دعا و مصلحت انسان
اگر هنگام ناراحتی و سختی های زمانه، بر اثر غیظ و خشم، دعایی بکنیم که برخلاف مصلحتمان باشد، این عمل، زشت است؛ زیرا باید هر کسی در بوتۀامتحان نهاده شود و پس از امتحان، دار فانی را بدرود بگوید؛ مثلًا اگر همان حین که مرگ خود را از خدا بخواهد، اجل، گریبانش را بگیرد، خسران دنیا و آخرت، نصیبش خواهد شد.
امام سجّاد علیه السلام می فرماید: «ربّ احینی ما دامت الحیاة خیرا لی وامتنی مادامت المماة خیرا لی؛ پروردگارا! مرا زنده بدار تا وقتی که زندگی به نفع من است و مرا بمیران مادامی که مردن برایم بهتر است. »
او امام است و راضی به رضای ایزد؛ زندگی تا وقتی خوب است که نفع انسان در آن باشد و مردن، زمانی مفید است که دربردارندۀمنفعت او باشد؛ تا وقتی که روی این عقیده، ثابت و مستقیم باشیم که فرجام امور به دست مبدئی دیگر است، دعایی که او راضی نباشد، نخواهیم کرد.
ممکن است دعایی بکنیم و به اجابت نرسد؛ عدم اجابت آن نباید موجب حزنی در وجود ما شود؛ زیرا او به جزئیات مصالح و مفاسد امور طبق عِلم ازلی خود داناست.
هر کس می تواند با تجاربی که در زندگی کسب نموده، حقیقت این موضوع را درک کند که اگر بعضی از دعاهایی که می کند مستجاب شود، عین زیان و ضرر اوست و مستجاب نشدن آن دعاها به نفع او تمام شده است؛ می فرماید:
«وَ یدْعُ الإِنسنُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیرِ وَ کانَ الإِنسنُ عَجُولًا»[1]
گاهی انسان، تمنّای چیزی را می کند که برایش مضرّ است و خیال می کند، خوب دعایی می کند و انسان، طبعاً شتابزده و عجول است و از روی نادانی خود، اثر دعایی را که به ضررش تمام می شود، خواهان است.
روایتی است که می فرماید: «الجاهل اذا صلّی رکعتین ینتظر الوحی؛ شخص نادان، هرگاه دو رکعت نماز بخواند، منتظر وحی پروردگار است!!» بی خبر از این که عملِ آمیخته به جهل او در ساحت قدس پروردگار، بی ارزش است؛ ولی او روی خیال باطل و بی خبری خود می خواهد با خواندن دو رکعت نماز- سر و پا شکسته- حقیقت کلی را دریابد و حال آن که برای انجام دادن همان امر جزیی از نعمت های پر ارزش خدایی بهره برده تا توانسته چنان کاری را انجام دهد.
دعا کردن و الحاح و اصرار نمودن با موضوع فوق منافات ندارد. انسان باید وابستگی خود را به خداوند به وسیلۀدعا به اثبات برساند؛ امّا اگر دعایش به اجابت نرسید، نباید مغموم شود و یأس و قنوط[2] به او دست دهد؛ باید در تمام اوقات، خود را در حرز او مصون و محروس بدارد و دعای «ربّلا تکلنیالینفسی طرفةعینابداً»[3] را پیوسته ملحوظ دارد. [4]
پی نوشت
[1] سوره مبارکه اسراء،آیه11
[2] نااميد شدن
[3] عن أبىعبدالله عليه السلام سمعت أمّسلمة، النبىّ صلى الله عليه و آله يقول فى دعائه:« اللّهم و لاتكلنى إلى نفسى طرفة عين أبداً ....»( بحارالأنوار، ج 14، ص 384، ح 2)
[4] مركز فرهنگ ومعارف قرآن، جرعهاى از زلال قرآن، 6جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.
نظرات شما عزیزان: