و به تعبیر دیگر، رحمت بودن وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى همه جهانیان، جنبه مقتضى و فاعلیت فاعل دارد، و مسلماً فعلیت نتیجه، بستگى به قابلیت قابل نیز دارد.
تعبیر به عالَمین «جهانیان» آن چنان مفهوم وسیعى دارد که تمام انسان ها را در تمام اعصار و قرون، شامل مى شود و لذا این آیه را اشاره اى بر خاتمیت پیامبر اسلام مى دانند؛ چرا که وجودش براى همه انسان هاى آینده تا پایان جهان، رحمت و رهبر و پیشوا و مقتدا است، حتى این رحمت، از یک نظر شامل فرشتگان نیز مى شود.
حدیث جالبى در اینجا نقل شده که این عمومیت را تأئید مى کند حدیث این است، هنگامى که این آیه نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) از «جبرئیل» پرسید: «هَلْ أَصْابَکَ مِنْ هذِهِ الرَّحْمَةِ شَىْءٌ»؛ آیا چیزى از این رحمت عائد تو شد؟
جبرئیل در پاسخ عرض کرد: «نَعَمْ، إِنِّى کُنْتُ أَخْشى عاقِبَةَ الاْ َمْرِ، فَآمَنْتُ بِکَ، لِما أَثْنَى اللّهُ عَلَىَّ بِقَوْلِهِ: ذِى قُوَّة عِنْدَ ذِى الْعَرْشِ مَکِیْنٌ»؛ (من از پایان کار خویش بیمناک بودم، اما به خاطر آیه اى که در قرآن بر تو نازل شد، از وضع خود مطمئن شدم آنجا که خداوند مرا با این جمله مدح کرده: «ذِى قُوَّة عِنْدَ ذِى الْعَرْشِ مَکِیْنٌ»؛ (جبرئیل نزد خداوند خالق عرش، بلند مقام و بلند مرتبه است)).(1)
به هر حال، در دنیاى امروز که فساد، تباهى، ظلم و بیدادگرى از در و دیوار آن مى بارد، آتش جنگ ها در هر سو شعله ور است، و چنگال زورمندان بیدادگر حلقوم مستضعفان مظلوم را مى فشارد، در دنیائى که جهل، فساد اخلاق، خیانت و ظلم و استبداد و تبعیض هزار گونه نابسامانى آفریده، آرى، در چنین جهانى مفهوم «رَحْمَةً لِلْعالَمِین» بودن پیامبر، از هر زمانى آشکارتر است، چه رحمتى از این بالاتر که برنامه اى آورده که عمل به آن نقطه پایانى است بر همه این ناکامى ها، بدبختى ها و سیه روزى ها، آرى او و دستوراتش، برنامه و اخلاقش، همه رحمت است، رحمتى براى همگان و تداوم این رحمت، سرانجامش حکومت صالحان با ایمان بر تمام معموره زمین، خواهد بود.(2)
پی نوشت: (1). «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث.
(2). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 13، ص 572.
نظرات شما عزیزان: