علی علیه السلام جست و معنای خوف را باید از چهره رنگ پریده او دریافت و خدا را باید از چشم او دید.

نقل است كه پس از شهادت امیرمومنان، حضرت علی علیه السلام، یكی از اصحاب آن حضرت به نام «ضرار» با معاویه روبرو شد. معاویه گفت: «می‌خواهم علی علیه السلام را برایم توصیف كنی!» ضرار - كه حالتی غمبار بر وجودش مستولی شده بود-
لب به سخن گشود: «شبی علی علیه السلام را در محراب عبادتش دیدم كه از خوف خدا چون مارگزیدگان به خود می‌پیچید و به سان غمزدگان می‌گریست و می‌گفت:«آه! آه! از آتش دوزخ...»، و كلام ضرار كه بدین جا رسید، معاویه گریان شد! (3)

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 3 / 1396





ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت مظلومانه
غريب كوفه،مولي الموحدين ، اول شهيد محراب
حضرت علي عليه السلام


امشب مگر فرو افتاده ماه

اين جزر و مد چيست که تا ماه مي رود
درياي درد کيست که در چاه مي رود؟

اينان که چرخ مي گذرد بر مدار شوم
بيم خسوف و تيرگي ماه مي رود

گويي که چرخ بوي خطر را شنيده است
يک لحظه مکث کرده به اکراه مي رود

آبستن عزاي عظيمي است کاين چنين
آسيمه سر نسيم سحرگاه مي رود؟

امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
يا آفتاب روي زمين راه مي رود؟

در کوچه ها کوفه صداي عبور کيست؟
گويا دلي به مقصد دلخواه مي رود

دارد سر شکافتن فرق آفتاب
آن سايه اي که در دل شب مي رود



 

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی