- براى اولياى خدا كار كردن عار نيست. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ» (هود، 37)
3. وَ قَالَ ارْكَبُواْ فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مجَرئهَا وَ مُرْسَئهَا إِنَّ رَبِّى لَغَفُورٌ رَّحِيم
گفت: بر آن سوار شويد، كه به نام خدا به راه افتد و به نام خدا بايستد. زيرا پروردگار من، آمرزنده و مهربان است.
- شروع هر كار با نام خداوند، رمز توكّل و استمداد و رنگ الهى دادن به آن كار است. «ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ»
- حركت و توقّف، هر دو بايد با استمداد از خدا باشد. «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» (هود، 41)
4 . قَالَ إِنّى أُشهِدُ اللَّهَ وَ اشهَدُواْ أَنّىِ بَرِىءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ مِن دُونِهِ فَكِيدُونِى جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ
گفت: «من خدا را گواه مى گيرم، و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مى گيريد بيزارم. همگى به حيله گرى بر ضد من برخيزيد و مرا مهلت مدهيد.
- در برابر خرافات بايد قاطعانه ايستاد. «أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» (هود، 54 و 55)
5. وَ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ
به تحقيق رسولان ما براى ابراهيم مژده آوردند. گفتند: سلام. گفت: سلام. و لحظهاى بعد گوساله اى بريان حاضر آورد.
- سخن را بايد با سلام آغاز كرد. «قالُوا سَلاماً»
- سلام را به نحو بهتر بايد جواب داد. (جملهى «سَلامٌ» جملهى اسميّه است كه دوام و ثبوت آن از جملهى فعليّهى «قالُوا سَلاماً» بيشتر است) (هود، 69)
6 . بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم بحَفِيظٍ
اگر ايمان آورده ايد، آنچه خدا باقى مى گذارد برايتان بهتر است. و من نگهبان شما نيستم.
- رزق اندك ولى حلال و پاك، بهتر از درآمدهاى بسيار، امّا حرام است. «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ» (هود، 86)
7 . ذَالِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْهَا قَائمٌ وَ حَصِيدٌ
اينها اخبار قريه هايى است كه براى تو حكايت مى كنيم قريه هايى كه بعضى هنوز برپايند و بعضى ويران.
- داستانهاى قرآنى، صادقترين و صحيحترين قصه هاست، زيرا گوينده ى آنها خداست. «نَقُصُّهُ» (هود، 100)
8 . قَالَ يَابُنَىَّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِين
گفت: اى پسر كوچكم، خوابت را براى برادرانت حكايت مكن، كه تو را حيله اى مى انديشند. زيرا شيطان آدميان را دشمنى آشكار است.
- فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد. «يا بُنَيَّ» (یوسف، 5)
9 . أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُون
فردا او را با ما بفرست تا بگردد و بازى كند و ما نگهدارش هستيم.
- تفريح فرزند بايد با اجازهى پدر باشد. «أَرْسِلْهُ»
- جوان، نيازمند تفريح و ورزش است. «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ»( یوسف، 12)
10. وَ جَاءُو أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ
شب هنگام، گريان نزد پدرشان بازآمدند.
گريه، هميشه نشانهى صداقت نيست. به هر گريهاى اطمينان نكنيد. «يَبْكُونَ»( یوسف، 16)
سـوال: صــادق تـرین قصـــه ها کـدامند و چــرا؟
نظرات شما عزیزان: