۱ – سپهبد ناصر مقدم، رییس سابق ساواک و از مغزهای متفکر رژیم شاه
۲ – سرلشگر حسن پاکروان، رییس اسبق رکن ۲ ارتش، معاون کل و رییس اسبق ساواک، وزیر اطلاعات هویدا و سفیر شاه سابق در پاکستان و فرانسه
۳ – سپهبد بازنشسته محمدتقی مجیدی، رییس بیدادگاه فداییان اسلام در ۲۴ سال قبل.
۴ – سرلشگر علی نشاط، فرمانده گارد جاویدان
۵ – عباسعلی خلعتبری، وزیر اسبق امور خارجه
۶– عبدالله ریاضی، رییس ۱۵ ساله مجلس منحله شورای ملی
۷ – حسینعلی بیات، نماینده مجلس منحله و عامل کشتار سالهای ۴۶ و ۴۷ کردستان با همکاری اویسی
۸ – سناتور علامه وحیدی، سناتور مجلس فرمایشی، متولی مسجد سپهسالار و یکی از اعضای مشورتی فرمانداری نظامی
۹ – سپهبد علی حجت کاشانی، رییس سازمان تربیت بدنی سابق و معاون نخستوزیر
۱۰ – منصور روحانی، وزیر اسبق برق و کشاورزی و عامل نابودی کشاورزی ایران
۱۱ – غلامرضا نیکپی، معاون اسبق هویدا و شهردار ۷ ساله تهران که ماجرای خارج از محدوده و داخل محدوده در زمان ایشان اتفاق افتاد و دهها خانه مردم فقیر جنوب شهر به وسیله وی خراب شد.
دادگاه پس از محاکمه، این گروه را به اتهام فساد در زمین و خیانت به ملت به اعدام محکوم کرد و ساعت ۲ بامداد این ۱۱ نفر پس از قرائت حکم اعدام در برابر جوخه اعدام قرار گرفتند.»
به نوشته کیهان، در میان این ۱۱ نفر سرلشگر حسینعلی بیات نماینده مجلس رستاخیزی شاه تا آخرین لحظات معتقد بود به علت خدمات صادقانهاش در کشتار مردم کردستان در سالهای ۴۶ و ۴۷ با همکاری ارتشبد فراری اویسی باید مجسمه او را بسازند.
این اعدامها دو روز بعد از آن انجام شد که چهار تن دیگر از چهرههای شاخص رژیم سابق به جرم «فساد در ارض» و «خیانت به ملت» مستحق مرگ شناخته شده و در محوطه زندان قصر به جوخه اعدام سپرده شدند. کیهان در روز بیستم فروردینماه ۵۸ در این باره نوشت: این چهار تن عبارت بودند از سپهبد علیمحمد خواجهنوری رییس سابق اداره سوم ستاد بزرگ ارتش، سپهبد امیرحسین ربیعی فرمانده سابق نیروی هوایی، دکتر منوچهر آزمون سرپرست اسبق سازمان اوقاف، وزیر اسبق کار و امور اجتماعی، نماینده سابق مجلس شورای ملی، استاندار اسبق فارس و وزیر مشاور در دولت شریف امامی و چهارمین نفر نیز سرپاسبان بلالی مامور کلانتری فرمانیه بود که به جرم کشتار مردم بیگناه در حمام و مسجد محل به مرگ محکوم شد.
سپهبد امیرحسین ربیعی در دادگاه ضمن دفاع از خود گفت: «متاسفم که ندانسته خدمت کسی را میکردم که به پوچ بودنش زمانی پی بردم که وقتی ژنرال هویزر آمریکایی اراده کرد، دم او را گرفت و از ایران بیرون انداخت.»
سپهبد خواجهنوری نیز ضمن دفاع از خود درباره شرکتش در حوادث و جنایتهای رژیم سابق گفت: «من به علت نداشتن دانش سیاسی و وجود اختناق در وقایع حقیقی نبودهام.»
دکتر منوچهر آزمون که در شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه میشد، گفت زمانی که به عنوان یک مقام مسوول در خدمت رژیم سابق بوده است هیچگونه انتخابات واقعی در ایران صورت نگرفته بود. آزمون در مورد کودتای ۲۸ مرداد و کسانی که در آن نقش داشتهاند، گفت: «اعتقاد من این است که کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را سیا رهبری کرد تا شاه سابق را به قدرت برگرداند.»
نظرات شما عزیزان: