لحظه ای تامل
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39731
بازدید دیروز : 39450
بازدید هفته : 177303
بازدید ماه : 380248
بازدید کل : 11437099
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 26 / 11 / 1394
نظر بدهید

جزء 2
حرکت ، سرعت ، سبقت

فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَْاتِ 
(سوره مبارکه بقره آیه 148)

توصیه قرآن کریم در انجام امور خیر و عمل صالح، ابتدا حرکت است و بعد سرعت است و سپس سبقت. 
حرکت ، همان عمل کردن به کارهای خیر است که تمام عبادت‌های مستحب و واجب را در بر می‌گیرد و متصف شدن به فضایل اخلاقی را شامل می‌شود.
سرعت در این امور هم به این است که هرگاه زمینه انجام آن فراهم شد، بدون فوت وقت آن کار عملی شود. 
امام باقر علیه‌السلام مرتب سفارش می‌کردند: «إِذَا هَمَمْتَ بِخَیْرٍ فَبَادِرْ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا یَحْدُثُ» هنگامی که تصمیم به کار خیری گرفتی فوراً آن را انجام بده و آن را به بعد موکول نکن؛ چون نمی‌دانی بعد چه می‌شود.
سبقت که به معنای پیشی گرفتن است به دو صورت واقع می‌شود یکی در اصل انجام است که فرد از دیگرانی که آن‌ها نیز داوطلب آن کار خیر هستند پیشی گرفته و مثلاً زودتر از آن‌ها دست به جیب شده و مشکل نیازمندی را به میزان توان خودش برطرف می‌سازد. دیگری سبقت در کمیت آن کار خیر است؛ به این شکل که فرد از دیگرانی که آن‌ها هم عامل به کار خیر یا دارای فضیلت اخلاقی‌اند گوی سبقت را ربوده و از آن‌ها متواضع‌تر، صبورتر و مانند آن است. 
قرآن کریم چنین مؤمنانی را به مقام قرب الهی بشارت می‌دهد و می‌فرماید: «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ*أُوْلَئکَ الْمُقَرَّبُونَ»
جزء 3


لَا إِکْرَاهَ فیِ الدِّینِ قَد تَّبَینَ‌َ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیّ‌ِ 
(سوره مبارکه بقره آیه 256)

در دین، هیچ اجباری نیست. همانا راه هدایت از گمراهی، کاملاً مشخص و آشکار شده است.
بسیاری با استناد به همین آیه، خود را مجاز به پذیرش و یا عدم پذیرش اصل دین و فروعات آن می‌دانند به این معنا که گمان می‌کنند اجازه دارند اصل دین را بپذیرند یا نپذیرند و یا هر کدام از فروعات دین که مایل به انجامش نبودند را به راحتی کنار گذاشته و از آن بگذرند و جالب‌تر اینکه خیال می‌کنند دیگران هم حق اعتراض به آن‌ها را ندارند؛ نه حق دارند آن‌ها را امر کنند و نه مجازند ایشان را نهی کنند.
به راستی اگر چنین تفسیر و برداشتی از آیه صحیح بود دیگر چه دلیلی داشت خداوند کسانی که دین را نپذیرفتند و یا به آن عمل نکردند را با آیات عذاب، تهدید کند؟
نکته‌ای که این عده از آن غفلت کرده‌اند این است که پیام آیه نفی جبر و اشاره به اصل اراده در خلقت انسان است. 
خداوند متعال انسان‌ها را به گونه‌ای خلق کرده است که در مقام عمل، توان انتخاب گزینه‌های مختلف و گاه مخالف را داراست. او هم می‌تواند عدالت بورزد و هم ظلم کند؛ هم عبادت کند و هم عصیان نماید؛ اما اینکه کدام گزینه برای او مجاز است و کدام برای او ممنوع، بحث دیگری است. یقیناً انسان اجازه ندارد گزینه‌ای را برگزیند که به ضرر دنیا و آخرت اوست.
 
جزء 4


چند وصف ممتاز برای متقین


الَّذِینَ یُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْكَظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الْمُحْسِنِینَ(134) وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصرُِّواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ(135- آل عمران)

قرآن کریم در این آیات، پنج ویژگی برتر متقین را بیان می کند که عبارتند از:
آنها در همه حال انفاق مى‏كنند چه موقعى كه در راحتى و وسعتند و چه زمانى كه در پریشانى و محرومیتند که در این حال به مقدار ممکن دست نیازمندی را می گیرند.

آنها بر خشم خود مسلطند و آن را کنترل می کنند.

آنها از خطاى مردم مى‏گذرند و در دل کینه به دل نمی گیرند؛ البته این گذشت و عفو از كسانى است كه شایسته آنند نه کسانی كه گذشت و عفو باعث جرأت و جسارت بیشتر آنها مى‏شود.

آنها نیكوكارند. که این مرحله عالی ترین درجه مراتب تکاملی گذشته است؛ مراتبی که از فروبردن خشم شروع می شود و به نیکی کردن در برابر بدى (البته آنجا كه شایسته است) ختم می شود.

آنها اصرار بر گناه نمى‏كنند. پرهیزگاران علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتكب گناهى شوند بزودى به یاد خدا مى‏افتند و توبه مى‏كنند و هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمى‏ورزند و آن را تكرار نمى‏كنند.

نمونه ج3ص96-
99
جزء 4

خوشبخت کیست؟


فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ (185- آل عمران)

از نظر قرآن کسی سعادتمند است و عاقبت به خیر که بتواند خود را از جاذبه های گناه و معصیت که حقیقتی جز آتش ندارند رهانده و قدم در بهشت گذارد.
«زحزح» در اصل به معنى این است كه انسان خود را از تحت تاثیر جاذبه و كشش چیزى به تدریج، خارج و دور سازد و«فاز» در اصل به معنى نجات از هلاكت و رسیدن به محبوب است.(11) بر این اساس آیه مورد بحث می گوید: كسانى كه از تحت تاثیر جاذبه آتش دوزخ، دور شوند و داخل در بهشت گردند، نجات یافته و محبوب و مطلوب خود را پیدا كرده‏اند.
سه نکته:


1. جاذبه عجیبی که در هوس‏هاى زودگذر، لذات جنسى نامشروع، مقامها و ثروت‏هاى غیر مباح وجود داردهمان جذبه آتش دوزخ است که هر انسانی را به سوی خود می کشاند.2. اگر مردم نكوشند و خود را از تحت جاذبه این عوامل فریبنده، دور ندارند، تدریجا به سوى آن جذب خواهند شد.3. آنها كه با تربیت و تمرین و آموزش و پرورش الهی، خود را به تدریج، كنترل مى‏نمایند و به مقام نفس مطمئنه (روح آرام شده) مى‏رسند نجات یافتگان واقعى محسوب مى‏شوند و احساس امنیت و آرامش مى‏كنند.
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: لحظه ای تامل
برچسب‌ها: لحظه ای تامل
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی