برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
شهید میر اسدالله مدنی دهخوارقانی (۱۲۹۳ در آذرشهر – ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ در تبریز)، نماینده دورهٔ اول مجلس خبرگان و امام جمعهٔ سابق تبریز و نورآباد ممسنی(در دوران تبعید) بود که حین اقامهٔ نماز، مورد سوء قصد قرار گرفته و به شهادت رسید.
درآمد یکى از بزرگان و مفاخر فقهاى نامدار شیعه و از استوانههاى فقهىو اجتهادى در فقه اسلامى که از نظر آثار و خدمات وجودى بسیار بابرکت بوده، مرحوم فقیه متبحر، میرزا جواد تبریزى(قدس سره) است. ایشان عالمى عابد، زاهدى
حجتالاسلام حسین تهرانی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛
روایتی از مبارزات حاجآقا مجتبی تهرانی علیه رژیم پهلوی / نقشه فرقان و منافقین برای ترور استاد اخلاق تهران/ دیدار حاجآقا مجتبی با سردار سلیمانی و فرماندهان حزبالله
حجتالاسلام حسین تهرانی: یادم هست که بنظرم یکی از مسئولین امنیتی زنگ زد و ما در آن زمان وزارت اطلاعاتی به این شکل نداشتیم، زنگ زدند و شخصاً به حاج آقا گفتند که شما در لیست ترور منافقین
سلسله مباحث "فتنه" در سال 1368 ذیل عنوان "آزمایش الهی" در جلسات درس اخلاق و معارف اسلامی حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ مجتبی تهرانی مطرح شده است، که با توجه به فضای فتنه گون اخیر جامعه بنا به توصیه ایشان جهت استفاده تشنگان معارف ناب اسلامی منتشر می شود.
اولین سخنرانی آیتالله مجتبی تهرانی پس از رحلت امام خمینی
حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی از علمای اخلاق تهران بودند که در ۱۳ دیماه ۹۱ به دیار باقی شتافت. این عالم بزرگوار در نجف جزو شاگردان ممتاز امام خمینی رحمهالله بودند تا جایی که حضرت امام
حاج اسماعیل دولابی (امام زمان (عجل الله)غایب است یعنی چه؟
حاج محمد اسماعیل دولابی در پاسخ به پرسش «امام زمان(عج) غایب است، یعنی چه؟» چنین پاسخ داد:
غایب، کدام غایب؟
بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده میگوید: پدرم گم شده است.
ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکند.
بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است، در حالیکه در واقع خودش گم شده است.
انبیاء و اولیاء پدران خلقاند و دست خلایق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند، غالب خلایق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند.
امام زمان(عج) گم و غایب نشده است، ما گم شدیم و محجوب گشتهایم، امام غایب نیست، تو نمیبینی آقا را، او حاضر است.
چشمت که اسیر دنیا شده، اگر از دنیا دست بردارد، آقا را میبیند، خلاصه نگو آقا غایب است، تو نمیبینی.
روز دوازده بهمن 57 وقتي هواپيماي امام در فرودگاه تهران به زمين نشست آيت الله پسنديده برادر امام به استقبال ايشان به داخل هواپيما رفتند.امام به حسب روحيه اي که داشتند فرمودند آقاي پسنديده جلوتر از ايشان از هواپيما خارج
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ، جلیل القدر، صاحب مقامات و کرامات و در امر به معروف و نهی از منکر بسیار سختگیر و با شجاعت و بی باک بود. چنانکه در یکی از حمام ها دید سرهنگی ریش خود را می تراشد؛ نزدیک آمده به او گفت: مگر تو نمی دانی که در اسلام ریش تراشی حرام و گناه است؛ چگونه به این گناه اقدام می کنی؟
در تهران بزرگی بود به نام حاج شیخ محمود یاسری رضوان الله علیه. بخشی از پیرمردهای تهران تربیت شده او بودند. بنده آقا شیخ محمود را دیده بودم. سلمان زمانه بود، بسیار پاک و بزرگوار...
قضیه ای را از خود ایشان شنیدم که شرحش مفصل است و ذکرش لزومی ندارد. اجمالاً اینکه بنا بود روح شیخ بهایی را احضار کنند. روح شیخ را احضار کرده بودند. شیخ یک مسئله ای را که یک سوال علمی بوده حل کرده بود... خواستند سوال دیگری بکنند، شیخ فرموده بود:
من دیگر وقت ندارم، من و تمام علما و انبیاء باید برویم پیشواز آقا سید محمد تبریزی!
می گوید جلسه تمام شد، ساعتی بعد ضجه از قم بلند شد که آیت الله حجت مرحوم شدند.(1)
یکی از شاگردان حاج میرزا جواد آقا، جناب حجت الاسلام حاج سید جعفر شاهرودی، چنین نقل میکند: «شبی، در شاهرود، در خواب دیدم که گویا حضرت صاحب الامر علیه السلام با جماعتی در صحرا به نماز جماعت ایستاده است .
ملاقلي جولا يکي از اوتاد است و درباره او گفته اند که يکي از ابواب حضرت بقية الله است .
تاجري از ثروتمندان تبريز صاحب اولاد نمي شد . هر چه نزد اطبا به معالجه پرداخت نتيجه اي نديد . به نجف اشرف مشرف شد و مدتي در آنجا جهت تشرف خدمت امام عصر ارواحنا فداه به عمل استجاره مشغول بود . استجاره از سابق تا حال متداول بوده و هست . مردان پاک و پارسا از اهل نجف يا مسافرين ،چهل شب چهارشنبه نماز و اعمالي در مسجد سهله را به جا مي آورند و بعد به مسجد کوفه ميروند و در آنجا بيتوته مي کنند . در ظرف اين مدت ، يا شب آخر خدمت امام زمان عليه السلام مشرف مي شوند و بسا باشد که آن حضرت را نشناسند و بسياري از افراد اين اعمال را انجام داده و به مقصود رسيده اند .اين مرد تاجر تبريزي نيز پس از موفقيت و انجام آن اعمال شبي بين خواب و بيداري ، حالتي به او دست مي دهد و شخصي را مشاهده مي کند که به او مي گويد : نزد ملاقلي جولاي دزفولي (نساج و بافنده) برو ، به حاجت خود خواهي رسيد و ديگر کسي را نديد .
ناگفتههایی از زیارت قبور ائمه توسط آیتالله خوشوقت
رئیس دفتر مقام معظم رهبری خاطراتی ناگفته از نحوه زیارت ائمه توسط آیتالله خوشوقت مطرح کرد.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری در مراسم دهمین سالگرد شهادت سردار مجید حاج حاتم به ذکر دو خاطره ناگفته از مرحوم آیتالله خوشوقت پرداخت.
محمدی گلپایگانی در این مراسم اظهار داشت: روزی در مشهد مقدس نزد آیتالله خوشوقت تنها بودم و از ایشان سؤال کردم وقتی که به حرم امام رضا(ع) مشرف میشوید، کدام زیاتنامه را میخوانید و فکر میکردم که پاسخ ایشان زیارت جامعه و زیارت امینالله را مطرح میکند ولی ایشان گفتند، هیچکدام و من تعجب کردم. آیتالله خوشوقت گفتند هیچ زیارتی نمیخوانم و من پرسیدم پس در حرم چه میخوانید و ایشان در پاسخ گفتند، خودم با حضرت حرف میزنم، میگویم و میشنوم.
زيارت کردن حرم مطهر امامان (ع) آرزوي همه شيعيان است، اما خود امامان بايد بطلبند تا فردي افتخار ورود به حرم مطهر آنان نصيبش شود. يکي از اساتيد، کرامتي را که در مورد جناب آقا حسين مظلوم (ره) در زيارت امام رضا (ع) بهره اش شده بود، چنين بيان مي کرد: يک روز که آقاي مظلوم به زيارت حضرت معصومه (س) مي رود، در مسجد بالاسر، دو رکعت نماز مي خواند و هديه به امام رضا (ع) مي کند، دو رکعت نيز به نيت امام حسين (ع) و دو رکعت هم به نيت حضرت عباس (ع) هديه مي کند. آقاي مظلوم مي گويد: بعد از نماز، سيدي کنارم نشست و بدون مقدمه گفت: «دوست داري به زيارت امام رضا (ع) بروي؟» جواب دادم: «بله، بسيار دوست دارم ولي امام رضا (ع) بايد عنايت کنند و مرا بطلبند.» او مي گويد: آن مرد پس از شنيدن پاسخ من، رفت و من نيز از حرم خارج شدم، در حالي که همه حواسم به سخن آن مرد بود و با خود مي گفتم: بايد سخن اين مرد را به فال نيک بگيرم؛ شايد امام مرا طلبيده باشد. آن گاه دارايي جيبم را شمردم و ديدم با پول من، حتي تا تهران هم نمي توان رفت.
اذ ا اتاکَالشیطان موسوسا لِیُصد کَ عن سبیل الحق وینسیک ذ کر الله فاستعذ بر بک وربه ...فانه یفتح لک تسعه وتسعین بابا من الخیر لیظفربک عند تمام المائه
هر گاه میل وسوسه کند به تو شیطان .تا تو را گمراه کند واز راه حق بیرون برد پس پناه ببربه خد ای خود وهمانا او (شیطان برای فریب تو)نود ونه باب خیر به رویت باز میکند تا د ر صدُمی تورا بفریبد وزمین زند .
دكتر سعید ایرانمنش:آقای آرزومندمی فرمودند:پدر بزرگ شان(پدرِ مادرشان)زحمات زیادی در راه اهلبیت عصمت و طهارت كشیده بودند و حالات معنوی خاص خودش را داشته و از خداوند خواسته بود كه این حالات و این نزدیكی به خداوند ، در نسلشان باقی بماند و دعای ایشان مستجاب شده و من ادامه دهنده راه ایشان هستم و من یقین دارم كه پدربزرگمان یكی از یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.
یک روز فرد مستمندى به در خانه آیتالله مدرس آمد و تقاضای کمک نمود. در آن روز مرحوم مدرس چیزى نداشت که به آن فقیر بدهد، از سوى دیگر راضى نبود او را با دست خالى بازگرداند. از این جهت به دخترش گفت: «دیگ آشپزخانه را بگذار دم مغازه مشهدى عبدالکریم (بقال سر محل) و پول آن را گرفته و به فقیر بدهید.» گفته شدجز این دیگ ظرفى براى طبخ غذا نداریم، گفت: «اشکالى ندارد!»
موج حرکتِ انقلاب بر مدار اندیشه و تفکر اسلام ناب محمدی (صلاللهعلیهوآله) که شهید مفتح و شهید مطهری در دانشگاه ایجاد کردند، باعث شد نسل جوان گمشدههای خود را در محفلهای نورانی، گرم و صمیمی استاد شهید بیابند. استقبال جوانان از این مجالس به حدی بود که در ابتدا هیچکس آن را تصور نمیکرد.
او که از هر فرصتی کمال استفاده را میبرد، با حضور بیشتر در مساجد، این مکان مقدس را پایگاه مبارزه خود قرار داد. وی در مورد انتخاب مسجد بهعنوان پایگاه مبارزه چنین بیان میدارد: «این انقلاب از مراکز روحانی شروع و در پایگاههای مساجد تقویت و بهوسیله ملت مسلمان پاینده شد.»