فضیلتهای مدح و ستایش اهل بیت (س)
---------------------------------------------
این هم نعمت دیگرى است که انسان بشود مادح و ستایشگر اینها. گاهى انسان حقیقتى را مىبیند، می شناسد؛ اما گاهى این معرفت را، این محبت را در قالب شعر، در قالب نثر بیان می کند و می پراکند. این هم نعمت دیگرى است که خدا به مادحان و ستایشگران و گویندگانِ این راه عنایت کرده است ... وقتى انسان نورى را، زیبائىاى را مدح و ستایش می کند، در واقع خود را مدح می کند؛ زیرا ثابت می کند که زیبائىشناس است؛ ثابت می کند که چشمش مىبیند، می فهمد، درک می کند. علاوه بر این، پراکندن این فضائل و معنویات در بین مردم، کمک به تربیت انسانهاست. انسانها با شناخت الگوها، با یارى گرفتن از پیروى الگوهاست که می توانند به درجات عالى و مقامات برتر دست پیدا کنند. اگر در این راه حرکت کنید، کار بزرگى کردید.
اهمیت کار مدّاح
------------------
کار مداح، استفادهى از هنر براى بیان حقیقت است. خود این ایستادن، با صداى خوش و با آهنگ زیبا شعرى را خواندن - هم شعر هنر است، هم آهنگ هنر است، هم صدا هنر است - با چندین هنر، انسان یک حقیقتى را بیان کند، می تواند تأثیر مضاعفى در ذهن مستمع و حاضر در مجلس و مخاطب شما بگذارد؛ این خیلى نعمت بزرگى است، خیلى فرصت بزرگى است....اگر این چند هنر - هنر شعر، هنر صدا، هنر آهنگ - در چیزى مصرف شد که هیچ فایدهاى براى مستمع شما نداشت، این می شود خُسران. لذا کار مداحى، کار سختى است.
نیت خالص، پلی به سمت تعالی و رشد
-------------------------------------------
نیتها را خدائى کنید؛ اصل قضیه این است. اگر نیت ما در این گفتن، در این مدح و ثناگسترى، نیت خدائى بود، به قصد روشن کردن دلها، جلا دادن ذهنها بود، ... آن وقت این (مداح) می شود یکى از جنودالله (سربازان خداوند) ؛ «و لله جنود السّماوات و الارض» (لشکریان آسمانها و زمین تنها از آن خداست.) (1) یکى از جنود الهى همین کسى است که با زبان خود، با بیان خود، با طبع خود، با ذوق خود، این حقایق را گسترش می دهد؛ می شود سرباز خدا... از جهاد چه کارى بالاتر است؟ فرمود: اگر چنانچه کسى قدم به میدان جهاد بگذارد براى یک هدف مادى، نه مجاهد است، و نه اگر کشته شود، شهید است؛ با اینکه به میدان جنگ رفته است. اگر براى هدفهاى مادى - چه برسد خداى نکرده براى هدفهاى پست - وارد این میدانها (مداحی اهل بیت) شویم، براى ما نه فقط موجب تعالى و رشد نمی شود، بلکه موجب تنزل و سقوط هم می شود. این، مخصوص مداحى هم نیست؛ مسئلهگوئى هم، همین است. عالم شدن هم، همین است. مجتهد شدن هم، همین است. دانشمند شدن هم، همین است. آن چیزى که روحى است در کالبد اعمال ما، نیت ماست؛ «انّما الاعمال بالنّیّات» ( همانا کارها بر اساس نیتها است.) (2) نیتهاست که به عمل ارزش می دهد... پس باید شما نگاه کنید ببینید کدام بیان، ذکر کدام منقبت، بیان کدام فضیلت، مخاطب شما را هدایت می کند؟ این آن نکتهاى است که من در طول این سالهاى متمادى...در نشست با مداحان و بلبلان غزلخوان بوستان اهل بیت همیشه تکرار کرده ام. ببینید چه بخوانید، چه بگوئید، که مستمع شما متنوّر به نور فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) شود .
یک چیزهائى هست که گفتن آنها هیچ گشایشى و هیچ فتوحى در ذهن شنوندهى شما به وجود نمىآورد. هیچ بهجتى در جان مستمع شما به وجود نمىآورد. اینها را نگوئید. آن چیزهائى را بگوئید که دلها را به پیروى از فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) نرم می کند، خاشع می کند، راغب می کند. آن چیزهائى را بگوئید که می تواند مستمع شما را به پیمودن راهى که آن بزرگوار رفت، تشجیع کند، تشویق کند. اینها فکر لازم دارد، آموزش لازم دارد؛ کار، آسان نیست.
شعر خوب، رشد دهنده انسانها
----------------------------------
ما به شما مداحها اخلاص داریم، شماها را دوست می داریم، کارتان را باارزش می دانیم؛ منتها این شرط بزرگ را من همیشه با مداحها داشتهام؛...نصیحتِ پدرانه است، انشاءالله دنبال کنید: شعر خوب، شعر پرمغز و البته شعر زیبا انتخاب کنید. هنر شعر، خود اثر هم می گذارد. وقتى شعر خوب بود، وقتى استخوانبندى شعر، الفاظ شعر، خوب بود - شعرِ خوب، با مضمون خوب - تأثیرش بیشتر هم هست؛ بعلاوه که سطح ذهن مردم و فکر مردم را هم بالا مىآورد ... امروز مردم به دین، به اخلاق، به ایمان راسخ، به بصیرت، به شناخت دنیا، به شناخت آخرت احتیاج دارند؛ همهمان احتیاج داریم. اینکه می گوئید فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) در محشر وارد می شود، فضاى محشر تحت تأثیر عظمت دختر پیغمبر قرار می گیرد، باید محشر را بشناسیم، قیامت را بشناسیم، هیبت جلال الهى را در محشر بدانیم؛ اینها معرفت می خواهد، اینها آگاهى می خواهد؛ قرآن هم پر است از بیاناتى که این معانى را به ما نشان می دهد، روایات هم همین جور. اینها را با زبان شعر، با همان هنرى که در شما هست، بیان کنید.
انسان سازی، هنر بزرگ پیامبر اکرم (ص)
-----------------------------------------------
پیامبر اکرم (ص) از یک جامعهى جاهلِ متعصبِ دور از اخلاقِ گرفتار انواع و اقسام فساد، پیغمبر بتواند یکى مثل عمار را بیرون بیاورد، یکى مثل ابوذر درست کند، اینها مگر کار آسانى است؟ پیغمبر چه کار کرد؟ این دندهى سنگینى که توانست این موتور را به راه بیندازد، چه بود؟ آیات مکى را نگاه کنید؛ در درجهى اول، ذکر قیامت، ذکر عذاب الهى، ترساندن از نقمت الهى براى کافران و دُوران و کوران است؛ اینها بود که آن تکان اول را به مردم داد. ما از این نکته نباید غفلت کنیم. شفاعت به جاى خود محفوظ، محبت به جاى خود محفوظ، ولایت به جاى خود محفوظ؛ اما خداى متعال، هم رحمت دارد، هم سخط (غضب) دارد. سخط الهى را هم به یاد خودمان بیاوریم؛ اول به یاد خودمان، بعد به یاد مردم. این است که دلهاى ما را تکان می دهد. این است که ما را از اعماق جهالتها و مادیگرىها و گرفتارىها بیرون می کِشد؛ اینها جزء نیازهاى ماست. دنیا را بشناسیم، آخرت را بشناسیم، وظیفه را بشناسیم، جهاد را بشناسیم.
معنویت ، سرمایه بزرگ مسلمانان
--------------------------------------
اگر سرمایههائى را که در اختیار داریم، درست بشناسیم و به کار ببریم، بىنیازترین خلق خدا، ملت ما و مسلمانها خواهند بود. همین نماز، یکى از سرمایههاست. نماز را می خوانیم، با غفلت عبور می کنیم؛ مثل این است که یک انسان مبتلا به فقر غذائى، کمبود ویتامین، کمبود پروتئین، محتاج مواد لازم، به یک جعبهاى دسترسى پیدا کند که پر از همهى این موادى است که او احتیاج دارد؛ بعد آن را بو کند، کنار بگذارد! خب، باز کن، بخور، استفاده کن، نیرو را بفرست به بدن خودت؛ همین طور بو می کنى، می گذارى کنار؟! حالا آنهائى که اصلاً اعتناء نمی کنند، هیچ.
ما نماز را همین طور بو می کنیم، می گذاریم کنار! کلمه کلمهى نماز درس است، کلمه کلمهى نماز اگر قدرش را بدانیم، حال معنوی است . روزه ، زکات ، جهاد و تعالیم دین همین گونه اند؛ مداحى شما مداحان نیز هم همینگونه می باشد. مداحى شما هم جمله جملهاش، کلمه کلمهاش می تواند مَغذّى باشد؛ میتواند مستمع را رشد بدهد.
نظرات شما عزیزان: