علایم ابتلا به این بیماری:
افراد عیب جو، از نظر روان شناسی اجتماعی، به بیماری منفی نگری به جای مثبت نگری دچار هستند. آنان به جای آن كه مثبت های هر چیزی را مد نظر قرار دهند و نیمه پر لیوان را بنگرند، به نیمه خالی آن اشاره می كنند.
این شیوه برخورد با مسایل، ریشه در بیماری بینشی و نگرشی دارد و بیانگر شخصیت سست و ناتوانی است كه خرده گیران از آن رنج می برند. آنان می كوشند تا ضعف ها و سستی های خویش را با ایرادگیری از عیب های دیگران و تفحص و جست و جو در خطاهای آنان، بپوشانند. لذا خرده گیری نسبت به هر كار و عملی، در این گونه از انسان ها امری عادی و طبیعی جلوه می كند.
این گونه افراد اصولا دارای شخصیت های متزلزل و بی ثباتی هستند و از عزت نفس (اعتماد به نفس در مفهوم مثبت آن) بهره ای نبرده اند.
یکی از موارد وجوب عیب جویی، عیب جویی از بیگانگان و زیر نظر گرفتن افراد اجنبی و مشكوك، جهت جلوگیری از رسیدن به اهداف شوم خود است
از مجموعه مصادیقی كه قرآن درباره عیب جویان ارائه می دهد، این معنا تقویت می شود كه انسان های عیب جو، اصولا انسان های با شخصیت ناسالم و بیمار می باشند كه نمی توان با آنان به عنوان انسان سالم تعامل كرد و توقع و انتظار رفتاری سالم را از آنان داشت. بر این اساس هرگونه خرده گیری و عیب جویی همانند دیدن نیمه خالی لیوان، در حقیقت بیانگر بیماری و شخصیت ناسالم است كه می بایست شخص تحت درمان قرارگیرد و بینش و نگرش وی تغییر یابد.4
عوامل بیماری زا
ریشه و اساس پیدایش این صفت مذموم در دل انسان از دیدگاه علم اخلاق می تواند موارد زیر باشد:
1- عیب جویی نتیجه عداوت و حسد است به این معنا كه اگر كسی كینه و دشمنی دیگری را در دل داشته باشد به دنبال عیوب او میافتد تا آنها را پیدا كند و رسوایش سازد.
2- تجسس ممكن است در برخی موارد از آثار طغیان قو? شهوت باشد به این معنا كه شخص بدون اینكه كینه و حسد نسبت به دیگران داشته باشد دنبال لغزشها و عیوب آنها میافتد.5 به طوری كه در این قوه نوعی پستی و زبونی پدید میآید كه فرد بیمار از آشكار شدن زشتیها و عیوب دیگران، شاد میشود.6
3- بدگمانی، عامل دیگری بر عیب جویی و بدگویی است.7
پیامدهای بیماری:
اعمال و افكار انسان چه خوب و چه بد، هم بر خودش تأثیر گذار است و هم بعضاً بر دیگران و اجتماع، عیب جویی نیز به عنوان یك بیماری اخلاقی آثاری شوم و منفی بر خود عیب جو و بر دیگران دارد. از جمله بدترین این آثار، رسوایی خود عیب جو است. آبروی مؤمنین نزد خداوند، ارزشمند است و اجازه نمیدهد تا حیثیت آنها، توسط عدهای بی تقوا و حسود به خطر بیفتد و علاوه بر مجازات اخروی، در همین دنیا نیز او را رسوا میسازد.
امام صادق (ع) از حضرت رسول اعظم (ص) نقل میفرماید:
«لغزشهای مؤمنین را جستجو نكنید زیرا هر كه لغزشهای برادرش را جستجو كند، خداوند لغزشهایش را دنبال نماید و هر كه خدا لغزشهایش را دنبال كند، رسوایش سازد گرچه در درون خانهاش باشد.»8
از دیگر آثار تجسس و عیب جویی میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
عیب جویی مایه ریخته شدن آبروی دیگران،باعث تهییج كینه ها و عداوت باعث از بین رفتن محبت و از دست دادن دوستان و موجب از هم گسیختگی نظام و شیرازه اجتماع میگردد.9
راه درمان
هر كسی با مراجعه به نفس خویش متوجه میشود كه خودش مانند دیگران خالی از عیوب نیست و خداوند از روی لطف، صفات بد و زشت و اشتباهات او را از دیگران مخفی كرده است.10 توجه به این نكته همچنین توجه به آثار شوم عیب جویی بر خود فرد و دیگران، چه دنیوی و چه اخروی، از مهمترین راهكارهای درمان این صفت زشت است.
حضرت امیر (ع) در این باره میفرماید:
«مَنْ نظَرَ فی عَیْبِ نَفْسِهِ اِشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیرِهِ »11
«هر كه عیب خود را ببیند از پرداختن به عیب دیگران باز ایستد.»
امام صادق علیه السلام می فرماید: لغزشهای مؤمنین را جستجو نكنید زیرا هر كه لغزشهای برادرش را جستجو كند، خداوند لغزشهایش را دنبال نماید و هر كه خدا لغزشهایش را دنبال كند، رسوایش سازد گرچه در درون خانهاش باشد
تجسس ممدوح یا عیب جویی جایز:
لازم به تذكر است كه در پی عیوب دیگران افتادن و تجسس در امور مردم و به طور كلی عیب جویی، بعضاً نه تنها مذموم نیست بلكه واجب است از جمله:
1- عیب جویی از خود در جهت خودیابی و خودسازی (رفع اشكالات و دفع بیماریهای اخلاقی).
2- كشف عیوب دیگران در انتخاب افراد مسئول برای مسئولیتهای اجتماعی و نیز جهت انتخاب همسر و...
3- عیب جویی از بیگانگان و زیر نظر گرفتن افراد اجنبی و مشكوك، جهت جلوگیری از رسیدن به اهداف شوم خود.
4- در عیوبی كه فراگیر هستند، برخی از آنها را مورد توجه قرار دادن و بازگو نمودن آن جهت اخطار و هشدار به دیگران.
5- بازگو نمودن برخی عیوب به افراد ذیصلاح و دلسوز و مربی جهت علاج و اصلاح.12
[1] . مصطفوی، حسن؛ التحقیق، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368، اول، ج 8، ص 270.
[2] . خرمشاهی، بهاء الدین؛ دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، 1377، اول، ج 2، ص 1501.
[3] . نراقی، مهدی؛ علم اخلاق اسلامی، (جامع السعادات) ترجمه جلال الدین مجتبوی، تهران، حكمت، 1366، دوم، ص 360.
[4] . محمود عدالتخواه، سایت موسسه باقر العلوم
[5] حقانی زنجانی، حسین؛ پژوهشی در ارزشهای اخلاقی، تهران، دانشگاه الزهرا، 1383، اول، ص 117.
[6] . علم اخلاق اسلامی، پیشین، ص 363.
[7] . پژوهشی در ارزشهای اخلاقی، پیشین، ص 129.
[8] . شیخ كلینی، اصول كافی، ترجمه جواد مصطفوی، تهران، علمیه الاسلامیه، بی تا، اول، ج 4، ص 58.
[9] . شفیعی مازندرانی، محمد؛ پرتوی از اخلاق اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی 1372، اول، ص 237-233.
[10] . پژوهشی از ارزشهای اخلاقی، پیشین، ص 120.
[11] . محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحكمه، ترجمه حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1379، دوم، ج 9، ث 4216.
[12] . همان، ص 241.
نظرات شما عزیزان: