حجتالاسلام والسلمین «حسین انصاریان» یک استاد اخلاق گفت: امام سجاد(ع) درباره غفلت فرمودند: این حالت شیطانی است که شروع آن از قطع ارتباط با مسجد آغاز میشود، زیرا مساجد به پروردگار وصل است و نوری دارد که در آن انسان هدایت میشود.
ما اهل قرآن به انبیاء الهی و ائمه طاهرین(ع) مومن هستیم و این ایمان به لطف خداوند تحقق یافته است.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه آیه «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» اول و آخر آن یادآور خداوند است، تصریح کرد: اگر انسان به این آیه دل بدهد و آن را درک کند میفهمد که همه وجود او از خدا است که او را سر سفره گسترده نعمات مادی و معنوی خود قرار داده است.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
عضو هیئتعلمی گروه فیزیک و مهندسی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با هشدار به مسئولان کشور گفت: با حرکتهای ساده و روبنایی نمیتوان بحران گسترش "کرونا ویروس" را مرتفع کرد، بلکه باید با اقدامات زیربنایی و اصولی حرکت کنیم. امروز در شرایطی قرار داریم که شهرهای بزرگ را باید قرنطینه کنیم، در غیراینصورت شیوع این بیماری سونامیوار پیش میرود. تعارفات را باید کنار بگذاریم. سرآمدهای جامعه پزشکی کشور باید رهبری این بحران را به عهده بگیرند.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
مهدی زارع
در روزهایی که کادر بهداشتی و درمانی کشور درباره مبارزه همهجانبه و پاسخ علمی به بحران همهگیری ویروس کرونا هشدار میدهند، بعضی افراد در شهرهای مذهبی و بعضی اماکن دیگر با انکار روشهای علمی، قصد صدمهزدن به باورهای دینی مردم را دارند.
آنان در هنگام همهگیری یک بیماری بهشدت مسری اقدام به لیسزدن ضریح مطهر یا بوسیدن و لیسیدن و مالیدن خود به در و ضریح برخی قبور ائمه کردهاند و با طرح مسائل غیرعقلی که در ویدئوهایی ضبط کرده و در فضای مجازی منتشر کردهاند- میکوشند دینداری را مخالف عقل و علم و روشهای سیستماتیک نشان دهند. حرکتی که خوشبختانه با واکنش طلاب و استادان حوزه مواجه شده است. امام صادق (ع) از قول پیامبر نقل کرده که فرمود: یحمل هذا الدین فی کل قرن عدول ینفون عنه تأویل المبطلین و تحریف الغالین و انتحال الجاهلین کما ینفی الکیرُ خُبثَ الحدید: مسئولیت حفظ این دین را در هر قرن مردمان عادلی بر دوش دارند که تأویلهای باطلاندیشان و تحریفهای غالیان و گزافهگویان و برساختههای نادانان را از آن دور و نابود میکنند.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
خانواده، کوچکترین واحد اجتماعی، اما بزرگترین واحد اثربخش تربیتی از نظر نمای ملل و جوامع و حکومتها محسوب میشود و به همین سبب هم از سوی سازمان ملل، پانزدهم ماه مه (۲۵ اردیبهشت ماه) روز جهانی خانواده نامگذاری شده است.
خانواده میتواند منشأ تحولات عظیم فردی و اجتماعی و رشد ارزشهای انسانی باشد. خانوادهها به عنوان یک واحد یا نهاد جهانی، در جوامع مختلف، کم و بیش دارای کارکردها و وظایف مشترکی است. کارکرد مطلوب در خانواده باعث میشود تا روابط مختلف عاطفی، روانی و حتی اقتصادی و اجتماعی به بهترین شکل خود صورت پذیرد.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
مبارزه با استرس: چگونه رفتارهای خود را در بحران ها مدیریت کنید
مبارزه با استرس و راههای آن ذهن خیلی از آدمها را مشغول کرده است بهگونه ای که گاهی این موضوع زندگی عادی را دچار اختلال شدید میکند. ایران مدیر در این مقاله، به بررسی برخی دلایل استرس و راههای مقابله با آن میپردازد.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
ویژگیهای شخصیت سالم در مقابل بحران
راستی در انسانهای موفق چه ویژگیهای شخصیتی وجود دارد که باعث می گردد با شرایط بحران، برخورد سالم و سازنده داشته باشند و زندگی پرنشاط و شادی را تجربه کنند؟
آنچه می خوانید، عمده ترین ویژگیهای شخصیتی افرادی است که با مدیریت صحیح و مقابله اثربخش با بحران، شرایط را در جهت اهداف والای خویش هدایت می کنند:
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
مقابله اثربخش با بحران در زندگی
«نگرانی، مرا کاملاً درهم شکسته بود. ذهنم چنان آشفته و ناراحت بود که نمی توانستم هیچ لذتی در زندگی ببینم. اعصابم چنان تحت فشار بود که نه می توانستم شب بخوابم و نه در روز استراحت کنم. من حق طبیعی خانواده ام را برای یک زندگی عادی و شاد، تهدید می کردم. من زندگی خودم را هم تهدید می کردم. احساس می کردم که دیگر نمی توانم به خودم اعتماد کنم. احساس می کردم که کاملاً شکست خورده ام».
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
قرنطینه منطقهای از کشور چین که شکل جدیدی از کرونا برای اولینبار در آنجا همهگیر شده بود، سرعت انتشار ویروس کرونا در کشور را کمی کند کرده بود امّا حالا دیگر این مسئله یک بحران منطقهای و مختص کشور چین نیست و کشورهای متعددی را در جهان درگیر خودش کرده است. ایران یکی از آن کشورهایی است که با این ویروس ناشناخته، دست و پنجه نرم میکند. از همان اولین روزهای شیوع این ویروس در کشورمان، تمام رویدادها و اجتماعات فرهنگی، ورزشی و علمی تحت تأثیر ویروس ناشناخته کرونا قرار گرفت.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
ویروس کرونا هزاران نفر در چین و برخی کشورهای شرقآسیا را مبتلا کرده و هنوز وارد ایران نشده اما کارشناسان بر این باور هستند که ارتقای سطح آگاهی عمومی و خودمراقبتی مهمترین راهکار برای پیشگیری از بروز این ویروس در سطح کشور است.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
با عینک قرآنی نسبت کرونا با جامعه مؤمنان را بهتر ببینیم/ وقتی که باید هم معقول بود و هم متوسل
رواج ویروس کرونا در جامعه ایران موجی از نگرانی و اضطراب را به همراه آورده، اما شایسته است این رویداد را از زاویه قرآن هم بررسی کنیم و ببینیم این کتاب آسمانی درباره این روزهای ما چه میگوید.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
2 4. اجرای مساوات
اصولاً، در اندیشه دینی، هدف از حکومت و تصدی امور، برپایی حق و عدل در میان مردمان است. لذا، خداوند، پیامبر گرامی و مؤمنان را مأمور دعوت به آئین الهی و برپایی حق و عدل کرده و در قرآن کریم فرموده است:
«یا أیها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط». یعنی،«ای کسانی که ایمان آورده اید، همواره برای خدا قیام کنید و گواهان به عدل و داد باشید.».
در حقیقت، مدیریت رسول خد(ص) بر اصل «برپایی حق و عدل» استوار بود و کارگزاران خود را بدان فرمان می داد. این مساوات در میدان جنگ نیز حاکم بود. در این باره، ابوزهره در کتاب «خاتم پیامبران» مینویسد:
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
بخش سوم اصول مدیریتی حضرت رسول (ص) در مواقع بحران
امروزه،«جهاد» به عنوان یکی از مظاهر مورد توجه و موجود در زندگی خاتم پیامبران، زیر ذره بین اندیشمندان و صاحبنظران قرار دارد. با توجه به پیش گفته ها، می توان در علم امروزی، «جهاد» را نوعی «بحران» یا «شبه بحران» که بیشتر حالت نظامی داشته، لیکن صبغه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز به خود می گیرد محسوب کرد. این شبه بحران در جامعة حضرت رسول(ص) نیز به صورت اپیدمی گسترش داشت. برای تحلیل مسألة خروج توأم با توفیق حضرت رسول(ص) از این بحرانها باید نگاه دقیقی به چگونگی اعمال مدیریت آن حضرت داشت.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
جنبه هایی از مدیریت بحران پیامبر اکرم(ص) (1)
با تأکید بر موارد خاص: چهار غزوة «بدر»، «احد»، «احزاب» و «تبوک»
مقدمه
چنان که می دانیم، رسالتی که انبیای الهی بر دوش داشته اند، رها کردن انسان از زنجیرهای ظلم و ستم ظالمان و مستکبران بوده است؛ همان حرکت آزادیبخش که زمینه را برای انسان جهت پذیرش هدایت آماده کرده و محیط فکری او را از عناصر مضر پاک می کند.
پیامبر ما، حضرت م حمد(ص) نیز با پیاده کردن الگوی جامع الهی اخلاقی سعی داشتند، به ایجاد نظمی نوین و حاکمیتی فوق بشری در حیات دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملتها دست بزنند تا در این راه، مستضعفان را ضِد مستکبران یاری کرده و محیطی عاری از شر و اشرار تأسیس کنند. بدون تردید، پایه های اولیة این بنای ماندنی، محصول عمل شخص پیامبر (ص) است که اگر غیر از این بود، مسیر تحولات اسلامی تا امروز، به دازا نمی کشید. پیامبر(ص) با مهذب کردن خود به اخلاق، مکارم و بزرگورایها، هر چه را که در یک انسان کامل باید وجود داشته باشد و بر شرف و کمال او می افزاید، در حِد اعلا داشت. او به تمام معنا، بزرگ بود و با همة وجود، درس اخلاق به بشر آموخت؛ اخلاقی که خلق و خوی بشر را از تاریکی جهل شیطانی به نور عقل و علم الهی رهنمون کرد؛ تا آن جا که پیامبر (ص) مصداق بارز آیة «إنک لعلی خلق عظیم» شد. خود نیز با تعریف هدف بعثت که همانا «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» است تلاش خویش را برای اتمام کرامتهای فطری بشری به کار گرفت.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
مدیریت بحران در نگاه قرآن
قرآن کریم به مسئله مدیریت بحران در زندگی بارها اشاره کرده است. بنابراین، اختصاصی به یک حوزه از حوزهها ندارد، چنانکه مطالب آن نیز به بعدی از ابعاد نپرداخته است. نویسنده در مطلب حاضر گوشهای از مسائل و مطالب مطرح در قرآن در حوزه مدیریت بحران را تبیین و به برخی از مصادیق آن اشاره کرده است.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: مدیریت ،بحران ،در نگاه قرآن
اضلال الهی به چه معناست
در جمله (یضِلُّ بِهِ کثیراً وَ یهدی بِهِ کثیراً) میان مفسّران دو نظریه است: گروهی می گویند این جمله، نقل گفتار کافران است که در اعتراض به مثلها می گفتند: ((خدا چه منظوری از این مثلها دارد که مایه تفرقه شده، گروهی را به وسیله آن هدایت کرده، و گروهی را گمراه ساخته است؟! )).
جمعی دیگر از مفسّران احتمال داده اند که جمله مذکور سخن خدا باشد، نه نقل گفتار کافران. در این صورت معنای آیه چنین خواهد بود که خداوند در جواب آنان که می گفتند: (ماذا اءَرادَ اللّهُ بِهذا مَثَلاً)؛ ((هدف خدا از این مثلها چیست؟ )) می فرماید: ((هدف این است که گروه زیادی را هدایت و گروه دیگری را گمراه می سازد، ولی جز فاسقان گمراه نمی شوند)).
خلاصه این که خداوند به وسیله این گونه مثالها بندگانش را آزمایش می کند، و در نتیجه مؤ منان درآن تفکر واندیشه می کنند وهدایت می شوندوکافران وفاسقان چون وچرا و اعتراض می نمایند و گمراه می گردند؛ یعنی آنچه که باعث گمراهی آنان شده، کفر و فسق و لجاجت آنهاست، نه این نوع مثالها.
مثلاً: اگر کسی طلا یا نقره ای را برای آزمایش به کوره بیندازد و معلوم شود طلا یا نقره فاسد و قلاّبی بوده، به او می گویند، ((اءَفْسَدْتَ فِضَّتَک؛ نقره ات را فاسد کردی )). منظور این است که طلا و نقره ات در آزمایش، بی عیار و قلابی از کار در آمد، نه این که تو آن را فاسد کردی.
همچنین اگر شتر کسی گم شود، می گویند: ((فلانٌ اءضَلَّ ناقَتَهُ؛ فلانی شترش را گم کرد)). مراد این است که شترش گم شده است، نه این که عمدا و از روی قصد آنرا گم کرده است.
با توجه به دو مثال فوق، معنای (یضِلُّ بِهِ کثیراً) این است که چون کافران و فاسقان کفر و فسق پیشه کرده اند، خداوند هم عنایت خاصّ و دستگیری ویژه اش را از آنان بر می دارد و به حال خود رهایشان می سازد. به قول شاعر:
راه هست و چاه و دیده بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: نکات قرآنی و تفسیری
از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمود:
((علّت این که در قرآن به پشه مثال زده شده این است که خداوند تمام آنچه را که در جثّه بزرگ فیل آفریده، در بدن این حشره کوچک نیز قرار داده به اضافه دو عضو دیگر (که در پشه وجود دارد و فیل فاقد آن است و آن دو عبارتند از: شاخکها و بالها) )).[1]
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: نکات قرآنی و تفسیری
مکر در استعمال عرب، مطابق مفهوم آن در بین فارسی زبانان نیست، در لغت فارسی مکر را به معنای نقشه فاسد و برنامه شیطانی تفسیر و تبیین می کنند، ولی در لغت عرب مکر به معنای چاره اندیشی استعمال شده است و تفهیم معنای منفی یا مثبت از آن با استفاده از قیود و سایر متعلقات جمله میسر می باشد، به عنوان مثال در دو آیه ذیل، مکر خیر و مکر شر، چنین آمده است.
«... وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرِینَ»[1]
خداوند بهترین( برترین) مکر کنندگان است.
«اسْتِکباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَکرَ السَّیئِ، وَ لا یحِیقُ الْمَکرُ السَّیئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ. ..»[2]
فرار آنها از حقّ و از پیامبرانشان بخاطر استکبار در زمین و نیرنگ های بدشان بود، امّا این نیرنگها تنها دامن صاحبانشان را می گیرد.
البته گاهی ممکن است حال جمله حکایت از مقید نماید و ظاهراً از قیدی استفاده نشده باشد مانند:
«قَدْ مَکرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَی اللَّهُ بُنْیانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَیهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیثُ لا یشْعُرُونَ»[3]
آنها که قبل از مشرکین بودند نیز از این توطئه ها داشتند، و خداوند سراغ اساس زندگی آنها رفت وآن را ویران ساخت و سقف از بالا بر سرشان فرو ریخت و عذاب الهی از آنجا که نمیدانستند سراغشان آمد.
طبعاً مکر در این آیه همان مکر شر و نقشه شیطانی است که از سوی مشرکان و انصار آنها اعمال می شد. آنان آیات الهی را همواره تکذیب می کردند و آن را افسانه می خواندند.
بنابراین مکری که در مورد خداوند استعمال شده است به معنای چاره اندیشی و ایجاد سدّ در برابر مکر شیاطین و وسوسه گران است. چنانچه خداوند در مورد کسانی که تصمیم گرفتند حضرت صالح علیه السلام را به قتل برسانند و سپس اعلام کنند ما از قتل او بی خبریم، خود را صاحب مکر معرفی می فرماید.
«وَ مَکرُوا مَکراً وَ مَکرْنا مَکراً وَ هُمْ لا یشْعُرُونَ»[4]
آنها نقشه مهمی کشیدند و ما هم چاره اندیشی خوبی کردیم در حالیکه آنان را درکی نیست.
پی نوشت ها
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: نکات قرآنی و تفسیری
ملّت حضرت موسی از ذرّیۀافرادی بودند که با حضرت نوح در کشتی بودند و خداوند به ارادۀقاهرۀخود، آنان را از توفان بنیان کن نجات داد که در آن، اشارۀضمنی به این است که مشرکان و آنان که به حضرت نوح- پس از نهصد و پنجاه سال ماندن در بین آن ها- ایمان نیاوردند، بر اثر شرک و عصیان خود، نابود شدند و افرادی که توانستند پس از غرق شدگان، به زندگی خود ادامه دهند، کسانی بودند که به حضرت نوح ایمان آوردند و نتیجۀایمان آن دسته به آیات خدا، نجاتشان از توفان و ثمرۀطغیان و استکبار دستۀدیگر، غرق شدنشان در آب شد.
پس از آن به شکرگزاری حضرت نوح اشاره می نماید که دربرابر نعمت های بی شمار پروردگار شاکر بوده، رضای ایزد را منظور می داشت. «. . . إنَّه کانَ عَبْدًا شَکورًا. »[1]
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: نکات قرآنی و تفسیری
قرآن کریم موضوعی را تذکر داده است که مفهومش شامل حال تمام افراد بشر می شود؛ هر چند ملفوظ و منطوق آن بنی اسرائیل اند و آن این که: گرفتاری بنی اسرائیل به مکر دشمنان و مصائبی که برای آنان رخ داد بر اثر انجام ندادن اوامر الهی و خودداری نکردن از محرّمات بود. باید دانست هر ملّتی راه عناد و طغیان را در پیش گیرد، در همین دنیای فانی هم، خوار و ذلیل می شود و مجبور است به ذلّت تن دهد البته اولیای خدا [که در میان آن ملت ها می زیستند] این گونه نبودند و هیچ گاه زندگی آنان با ذلت توأم نشد؛ می فرماید:
«وَقَضَینا إِلی بَنِی إسرءِیلَ فِی الکتب لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتینِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کبیرًا»[1]
منظور از این که «حکم کردیم یا مقدّر نمودیم»، نه این است که جنبۀاجباری در کار باشد؛ بلکه از نظر احاطۀعلم خداوند به عالم هستی و حوادث آن است. [2] او عالم است بر این که افراد بشر به اختیار خودشان چه راهی را در پیش می گیرند و خود را سعید و یا شقی می نمایند؛ از این جهت می فرماید: «ما پیش بینی کردیم. »[3]
پی نوشت
[1] سوره مبارکه اسراء، آیه 4
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: نکات قرآنی و تفسیری
با مراجعه به تاریخ، وضع زندگی بنی اسرائیل را می توانیم به چهار دورۀمتمایز از هم تقسیم کنیم:
دورۀ نخست:
دورۀقبل از ورود به مصر و بعد از رحلت حضرت ابراهیم علیه السلام است، که حضرت یعقوب را باید بنیانگذار بنی اسرائیل محسوب داشت. در این زمان، بنی اسرائیل در اراضی فلسطین زندگی می کردند تا این که نسبت به برادر خود، حضرت یوسف حسادت ورزیدند و او را به چاه افکندند. رهایی حضرت یوسف از چاه و رفتن او به مصر از وقایع این دوره است.
دورۀ دوم:
دوره ای است که با استقرار حضرت یوسف در مصر شروع می شود؛ زمانی که بنی اسرائیل به مصر مهاجرت کردند. آنان در این دوره در رفاه و آسایش بودند؛ از لحاظ معتقدات هم به خدای یگانه متّکی بودند؛ همان گونه که فرعونِ معاصر با حضرت یوسف به او ایمان آورد و دین توحید را پذیرفت.
دورۀ سوم:
از ویژگی های این دوره، تغییر وضع سابق و مراجعت به خوی ناسپاسی و شرک است.
زمان حضرت موسی و فرعون، مصادف با این دوره است که اساس توحید در بین مردم متزلزل شد و بنی اسرائیل، ذلیل فرعونیان شدند؛ به مفاد آیۀشریفۀ«یذبّحون أبناءکم و یستحیون نساءکم»، فرعونیان فرزندانشان را می کشتند و زن های شان را زنده می گذاردند و بدترین شکنجه ها را به آنان روا می داشتند.
دورۀ چهارم:
این دوره با ظهور حضرت موسی و نجات بنی اسرائیل از ظلم فرعون و گذر آنان از دریا و غرق شدن فرعونیان در دریا شروع می شود.
پس از این که بنی اسرائیل از دریای احمر گذر کردند، سرزمین فلسطین را مأوای خود قرار دادند و آن را که به دست عمالقه [1] بود، باز پس گرفتند و در زمان حضرت داود و سلیمان به اوج عظمت خود رسیدند؛ امّا پس از مرگ حضرت سلیمان نبی بین آنان دودستگی و اختلاف ایجاد شد و نتیجۀآن، مهاجرت عدّه ای به اطراف آن سرزمین شد.
آنان قبل از مهاجرت، زندگی ساده ای داشتند که با گوسفندان سپری می شد؛ با مهاجرتشان، طی طریق نمودند تا به بین النّهرین رسیدند. حکومت بین النّهرین در آن زمان با «کلدانیان» بود که دارای تمدّن بودند.
آثار تمدّن پنج هزار سالۀآنان در موزۀبغداد موجود است. مرکز حکومت کلدانیان، «بابل» و مذهب آنان «بت پرستی» بود.
بنی اسرائیل با نزول خود در خطّۀحکومت کلدانیان و رؤیت زرق و برق دنیا و زخارف بی ارزش و بی بند و باری افراد آن سامان، به فکر افتادند که به شیوۀآنان درآیند و به زعم باطل خود، دین و ایمان را مانع از رسیدن به هدف پستی که منظورشان بود، به حساب آوردند.
با رها کردنِ عقاید توحیدی و پذیرش بت پرستی، وسایل ذلّت و مسکنت خود را فراهم کردند. در این وقت بود که هر اندازه علمای بنی اسرائیل آنان را موعظه کردند، مؤثّر نیفتاد و مقدّمات نزول بلا بر آن ها آماده شد؛ تا آن که «بخت النصر» با لشگرش بر آن ها شورش کرد؛ سپاهیان او «مسجدالاقصی» را گرفتند و ویران کردند؛ تورات را سوزاندند؛ عده ای را کشتند و دسته ای را اسیر کردند. بنی اسرائیل به این ذلّت و مسکنت مبتلا بودند تا «کورش کبیر»[2] روی کار آمد و بابلیان، مقهور او شدند و در نتیجه، بنی اسرائیل نجات یافتند.
مدّتی وضع به این منوال بود و در این مدّت به راه توحید گرویدند؛ امّا پس از زمانی، دوباره خوی شیطانی را شیوۀخود قرار دادند و مقدّمات نزول بلایی دیگر را بر خود هموار ساختند تا امپراتور روم به نام «اسبیانوس» بر آنان حمله ور شد و آن ها را مقهور خود ساخت؛ [3] و «بیت المقدّس» را ویران نمود و بنی اسرائیل را به اسارت گرفت و حکومت آنان را نابود ساخت و دفعۀدومِ ذلّت و خواری آنان آغاز شد و عوامل تحریف تورات و قتل انبیا و دادن نسبت های ناروا به موازین مذهبی از سوی بنی اسرائیل، همزمان با پای بند شدنشان به هوا و هوس، شروع شد تا مُهر ذلّت و مسکنت را بر پیشانی خود حک کنند.
«ضُرِبَتْ عَلَیهمُ الذِّلَّةُ أَینَ ما ثُقِفُواْ»[4]
و آنچه را قرآن مجید مبین آن است که دو دفعه در زمین ایجاد تباهی می کنند، همان است که به طور خلاصه بیان شد. [5]
پی نوشت
[1] .« قوم قديم ساكن عربستان، در منتهىاليه ادوم كه غالباً با يهوديان در زمان شاعول و داود در جنگ بودند وداود، آنان را نابود كرد.»( فرهنگ معين)
[2] مؤسس سلسلهى هخامنشى( 529- 559 ق. م) معارف و معاريف، ج 8، ص 605
[3] ر. ك: تفسير الميزان، ج 13، ص 44/ مجمعالبيان، ج 5- 6، ص 616/ فرهنگ معين، ذيل كلمهى بابل
[4] « هر جا يافت شوند،[ مُهر] خوارى بر آنان زده شده است.»( آلعمران/ 112)
[5] مركز فرهنگ ومعارف قرآن، جرعهاى از زلال قرآن، 6جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.
موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسبها: نکات قرآنی و تفسیری