دهها کتاب در خصوص اهلبیت علیهم السلام در قرآن سامان یافته مثل:
تفسیر فرات کوفی; تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة; شواهد التنزیل لقواعد التفضیل.سبک همه آنها ذکر احادیث و آثاری است که از پیامبرصلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام یا اصحاب رسیده و دلالت دارد که آیاتی در بیان فضایل اهل بیت علیهم السلام یا مذمت دشمنان است.
گذشته از مبحث فضایل علی علیه السلام در قرآن، بسیاری از مفسران با روش «تفسیر قرآن به حدیث» به تفسیر پرداخته و کوشیدها ند هر آیهای را با تکیه بر منابع روایی توضیح دهند که آثار اینان به تفاسیر روایی معروف است، مثل: تفسیر عیاشی; تفسیر ابو حمزه ثمالی; تفسیر نعمانی; نور الثقلین; تفسیر القمی; البرهان; و الدر المنثور.
بعضی دیگر، هم از آثار معصومان و اصحاب و هم از سخنان مفسران عصر نزول قرآن و حضور اهلبیتعلیهم السلام و هم از سایر منابع چون لغت و... بهره بردهاند و کتابهایشان به تفسیر ماثور شهرت یافته است، از این دست میتوان: جامعالبیان طبری; تفسیر ابن کثیر; کنز الدقائق و بحر الغرائب و منهج الصادقین را نام برد
یکی از شیوه های تفسیری که از هنگام تالیف المیزان (34) به بعد رواج و رونق بیشتری یافته «تفسیر قرآن به قرآن است». همان گونه که قرآن کریم بیانگر هر چیزی است، روشنگر ابهامهای خود نیز هست، بلکه محکمترین مصدر برای توضیح قرآن، خود قرآن است. چنان که حضرت علیعلیه السلام میفرماید:
«کتاب الله تبصرون به و تنطقون به و تسمعون به و ینطق بعضه ببعض، و یشهد بعضه علی بعض...»
کتاب خدا که بدان راه حق را میبینید و بدان از حق سخن میگویید و بدان حق را میشنوید. بعض آن، بعض دیگر را تفسیر کند; و پارهای بر پاره دیگر گواهی دهد. (35)
نمونه ای را در این باره میآوریم:
خداوند درباره شب قدر در سوره دخان میفرماید:
«انا انزلناه فی لیلة مبارکة»
به راستی که قرآن را در شب پر برکتی نازل کردیم.
در سوره قدر میفرماید:
«انا انزلناه فی لیلةالقدر»
ما آن را در شب قدر فرو فرستادیم.
و بالاخره در سوره بقره میخوانیم:
«شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن (36) »
ماه رمضانی که قرآن در آن نازل شد.
با کنار هم قرار دادن این سه آیه به دست میآید که اولا قرآن کریم در یک شب و ثانیا شب قدر و ثالثا در ماه مبارک رمضان نازل شده و همچنین روشن میشود که شب قدر در ماه رمضان است. (37)
حال که با این مقدمه منظور از تفسیر قرآن به قرآن روشن شد، گفتنی است که حجت الاسلام دکتر ولی الله نقی پورفر، سعی کرده با روش تفسیر قرآن به قرآن به بررسی شخصیت اهل بیتعلیهم السلام در قرآن بپردازد و اثری به همین نام در سال 1377 به اهتمام مرکز آموزش مدیریت دولتی در 374 صفحه وزیری منتشر کند. (38) وی مینویسد:
«این راه، اولی ترین و متقن ترین راه معرفی شان اهل بیت علیهم السلام میباشد... همانگونه که قرآن کریم خود حجت قاطع بر آسمانی و خدایی بودن خویش میباشد، خود سند یقینی بر اثبات اهلبیت علیهم السلام خواهد بود. این روش، با وجود اتقانش، متاسفانه در شان اهل بیت علیهم السلام کمتر مورد استنباط قرار گرفته است; حال آن که - با توجه به روایات- معصومینعلیهم السلام عملا در موارد بسیاری، با همین روش به اثبات شئون خویش پرداخته اند.
مفسران شیعه در طول تاریخ - به طور پراکنده- از این روش استفاده ها نموده اند... لیکن عمدتا به موارد محدودی از آیات پرداخته شده است که متناسب با کثرت شئون اهل بیت علیهم السلام و عظمت حیرت انگیز آنان نمیباشد و تحقیقی بسیار گسترده تر و متقن تری را حداقل با الهام از مجموعه احادیث وارده از طریق فریقین میطلبد (39) »
دهها کتاب در خصوص اهلبیت علیهم السلام در قرآن سامان یافته مثل:
تفسیر فرات کوفی; تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة; شواهد التنزیل لقواعد التفضیل.سبک همه آنها ذکر احادیث و آثاری است که از پیامبرصلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام یا اصحاب رسیده و دلالت دارد که آیاتی در بیان فضایل اهل بیت علیهم السلام یا مذمت دشمنان است.
گذشته از مبحث فضایل علی علیه السلام در قرآن، بسیاری از مفسران با روش «تفسیر قرآن به حدیث» به تفسیر پرداخته و کوشیدها ند هر آیهای را با تکیه بر منابع روایی توضیح دهند که آثار اینان به تفاسیر روایی معروف است، مثل: تفسیر عیاشی; تفسیر ابو حمزه ثمالی; تفسیر نعمانی; نور الثقلین; تفسیر القمی; البرهان; و الدر المنثور.
بعضی دیگر، هم از آثار معصومان و اصحاب و هم از سخنان مفسران عصر نزول قرآن و حضور اهلبیتعلیهم السلام و هم از سایر منابع چون لغت و... بهره بردهاند و کتابهایشان به تفسیر ماثور شهرت یافته است، از این دست میتوان: جامعالبیان طبری; تفسیر ابن کثیر; کنز الدقائق و بحر الغرائب و منهج الصادقین را نام برد
یکی از شیوه های تفسیری که از هنگام تالیف المیزان (34) به بعد رواج و رونق بیشتری یافته «تفسیر قرآن به قرآن است». همان گونه که قرآن کریم بیانگر هر چیزی است، روشنگر ابهامهای خود نیز هست، بلکه محکمترین مصدر برای توضیح قرآن، خود قرآن است. چنان که حضرت علیعلیه السلام میفرماید:
«کتاب الله تبصرون به و تنطقون به و تسمعون به و ینطق بعضه ببعض، و یشهد بعضه علی بعض...»
کتاب خدا که بدان راه حق را میبینید و بدان از حق سخن میگویید و بدان حق را میشنوید. بعض آن، بعض دیگر را تفسیر کند; و پارهای بر پاره دیگر گواهی دهد. (35)
نمونه ای را در این باره میآوریم:
خداوند درباره شب قدر در سوره دخان میفرماید:
«انا انزلناه فی لیلة مبارکة»
به راستی که قرآن را در شب پر برکتی نازل کردیم.
در سوره قدر میفرماید:
«انا انزلناه فی لیلةالقدر»
ما آن را در شب قدر فرو فرستادیم.
و بالاخره در سوره بقره میخوانیم:
«شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن (36) »
ماه رمضانی که قرآن در آن نازل شد.
با کنار هم قرار دادن این سه آیه به دست میآید که اولا قرآن کریم در یک شب و ثانیا شب قدر و ثالثا در ماه مبارک رمضان نازل شده و همچنین روشن میشود که شب قدر در ماه رمضان است. (37)
حال که با این مقدمه منظور از تفسیر قرآن به قرآن روشن شد، گفتنی است که حجت الاسلام دکتر ولی الله نقی پورفر، سعی کرده با روش تفسیر قرآن به قرآن به بررسی شخصیت اهل بیتعلیهم السلام در قرآن بپردازد و اثری به همین نام در سال 1377 به اهتمام مرکز آموزش مدیریت دولتی در 374 صفحه وزیری منتشر کند. (38) وی مینویسد:
«این راه، اولی ترین و متقن ترین راه معرفی شان اهل بیت علیهم السلام میباشد... همانگونه که قرآن کریم خود حجت قاطع بر آسمانی و خدایی بودن خویش میباشد، خود سند یقینی بر اثبات اهلبیت علیهم السلام خواهد بود. این روش، با وجود اتقانش، متاسفانه در شان اهل بیت علیهم السلام کمتر مورد استنباط قرار گرفته است; حال آن که - با توجه به روایات- معصومینعلیهم السلام عملا در موارد بسیاری، با همین روش به اثبات شئون خویش پرداخته اند.
مفسران شیعه در طول تاریخ - به طور پراکنده- از این روش استفاده ها نموده اند... لیکن عمدتا به موارد محدودی از آیات پرداخته شده است که متناسب با کثرت شئون اهل بیت علیهم السلام و عظمت حیرت انگیز آنان نمیباشد و تحقیقی بسیار گسترده تر و متقن تری را حداقل با الهام از مجموعه احادیث وارده از طریق فریقین میطلبد (39) »